2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یکی از درخواستهای مکرر روان درمانی در عمل من ، ترس از تجلی است. این ترس در مشتریان من به عنوان ناهنجاری عظیمی از صداها - پژواک آسیب های دوران کودکی و برای بسیاری - ابداع شده و دور از ذهن به نظر می رسد.
ترس از ارائه شدن سایه ها و تفاوت های ظریف زیادی دارد. و هر کدام دلایل خاص خود را دارند.
پشت ترس از ارائه شدن اغلب شرم ، ترس از دیده شدن در دیگران در نقص خود ، و همچنین ترس از شرم ، ترس از تجربه این احساس است. آشکار شدن زمانی است که خود من قابل مشاهده می شود ، برای دیگران قابل توجه است. و چگونه می خواهید کامل باشید. از این ترس - راهی مستقیم به سوی کمال گرایی.
من 8 هستم کنسرت من پشت صحنه می ایستم و مخفیانه ، آرزو می کنم که مورد توجه قرار نگیرم ، به سالن نگاه می کنم. کامل است. لرزش خفیفی در زانویم. چگونه دنباله حرکات را فراموش نکنیم؟ و همه تغییرات در الگوی رقص؟ هنرمند رقص ما را قبلاً اعلام کرده است. اما من به یاد نمی آورم که آن زمان گروه ما چه نوع رقصی می کرد. من کوچکترین در قد بودم ، بنابراین اولین نفر در ردیف رقاصان بودم. یعنی اولین قدم کل گروه رقص گام من است. موسیقی به صدا در آمد ، من 8 را در ذهنم می شمارم ، نفس عمیق می کشم و از پای راست خود - قدم من روی صحنه …
من فکر می کنم که بسیاری در زندگی خود با تجربیات مشابهی روبرو شده اند که ترس از تجلی نامیده می شود. با این حال ، اگر شما او را با نام صدا کنید ، شیطان چندان وحشتناک نیست. ترس از تجلی چیست؟ دقیقاً از چه می ترسم؟
تجلی همیشه درباره خود است ، که برای دیگران آشکار می شود ، قابل مشاهده و قابل مشاهده است. و من واقعاً می خواهم خودم را معرفی کنم و در مقابل دیگران بی عیب و نقص ظاهر شوم. و این دیگر درباره ترس به عنوان چنین نیست ، بلکه مربوط به شرم است. در مورد احساسی که وقتی در نقص خود تبدیل به یک فرد قابل توجه می شوم ، بوجود می آید. و این ترس که دیگران با دیدن این موضوع از آن قدردانی یا رد کنند. با این حال ، ما هرگز نمی توانیم بفهمیم دیگران در مورد ما چه فکر می کنند.
اگر ترس از روی صحنه رفتن بسیار بزرگ و بزرگ شود چه اتفاقی می افتد؟ من فرار می کردم و کل تیم را ناامید می کردم. ترس حرکت را متوقف می کند. بدون این که خودمان را به خطر بیندازیم ، در خطر عدم وقوع و عدم درک ما هستیم. بدون تجلی ، ما برای دیگران نامرئی هستیم. و اگر ما برای دیگری قابل مشاهده نیستیم ، هیچ رابطه ای با دیگران وجود ندارد.
ممکن است ما مورد پسند همه نباشیم و اشتباهات نیز امکان پذیر است. دیگران ممکن است از ما قدردانی کنند ، انتقاد کنند ، ارزش خود را نادیده بگیرند ، نادیده بگیرند و رد کنند.
با این حال ، ما همیشه آزادی انتخاب داریم.
سایه دیگری از ترس که ممکن است ظاهر شود سوءتفاهم است ، ندانستن که من کیستم ، چه هستم؟ یکی از دلایل رایج مشکلات مشتریان در پاسخ به این سوالات ، سوگیری های مضاعف توسعه ای است که از بزرگسالان قابل توجه دریافت می شود. اتصال دوگانه مفهومی است که وضعیت ارتباطی را توصیف می کند که در آن شخص دستورات متضاد متقابل متعلق به سطوح مختلف ارتباط را دریافت می کند. یک مثال کلاسیک تقاضا است: "من به شما دستور می دهم که از دستورات من اطاعت نکنید." اتصال دوگانه یک ارتباط متناقض است ، هنگامی که در کلمات از عشق صحبت می کنیم و با رفتار خود بی تفاوتی را پخش می کنیم ، در حالت بسته نشسته ایم - ما آمادگی برای گفتگو را گزارش می دهیم
نمونه ای از وضعیت دوگانه: مادر به فرزند خود می گوید: "بحث نکنید و اجازه ندهید که به شما صدمه برسد." کودک چه احساسی دارد؟ درست است - سردرگمی ، او متوجه نشد که در واقع چه چیزی می تواند و چه چیزی نمی تواند.
خواه شخص بخواهد یا نه ، روابط دوگانه ، به میزان بیشتر یا کمتر ، همیشه در زندگی او وجود دارد.
نشانه های متناقض بیشتر از آنچه مردم تصور می کنند در زندگی روزمره وجود دارد. بنابراین ، آگاهی آنها برای سلامت روانی شرکای ارتباطی بسیار مهم است.
یک شخص اولین تجربه رابطه دوگانه را از والدین خود دریافت می کند. وقتی کودک پیوسته چنین پیام های متناقضی دریافت می کند ، استرس عدم درک را تجربه می کند. اکثر والدین حتی نمی دانند که چند رابطه دوگانه به فرزند خود منتقل می کنند. به ویژه در روزهای اولیه ، در دوره وابستگی کامل به آنها.این اطلاعات در سطح ناخودآگاه ثابت شده و بر اعتماد به نفس تأثیر می گذارد.
یکی از نمونه های پیوندهای دوگانه در ادبیات روسیه ، نامه مادرم به رودیون راسکولنیکوف در رمان F. M. "جنایت و مجازات" داستایوفسکی ، که شکاف در روح قهرمان داستان و راه او را برای جنایت توضیح می دهد. "آیا من موجودی لرزان هستم یا حق دارم؟" - اغلب با این سوال است که مشتریان به من مراجعه می کنند.
آشکار شدن یا نبودن یک انتخاب است. و اشتباهات قابل اصلاح است. و نقص خود را بپذیرید.
اگر با چنین تجربیاتی آشنا هستید ، شما را به درمان دعوت می کنم. حق حضور و مسئولیت این حق را به خود اختصاص دهید.
اگر مقاله برای شما مفید بود ، می توانید مشترک شوید و از انتشارات جدید من مطلع خواهید شد. همچنین منتظر مشاوره های حضوری و آنلاین خود هستم.
برای مشاوره می توانید از طریق تلفن ثبت نام کنید:
+380679805716 (وایبر ، تلگرام ، WatsApp)
توصیه شده:
ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر
والدین بیشتر اوقات وقتی فرزندانشان می ترسند چه می کنند؟ آنها شروع به صحبت در مورد این می کنند که در اینجا چیزی برای ترس وجود ندارد ، هیچ چیز وحشتناکی در شخصیت های تاریک ، افسانه ای ، سگ ها ، تزریقات و غیره وجود ندارد. اصلا. به عبارت دیگر ، آنها شروع به بی ارزش کردن احساسات کودک می کنند و حتی بدتر ، کودک را با این احساس ناخوشایند تنها می گذارند.
سایه برخی از دفاع های روانی
گاهی اوقات به نظر می رسد که جهان پیرامون ما شبیه هزارتو است ، که هر از گاهی در راه رسیدن به هدف بن بست ها ، تله های خائنانه و گوشه های تیز آسیب هایی را تهدید می کند. این درد ناشی از تلفات غیرمنتظره و ناامیدی از فرصت های از دست رفته و ترس از خطرات واقعی و درک شده است.
سایه های خاکستری عشق
این در مورد تسلط و تسلیم نیست ، اگرچه چنین سایه های سیاه و سفید در روابط وجود دارد. اینها بازتاب مواردی است که نباید در ارتباط با شریک مجاز باشد ، رد ، قضاوت های ارزشمند در مورد شخصیت و اعمال شما. اگر چنین چیزی بین زن و مرد شروع شد ، انتظار چیز خوبی نداشته باشید.
سایه های لطافت. مرسوم است که در مورد آن سکوت کنیم
در اینجا آنچه # لطافت است !! این می تواند بسیار ظالمانه باشد ، شما می خواهید همه را در آغوش بگیرید ، در حالی که در واقع از نظر منفور ، تنهاست ، نیاز زیادی به عشق وجود دارد ، برعکس ، می خواهید در آغوش گرفته شوید. چنین نیاز مخفی به شخص دیگری.
آشکار باورنکردنی است
40 سال زندگی پشت سر من است ، اما هنوز نمی توانم از این که همه ما چقدر متفاوت هستیم شگفت زده شوم. بله ، آموزش روانشناسی تا حدودی من را با این واقعیت آشتی داد ، اما هر بار که آن را به عنوان کشفی دریافت می کنم که همه رنگ ها را متفاوت می بینند ، هرکدام "