اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه

فهرست مطالب:

تصویری: اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه

تصویری: اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه
تصویری: اسکنر up3d 2024, آوریل
اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه
اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه
Anonim

به نظر من مهم است که یک قید رزرو کنم که از کلیشه ها و کلی گویی ها استقبال نمی کنم. با 10 سال کار جداگانه با مشتریان (آموزش انگلیسی گفتاری پارافیای اصلی من است) ، اطمینان حاصل کردم که هر شخصی فردی است که خودخواهانه متناسب با هر چارچوبی تنظیم می شود.

من در درس های ارتباط تخصص دارم. به منظور تعیین سطح مکالمه انگلیسی مشتری من ، هرچند بی اهمیت به نظر برسد ، باید با او صحبت کنم. چند جمله برای من کافی است تا بفهمم یک نفر کجا و چگونه درس خوانده است - گاهی تا مدرسه و کتابهایی که در مسیر آموزشی استفاده می کرد.

با گسترش مجموعه ابزارهای روان درمانی و تجربیات عمیق خود ، متوجه شدم که تناسب افراد در یک اندازه برای همه بسیار سودآور نیست. نه تنها هریک از ما را از نظر اخلاقی بالاتر از برادر انسانی خود قرار می دهد و راه حل رضایت را به خون ما تزریق می کند. این همچنین به عنوان مبنایی برای تعدادی از انتقال های متقابل و نگرش تحقیر آمیز به شخصیت شخص دیگر عمل می کند. در نتیجه ، ما نمی توانیم شخصی را در شخص ببینیم و بر اساس احترام متقابل و رعایت مرزهای حاشیه روابط ایجاد کنیم ، که هم برای فردی که از روانشناسی به دور است و هم برای یک روان درمانگر اهمیت دارد.

بدترین کاری که یک روانشناس می تواند انجام دهد این است که روی فرد مهر بگذارد و ویژگی هایی را به ماهیت چند وجهی مراجعه کننده نسبت دهد که حتی ذاتی این شخص نخواهد بود. کار روانشناسی نیاز به توجه و آشنایی دارد ، به ویژه هنگامی که صحبت از تجربه های پنهان می شود.

بنابراین ، به جای کلی گویی های نامعقول که بر اساس اصل "یک انگشت به آسمان" کار می کنند ، پیشنهاد می کنم جنبه های خاصی از وجود انسان را در نظر بگیرم. امیدوارم این مقاله به عنوان نقطه شروع برای روانشناسان مبتدی یا کسانی که نسبت به طبیعت انسان بی تفاوت نیستند و از رنج بیگانه نیستند - صرفاً به منظور ارائه خدمات خوب به مشتری و کمک به یافتن راهی برای خروج انسانی از آنها استفاده شود: بدون دهان به دهان و کلیشه های آویزان …

چگونه می توان فهمید که یک فرد ناراضی است

خیلی ساده است. یک فرد ناراضی یک فرد انتقادی است.

شما به راحتی می توانید تعیین کنید که ناحیه زندگی فرد نگران چه چیزی است.

اگر فردی به همه چیز اعتماد ندارد / در همه چیز گرفتاری می بیند ، تصور کنید که چه شیاطین خستگی ناپذیری روح او را می کشند. اگر شخصی عمداً مقامات را متهم کند که آنها افسران و سارقان فاسد هستند ، احتمال زیادی وجود دارد که چنین فردی ثروتمند نباشد و در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن گناه به خاطر پول کاشته شده است.

اگر شخصی از افراد زیبا انتقاد می کند ، انگار سعی می کند اشکالات آنها را از انگشت بیرون بکشد - او نگران ظاهر خود است و با خودش در تضاد است.

یک فرد ناامن اغلب می تواند سعی کند دیگری را در خطی که در خود به او خوش آمد می گوید ، بگیرد ، اما به هیچ وجه نمی خواهد اعتراف کند. فرد ناامن از یک چیز مطمئن است: اگر ابتدا حمله کند ، قربانی باید از خود دفاع کند. جای تعجب نیست که در میان افراد ناامن تعداد زیادی دستکاری کننده ناخودآگاه وجود دارد.

بی معنی است که یک فرد شاد یک نی در چشم دیگری ببیند

چگونه بفهمیم که شخص به خود اطمینان دارد

در کلاس یازدهم ، من یک کامیون بودم. وقتی یک پسر محبوب در کلاس شیمی به من "پای" می خواند ، کینه من بی پایان بود. این نزاع شفاهی مدت زیادی دوام نیاورد ، اما همکلاسی ها و معلم به راحتی می توانند مشاهده کنند که چگونه با کف کردن دهانم ، من آنچه را که خودم به خوبی می دانم - پوندهای گرانبهایم - انکار کردم.

الان نصف وزنم من چشمهای روشن و زیبایی دارم من یک بلوند هستم با اندامی باریک. من به آن افتخار می کنم ، بله! ظاهر من قلعه من استوقتی شوهرم به من می گوید "تمساح" یا ناله می کند که الاغم از دهانه من بیرون نمی رود ، به محض این که بطری ادکلن را می کوبم ، عمدا بو می کشم و گونه هایم را بیرون می زنم: مضحک!

یک فرد با اعتماد به نفس همه چیز را به یک شوخی تبدیل می کند و اغلب می خندد. او از اظهارات در مورد شخصیت ، کاریزما ، شکل خود آزرده نمی شود. نفس او آسیب ناپذیر است - و در کنار او همیشه آسان و راحت است. چنین شخصی پیکان ها را ترجمه نمی کند ، از جمله واکنش "به خودت نگاه کن".

اگر می بینید که شخصی از ته دل می خندد ، به محض اینکه او را با بشکه ای که به طور تصادفی به سطح سقوط کرده است لمس می کنید ، باید بدانید: مردی در مقابل شما قرار دارد که از شکل خود راضی است.

چگونه بفهمیم که شخص حسود است

افراد حسود از مقایسه تغذیه می کنند. برای چنین شخصی دشوار است که در مورد حوزه ای که خود او در تلاش برای موفقیت است ، تعریف کند. در حالی که حسادت می تواند به موتور پیشرفت افراد تبدیل شود ، می تواند مانند سم در داخل بترکد و افکار فرد را مسموم کند.

اگر شخصی نتواند در منطقه ای که به نظر شما برای هر دوی شما اهمیت دارد ، شما را ستایش کند (به ویژه هنگامی که آشکارا در این زمینه از او حمایت می خواهید) ، این ممکن است نشان دهنده کرم سیاه حسودی باشد که او را از درون بلعیده است..

افراد حسود اقلامی را که مخصوص خرید حسادت می خرند احاطه کرده اند. آیا این باعث خوشحالی آنها می شود؟ تردیدهایی وجود دارد.

اگر خودتان را در یکی از نکات بالا گرفتار کنید چه؟

کیمیاگری را در پیش بگیرید. از رذایل خود نترسید. آنها را به موتورهای طلایی پیشرفت تبدیل کنید. نگاه خود را به اعماق خود معطوف کنید و بفهمید که چرا برخی از کلمات و اعمال به شما آسیب می رسانند. شاید بهتر باشد از این افراد به خاطر نظرات و جمع بندی مجددشان تشکر کنیم ، زیرا آنها به ما اشاره می کنند که باید به آن توجه زیادی داشته باشیم.

نتیجه گیری برای روانشناسان داشتن یک مکالمه قابل اعتماد با مشتری بخش مهمی از کار بر روی مشکلات انسانی است. آگاهی از روان پریشی ها و تأکیدها هنگام کار با مشتری بسیار کمک می کند ، اما فراموش نکنید که شما یک فرد زنده هستید که در طول زندگی خود تحت تأثیرات متعددی قرار گرفته اید ، که با آمادگی ژنتیکی مخلوط می شود ، تصویری را که دارید توضیح می دهد. افتخار این است که (بدون ذره ای کنایه) جلوی خود ، خود را در دفتر مشاهده کنید.

نتیجه گیری برای غیر روانشناسان دوستان ، من از شما می خواهم: برای نجات کسی عجله نکنید. اگر این یا آن شکاف را در شخصیت افراد نزدیک خود پیدا کردید ، به یاد داشته باشید که کمک های ناخواسته و عمدی بدتر از توصیه های تصادفی بر اعصاب شما تأثیر می گذارد. بیشتر اوقات ، ما خودمان می دانیم که مشکل ما چیست و تلاش می کنیم شکاف را برطرف کنیم. نیازی نیست که با انگشت خود به سوراخ ناتمام برسید و درز جوش را انتخاب کنید. بعید است که این امر به ارتباط شاد کمک کند.

اگر ارتباط با کسی برای شما دردناک است ، او را رها کنید. به او دلیلی برای "خون آشام" ندهید ، اما خودتان مانند یک استاد بزرگ بر او صعود نکنید. چنین روابطی مخرب است. آنها هر دو طرف را قفل کرده و هر طرف را از داخل تخریب می کنند.

نتیجه گیری برای همه تجزیه و تحلیل احساسات شما در هر لحظه بسیار مفید است. از خود سوال بپرسید. بپرسید: "من چه احساسی دارم و چرا؟" ، "ریشه این مشکل کجاست؟" و البته مهمترین: "آیا می توانم این را حل کنم؟ اگر چنین است، چگونه؟ اگر نه ، شاید کنار آمدن با آن آسان تر باشد؟"

مانند بسیاری از همکاران من در این سایت ، من شما را تشویق می کنم تا یاد بگیرید که با خودتان صادق باشید. صداقت دردهای طولانی مدت را خنثی می کند و آسمان که از عدم قطعیت ، بی تفاوتی و رنج ابری شده است کمی روشن می شود.

لیلیا کاردناس ، روانشناس ، گوینده ، نویسنده ، معلم زبان انگلیسی

توصیه شده: