نحوه برقراری ارتباط با والدین بزرگتر: 10 قانون ساده

فهرست مطالب:

تصویری: نحوه برقراری ارتباط با والدین بزرگتر: 10 قانون ساده

تصویری: نحوه برقراری ارتباط با والدین بزرگتر: 10 قانون ساده
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, آوریل
نحوه برقراری ارتباط با والدین بزرگتر: 10 قانون ساده
نحوه برقراری ارتباط با والدین بزرگتر: 10 قانون ساده
Anonim

شکایت از والدین ، از روابط بد با آنها یکی از رایج ترین کارها در عمل هر روانشناس است ، در این مورد من نیز از این قاعده مستثنی نیستم. "بدتر از بچه ها …" ، "خسته ، به زندگی برو …" ، "چگونه می توانم آنها را …" - این لیست بی پایان است. اما در عین حال ، به نظر شما واضح ترین احساسی است که اکثریت قریب به اتفاق بزرگسالان در رابطه با والدین سالخورده خود پس از مرگ تجربه می کنند؟ احساس گناه - برای رفتار اشتباه ، زمان کافی ، احساسات ناشناخته. در نتیجه ، پس از مرگ والدین خود ، شخص نمی تواند برای مدت طولانی با فقدان کنار بیاید.

برای شکستن دور باطل ، پیشنهاد می کنم از قوانین پیچیده ای پیروی کنید. البته ، این یک داروی چاره ساز نیست ، اما راهی که می توانید با والدین خود زندگی کنید عذاب نیست ، بلکه شادی زمانی است که به یکدیگر اختصاص داده شده است.

1. انتظار بدترین ها را داشته باشید و خوشحال شوید

آیا انتظارات مثبتی از ارتباط آینده با والدین سالمند ندارید؟ و منتظر نمانید ، اما اگر عصر دلپذیر ظاهر شد ، بهتر است. علاوه بر این ، می توانید از خودتان ، از رفتار خود لذت ببرید. به عنوان مثال ، شما می دانید که یک مکالمه دردناک وجود دارد که والدین شما برای اولین بار به آن باز نمی گردند. نگاه کنید ، بالاخره ، مهم نیست که چند بار این موضوع مورد بحث قرار گیرد ، باز هم این موضوع از کلمات فراتر نخواهد رفت ، عصبانی شدن و عصبانی شدن به چه معناست؟ به خویشتنداری بپردازید و با شروع یک مکالمه ناخوشایند ، خود را تشویق کرده و از نظر صبوری و خویشتن داری خود را تحسین کنید. همانطور که با آرامش به نظرات والدین خود گوش می دهید ، فکر کنید که ربع قرن بعد چگونه خواهید بود.

2. ابتکار نشان دهید

در دوران کودکی ، مادر و پدر به عنوان موجوداتی فوق العاده تصور می شوند ، همه می دانند ، همه قدرتمند هستند. ما نه با شادی و نه با مشکلات به سراغ آنها رفتیم و به دنبال مشاوره بودیم. اما با گذشت زمان ، این هاله محو می شود و زمان آن فرا رسیده است که نه تنها در حرفه ، بلکه در ایجاد روابط خانوادگی نیز نقش رهبر را بر عهده بگیرد. قوانین و مناسک عشق خود را در ارتباط با والدین ایجاد کنید و به آنها پایبند باشید. به یاد داشته باشید ، والدین ما را در دوران کودکی به مشکلات کاری خود راه نمی دادند - زمان آن فرا رسیده است که اطلاعات را فیلتر کرده و مشکلات آنها را برطرف کنیم ، اما آنها هنوز قادر به حل آنها نیستند. رفاه ما معیار ماندگاری آنها در زندگی ، اعتماد به نفس آنها است.

3. همانطور که هستند بپذیرید ، دوباره آموزش ندهید

چه کسی در دوران کودکی در مورد پسر همسایه ای که خوب غذا می خورد و از والدینش اطاعت می کند یا همکلاسی اش که نمرات عالی دارد خوشحال نمی شود؟ وقتی والدین پیر می شوند و نیاز به کمک پیدا می کنند ، تمایل به دنبال کردن همان راه وجود دارد و از همسایه ای قدیمی مثال می زنند که زیاد راه می رود و درست غذا می خورد. اما این بی فایده است ، آنها را نمی توان اصلاح کرد ، و انتقاد "رو در رو" باعث موجی از واکنش منفی و رد می شود. متناوبا (اگر توانایی های جسمی والدین اجازه می دهند) - به ترفند بروید ، به عنوان مثال ، به یک توله سگ بدهید ، که باید مرتباً پیاده روی شود ، با عبارت "نوه برای ملاقات بیشتر با سگ ناز بیشتر به ملاقات می آید."

4. انگشت خود را روی نبض نگه دارید

یکی از ویژگیهای ضروری پیری بیماری است. حتی اگر والدین خود را شخصاً نزد پزشک نمی برید ، باید پویایی بیماری های آنها را پیگیری کرده و بفهمید که آنها چه هستند ، چه عواقبی می تواند داشته باشد و به عنوان یک گزینه ، خودتان را امتحان کنید. به عنوان مثال ، اگر پدر شما بینایی خود را از دست بدهد ، یک روز با چشم بسته سعی کنید احساس او را ببینید. چه احساسی خواهید داشت که چیزی نمی شنوید؟ و اگر حرکت پاها بسیار دشوار است ، گویی وزنه ای روی هر یک از آنها است؟ با افزایش سن ، افراد توانایی های جسمانی خود را از دست می دهند ، هیچ کاری نمی توان در این زمینه انجام داد ، اما می توانید یاد بگیرید که این واقعیت را بپذیرید و در کلید "چگونه برای آنها راحت تر است" فکر کنید.

5. درگیری نکنید

افراد مسن اغلب بدون دلیل خاصی پرخاشگر هستند و تغییر خلق و خوی از "راضی" به "تحریک پذیر" در یک چشم بر هم زدن رخ می دهد. این نتیجه نارضایتی از خود ، ناتوانی در کنار آمدن با خستگی فزاینده بدن و ذهن است. تسلیم تحریکات نشوید ، به تجاوز پاسخ دهید - و شما گم خواهید شد. نمی توانید خاک را با گل بشویید. لبخند بزنید ، حملات یکی از اقوام مسن را نادیده بگیرید و در کوچکترین فرصت بردار ، موضوع گفتگو را تغییر دهید. حواس او را پرت کنید - و او فراموش خواهد کرد که چگونه عصبانی شده است.

6. نه ترحم ، بلکه شفقت

بین این دو احساس فاصله زیادی وجود دارد. ترحم فرد را ضعیف ، بدبخت می کند ، شفقت می تواند خلاق ، حتی بدبینانه باشد ، اما می تواند قدرت و اعتماد به نفس به همراه داشته باشد. شفقت بسیار مهم است ، این یک شانه دوستانه است که می توانید در مواقع سخت به آن تکیه کنید. پشیمانی یعنی راه حل مشکلات را بر عهده بگیرید و شخص را از آخرین بقایای احترام به خود محروم کنید.

7. نیازی به مجادله و اثبات درست یا نادرست بودن ندارد

وضعیت معمولی: یک مادربزرگ بازنشسته شکایت می کند که کودکان بزرگسال برخی مسئولیت ها را تحمل می کنند ، به عنوان مثال ، راه رفتن با سگ ، و او خسته می شود. آیا به یاد دارید که چگونه وضعیت پیش رفت و قلب شما می سوزد تا بگویید: اما شما خودتان پیشنهاد کردید ، زیرا ما دیر سر کار هستیم! بحث در اینجا بی فایده است ، زیرا او نسخه خاص خود را از وقایع دارد. علاوه بر این ، رهایی از "وظیفه محترم" دلیل موج جدید نارضایتی خواهد بود - آنها اعتماد ندارند! نارضایتی دائمی راهی برای جلب توجه به خود است. افراد مسن فاقد احساس ارزش خود هستند ، زیرا دیگر نمی توانند به تنهایی نتایج معنی داری در زندگی ایجاد کنند. این ویژگی جدیدی به دلیل تغییرات مربوط به سن است. آیا می فهمید که مادربزرگ نمی تواند تا طبقه دهم راه برود؟ این ویژگی جدید را مسلم بدانید و بیاموزید که چگونه انرژی منفی داده شده توسط پیرمرد را پردازش کرده و آن را مثبت بازگردانید. کلمات محبت آمیز و قدردانی را بیشتر بیان کنید.

8. تجربیات بیشتر

کودکان کوچک شیفته همه چیز در اطراف خود هستند ، با افزایش سن ، افسوس ، از بین می رود ، احساسات و احساسات وضوح خود را از دست می دهند. بسیاری از مشکلات سالمندان ناشی از کسالت است. مادربزرگ های روی نیمکت استخوان های همسایگان خود را دقیقاً به دلیل فقدان موضوعات دیگر ، تصورات واضح شستشو می دهند ، اما این مشکلی نیست - اگر ارتباطات فقط به صفحه تلویزیون محدود شود ، بدتر نیست.

افراد مسن فقط باید مشغول باشند. کلاهبرداران که سکه هایی به مبلغ افسانه ای به افراد مسن می فروشند به دنبال افراد مسن نه تنها ، بلکه از نظر اجتماعی محدود هستند و بهترین راه مبارزه با این پدیده درهای آهنی و قفل های ترکیبی نیست ، بلکه یک چیز جالب است. و در اصل ، هر کسی - کسی در یک شرکت جمع می شود ، لباس های ملی می دوزد و آهنگ می خواند ("مادربزرگ های Buranovskie") ، و کسی در رایانه بازی می کند و از نوه ها می خواهد نه تنها دیدار کنند ، بلکه یک اسباب بازی جدید نصب کنند..

اگر مادر شما قسمت بعدی سریال را با الهام برای شما بازگو می کند یا برای مدت طولانی و خسته کننده به شما می گوید که چه چیزی و کجا درد می کند ، با حوصله گوش دهید. این مجموعه حوادث اوست.

متأسفانه ، فضای اطلاعات نه تنها احساسات مثبت را به ارمغان می آورد. البته ، ما ، به عنوان کودکان دلسوز ، سعی می کنیم والدین را از منفی بافی محدود کنیم ، اما این همیشه امکان پذیر نیست. این نیز باید بدیهی تلقی شود ، زیرا این زندگی است.

9. سرزنش نکنید ، از جمله خودتان نیز

وقتی به ارتباط با عزیزان خود فکر می کنیم ، اغلب احساس گناه می کند. به نظر می رسد که ما برای امور روزمره زمان کمی را به فرزندان ، همسر و البته والدین اختصاص می دهیم. و در مورد دوم ، وضعیت با درک این نکته که زمان گذراندن اقوام سالخورده در این جهان به طور غیرقابل تحمیلی به پایان می رسد ، تشدید می شود ، آنها می روند و ما می مانیم ، بدون داشتن وقت ، بدون گفتن ، و بدون دادن چیز مهمی.اما در اینجا شما باید موارد زیر را بدانید: افرادی که در مرز مرگ و زندگی قرار دارند بیشتر و بیشتر در خود غوطه ور می شوند و سعی می کنند افکار خود را در مورد گذشته مرتب کنند و اغلب به سادگی از حال کناره گیری می کنند. اینها ویژگی های تفکر ، ویژگی های حافظه است. حوادث روزهای اخیر مانند مه پراکنده می شود و اصلی ترین چیز را - مادر و پدر - باقی می گذارد. در اختیار ما است که تا آنجا که ممکن است به آنها بدهیم ، اما این بدان معنا نیست که ما باید زندگی خود را با زندگی والدین خود جایگزین کنیم. این به هیچ چیز خوبی منجر نمی شود ، برعکس ، باعث نارضایتی معقول می شود - چرا کودک مورد علاقه هرگز شغلی ایجاد نکرد ، خانواده ای ایجاد نکرد؟ و توضیح اینکه می خواهید آنجا باشید هیچ وزنی نخواهد داشت.

10. ببخشید و ببخشید

شاید مهمترین چیز برای سوما یادگیری بخشش باشد. کینه ها را در دیروز بگذارید و هر جلسه جدیدی را طوری شروع کنید که گویی هیچ گونه نارضایتی وجود ندارد ، زیرا چیزهای مهمتری از تلاش برای جلب والدین در درک موقعیت شما در زندگی وجود دارد. علاوه بر این ، اگر امروز والدین خود را نبخشید ، فردا ممکن است آنها رفته باشند …

بخشیدن آسان نیست ، قدرت می خواهد. روشهای زیادی برای حفظ ظرفیت شفقت وجود دارد - نباید از آنها غافل شد. اگرچه شاید م theثرترین آن این باشد که بتوانید بخندید. خنده مشترک منفی را از بین می برد و به شما این امکان را می دهد که روی موضوعی ناخوشایند قدم بگذارید و ادامه دهید.

امیدوارم این به شما کمک کند تا رابطه خود را با والدین خود گرمتر و خوشایندتر کنید.

توصیه شده: