2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مردم واقعاً برای مراقبت ارزش قائل هستند. بسیاری از دختران رویای دیدار با مردی را دارند که از او مراقبت می کند. بسیاری از مردان می خواهند با شخصی تشکیل خانواده دهند که بتواند به آرامی بغل کرده و غذای خوشمزه ای را تغذیه کند. اما اغلب موارد کاملاً متفاوتی تحت عنوان مراقبت ارائه می شود.
به عنوان مثال ، انگل ناخودآگاه ممکن است در کمین باشد. هنگامی که یک مادر سالخورده به هر طریقی مانع از خروج پسرش برای زندگی جداگانه و مراقبت از یک مرد 30 ساله و همچنین یک کودک دو ساله می شود. بنابراین ، استقلال ، مردانگی ، بلوغ او را از بین می برد و زندگی او را نابود می کند. او می خواهد خون کوچکش برای همیشه در کنار او بماند و در دوران سالمندی نه تنها یک لیوان آب به او داد ، بلکه پاداش تمام زحمات او را داد.
مردان اغلب از مراقبت استفاده می کنند تا یک زن عاشق آنها شود. او سعی می کند او را مجذوب خود کند ، اغوا کند ، او را به خود نزدیک کند ، تا خود را هدف خواسته او احساس کند. بسیاری از زنان تصور می کنند که مردان فقط به یک چیز نیاز دارند. در واقع ، برای مردان مهم است که توجه یک زن را احساس کنند و برای او مرکز جهان باشند. مخصوصاً نرگس ها برای این کار تلاش می کنند ، آنها می خواهند در زیر نورافکن زندگی کنند. بنابراین ، او خود را از طریق دیگری تحسین می کند. یک فرد خودشیفته هرگز با دیگران ارتباط برقرار نمی کند ، او فقط در انعکاس دیگران به خودش علاقه دارد. و وقتی زنی با عشق و تحسین به او نگاه می کند ، او از آن تغذیه می کند. اغلب خودشیفته فکر می کند که او صادقانه شریک زندگی خود را دوست دارد ، اما در عمل ، همه اقدامات به اصل "شما و من مشترکات زیادی داریم - هر دو من را دوست داریم" خلاصه می شود. و برای به دست آوردن تحسین و تحسین برای خود ، یک مرد آماده سوء استفاده های عاشقانه است ، اما هیچ علاقه ای صادقانه به شریک زندگی او وجود ندارد ، هیچ علاقه ای به شادی و رفاه او وجود ندارد. او این کار را برای شنیدن این کار انجام می دهد - "شما جذاب هستید" ، "شما یک مرد شگفت انگیز هستید."
زنان اغلب از مراقبت برای درک تصویر خود از همسر شایسته استفاده می کنند. شوهر خسته از سر کار به خانه آمد و به رختخواب رفت و وفادارش شام را گرم کرد و می رود تا او را بیدار کند تا به او غذا بدهد ، زیرا فکر می کند او گرسنه است. اما از آنجا که او در خواب است ، بدین معناست که نیاز بدن به استراحت اکنون بیشتر از غذا است! اما استدلال های عقل سلیم فراتر از اوست. او نگرشی دارد - "برای همسر خوب ، شوهرش همیشه باید سیر باشد" ، و او ، مانند یک روبات ، این برنامه را اجرا می کند. برای او مهم است که به نیاز خود برای خوب بودن پی ببرد ؛ نیازهای واقعی شوهرش برای خوابی آرام او را اذیت نمی کند.
همچنین نجات دهندگانی هستند که آماده حل مشکلات همه هستند ، از بچه گربه خیابانی که توسط کک ها گرفته شده است ، گرفته تا همسایه ای که از شوهرش آزرده شده است ، پایان می یابد و او فوراً نیاز به آرامش دارد. چنین نجات دهندگانی با اشتیاق فراوان وارد قسمت های مختلف می شوند و سعی می کنند جهان را بی نقص تر کنند. اما در واقع ، در اعماق قلب خود ، آنها امیدوارند که در میان نجات یافتگان شخصی باشد که با همان غیرت ، شروع به خوشحال کردن آنها کند. غالباً چنین افرادی وجود ندارد و پس از همه ، در گذشته فقیر و بدشانس ، به انگ "خوک ناسپاس" بروید.
هنگام برخورد با چنین مراقبان ، دیدن واقعیت بسیار مهم است. لازم نیست او اعلام کند که شما او را در حال هدایت هستید ، اما لازم است بدانید که شما هدف دستکاری هستید. بسیار مهم است که مراقب باشید شخص دقیقاً چه می کند و همه چیز را در نظر نگیرید. اقدامات او بیشتر از سخنانش در مورد انگیزه های پنهان صحبت می کند.
مراقبت واقعی اقدامی است که با نیاز واقعی شخص مورد مراقبت تعیین می شود ، با خواسته و احساسات او سازگار است و نه با تمایل نجات دهنده برای انجام کار خوب. "من فکر می کنم شما یخ زده اید. اجازه دهید به شما چای داغ و یک پتو بدهم؟ " مراقبت واقعی پیشنهاد کمک شماست ، بدون تحمیل و دستکاری مزاحم. هدف از دستکاری همیشه به دست آوردن کنترل بر دیگری است:
- من می بینم که شما خوب نیستید ، بنابراین من بهتر می دانم که اکنون به چه چیزی نیاز دارید.
- من می خواهم از شما مراقبت کنم ، و شما ، بی شرمانه ، به من ندهید ، بنابراین من از شما ناراحت می شوم.
در هر دو مورد ، نیازهای دیگری بی اهمیت است. هدف خیر این است که احساس بهتری داشته باشد و روش در اینجا مهم نیست. پای مادربزرگ مثال خوبی در این مورد است. آنها باید تحت رنجش زن مقدس که نیم روز در اجاق گاز ایستاد ، بلعیده شوند. چنین نگرانی مرزهای شخصی ، مقاومت را می شكند و پرچم سفید پیروزی خود را در قلمرو خارجی بر پا می كند.
دستکاری در مراقبت در واقع یک چیز ناخوشایند است زیرا در نهایت تنها به شکل محو شدن مرزهای شخصی آسیب می رساند. افرادی که این شیوه ارتباط با عزیزان خود را با شیر مادر جذب کرده اند ، غالباً صادقانه تعجب می کنند که چرا نیت خوب آنها راه جهنم را مشخص می کند ، زیرا جو در خانواده داغ می شود. و آنها نمی دانند چگونه می توان وضعیت را برطرف کرد ، آنها کتابهای مختلف را می خوانند ، انواع ترفندها را امتحان می کنند ، اما این وضعیت را بهبود نمی بخشد. ایجاد روابط حمایتی گرم مستلزم تجربه پذیرش بی قید و شرط و حمایت از خود است. ایمن ترین ابزار برای این درمان شخصی است.
توصیه شده:
سندرم فرسودگی شغلی: چگونه بدون افتادن از قفس متوقف شویم؟ 8 عملی که مطمئناً به شما کمک خواهد کرد
دیر یا زود لحظه ای فرا می رسد که می بینید زندگی به سرعت در حال گذر است. من می خواهم متوقف شوم ، اما شما نمی توانید ، اهداف بلندپروازانه دارید. و بدون اینکه به خود حق استراحت بدهید به دویدن ادامه می دهید. احساس می کنید بسیار خسته شده اید ، اما به بازی در نقش یک فرد موفق ادامه می دهید ، زیرا واقعاً موفق هستید - از نظر ظاهری ، اما درون شما خالی است.
ترفند طلایی برای کنترل احساسات پیچیده مشتری
یک بار موردی پیش آمد. از یکی از زنان خواسته شد رابطه خود را با شوهر سابقش که ده سال پیش از او طلاق گرفته بود ، پایان دهد. و او هنوز از دست او عصبانی است ، هنوز با او رابطه منفی دارد. در کلمات ، او می گوید: "بله ، من مدتها پیش او را بخشیدم.
بچه های طلایی
چه کسی نام "پسران طلایی" و "دختران طلایی" را نشنیده است که باور ندارند قوانین برای آنها نوشته شده است؟ آنها مادر و پدر دارند. این کار "آسان نیست" مادر ، و "آسان نیست" پدر ، و چنین بابا جادوگری هستند که هر کدو تنبل حیاتی را به کالسکه تبدیل می کنند.
قانون طلایی
این اعتقاد وجود دارد که هنگام کار با بیمارانی که مشکلات مشابهی با روان درمانگر دارند ، حرفه ای شدن به خطر می افتد. برای اینکه درمانگر به یک درمانگر شایسته ، همدل و جامع تبدیل شود ، باید تمایل خود را برای مشارکت در دستکاری احساسی برطرف کند. "
کودکان در قفس ما بابا و مامان درون ما هستند
تفاوت احساسات ما با شکل بیان آنها چیست. این چقدر مبهم است! مخصوصاً وقتی صحبت از الگوهای مادر و پدر می شود. وقتی مادر فریاد می زند: "من الان تو را می زنم" ، این نوعی ابراز ترس از کودک است. این درک مستقیم نیاز به حفاظت است. من واقعاً معتقدم که محافظت وظیفه درک شده مادر است ، نه پدر.