بالاخره اضطراب کی تموم میشه؟

فهرست مطالب:

تصویری: بالاخره اضطراب کی تموم میشه؟

تصویری: بالاخره اضطراب کی تموم میشه؟
تصویری: چرا بعضی افراد دچار اضطراب میشوند؟ منشأ اضطراب در وجود چیست؟ 2024, ممکن است
بالاخره اضطراب کی تموم میشه؟
بالاخره اضطراب کی تموم میشه؟
Anonim

آمدن به درمان با درخواست "رهایی کامل از اضطراب" مانند رفتن به موزه باستان شناسی به امید دیدن پاگنده است. جالب ، هیجان انگیز ، اما افسوس)

این همان فانتزی غیرممکن است ، به عنوان مثال ، آرزوی اینکه تابستان هرگز سپری نشود. این به معنای واقعی کلمه است: در تمام طول سال در تقویم تابستان بود و نه فقط گرم. رهایی کامل از اضطراب به همان اندازه غیرممکن است که در واقعیت ما چرخاندن زمین در جهت مخالف.

بنابراین ، هنگامی که پس از چند ماه درمان ، مراجعان ناگهان متوجه می شوند که اضطراب مثبت یا منفی باقی می ماند ، آنها شروع به خشم می کنند) کسی به خود ، کسی به طور فعال گوش می دهد) "در حال حاضر ، من شش ماه پیاده روی کرده ام / یک و نیم سال ، اما ذن در هر شرایطی هنوز نمی توانم آن را بگیرم."

و مثل این است که بعد از مدرسه به مدرسه بروید. در اینجا به اولین سال گروه روانشناسی می آیید و شروع به کسب اولین لایه دانش می کنید. در پایان سال ، با آشنایی با اصول روانکاوی و تشخیص های روانی ، شما جسورانه برخی را در مرحله دهانی گیر کرده می نامید ، برخی دیگر از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند ، برخی دیگر حسادت غیرقابل مقاومت به آلت تناسلی را نشان می دهند و هنوز دیگران با تأکید بر دیستیمیک پاداش می گیرند و به طرز مرموزی دستان خود را بالا می اندازند. وقتی چیزهای کمی می دانید ، همه چیز ساده و واضح است) هرچه بیشتر یاد بگیرید ، سایه های بیشتری ظاهر می شوند ، برخی چیزها بدون ابهام کمتر می شوند.

در مورد احساسات نیز همینطور است. اضطراب بلافاصله کاهش نمی یابد ، زیرا احساسات از جلسه به جلسه بیشتر و بیشتر می شود. در عوض ، آنها با نام و شکل خود بزرگ شده اند. دسترسی برای آنها ظاهر می شود. اکنون "من خوبم" به "من احساس خستگی ، ناامیدی و شرمندگی می کنم."

وقتی احساسات نام خود را پیدا کنند ، چشم انداز بسیاری از چیزهای آشنا می تواند تغییر کند. ممکن است ناگهان متوجه شوید که رابطه ای که برای آن بسیار تلاش می کنید و حتی آنقدر فداکاری می کنید را به سختی می توان شریک و متقابل نامید ، اما بسیار سوءاستفاده کننده است. به نظر می رسد که روحیه شما "درست مثل آن" خراب نمی شود ، بلکه ناشی از استهلاک و تحقیر منظم است. آیا تجربیات جدیدی در ارتباط با این کشف به وجود می آید؟ مطمئن. و به عنوان امتیاز ، این احساسات را در موقعیت های دیگر تشخیص می دهید. انگار با یک درخواست آمده اید که نفس کشیدن برای شما دشوار است زیرا کرست تنگ پوشیده اید. و اکنون شما کمتر کرست می پوشید یا اصلاً آن را نمی پوشید ، اما معلوم شد که تنفس نه تنها در کرست ، بلکه در اتاق های گرفتگی و هنگام ورزش نیز مشکل است.

احساسات بیشتری ظاهر می شوند - اضطراب و س questionsالات بیشتری در مورد "چگونه اتفاق افتاد و در مورد آن چه باید کرد")

و در اینجا شروع به شک و تردید آسان و طبیعی است. نه تنها به این دلیل که ما در مسیر درست حرکت می کنیم ، بلکه در مورد اینکه آیا اصلاً می رویم و آیا به جنگل تاریک برنمی گردیم) و هرچقدر هم که بی معنی به نظر برسد ، این "عقب انداختن" بسیار بخش مهمی از کار

مثل لباس است. شما می توانید "چیزی" بپوشید و متوجه نشوید که کدام چیز مناسب موقعیت ، مناسبت و روحیه است و کدام یک فقط با کاپشن آویزان شده یا بدون توجه به دلیل 38 سال به سن گذرنامه می افزاید. و می توانید بفهمید که در این تی شرت با گربه روحیه شما بهتر می شود و در آن لباس با پشت باز احساس جنسیت و اعتماد به نفس باور نکردنی وجود دارد ، و آن پیراهن بزرگ در فضای یک اتاق پیچیده است. عصر زمستانی با یک فنجان کاکائو می توانید درک کنید که شلوارهای بریده ، با وجود محبوبیت باورنکردنی در حال حاضر ، اصلا متعلق به شما نیستند. فقط به این دلیل که شما شورت را بیشتر دوست دارید. شما می توانید رنگ زرد را دوست داشته باشید و آن را در سالی که محبوب ترین رنگ آبی کلاسیک است بپوشید و هنوز خوب بخوابید.

گاهی اوقات این احساس وجود دارد که همان اضطراب ، با وجود ماه های درمان ، افزایش یافته است. اما اگر به عقب برگردید و فرآیندهای "تخلیه" آن را بررسی کنید ، به نظر می رسد که تقریباً هیچ س questionsالی وجود ندارد) زیرا "قبل" غذا خوردن یا امتناع از خوردن وجود داشت ، زیرا غذا مقرون به صرفه ترین و سریع ترین راه برای مقابله با اضطراب است..بسیاری از "رابطه جنسی دلیل دوستیابی نیست" وجود داشت ، زیرا آرامش زیادی لازم بود. یک "دختر مطیع" وجود داشت که با کارهای دشواری موافقت کرد ، و هیچ کس دیگری این کار را انجام نداد ، زیرا "اگر ناگهان اخراج شوند چه می شود". یک رابطه سریع و وحشتناک وجود داشت که سالها طول کشید تا از آن خارج شوید.

من قبلاً متنی نوشتم که اضطراب بخش مهمی از زندگی است ، که در یک سناریوی خوب ، بیشتر کمک کننده است تا دشمن.

و در نهایت.

من همیشه به مشتریان می گویم که هیچ زندگی مانند یک خط مستقیم نیست. همیشه با فرودها ، صعودها و دوره های آرامش همراه است. هر قسمت مسطح از جاده آمادگی برای بحران و اضطراب بعدی است. خوب ، فقط به این دلیل که بدون بحران توسعه ای وجود ندارد)

توصیه شده: