2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک داستان قدیمی اما قابل توجه.
یک روز یک مشتری به دفتر من آمد - مردی جوان ، خوش لباس و خوش تیپ. او روی صندلی مقابل می نشیند و شروع به صحبت در مورد مشکل خود می کند - روابط با زنان به هیچ وجه کار نمی کند. علاوه بر این ، تماس مداوم پس از اولین ملاقات خراب می شود (او ، به طور معمول ، در اینترنت ملاقات کرد). دختران به سرعت علاقه خود را به او از دست می دهند ، نگاهشان را دور می کنند ، حوصله شان سر می رود ، و یا حتی چهره های ناراضی ایجاد می کنند. و سپس آنها نه تماس گرفتند و نه از ملاقات خودداری کردند. اگر آنها دعوا می کردند ، "من و شما خیلی متفاوت هستیم" ، "متأسفم ، اما من دوستت نداشتم" ، "خوب ، به نوعی …".
مرد جوان کاملاً باهوش بود ، گفتارش باسواد بود. اما من شروع به حدس زدن دلایلی کردم که چرا دختران نمی خواستند با او ارتباط برقرار کنند. لحظه ای شروع شد که او درباره مادرش صحبت کرد.
- احتمالاً ، این مشکل من است. در اینجا ، به یاد دارم ، مادرم اغلب به من می گفت که دختران از چنین "خسیسی" مثل من خوششان نمی آید. مثل اینکه ، من باید به ورزش بپردازم. شاید همه عقده ها از این باشد؟ بله ، و مادربزرگم دائماً از من ناراضی بود - به طور کلی ، من از دوران کودکی با زنان خوب نبودم … شاید نوعی آسیب در دوران کودکی وجود داشته باشد؟ من نمیفهمم …
وقتی آگاهی کامل بر من غلبه کرد ، من ، برای یک ثانیه نفس خود را حبس کردم ، هنوز هم گفتم:
- فکر می کنم می فهمم چرا دختران نمی خواهند با شما ارتباط برقرار کنند.
در چشمان او امیدی وجود دارد ، او حتی روی صندلی خود نشست.
- بو. ببخشید شما بوی بسیار قوی می دهید. آنقدر که ، ببخشید ، پنجره را باز می کنم.
بوی آن واقعاً وحشتناک بود. بوی صندلی گهواره ای یک مرد ده برابر شد. علاوه بر این ، بعید بود که مرد از بهداشت غافل شود - موها بسیار تمیز و مرتب به نظر می رسند ، لباس ها به وضوح نو هستند ، فرسوده نیستند. به نظر می رسد چیزی با میکرو فلورا یا هورمون باشد. مرد جوان ، با شنیدن بوی آن ، برای چند لحظه یخ زد و سپس با عصبانیت گفت:
- و این عوضی ساکت بودند؟ !! خوب ، حداقل یکی صادقانه گفت - بوی بد می دهد ، می گویند ، از طرف شما! و سپس "شما با دیگری ملاقات خواهید کرد" ، "شما سزاوار بیشتر هستید" ، "من و شما بسیار متفاوت هستیم!" یا حتی سکوت !!!
مثل این. و شما مادران ، عقده ها ، آسیب های دوران کودکی هستید …
توصیه شده:
به من صدمه نزنید یا چگونه در منفی غرق نشوید
درگیری های خانوادگی یک پدیده متناقض است. پارادوکس این است که شرکت کنندگان در رابطه در آنها کاملاً متفاوت احساس می کنند: یکی از همسران رابطه در خانواده را موفق و پایدار می داند ، و دیگری احساس می کند به شدت ناراضی است. با رفاه خارجی ، فرد شروع به دور شدن می کند ، نزدیک می شود ، نارضایتی عمیقی از زندگی خانوادگی خود تجربه می کند.
روانشناس سوتلانا رویز: والدین باید این احساس را به خاطر بسپارند و نگه دارند که کودک برای مدرسه نیست ، اما مدرسه برای کودک است
جهان در حال تغییر است و والدین از هر طرف تشویق می شوند که به فرزندان خردسال خود نه تنها ، به طور عادی ، خواندن و حساب کردن ، بلکه خلاقیت ، تفکر انتقادی را نیز بیاموزند … کمبود زمان به والدین دانش آموزان آینده چه توصیه ای می کنید تا از آنها حمایت کنند؟ اولین چیزی که والدین باید به آن توجه کنند ، قدرت ، آرامش عاطفی و میزان شادی آنهاست.
نحوه صدمه زدن به کودک در طلاق مدیریت
مردم ملاقات می کنند ، مردم عاشق می شوند ، ازدواج می کنند … و طلاق می گیرند. طلاق برای بزرگسالان و کودکان آسیب زا است. واقعیت این است که صدها نفر از همسران ، در حال طلاق ، آگاهانه یا ناآگاهانه به گونه ای رفتار می کنند که تجربیات دشوار پسران و دختران خود را تشدید می کند.
می ترسم به بچه صدمه بزنم چه کنم؟
مامان خطرناک عبارت "ضربه روانی" هیچ کس را شگفت زده نخواهد کرد و مادران تمام تلاش خود را می کنند تا فرزندان خود را از این امر محافظت کنند. اما اگر خطر نه در عوامل بیرونی ، بلکه بسیار نزدیکتر - در خود مادر؟ به طور دقیق تر ، در واکنش های او به رفتار کودک خاص ، به عنوان مثال ، به شکل عصبانیت آتشین ، سکوت یخی یا نگاه تحقیرآمیز و غیره.
صدمه نزنید ، به من آسیب می رساند
به محض اشاره به اینکه از کسی عصبانی یا آزرده خاطر شده اید ، مردان روشن فوراً با توصیه "درک و بخشش" مجرم به سراغ شما می آیند. آنها قطعاً اضافه خواهند کرد که کسانی که نمی بخشند مطمئناً به سرطان مبتلا می شوند و همچنین از یک زندگی شخصی ناموفق و بیماری های متعدد رنج خواهند برد (البته این علاوه بر سرطان است).