ناامیدی شریک در یک رابطه سالم اجتناب ناپذیر است

تصویری: ناامیدی شریک در یک رابطه سالم اجتناب ناپذیر است

تصویری: ناامیدی شریک در یک رابطه سالم اجتناب ناپذیر است
تصویری: اصل اساسی یک رابطه عاشقانه 2024, ممکن است
ناامیدی شریک در یک رابطه سالم اجتناب ناپذیر است
ناامیدی شریک در یک رابطه سالم اجتناب ناپذیر است
Anonim

و بنابراین بیایید در مورد روابط از دیدگاه گشتالت ، یا به طور دقیق تر ، از نقطه نظر مدل گفتگو-پدیدارشناسی گشتالت درمانی صحبت کنیم. برای تکرار بیانیه ای که در عنوان عنوان کردم ، در یک رابطه سالم ، ناامیدی از شریک زندگی شما اجتناب ناپذیر است. دیر یا زود ، و بیش از یک بار در زندگی من. اما اجتناب ناپذیر است. این خیلی کشنده است با این حال ، یک خبر خوب وجود دارد - در یک رابطه سالم ، جذابیت با شریک زندگی شما نیز اجتناب ناپذیر است و همچنین بیش از یک بار. من تفکر خود را با جزئیات بیشتر بسط می دهم.

روابط می تواند در دو بردار متضاد ایجاد شود - این رابطه ای است که در آن شرکا موفق به ملاقات می شوند و در آن شرکا هرگز با یکدیگر ملاقات نمی کنند. من فکر می کنم برخی از خوانندگان شگفت زده خواهند شد - چگونه ملاقات نمی کند ، و پس از آن چه کسی قرار دارد؟ حتما در این مورد خواهم نوشت. بنابراین اجازه دهید موردی را در نظر بگیریم که شرکا دیر یا زود ملاقات می کنند. در ابتدای رابطه ، هرچند که در نگاه اول متناقض به نظر برسد ، تقریباً هیچ صحبتی در مورد این واقعیت وجود ندارد که ما یک شریک واقعی می بینیم (البته این یک تز نسبتاً مشروط است). به طور معمول ، تنها چیزی که ما می بینیم ، پیش بینی های خشونت آمیز ما بر روی یک فرد معین است ، تخیلات ما در مورد او. ما در دوستي كه دوستش داريم با موارد بسيار جديد و جالبي ملاقات مي كنيم ، يا بهتر بگويم ، در اكثر موارد ، تنها آنچه را كه مي خواهيم به آن توجه كنيم ، ملاقات مي كنيم. و این تازگی (به طور دقیقتر ، تجربیات ما از تازگی) ، به عنوان یک قاعده ، لذت زیادی را به ارمغان می آورد ، باعث بسیاری از تجربیات دلپذیر ، هیجان ، هیبت می شود. به عنوان یک قاعده ، در پس زمینه چنین تجربیات دلپذیری ، افراد شروع به وابستگی به یکدیگر می کنند. و این در واقع خوب است محبت تا حدی می تواند به حفظ رابطه در زمان فروپاشی کمک کند.

سپس ، هنگامی که سرخوشی به تدریج شروع به از بین رفتن می کند ، به تدریج ویژگی های مختلف شریک زندگی قابل توجه می شود. شما قبلاً می توانید متوجه شوید چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید ، به تدریج متوجه می شوید که چنین خصوصیاتی و چنین رفتاری از طرف شریک زندگی وجود دارد که به سادگی عصبانی می شود. و به تدریج آشکارتر می شود. واقعیت این است که ویژگی های "بد" (آنهایی که احساساتی که تجربه آنها برای ما دشوار است) برای ما "گران تر" است ، یعنی ما آن را سخت تر از ویژگی های خوب تجربه می کنیم ، و بنابراین محال است که آنها را متوجه نشویم زمان طولانی. و بنابراین دیر یا زود ما از یک شریک واقعی ناامید می شویم ، زیرا او به دلیل نقص خود محکوم به عقب نشینی از ایده آل ما است. به نظر می رسد لحظه مهلکی است - هر چقدر تلاش کنید ، ناامید و ناامید خواهید شد ، اما من فکر می کنم این یک لحظه بسیار مهم در گذار به یک رابطه واقعاً قوی است.

در واقع ، به نظر من ، روابط به صورت سینوسی شکل می گیرد. ابتدا ، صعود ، رسیدن به اوج لذت ، جذابیت و سپس رکود و رسیدن به اوج غم و ناامیدی. این قله با علامت منفی (در اینجا ، البته ، همه چیز مشروط است) نقطه شروع است که رابطه بیشتر پیش می رود. از این گذشته ، مهم نیست که چقدر به آگاهی نسبت به شریک خود افتخار می کنیم ، در واقع به جای او ، ما نوعی تصویر را که در پدیده ها (حقایق آگاهی) به ما داده می شود ، مشاهده می کنیم. و دیر یا زود تصویری که ما با شما ایجاد می کنیم (و شریک در این زمان در واقع تصویری از ما ایجاد می کند) در تغییر در ارتباط با شرایط متغیر زندگی ، نیاز به تصحیح دارد. یعنی تغییر: سن و بر اساس آن تجربه ؛ جذابیت فیزیکی؛ وضعیت سلامت؛ وضعیت ارزشها و عوامل دیگری که منجر به ظهور پدیده های جدید می شوند. اما شرایط تغییر کرده است و آن شیوه های برخورد با شخص دیگر (با مجموعه ای از پدیده ها) ، به طور معمول ، کار نمی کند ، یعنی در واقع بحران روابط رخ می دهد. و این بستگی به نحوه عبور زوجین از این بحران دارد و بستگی به این دارد که منحنی به کجا خواهد رفت: بالا ، مستقیم ، یا وقفه و در واقع مرگ رابطه. این چشم انداز است.

من نوشتم که این گزینه در صورت داشتن رابطه سالم امکان پذیر است.منظور من این است که هر دو شریک از جریان پدیده هایی که در تماس با یکدیگر ردیابی می کنند آگاه هستند و می توانند آنها را در حضور خود تجربه کنند. منظور من از روابط ناسالم ، موقعیتی است که یک شریک به صورت یکپارچه برای همیشه مجموعه ای از ویژگی ها در نظر گرفته می شود و پدیده های جدید رابطه ، به عنوان یک قاعده ، یا نادیده گرفته می شوند ، مورد توجه قرار نمی گیرند یا به برخی عوامل بیرونی نسبت داده می شوند. به نظر می رسد چنین زندگی با توهمات در مورد شخص دیگری است. بنابراین می توانید دهه ها بدون توجه به وضعیت واقعی امور زندگی کنید و این معمولاً منجر به شوک می شود در صورتی که دیگر نمی توان از پدیده چشم پوشی کرد (به عنوان مثال ، خروج یا خیانت شریک).

و بنابراین وقتی این جفت به حد زیرین سینوسوئید دست می زند ، چه اتفاقی می افتد. همانطور که قبلاً نوشتم ، رابطه در حال حاضر در وضعیت بحرانی قرار دارد. و در حقیقت ، این حالت بسیار مفید است ، علیرغم این واقعیت که از بیرون ممکن است به نظر برسد که این زوج دچار خرابی فاجعه بار در رابطه شده اند. این زمان برای جستجوی راه های جدید ارتباط با یکدیگر است. و این راه های جدید برای نگاه کردن کجاست؟ در آن پدیده هایی که مخاطبین در روابط خود ، در توانایی آنها در مشاهده چیزهای جدید ، شگفت زده شدن ، و تجربه آنچه آگاهانه است ، ردیابی می شود. من مطمئن هستم که در صورت شجاعت شرکا برای نشان دادن خود و تجربه پدیده های در حال ظهور ، دیر یا زود منحنی روابط خزیده می شود. این زوج قادر خواهند بود منابع جدید ، فرصت های جدید برای ارتباط م effectiveثر با یکدیگر و غیره را بیابند و به اوج جدیدی با علامت مثبت و دوباره کاهش برسند. به طور کلی ، سینوسی است و سینوسی است. به نظر می رسد تمام زندگی ما مشمول چنین قانونی است ، از جمله در فناوری ، در پزشکی ، در روابط و غیره.

اکنون مواردی را در نظر بگیرید که شرکا با یکدیگر ملاقات نمی کنند. اغلب ، چنین ارتباطی بین شرکا زمانی برقرار می شود که یکی دیگری را تحسین می کند. و در پس زمینه تحسین ، "روابط" آغاز می شود. یکی تحسین می کند و دیگری به خود اجازه می دهد تحسین شود. من کلمه رابطه را در پرانتز قرار دادم ، زیرا در واقع در کنار شخص دیگری است ، اما روابط نزدیک احساسی اغلب اتفاق نمی افتد. آنها می توانند شروع کنند ، سپس سناریوی اول را مشاهده کنند. اما مورد دوم را در نظر بگیرید. یک رابطه تحسین برانگیز می تواند از چند هفته تا چندین سال ادامه داشته باشد. با این حال ، معمولاً پایان چنین رابطه ای کاهش ارزش شریک زندگی است. این ، به عنوان یک قاعده ، یک حمله پیشگیرانه است تا شریک وقت نداشته باشد اولین مورد را "بی ارزش" کند (من کلمه کاهش ارزش را در داخل پرانتز قرار داده ام ، زیرا این معمولاً یک خیال در مورد شریک زندگی است). به عنوان یک قاعده ، ترسناک است که شریک شما شما را معاینه کند و تمام بی اهمیتی ، نقص شما را ببیند و شما در معرض دید قرار بگیرید. و سپس از استهلاک پیش بینی کننده استفاده می شود - او (او) یک بی اهمیتی کامل است ، شما حتی نیازی به برقراری ارتباط و گوش دادن به او ندارید. و سپس شما از قرار گرفتن در معرض خطر محافظت می شوید. درست است ، آنها هرگز خیالات خود را ملاقات نکرده و نشان ندادند ، اما برای روان ما ، که ، همانطور که قبلاً نوشتم ، از پدیده ها (تصاویر) تغذیه می کند ، این مهم نیست.

بگذارید در اینجا تفاوت استهلاک و ناامیدی را توضیح دهم. در مورد اول ، هیچ رابطه ای وجود نداشت. یک نگاه از پایین به بالا به کمال ، به چیزی مهم و ارزشمند بود. در مورد دوم ، رابطه ای وجود داشت. فقط جنبه های خاصی از این شخص ، با بازرسی دقیق ، به تدریج از جذابیت شما کاسته است. با این حال ، در عین حال ، قدردانی از این شخص اغلب باقی می ماند ، قدردانی از این واقعیت که او بوده و احتمالاً با شما بوده است. کاهش ارزش ، به طور معمول ، کلی است ، فقط احساسات منفی تشخیص داده می شوند و بیشتر در شکل عالی هستند. هنگام کاهش ارزش روان ، بسیار مهم است که فرد را پایین بیاورید ، او نباید حتی یک گرم از فرصت را برای شما در نظر بگیرد ، او نباید فرصتی داشته باشد.

و بنابراین من خلاصه می کنم. اگر متوجه شدید که از شریک خود ناامید شده اید ، این نشان می دهد که شما با او ملاقات کرده اید و حتی موفق شده اید چیزی را در نظر بگیرید.با این حال ، اگر ناامیدی شدید باشد ، این ممکن است برای شما سیگنالی باشد که ممکن است نیازهای افراد را بیش از حد تخمین زده باشید یا برخی از خصوصیات خود را قبول ندارید (در اینجا ، به عنوان یک قاعده ، مکانیزم طرح ریزی ایجاد می شود ، این بد است برای او ، اما من آن را دوست ندارم (مانند آن)). و در اصل ، اگر ما از یک فاجعه جهانی استفاده نکنیم ، پیش بینی توسعه روابط می تواند کاملاً مطلوب باشد. اما اگر متوجه شدید که شریک خود را بی ارزش می دانید (ناچیز بودن کامل ، نام های غیرانسانی و دیگر القاب "شگفت انگیز") ، این امکان وجود دارد که شما با توهمات خود در رابطه با این شخص زندگی کرده باشید و هرگز با او ملاقات نکرده باشید. و کاملاً محتمل است که شما آنقدر از چیزی شرمنده باشید (یا به نحوی متفاوت تجربه می کنید ، یا بهتر بگویید اصلاً نمی توانید نگران باشید) که می ترسید خود را به دیگران نشان دهید. و متأسفانه ، پیش بینی ایجاد روابط نه تنها با این شریک نیست ، بلکه به طور کلی آرامش بخش نیست (خوشحال می شوم که اشتباه کنم). بنابراین مستقیماً به مشاوره با روانشناس بروید و با ترس های خود کنار بیایید.

چیزی شبیه به این. برای سلامتی ملاقات کنید!

توصیه شده: