مدیریت زمان برای Slobs

فهرست مطالب:

تصویری: مدیریت زمان برای Slobs

تصویری: مدیریت زمان برای Slobs
تصویری: این چیزی است که جریان Twitch شما از دست داده است... 2024, ممکن است
مدیریت زمان برای Slobs
مدیریت زمان برای Slobs
Anonim

معرفی

- آیا برنامه ای برای 5 ، 10 سال دارید؟ خود را در این مدت کجا می بینید؟ - با برنامه ریزی خود نافیگ برو. این همه لذت زندگی را برای من خراب می کند این متن به اسلوون ها اختصاص دارد … کسانی که زندگی آنها دائما در حال تغییر است. کسانی که نمی توانند یکنواخت و گام به گام کار کنند. کسانی که یک عجله ثابت در سر دارند ، سپس در بقیه جهان. یک امر پیش پا افتاده منجر به ایجاد این روش و انجام تحقیقات شد: کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد و زمان کمی. ما تکنیک های کلاسیک مدیریت زمان را امتحان کردیم ، اما نتیجه یکسان است: انرژی زیادی روی خود این تکنیک ها سرمایه گذاری می شود و پس از یک دوره (چند هفته یا چند ماه) - هنگامی که انگیزه تضعیف می شود ، یا به سادگی رها می شود - همه اینها مطمئناً فناوری ها به جهنم خواهند رفت … اما هنوز هم باید به نحوی برنامه ریزی کرد ، و نه فقط خودتان … سالها پیش ، پسران جدی و سازگار موافقت کردند که خود را ایده آل و معیار زندگی بدانند. و همه موارد نامتعارف - انحراف دردناک و مخرب از این هنجار زیبا در نظر گرفته شود. کلیشه ها و ایده های سنتی در مورد تربیت به طور مستقیم نشان می دهد که هر کودک باید نظم و ترتیب خود را در خود ترجیحاً تا حد شدید ایجاد کند. و تغییرپذیری در خلق و خو و تجارت نتیجه نگرش غیرمسئولانه نسبت به وظایف آنها به عنوان معلمان و والدین است. در اینجا لیستی از رایج ترین کلیشه ها وجود دارد:

من مسئولانه اعلام می کنم: رازگیلدیا در شلختگی خود مقصر نیستند! و والدین آنها در این مورد مقصر نیستند! نه قابل درمان است ، نه قابل رفع! شلختگی نامی تحقیرآمیز برای خاصیت ذاتی عمیق روان است - غیر منطقی. تمایل ذاتی به ثبات یا تغییرپذیری از همه ویژگیهای ذاتی یک فرد مهمترین است. برای اولین بار این ویژگی توسط کارل یونگ معروف در کتاب فرقه ای خود "انواع روانشناختی" توصیف شد. تا این لحظه ، ما تنها با روشهای سنتی مدیریت زمان آشنا شده ایم. ماهیت آن این است که به شخص بیاموزد که منطقی باشد. این رویکرد سنتی حاوی یک خطای عمیق است. اصل اشتباه این است که عقلا نیازی به این توصیه ها و مکاشفه ها ندارد. آنها از قبل به طور شهودی آنها را احساس می کنند و حتی قبل از خواندن آنها مطابق با این توصیه ها عمل می کنند. و برای غیر منطقی ، تقریباً همه این توصیه ها مضر هستند. زیرا آنها عملاً امکان پذیر نیستند ، یا هنگام تلاش برای پیروی از آنها ، تأثیر بسیار منفی بر امور دارند. من فکر نمی کنم که لازم باشد مثالهای خاصی از منطقی و غیرمنطقی ارائه دهیم. من مطمئن هستم که زندگی هر خواننده ای مملو از هرزگی های روشن و عقل گرایان پیوسته موافق است. به نظریه س turnال می پردازم.

تئوری یونگ اولین کسی بود که عقلانیت / غیرعقلانیت را به عنوان یک ویژگی مستقل از روان مشخص کرد و علائم و خصوصیات ذاتی این انواع را توصیف کرد. اما حتی قبل از یونگ ، می توانیم اثری از این خاصیت را در خلق و خوی بقراط بیابیم. کلریک و مالیخولیک غیر منطقی هستند. Sanguine و Phlegmatic خردگرا هستند. نویسندگان جامعه شناسی چندین جلوه اساسی عقلانیت / غیرمنطقی را شناسایی کرده اند. 1. تغییر روحیه 2. سرعت تغییر 3. کارایی 4. واکنش به رویدادهای نادر و مکرر 5. اندازه تفکر افراد منطقی خلق و خوی نسبتاً پایداری دارند. این به سرعت تغییر نمی کند و به طور معمول تحت تأثیر عوامل خارجی قرار می گیرد. غیرمنطقی ها عکس مخالف دارند. خلق و خوی به طور غیر منتظره و چشمگیری تغییر می کند. و به این ترتیب برنامه هایی که از قبل مشخص شده اند کاملاً بی ربط و اجرای آنها دشوار می شود. در واقع ، غیرمنطقی دارای دو حالت است: فعالیت طوفانی و ماهی کسل کننده. افراد غیر منطقی خیلی سریع از یک مورد به پرونده دیگر می روند. آنها می توانند همیشه در حالت تعویض ثابت کار کنند. عقل گرایان باید بر شغل جدید تمرکز کنند. هموار وارد فرآیند شوید. توصیه می شود از قبل برنامه ریزی کنید. گاهی این روند چند دقیقه طولانی ، گاهی چند ساعت و گاهی چند روز طول می کشد.من دکوراتور دارم مذاکرات در مورد ساده ترین مورد حداقل در سه مرحله انجام می شود. اولین جلسه هرگز با توافق به پایان نمی رسد. در اینجا شما فقط می توانید نیاز را نشان دهید. در جلسه دوم ، نتایج جلسه اول تأیید می شود. و فقط در مورد سوم - هماهنگی جزئیات و تصمیم برای شروع کار. البته این یک مورد شدید است ، اما کاملاً در سنت عقل گرایان است. کارایی خردگرایان بسیار روان و طولانی مدت است. آنها به آرامی شتاب می گیرند و سپس ساعت های زیادی بدون هیچ گونه وقفه و کاهش شدت کار می کنند. افراد غیرمنطقی خیلی سریع روشن می شوند ، دریایی از انرژی را آزاد می کنند و سریع خسته می شوند و علاقه خود را از دست می دهند. اگر به طور منطقی ، دوره فعال معمولاً هفته ها با استراحت برای خواب و تعطیلات آخر هفته ادامه می یابد ، در یک دوره غیرمنطقی چنین دوره ای به ندرت از یک یا دو ساعت تجاوز می کند. یک محقق از ویلنیوس کالینائوسکاس فرضیه ای را مطرح کرد که بر اساس آن واکنش غیرمنطقی به رویدادهای منفرد و منطقی تنها به مواردی که اغلب تکرار می شوند ، پاسخ می دهد. به نظر من این ایده حق وجود دارد. اگرچه هنوز تأیید قطعی پیدا نکرده ام. به گفته کالینائوسکاس ، یک رویداد واحد توجه افراد غیرمنطقی را به خود جلب می کند و با احتمال زیاد منجر به عمل می شود. از سوی دیگر ، منطقی ها ممکن است به مدت طولانی به سیگنال های فردی معنی ندهند و فقط ظاهر منظم آنها به عنوان یک واقعیت برای تصمیم گیری کافی است. آخرین نشانه تجلی افکار و اظهارات کوتاه و غیر مرتبط افراد غیر منطقی و ساختارهای منطقی طولانی مدت است. این تفاوت برای ارتباط بسیار استرس زا است. افراد غیرمنطقی قوه تفکر منطقی را از دست می دهند. از سوی دیگر ، منطقی ها سعی می کنند بین اظهارات مستقل غیرعقل گرایان ارتباطی بیابند.

خطرات امور غیرمنطقی و معقول در معرض خطرات متفاوتی است. خطرات خردگرایان در بیشتر موارد با عدم تمایل به واکنش در برابر تغییرات شدید ناگهانی و سریع در وضعیت همراه است. اما ما در مورد آنها به تفصیل نمی پردازیم ، زیرا قهرمانان دیگری در این متن وجود دارد. 1. ارزیابی رویدادهای نادر انتخاب هدف و برنامه ریزی بر اساس رویدادهای نادر باید احتمال زیادی را در نظر بگیرد که شرایط اجرای برنامه تا تاریخ مهلت مقرر ایجاد نشود. شاید اصلا هرگز. در واقع ، غیرمنطقی همیشه در وضعیت سرمایه گذار خطرپذیر است ، که ایده های او در 20 مورد یک بار کار می کند. 2. خطرات بداهه نوازی افراد غیر منطقی اغلب به بداهه تکیه می کنند. او نقطه قوت آنهاست با این حال ، هر بداهه ای با احتمال زیاد اشتباهات فردی و شکست عمومی همراه است. 3. خطرات ارزیابی سریع ارزیابی رویدادهای سریع نه تنها مشکل فرکانس پایین را دارد ، بلکه جنبه روانی منفی نیز دارد. از نظر روانشناسی ، افراد غیرمنطقی تمایل دارند اهمیت یک رویداد را بیش از حد ارزیابی کنند. به احتمال زیاد این تخمین ظرف چند روز کمتر خواهد شد. 4. خطرات برنامه ریزی مجدد برنامه ریزی مجدد غیرمنطقی ثابت احتمال نسبتاً زیادی از خطای مدیریت را معرفی می کند. در یک پروژه پیچیده با تعداد زیادی از طرفهای همکاری ، انتقال مداوم رویدادها و ایستهای بازرسی باعث ایجاد تأییدات نادرست و اختلالات بعدی کار می شود.

نقاط قوت و ضعف کارکنان غیرمنطقی کلیشه های رایج درباره درستی کار یکنواخت و برنامه ریزی شده ، ارزیابی عینی غیرمنطقی به عنوان یک کارگر را دشوار می کند. کارفرمایان منطقی با مشاهده اولین نشانه های شلختگی ، انگ را "مناسب نیست" قرار می دهند و به دنبال کارمند جدید فکر می کنند ، در حالی که کارفرمایان غیر منطقی در این مورد تأمل نمی کنند ، زیرا از قدم گذاشتن روی ذرت دردناک غیر منطقی خود اجتناب می کنند. 15 سال مدیتیشن در شاخص RTS طول کشید تا آسیب غیرمنطقی از بین برود. پس از آن ، من توانستم چهره واقعی افراد غیرمنطقی را به عنوان یک کارگر ببینم. این کاری است که من کردم:

مشکلات غیرمنطقی 1. حوصله کار ندارید بلکه این است که هست ، نیست. شما یا باید این روحیه را جلب کنید یا آن را ایجاد کنید. 2. تکمیل پرونده مشکل است برای اشتیاق غیرمنطقی اولیه و شروع سریع ، باید در پایان پروژه با رنج و عذاب هزینه کنید. 3. بیزاری از فعالیتهای طولانی و دارای ساختار منطقی مانند مطالعه و کارهای معمول بله ، افراد غیر منطقی این را دوست ندارند. اگر می خواهید افراد غیرمنطقی را مجازات کنید یا آنها را دستکاری کنید ، در خواست نظم و انضباط داشته باشید. 4. مشکل اجرای پروژه های بزرگ و بی پایان بیشتر اوقات ، پروژه های بلند مدت حاوی عناصر منطقی زیادی هستند ، که برای غیر منطقی ها آسان نیست. افراد غیرمنطقی نیاز به تجربه زیادی در راههای غیر منطقی حل چنین مشکلاتی دارند. 5. توجه ناگهانی به پایان می رسد. نکته اصلی در اینجا این است که نمی توان آن را برای مدت طولانی احیا کرد. نه زودتر از زمان ناهار یا سه شنبه. 6. برآورد اولیه و ناامیدی بعدی. اولین خواسته افراد غیرمنطقی این است که در این موقعیت دخیل شوند. افراد غیر منطقی اغلب همین کار را می کنند. روز بعد ، همه چیز در حال حاضر با نور دیگری دیده می شود و روند ترسناک برگشتن شروع می شود. 7. مشکل در انجام پروژه ها و امور بزرگ. عمدتا به دلیل ناآگاهی از ماهیت آن و تلاش برای به کارگیری رویکردهای عقلانی کلاسیک است. (با برنامه ریزی عادی همه چیز عالی پیش می رود)

جوانب مثبت غیرمنطقی 1. بداهه سازی قوی نمی دانم چرا ، غیر منطقی بداهه پردازی های بزرگی انجام می دهند. یا به این دلیل که مغز با ایده ها و ارتباطات جدید از هر واقعیت جدید منفجر می شود. یا از این واقعیت که افراد غیر منطقی دائماً در موقعیت هایی قرار می گیرند که تغییر خلق و خوی باعث می شود آنها فوراً برنامه جدیدی را ارائه دهند. و این نتیجه آموزش عملکردهای مغز است که مسئول بداهه سازی هستند. یا شاید از هر دو با هم … 2. توانایی انجام بسیاری از کارها به طور همزمان غیرمنطقی اصلا نیازی به فشار آوردن برای این کار ندارد. خود مغز دائماً تغییر می کند و کنترل آلوده می شود. در اصل ، این قابلیت برای تعویض سریع را می توان در یک مورد جداگانه استفاده کرد. 3. قابلیت تغییر سریع و تنظیم گاهی اوقات واکنش سریع بسیار مهم است ، افراد غیر منطقی می توانند. 4. نبوغ فرایند اختراع بر اساس ویژگی روان است که از مسیرهای استاندارد و کلیشه ای فراتر می رود. تمایلات غیرعقلانی چندین برابر عقل گرایان به این امر است. 5. انرژی زیاد در زمان کوتاه وقتی افراد غیر منطقی کار می کنند ، خیلی سریع این کار را انجام می دهند. در حالت فعال ، شدت آنها بسیار زیاد است. حیف است ، نه برای مدت طولانی … یک ویژگی وجود دارد: tk. فرایندهای افراد غیرمنطقی به طور موازی پیش می روند ، سپس اغلب دوره هایی از "آرامش" وجود دارد که هیچ نتیجه ای از غیرمنطقی قابل مشاهده نیست. سپس همه اینها با یک عکس تیز از چندین فرآیند تکمیل شده در یک زمان کوتاه جایگزین می شود.

فعالیتهای منطقی و غیر منطقی

معمولاً در هر حرفه ای طاقچه هایی برای متخصصان منطقی و غیر منطقی وجود دارد. اما هنوز یک عدم تعادل مشخص وجود دارد.

خود مدیریت زمان اکنون که ما کم و بیش نظریه را بررسی کرده ایم ، می توانیم به مسائل عملی برنامه ریزی زمان ، اهداف و تلاش برای افراد غیر منطقی بپردازیم. بیایید با لیستی از اشتباهات کلاسیک شروع کنیم که افراد غیر منطقی هنگام تلاش برای برنامه ریزی و اجرای کارها در حالی که ماهیت ذاتی آنها را نادیده می گیرند ، مرتکب می شوند.

اشتباهات معمولی غیرمنطقی

بازنگری نکات سنتی مدیریت زمان مدیریت زمان غیرمنطقی در بسیاری از توصیه های مربوط به تاکتیک های برنامه ریزی ، متفاوت از مدیریت زمان سنتی است. اما در زمینه تعیین هدف ، هر دو تکنیک یکسان هستند - مفید است که نکته اصلی را برجسته کرده و روی آن تمرکز کنیم … برای وضوح ، ما در یک جدول کوچک خلاصه کرده ایم: توصیه های سنتی و نظرات غیر منطقی.

سبک زندگی غیر منطقی مفهوم مدیریت زمان و شیوه زندگی غیرمنطقی شامل تزهای اساسی زیر است:

    • به غیر منطقی بودن خود احترام بگذارید و سعی نکنید منطقی شوید
    • مهمترین و مهمترین اهداف را برجسته کنید
    • برنامه ریزی دقیق و غیر منطقی داشته باشید (یا حداقل سخت برنامه ریزی نکنید)
    • بر روحیه خود نظارت داشته باشید و فعالیت های خود را به موقع تغییر دهید
    • کارهای ناخوشایند را در مرحله بی علاقگی انجام دهید
    • برون سپاری همه چیز منطقی
    • منطقی که باید خودتان انجام دهید ، آن را با دقت انجام دهید. به احساسات و برنامه های شرکای منطقی احترام بگذارید

تکنیک های غیرمنطقی مدیریت زمان 1. همه چیز را بنویسید و یادآوری های متعدد و مناسبی ایجاد کنید تعویض سریع و برنامه ریزی مجدد مکرر منجر به از دست دادن منظم برخی از داده ها می شود. و از آنجا که هیچ ساختار سفت و سختی از برنامه ها وجود ندارد ، آنچه از دست رفته همیشه نمی تواند با منطق در زمان محاسبه شود. خوشبختانه در حال حاضر ابزارهای زیادی وجود دارد که یادآوری ها را در رایانه ، تلفن و اینترنت شما در یک محیط یادآوری واحد ادغام می کند. 2. گرفتن ایده ها و برنامه ها ثبت ایده ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تعداد آنها زیاد است و فراموش می شوند. و ، درعین حال ، ایده ها یک مزیت بازار و یک دارایی مهم غیرمنطقی هستند. 3. فهرستی از کارهایی که هرگز دوست ندارید تهیه کنید چنین فهرستی به شما امکان می دهد منطقه خطر را بشناسید و به آن توجه لازم را داشته باشید. 4. انجام کارهای ناخوشایند هنگامی که خلق و خوی وجود ندارد وقتی روحیه خوبی دارید کارهای خوب پیش می روند. اما او هرگز به یک حالت ناخوشایند نمی رسد ، و سپس به سرعت سقوط می کند. اگر نمی توان کارهای ناخوشایند را بر سر کسی انداخت ، کاربردی ترین راه برای انجام آنها زمانی است که روحیه ای وجود ندارد … 5. نوسانات خلقی را کنترل کنید این خیلی مهمه. تغییرات خلقی و از دست دادن علاقه باید کنترل شود. و به محض این که این اتفاق افتاد ، لازم است شغل را تغییر دهیم. در غیر این صورت ، هر کاری که پس از از دست دادن علاقه انجام شود ، ضعیف انجام می شود. ما باید آن را دوباره انجام دهیم و زمان هدر می رود. 6. برنامه منعطف برنامه ریزی انعطاف پذیر فقط حذف برنامه ریزی سخت نیست. این نیز یک کار بزرگ برای ایجاد یک شیوه زندگی است که اجازه می دهد چنین برنامه ای اجرا شود. برای ایجاد زیرساخت های مناسب برای یک شیوه زندگی غیرمنطقی ، لازم است قالب های تعامل با عقل گرایان در بین شرکا ایجاد شود. 7. لیست کارهای انعطاف پذیر از آنجایی که افراد غیرمنطقی برنامه ها را به طور مداوم تکرار می کنند ، بسیار مهم است که بتوانیم در این برنامه زمان بندی مجدد ، زمان را با کارهای همراه بهینه سازی کنیم. و برای این ، موارد باید در لیستی باشند که از قبل آماده شده اند. به گونه ای آماده شده است که بتوان آنها را در هر لحظه مناسب اجرا کرد. 8. تعدیل مکرر برنامه ها از آنجا که افراد غیرمنطقی دائماً تصمیمات جدیدی می گیرند ، برخی کارها را رها می کنند و به دیگران دست می زنند ، برنامه های مکتوب به سرعت منسوخ می شوند. در پایان هفته ، یک تکه کاغذ با برنامه چند سال قبل تقریباً معنای خود را از دست می دهد. این مهم است که هر روز وقت بگذارید تا برنامه های طولانی اخبار امروز را منعکس کند. 9. فهرست اهداف نهایی در حالی که فهرست اهداف نهایی منطقی به طور طبیعی اساس لیست کارهای امروز را تشکیل می دهد ، اهداف نهایی غیرمنطقی غالباً زندگی خود را می گیرد. مهم این است که این اهداف در شلوغی فراموش نشوند و با برنامه ریزی مجدد بعدی ، تأثیر خود را در برنامه فعلی حفظ کنند. 10. نه تنها یک مهلت ، بلکه بسیاری از مهلت های یادآور را تعیین کنید افراد غیرمنطقی در بسیاری از رویکردها کارهای طولانی انجام می دهند. برای هر تکرار موفق ، ممکن است چندین مورد ناموفق وجود داشته باشد. هنگامی که روحیه ای وجود ندارد و همه چیز خوب پیش نرفته است … مهم است که تعداد کافی تلاش موفق وجود داشته باشد. 11. پیوندهای سخت را به حداقل برسانید از بین همه گزینه های ممکن هنگام برنامه ریزی ، باید مواردی را انتخاب کنید که حداکثر آزادی مانور را در زمان مناسب به شما می دهد. 12. فهرست جداگانه ای از چیزهایی که همیشه دوست ندارید مهم است که مواردی را که باید منتظر حال و هوا باشند از مواردی که در آن حالت هرگز ظاهر نمی شود ، جدا کرد. قوانین متفاوتی برای آنها وجود دارد. دلپذیر - با توجه به روحیه شما. ناخوشایند - در هر زمان که خلق و خوی وجود ندارد. 13. برنامه ریزی موارد و پروژه های طولانی ، با در نظر گرفتن قله ها و شکست های عملکرد. برای ارزیابی مولد زمان اختصاص داده شده برای پروژه و تعیین صحیح مهلت ، لازم است ایده ای از مدت زمان اوج ظرفیت کار ، اوج بی علاقگی و بهره وری در مرحله فعال داشته باشید. برای انجام این کار ، می توانید مدت زمان مراحل را اندازه گیری کرده و آمار زمان واقعی صرف شده در پروژه های مختلف را جمع آوری کنید. برای افراد غیرمنطقی ، این امر به سادگی عقل گرایان نیست ، که فقط باید ساعات صرف شده را جمع کنند. 14. حفظ را تقویت کنید. "با دست فکر کن" برخی از فراموشی ها را می توان با هر وسیله استاندارد بهبود حافظه جبران کرد. نوشتن مداوم با قلم روی کاغذ یکی از ساده ترین راه هاست … 15. برای بهبود حفظ ، نمودارهایی بکشید تجسم با نمودارها نیز راه خوبی برای افزایش کیفیت حفظ است. همچنین یک روش خوب برای تغییر سریع اطلاعات است. نقشه های ذهنی و دیگران مانند آنها. 16. نقاط عطف و قابلیت اتصال در پروژه های بزرگ را به وضوح مشخص کنید مشکلات برنامه ریزی و اجرای پروژه های بزرگ را می توان تا حدی با برنامه ریزی بهتر حل کرد. مهم است فراموش نکنید که این باید برنامه ریزی غیر منطقی باشد. 17. از الهام بخش پایان برای کاملترین و باکیفیت ترین تکمیل پرونده استفاده کنید چشم انداز پایان کار و جدایی از یک پروژه باعث ایجاد انرژی و احساسات می شود. از این انرژی مثبت می توان برای طراحی و اجرای یک پایان زیبا برای یک پروژه استفاده کرد. 18- پس از اولین اوج اشتیاق برای ارزیابی هوشیارانه تر پرونده قبل از تصمیم گیری استراحت کنید این روش بسیار ساده برای تصمیم گیری های دشوار حتی در افسانه ها توصیف شده است. بنابراین ، استفاده نکردن از آن گناه است. به طور کلی ، نویسندگان قصد دارند سایر خردهای عامیانه را با استفاده از رویکردهای مدرن برای آزمایش علمی آزمایش کنند. در این فصل ما قصد داریم ضرب المثل مربوط به هزینه بالای نیروی کار در ماهیگیری را آزمایش کنیم. شرکت کنندگان نابینای آزمایش ها توسط سازمان دهندگان نابینا به گروه ها تقسیم می شوند و برنامه ریزی شده است تا از متخصصانی با دید محدود برای ارزیابی نتایج استفاده شود. می توانید در برنامه باشگاه برای گروه ها ثبت نام کنید. 19. برای بازی در زمینی منطقی آماده شوید. بسیار مفید است که از قبل شرکا و مواردی را که مجبور به سازگاری با اشکال منطقی رفتار هستید تعیین کنید. Forewarned جلو بازو است!

نکاتی برای عقل گرایان امیدوارم عقل گرایان که این متن را می خوانند قبلاً برخی از آشنایان خود را در این توصیف ها تشخیص داده اند و رفتار آنها کمی قابل درک تر شده است. من جرات می کنم چند توصیه عملی برای برخورد با افراد غیرمنطقی به شما بدهم. 1. بله ، آنها از بدو تولد هستند و نمی توان آنها را تغییر داد. 2. سعی کنید با معایب افراد غیر منطقی همدرد باشید. 3. به خصوص برای دیرکردن و تغییر برنامه ها … 4. به آنها فرصت دهید تا بر اساس برنامه عجیب و غریب خود کار کنند. 5. سعی کنید تعداد فعالیت های وقت گیر مربوط به افراد غیر منطقی را کاهش دهید. 6. امور و فعالیتهای غیر منطقی را به آنها واگذار کنید. بگذارید آنها دست شما در یک دنیای غیر منطقی باشند. نویسندگان: الکسی وتریوک ، دیمیتری پستریاکوف

توصیه شده: