پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟

فهرست مطالب:

تصویری: پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟

تصویری: پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟
تصویری: کسب درآمد از بازی : کسب درآمد از اینترنت با درآمد دلاری واقعی | کسب پول اینترنتی 2024, آوریل
پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟
پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟
Anonim

پول: چه چیزی مانع از کسب درآمد بیشتر می شود؟

گاهی اوقات پاسخ در مقابل چشمان شما قرار می گیرد. اگر هفته ها بدون هیچ حرکتی برای کسب درآمد در خانه بنشینم ، بدیهی است که چیزی دریافت نمی کنم. بدون حرکت به سمت هدف - بدون نتیجه.

اما گاهی اوقات همه چیز چندان آشکار نیست. شما کارهای زیادی انجام می دهید ، اما در نهایت چیزی خراب می شود ، جمع نمی شود ، شکست می خورد ، دور می شود.

و به نظر می رسد که بسیاری از چیزها قبلاً خوانده شده ، مورد مطالعه قرار گرفته و متوجه شده اند. شما قبلاً دقیقاً می دانید که چرا به پول احتیاج دارید ، فردا آن را برای چه چیزی خرج می کنید ، چه لذتی برای شما به ارمغان می آورد. کار با اعتقادات انجام می شود ، ترس های دیگران کنار گذاشته می شود. اهداف تعریف شده اند ، برنامه ریزی شده است. اما نه. گویی کسی عمداً محدود می کند ، مانع می شود ، نمی دهد. اما چه کسی؟

بیایید سعی کنیم به آن نگاه کنیم. ما بر اساس تمرین صورت های فلکی خانواده و رویکرد سیستمی ، دلایل متعددی را که مانع ثروت مالی می شوند ، بررسی می کنیم. به گفته وی ، شخصی در این دنیا منزوی نیست. او همیشه بخشی از یک کل است ، به ویژه ، عنصری از سیستم خانواده. بنابراین ، اگر شخصی دارای "مشکل شخصی" باشد ، به احتمال زیاد ، این به سیستم وی اشاره دارد که ریشه در آن دارد.

هر یک از ما ریشه در خانواده خود دارد. و همچنین دلایل بسیاری برای مشکلات ما ، به ویژه ، "از کجا پول بگیریم." و سپس راه حل را باید در روح جستجو کرد.

درک این نکته ضروری است که لیست محدودی از چنین دلایلی وجود ندارد. هر شخص موارد خاص خود را دارد. در زیر من در مورد برخی از آنها صحبت خواهم کرد ، که اغلب خود را در جریان حل این مشکل فوری می بینند.

دلیل شماره 1 "ترس از پول به عنوان الگوی رفتاری"

در کشور ما ، این یک مانع مشترک برای زندگی ثروتمند است. می تواند ریشه در نسل هایی داشته باشد که بار مالی را تجربه کرده اند ، مانند خراب شدن یا سلب مالکیت. مشاهده این نکته شگفت انگیز است که چگونه در چندین نسل پس از آن نمی توان از پول هنگفتی صحبت کرد ، که برای اجداد عامل رنج ، جدایی از عزیزان ، بیماری یا مرگ شد.

اجتناب از ثروت به یک مدل پایدار برای فرزندان تبدیل می شود.

شانس خلاص شدن از شر این مدل زمانی ظاهر می شود که شخص بتواند زندگی خود و اجداد خود را تقسیم کند.

دلیل شماره 2 "من نمی توانم بیشتر از تو هزینه کنم"

این دلیل با وفاداری فرد به خانواده و بیش از همه به والدینش که از عشق ، لذت ، شادی ، وسایل مادی کافی برخوردار نبوده اند ، مرتبط است. و سپس پسر یا دختر این نقص را در زندگی خود تکرار می کنند.

دلیل شماره 3 "من به شما ثابت می کنم که زندگی بدون پول ترسناک نیست"

این دلیل برعکس اول است. گاهی اوقات خود را نشان می دهد زمانی که فردی از خانواده ای که شخص او بسیار نزدیک است از ترس از دست دادن پول ، از دست دادن به دلیل این سلامتی ، لذت زندگی یا خود زندگی ، زندگی می کرد. سپس نسل می تواند به خود و به او ثابت کند که زندگی بدون پول ترسناک نیست.

دلیل شماره 4 "رها کردن پول مانند کنار گذاشتن امکانات زندگی است"

این در مورد کنار گذاشتن فرصت بزرگ شدن به دلیل ادعاهای "برجسته" علیه والدین آنها است.

این اتفاق می افتد که به دلایل مختلف ، کودک از والدین خود - آنطور که او می خواهد ، عشق نمی گیرد. و به عنوان یک بزرگسال ، او هنوز سعی می کند آن را از آنها بگیرد ، بدون این که بیهوده تلاش های خود را درک کند. گذشته را نمی توان تغییر داد. فقط می توان با او موافق بود. تنها در این صورت است که شخص می تواند زندگی را کاملاً بپذیرد و شانس هایی را که به آن می دهد ، ببیند.

ن با شکایتی به آموزش آمد که نمی تواند و نمی خواهد از فرصت ها برای کسب درآمد استفاده کند. او می بیند که کجا و چگونه می توان از استعدادهای حرفه ای خود استفاده کرد ، اما در این جهت حرکت نمی کند. در روند کار ، مشخص شد که در روح او N به آینده نگاه نمی کند ، او کاملاً در گذشته خود جذب شده است - گلایه های دوران کودکی از والدینش به دلیل عدم عشق و مراقبت. N تنها با موافقت با گذشته و والدینی که بودند ، توانست به زندگی بزرگسالی خود تبدیل شود و به آنچه در آن زندگی می کند نگاه کند.

این کار می تواند برای روح سخت باشد. غالباً فرد مستلزم مواجهه با درد کودک است که در ناخودآگاه جابجا شده است ، زیرا روان کودک نمی تواند با آن کنار بیاید. گاهی وقت ها طول می کشد تا بر آن غلبه کنیم. اما این کار همیشه نتیجه می دهد.

دلیل شماره 5 "تداخل با سرنوشت شخص دیگر و بی پولی

دلایل این پدیده زمانی است که یکی از فرزندان موقعیت ها و احساساتی را از زندگی یکی از اعضای خانواده خود که قبل از او زندگی می کرد ، اتخاذ می کند. این امر به ویژه هنگامی ظاهر می شود که این موقعیت ها ، احساسات ، سرنوشت ها پنهان شده و در رده "اسرار خانواده" قرار می گیرند. "که مرسوم نیست در مورد آنها صحبت شود.

به عنوان مثال ، من مورد N را ذکر می کنم ، که با سرنوشت شوهر اول مادرش آمیخته بود. در روند صورت فلکی ، ارتباطی در روح N با شوهر اول مادرش ، که فقیر بود و نمی توانست به اندازه کافی برای خانواده اش درآمد داشته باشد ، به وضوح آشکار شد ، که دلیل طلاق بود. زندگی در سرنوشت شخص دیگری به N فرصت نداد ، اولاً از نظر مالی شناخته شود ، و ثانیا ، راهی را در روح خود برای مادرش به عنوان یک پسر پیدا کند. راه حل مشکلات مالی N تنها زمانی به دست آمد که او توانست از سرنوشت شخص دیگری جدا شود و به عنوان پسر تنها والدین خود شناخته شود.

دلیل شماره 6 رد مادر

شاید مهمترین و رایج ترین پویایی هنگام برخورد با مشکلات مالی باشد.

برت هلینگر گفت: موفقیت ما چهره مادر ما را دارد.

این یک عبارت بسیار دقیق است ، که اغلب تأییدیه ای در روح یک فرد پیدا می کند. اگر به دلایلی ، شخصی نتواند مادرش را در روح خود بپذیرد ، نمی تواند صادقانه با او با عشق و احترام رفتار کند ، اغلب نمی تواند به سمت موفقیت در تجارت ، حرفه ، و همچنین عشق حرکت کند.

به همین دلیل است که حرکت روح به سوی مادر مهمترین گام در راه ثروت مالی است. اما گاهی اوقات این یک مرحله بسیار دشوار است. اتفاق می افتد که فرد نمی تواند و نمی خواهد این مشکل را برای مدت طولانی ببیند. اما وقتی او موفق می شود ، همیشه در زمینه های مختلف زندگی او نتایج دارد.

دلیل شماره 7 تجلی در زندگی که در پدر مورد احترام نبود

چنین پویایی نهفته در روح اغلب خود را نشان می دهد. اگر مادر (یا شخص نزدیک دیگر) در خانواده به عنوان فردی که قادر به تأمین ثروت مادی است ، احترام لازم را قائل نشده باشد ، بوجود می آید. سپس ، با بزرگ شدن ، کودک می تواند ناخودآگاه "ویژگی های پدری" را نشان دهد و در روح خود یک پسر "وفادار" باقی بماند. اگرچه با کلمات می تواند پدر خود را محکوم کند ، درست مانند مادرش.

در قلب ، کودک همیشه هر دو والدین را دوست دارد! مهم نیست شرایط چگونه پیش می رود. هر اتفاقی بیفتد. مهم نیست دیگران چه می گویند. در قلب ، کودک هم پدر و هم مادر را به یک اندازه دوست دارد.

N درخواست کرد "من پول می خواهم ، اما نمی توانم …". او بدون پدر بزرگ شد. پدر وقتی N 6 ساله بود ، با مادرش دعوای بزرگی کرد ، رفت. به گفته N ، آغازگر طلاق مادرش بود.

مدتها بود که او به پسرش می گفت چگونه پدرش نتوانسته است زندگی شایسته ای برای آنها فراهم کند و از خانواده محافظت کند. دیمیتری وقتی در صورت فلکی دید شگفت زده شد که از طریق ناتوانی در کسب درآمد و اطمینان از وجود مناسب برای خانواده ، چقدر با پدرش ارتباط دارد. این ویژگی بود که دلیل طلاق والدینش شد ، که او وابستگی عاطفی خود را به پدرش نشان داد.

اولگا ساوولاینن

توصیه شده: