پرتره خارجی آسیب زا

فهرست مطالب:

تصویری: پرتره خارجی آسیب زا

تصویری: پرتره خارجی آسیب زا
تصویری: پرتره - با آلفرد یعقوب زاده - عکاس 2024, آوریل
پرتره خارجی آسیب زا
پرتره خارجی آسیب زا
Anonim

یک فرد آسیب دیده چگونه رفتار می کند و چگونه می توان این نوع شخصیت را از بیرون تعیین کرد؟ برای پاسخ به این س questionsالات ، باید مفهوم ضربه را درک کنید

ضربه یک ضربه قوی به روان است ، که شخص آن را به طور منظم دریافت می کند ، در نتیجه نمی تواند استرس روانی را تحمل کند و به عبارت دیگر "خراب می شود". یعنی منابع داخلی و خارجی یک فرد از تأثیر عوامل محیطی قوی تر است (به عنوان مثال ، تأثیر افراد غریبه و نزدیک - شخصیت مادر یا پدر ، مادربزرگ های بومی ، پدربزرگ ها و غیره)

شدیدترین آسیب ها ، که تأثیر بسزایی در شکل گیری بیشتر روان شخصیت دارند ، در اوایل دوران کودکی رخ می دهد. اعتقاد بر این است که قبل از هفت سالگی ، آسیب های روحی روانی بر روان انسان باقی می گذارد. اینها عمدتا آسیب های چسبندگی هستند. به عنوان مثال ، صدمات مربوط به ایمنی و اعتماد (یک نقص اساسی در فرد ایجاد می کند) ، صدمات ناشی از همجوشی یا جدایی ، صدمات ناشی از طبیعت خودشیفته یا اسکیزوئید

بر این اساس ، فردی که در ناحیه ایمنی ، اعتماد و تلاقی آسیب دیده باشد دارای تیپ شخصیتی اسکیزوئید خواهد بود. آسیب های ناشی از جدایی ، عدم ستایش ، تشخیص و پذیرش یک شخصیت خودشیفته را شکل می دهد. عدم پذیرش والدین و به طور کلی در جامعه ، طلاق مادر و پدر دلیل شکل گیری شخصیت افسرده خواهد بود. در مورد دوم ، نگرش نسبت به کودک در صورت کمبود منابع خارجی به یک عامل اضافی آسیب تبدیل می شود (به عنوان مثال ، در بحران خانوادگی ، کودک توسط مادربزرگ خود حمایت می شد - در این مورد ، روان او آسیب نبیند) بدست آوردن ضربه روانی بستگی به وجود روان شکل گرفته ، ثبات و حمایت آن (خویشاوندان ، همسایگان و غیره) دارد ، یعنی همان ضربه بر کودکان مختلف تأثیر متفاوتی دارد. بسته به قدرت ضربه ، ساختار سازمان شخصیت شکل می گیرد (نوع روان رنجور ، مرزی یا روان پریش). بنابراین ، هرچه ضربه بیشتر روان را از بین ببرد ، فرد در طول تداوم سلامت به روان پریشی نزدیکتر می شود

چه چیزی قدرت آسیب را تعیین می کند؟ حداقل سه عامل وجود دارد - قدرت تأثیر ، فراوانی ، فهرست منابع برای کودک

در بزرگسالان ممکن است صدماتی وجود داشته باشد. اساساً ، آنها با خشونت یا اقدامات نظامی همراه هستند ، یک شوک قوی در زندگی ، که دیدگاه فرد را نسبت به زندگی (حمله ، سرقت و غیره) تغییر داد

اگر در دوران کودکی کودک مورد ضرب و شتم ، نادیده گرفته یا فشار روانی بر او قرار گیرد ، نوع سازماندهی شخصیت از نظر ماهیت آسیب زا خواهد بود. چنین افرادی وابستگی را درک نمی کنند - آنها آن را با خطر مرتبط می دانند ، زیرا حتی نزدیکترین افراد می توانند آسیب برسانند و درد را به همراه داشته باشند

علائم خارجی ضربه چیست؟ اول از همه ، ترس ، که زمینه ساز ماهیت آسیب زا است. در ظاهر ، نه ترس ، بلکه خشم ، گناه یا شرمندگی را می بینید. این یک واکنش دفاعی مردم است. به عنوان مثال ، تجلی ظاهری یک شخصیت خودشیفته نوعی بازی با خدا ، برتری ظاهری و غیبت کامل شرم است

احساس گناه می تواند در شرایطی مشاهده شود که فرد مسئولیت توجیه اقدامات دیگران و دردی را که بر او وارد شده است بر عهده می گیرد - باور این که شخصی به دلیل شکست خود و اشتباهاتش در اعمال آسیب دیده است ، آسان تر است ("من این کار را اشتباه انجام دادم ، بنابراین او خودش مقصر است و باید پاسخگوی اعمال خود باشد! "). به چه دلیل دیگر مردم سرزنش می کنند؟ به منظور احساس ناامنی جهان ، کنترل درد و کینه احتمالی. به سختی می توان برای هر شخصی ناتوانی را تجربه کرد. در روانشناسی ، این تجربه سخت ترین محسوب می شود.در واقع ، افراد درماندگی خود را در پشت احساس گناه پنهان می کنند ("من قطعاً دفعه بعد بهتر عمل خواهم کرد و هیچکس به من آسیبی نخواهد رساند"). چنین افرادی اغلب در نوعی اضطراب ، سرگیجه یا وحشت هستند. از آنها اغلب می توانید عبارات زیر را بشنوید - "من وقت آزاد ندارم" ، "من برای هیچ چیز وقت ندارم" ، "من نمی خواهم وقت خود را روی این سوالات تلف کنم" ، "اگر زمان تلف شود چه؟. " آنها کاملاً بر زمان کنونی متمرکز شده اند ، گویی آینده بسیار محدود است یا اصلاً نیست

آسیب دیدگان دارای ویژگی شگفت انگیزی هستند - یا برای برقراری رابطه به زمان نیاز دارند یا به سرعت وارد رابطه می شوند. با این حال ، پس از مدتی ، وقفه ای رخ می دهد - آسیب ها نمی توانند استرس و فشار را تحمل کنند. واکنش خارجی کاملاً ناکافی است - کنترل بیش از حد ، تظاهر به خود ، طغیان ناگهانی خشم ، سرزنش ، انزوا ، کاهش ارزش ، اعتیاد به اجتناب ، اعتیاد به عشق ، اشک های هیستریک یا رسوایی

رابطه با افراد آسیب دیده یادآور عبارت ساده "توقف کن ، اینجا بیا" است. از یک سو ، فرد خواسته های چند جهته ای را مطرح می کند ("کار کنید ، درآمد کسب کنید و موارد دیگر"). و از طرف دیگر - "نه ، همیشه با من بنشین". اعتقاد بر این است که رفتار بر اساس یک نیاز بسیار قوی است. هرچه ضربه زودتر رخ دهد ، تشخیص نیاز شما به این جهان دشوارتر است. برآوردن این نیاز به مشارکت نیز مشکل است. صرف نظر از میزان رضایتمندی آسیب زا ، او همه چیز را سطح بندی و بی ارزش می کند ، و بر این اساس همه چیز از کنار می گذرد. چرا؟ به نظر می رسد که باید در روح مکانی ایجاد شود ، که با کمک آن فرد می تواند قبول کند

تروما شبیه جوجه تیغی است. برقراری ارتباط با آنها بسیار دشوار است ، آنها سوزان هستند و می توانند به طور ناگهانی مشکل ایجاد کنند ، گاز بگیرند ، عجله کنند و عصبانی شوند. این رفتار ارتباط مستقیمی با میزان ضربه به فرد دارد. اگر صدمات در یک دوره اولیه به فرد وارد شده باشد ، هر سانتی متر از بدن نوعی زخم باز است. هر لمس درد ، ضربه و واکنش دفاعی (فلاش) است. پاسخ آزمایشی آسیب زا عصبانیت یا انزوا است

ممکن است برای خارجی به نظر برسد که واکنش آسیب زا بسیار تند و بیش از حد است. رسوایی غیرمنتظره ، فوران خشم ، اتهامات بی اساس ("آه ، تو مرا اذیت می کنی!"). با این حال ، در واقعیت ، او به سادگی روی یک زخم دردناک قدم گذاشت ، بنابراین فرد آسیب زا وارد قیف ضربه شد و رفتاری که ظاهر می شود یک حالت شور است

شریک زندگی ، فرد نزدیکی که با او ارتباط برقرار می کنید ، چه احساسی دارد؟ دو طرف وجود دارد: یکی همیشه می خواهد کمک کند ، گرم است ، حمایت می کند و ویژگی دوم احساس گناه است. و این شراب بسیار قوی ، آسیب زا و سمی است. این بر اساس درک نادرست از خط رفتار در رابطه با آسیب زا است. در جایی عمیق ، آنها گرما ، مراقبت و میل به باز شدن دارند. و برای این فقط کافی است کاری متفاوت انجام دهید. مبتلایان به تروما احساساتی دارند ، اما در اعماق ذهن ، پشت هزار مکانیسم دفاعی که به محافظت از نواحی دردناک کمک می کنند ، پنهان شده اند

برای افرادی که تمایل به آسیب دارند ، دشوار است که مهربانی ، گرمی و مراقبت از خود نشان دهند. برای برخی ، این بدتر و خطرناکتر از نشان دادن پرخاشگری و عصبانیت است. اگر فردی در طول زندگی خود خشم ، پرخاشگری را تجربه کرده باشد ، از همه جدا شده و طرد شده باشد ، رفتار او کپی نگرش دیگران نسبت به او است

برای یک فرد آسیب دیده ، یک موقعیت گرم یک تجربه جدید است که باعث وحشت می شود. برای یک فرد معمولی ، این تجربه ای است که احساس ترس و تنش درونی را ایجاد می کند ، اما شخص آسیب زا به هیچ وجه این گرما و لطافت را درک نمی کند ، بنابراین مکانیسم محافظتی خود را از "خارپشت" به کار می گیرد

در درون هر شخصیت آسیب زا یک کودک کوچک و ترسیده وجود دارد.برای نشان دادن گرما ، لطافت و مراقبت از او همیشه می تواند مرتبه ای بزرگتر از نشان دادن پرخاشگری و همچنین پذیرش باشد. یک وضعیت نسبتاً ناپایدار و خطرناک

توصیه شده: