رابطه جنسی - بازآزمایی مجدد یا پرواز بر فراز پرتگاه

تصویری: رابطه جنسی - بازآزمایی مجدد یا پرواز بر فراز پرتگاه

تصویری: رابطه جنسی - بازآزمایی مجدد یا پرواز بر فراز پرتگاه
تصویری: انیمه Demon lord دوباره سعی کنید تمام صفحه قسمت 1-12 دوبله انگلیسی 2024, ممکن است
رابطه جنسی - بازآزمایی مجدد یا پرواز بر فراز پرتگاه
رابطه جنسی - بازآزمایی مجدد یا پرواز بر فراز پرتگاه
Anonim

زیاد پیش نمی آید که چنین مریضی در آستانه مطب ما ظاهر شود. ما او را بسیار عجیب می بینیم و خطری غیرقابل درک را منتشر می کند ، اگر بخواهیم او را به سرعت به یک "متخصص باریک" هدایت کنیم کاملاً قابل درک است. این اغلب یک روان پریشی با مرزهای متغیر است. اما ، من می خواهم اعتقاد داشته باشم که استادانی در هنر خود در بین ما وجود دارند که قادر به تشخیص یک روح تحریف شده با استفاده جنسی اولیه در پشت همه جلوه های بیرونی هستند ، یک بدن بالغ با یک کودک کوچک در وحشت در داخل منجمد شده است.

با این "تشخیص" یا "اعتماد" است که ساخت روابط روانکاوی ، پیچیده ، مملو از جریانهای زیرزمینی و شگفتی آغاز می شود. این نقطه شروع سفر از جهان عملکرد روانگردان به حالت روان رنجور نسبتاً سالم است ، راهی پر از درد و ترس تقریباً غیرقابل تحمل و منجر به دیوانگی می شود.

و فقط شخصیت درمانگر ، صداقت ، استحکام و ثبات عملکرد او در کنترل اضطراب های مراجعه کننده به شما امکان می دهد ایمان خود را از دست ندهید و به حرکت در جهت رسیدن به هدف ادامه دهید و تجربه روابطی را که بر اساس احترام ، درستی ، تشخیص و تقویت مرزهای شخصی ساخته شده است ، بدست آورید..

در صورت تمایل ، می توانید مطالب کافی را بیابید که درمان آسیب جنسی در اغلب موارد با بازسازی این ناخوشایندترین رویدادها همراه باشد ، به طوری که آنها سرانجام دیگر به عنوان ماده ای برای انجام مداوم عمل نمی کنند. اینکه آیا این یک موضوع ساده است ، می توان بر اساس ماهیت خود آسیب قضاوت کرد.

ظاهراً من با ذکر این نکته که یک مکانیسم بسیار مهم بازسازی و در واقع کل درمان ، پدیده انتقال است - ضدترانسفر - و به عبارت ساده تر ، مانند فراخواندن یک درام از نمایشنامه روابط خانوادگی مشتری ، فقط در اینجا هر دو نقش اصلی ، چه متجاوز و چه قربانی ، باید توسط مراجعه کننده و درمانگر انجام شود. این یک تولید ساده نیست ، برای دو بازیگر طراحی شده است که در عین حال تماشاچی نیز هستند. بله ، هر دانش آموز مخاتوف نمی تواند این کار را انجام دهد.

در واقع ، هر مراجعه کننده با انفجار تناقض در درمان مواجه است. قبل از او یک روان درمانگر ، یک فرد ناآشنا ، در ابتدا از نظر احساسی خالص است. او توهین نمی کند ، به مرزها حمله نمی کند ، به طور کلی ، نقش یک مادر نسبتاً خوب را بازی می کند. و ضربه هنوز نیاز به خود دارد ، مشتری ، مانند سنجابی در چرخ ، همچنان رفتار اغوا کننده ، پرخاشگری ، یخ زدگی ، سکوت مداوم و غیره را ادامه می دهد. چه اتفاقی می افتد؟ اگر خوب فکر کنید و مشاهده کنید ، می توانیم فرض کنیم که شخصی که روبرو نشسته است اصلاً از وجود عشق و محبت که با رنگ های جنسی رنگ ندارد آگاه نیست و این اولین چیز است. ثانیاً ، به عنوان یک کودک نوپا ، او اغلب با انکار حساسیت و مراقبت روبرو می شود ، به عنوان چنین و همه بچه های کوچکی که به آنها تکیه می کنند و حیاتی هستند. و در مقابل او فرایندی را برای نقض مرزها دریافت کرد ، خواه حمله احساسی باشد یا با نفوذ فیزیکی تکمیل شود.

همکاران گرامی ، آیا فرایند تأثیر روانکاوی از جهات مختلف متفاوت است؟ نزدیکی احساسی در صورت ، البته فیزیکی ، نیست و نمی تواند باشد ، فقط اکنون مغز مشتری تفاوت بزرگ بین رویدادهای گذشته مورد بحث در جلسه و روند تعامل بین مراجعه کننده و درمانگر را "می بیند". اینجا و اکنون در حال انجام است؟ به نظر من زیاد زیاد نیست.

بنابراین ، به نظر می رسد که بازسازی رویدادهای آسیب زا در درمان همیشه با بازتولید مجدد هم مرز است یا مستقیماً با آن ارتباط دارد. اما بدون این غیر ممکن است. برای رهایی از درد ، باید دوباره آن را تجربه کنید ، اما این بار در محیطی کاملاً متفاوت ، در یک فضای درمانی ایمن ، که به خروج مراجعه کننده از دنیای ضربه کمک می کند.

کمی در مورد پرواز ، پرواز بر فراز پرتگاه.یک دختر 15 ساله با نام زیبا آناستازیا ، هنگام بازسازی رویدادهای استفاده جنسی در درمان ، یک مثال بسیار رنگارنگ ارائه داد: "به نظرم می رسد که وقتی من و مادرم را به شما می گویم ، بر فراز این هواپیما پرواز می کنم. پرتگاه. و من سقوط نمی کنم ، شما این واقعیت را برای من قائل هستید که به من اعتقاد دارید و از گوش دادن به داستان من نمی ترسید. بدترین چیز در این مورد این است که اگر شما اشتباهی انجام دهید و من آن را درک کنم ، من شروع به سقوط غیرقابل کنترل می کنند ، این سقوط بی پایان است ، آنها از آنجا برنمی گردند ".

سپس فکر کردم: "خدا ، چه مسئولیتی" ، اما کمی بعد متوجه شدم که هیچ چیز ساده تر از این نیست که خودت باشی ، به مشتری اعتماد کنی ، و بفهمی که داستان هرچه باشد ، این واقعیت اوست. و به راحتی می توان در بازی آنها شرکت نکرد ، اگر همیشه به خاطر داشته باشید که هدف ما بازسازی با حداقل بازآفرینی مجدد است ، که کوچکترین اشاره ای به تکرار سقوط برگشت ناپذیر هر دو به ورطه است.

توصیه شده: