سوء استفاده اخلاقی در روابط

فهرست مطالب:

تصویری: سوء استفاده اخلاقی در روابط

تصویری: سوء استفاده اخلاقی در روابط
تصویری: سوء استفاده از عکس های یک دختر - داستان واقعی 2024, ممکن است
سوء استفاده اخلاقی در روابط
سوء استفاده اخلاقی در روابط
Anonim

ارتباطات منحرف

هدف اصلی خشونت اخلاقی این است که فرد را وادار به شکستن خود و دیگران کند … قربانیان خشونت اخلاقی افرادی هستند که خود را در کنار فرد متجاوز می بینند و توجه او را با برخی از شایستگی های خود جلب می کنند ، که او می خواهد آنها را به خود اختصاص دهد. یا افرادی هستند که باعث ناراحتی او می شوند. آنها در ابتدا تمایل خاصی به مازوخیسم یا افسردگی ندارند. به طور کلی ، می توان گفت که در هر شخصیتی سهم مازوخیسم وجود دارد که در صورت تمایل می تواند فعال شود.

این افراد به خود اجازه می دهند فریب بخورند ، بدون این که مشکوک باشند که شریک زندگی آنها می تواند یک نابود کننده باشد. این به سادگی در ایده های آنها در مورد جهان بیان نشده است

آنها تصور می کنند که ساده لوح و ساده لوح هستند. آنها احساسات خود را پنهان نمی کنند و این حسادت متجاوز را برمی انگیزد.

عزت نفس پایینی داشته و تمایل به احساس گناه دارید. مستعد انتقاد

آنها به خود و دیدگاه های خود شک دارند. آسیب پذیری و عدم اعتماد به توانایی های خود را نشان دهند.

آنها به روابط بسیار وابسته هستند ، تمایل زیادی برای دادن وجود دارد

این ویژگی ها احتمال ایجاد رابطه با یک فرد متجاوز و تبدیل شدن به یک هدف برای ارتباطات نادرست را افزایش می دهد.

ارتباطات منحرف را می توان با علائم زیر تشخیص داد:

• تحقیر و طعنه ، که تحت عنوان شوخی پنهان شده است. اذیت و آزار در حضور غریبه ها ، زیر سوال بردن توانایی فرد در تفکر و تصمیم گیری سالم. آه های تحریک شده ، نگاه های کناری ، اظهارات توهین آمیز. درد چنین درمانی مسخره می شود ، قربانی در معرض پارانوئید قرار می گیرد. او به عنوان هیستریک ، دیوانه ، غیرطبیعی برچسب گذاری می شود.

نقض مداوم حرمت - مهاجم شریک خود را متقاعد می کند که بی ارزش است تا زمانی که خودش به آن اعتقاد نداشته باشد.

هیچ چیز با نام اصلی خود خوانده نمی شود … متجاوز از پاسخ مستقیم به این سوال اجتناب می کند ، درگیری را تشخیص نمی دهد ، احساسات و درد دیگران را مسخره می کند.

برای مهاجم ، قربانی یک جسم است ، اما "آنها با چیزها صحبت نمی کنند." هیچ گفتگویی در تعامل وجود ندارد ، دستورالعمل هایی از بالا وجود دارد. این راهی است که نشان می دهد شریک به عنوان یک فرد برابر وجود ندارد. متجاوز همه چیز را طوری ارائه می دهد که انگار او تنها صاحب حقیقت است ، او همه چیز را بهتر می داند. در عین حال ، در مکالمه ، استدلال او اغلب ناسازگار و غیر منطقی است ، هدف آن دور شدن از حل مسئله است. او همیشه راهی برای درست بودن و سرزنش دیگری می یابد.

او ممکن است عمداً درخواستهای غیرممکن داشته باشد تا زمینه های بیشتری برای انتقاد داشته باشد.

بیشتر اوقات ، تجاوز نه به طور مستقیم ، بلکه از طریق به اصطلاح خصومت سرد آشکار می شود … متجاوز با صدایی سرد و بی تفاوت صحبت می کند ، در حالی که لحن او گاهی می تواند تهدیدی پنهان را به همراه داشته باشد و شما را نگران کند. او اطلاعات واقعی را پنهان می کند. برای این کار ، او از اشارات ، حدس ها و حتی دروغ های آشکار آشکار استفاده می کند.

رفتار متجاوز قربانی را گیج می کند. در کلمات - یک چیز ، در عمل - دیگری. او می تواند بگوید که با این پیشنهاد موافق است ، اما با حالات چهره نشان می دهد که این فقط یک ظاهر است. در نتیجه ، قربانی نمی تواند احساس خود را دقیقا مشخص کند و به چه چیزی اعتقاد داشته باشد ، دیگر به خود اعتماد نمی کند ، بیشتر خود را سرزنش می کند و سعی می کند خود را توجیه کند.

یکی از ویژگیهای ارتباطات متجاوز و قربانی تغییر گناه است. فقط قربانی احساس گناه می کند ، متجاوز این احساس را لمس نمی کند و آن را به طرف مقابل نشان می دهد

تصویر
تصویر

; روابط نزدیک با چنین افرادی دو مرحله را پشت سر می گذارد.

ابتدا مرحله اغواگری می آید. رفتار متجاوز به گونه ای است که قربانی او را تحسین می کند. و از بیرون به نظر می رسد که این یک عشق بزرگ است ، که به راحتی نمی توان در برابر آن مقاومت کرد. سیگنال های هشدار دهنده در طول دوره گل نبات می تواند:

باشد

- تنش مداوم یکی از شرکا. اضطراب بی دلیل داخلی به نظر می رسد همه چیز خوب است ، اما" title="تصویر" />

ابتدا مرحله اغواگری می آید. رفتار متجاوز به گونه ای است که قربانی او را تحسین می کند. و از بیرون به نظر می رسد که این یک عشق بزرگ است ، که به راحتی نمی توان در برابر آن مقاومت کرد. سیگنال های هشدار دهنده در طول دوره گل نبات می تواند:

باشد

- تنش مداوم یکی از شرکا. اضطراب بی دلیل داخلی به نظر می رسد همه چیز خوب است ، اما

- سقوط شدید تحت تأثیر شریک ، از دست دادن آزادی. تحت پوشش مراقبت - انزوای تدریجی یک شریک از محافل اجتماعی گذشته خود. در حالت ایده آل ، اگر قربانی تنها بماند ، بدون حمایت دوستان و خانواده. بنابراین ، یک شورش احتمالی به صفر کاهش می یابد.

در این مرحله ، قربانی بی ثبات می شود ، از دست دادن ایمان به خود. او به دنبال به رسمیت شناختن و تأیید است و هزینه آن را با اطاعت از خواسته های متجاوز به طور فزاینده ای پرداخت می کند. اول ، او این کار را از روی میل جلب رضایت یا دلداری دادن انجام می دهد ، و سپس از ترس. متجاوز قربانی را با آسیب پذیری و آسیب دوران کودکی خود مواجه می کند ، که به طور شهودی احساس می کند و در نتیجه بر او کنترل می یابد.

قربانی تمایل دارد رفتار شریک را توجیه کند: "او اینگونه رفتار می کند زیرا ناراضی است. من او را با عشقم شفا می دهم و دلداری می دهم." فکر می کند که شریک به دلیل کمبود اطلاعات یا درک بد با او بد رفتار می کند: "من همه چیز را برای او توضیح خواهم داد ، او می فهمد و عذرخواهی می کند." او در جستجوی کلماتی است که بتواند آنچه را که می خواهد به شریک زندگی خود منتقل کند ، در حالی که نمی داند متجاوز نمی خواهد بداند. او صبور است و فکر می کند می تواند همه چیز را ببخشد.

البته ، او نمی تواند توجه نکند و مدام چشم خود را روی رفتار "بسیار عجیب" شریک زندگی اش ببندد ، که درد بسیار زیادی به او وارد می کند. و در کنار این ، قربانی همچنان ایده آل خود را در جنبه های دیگر ادامه می دهد. به عنوان مثال ، به ظرفیت کاری ، هوش ، ویژگی های والدین ، دانش ، توانایی تحت تأثیر قرار دادن ، حس شوخ طبعی و غیره اشاره می کند

او سعی می کند خود را وفق دهد ، بفهمد که متجاوز در تلاش برای دستیابی به چه چیزی است و سهم او از مسئولیت در همه اینها چیست. او به دنبال توضیح منطقی برای رفتار شریک زندگی اش است. و به امید تغییر او در رابطه باقی می ماند.

مرحله اغوا می تواند چندین سال طول بکشد. هنگامی که اراده قربانی فلج می شود و دیگر نمی تواند از خود دفاع کند ، رابطه به مرحله دوم - خشونت آشکار - می رسد.

یک "چیز مفید" به یک دشمن خطرناک تبدیل می شود و حسادت به نفرت تبدیل می شود. توهین ، ضربات "زیر کمربند" ، تمسخر هر چیزی که برای شریک زندگی عزیز است استفاده می شود. قربانی دائماً در انتظار تجاوز است - نگاه تحقیرآمیز ، لحن یخی. هنگامی که او سعی می کند در مورد احساسات خود صحبت کند ، اصلی ترین واکنش متجاوز سکوت کردن او است. در مواجهه خود ، قربانی احساس تنهایی می کند ، دیگران اغلب او را درک نمی کنند - زیرا از بیرون همه چیز مناسب و معقول به نظر می رسد.

قربانی به دلیل ناتوانی در اعتماد به خود ، دچار سردرگمی می شود که باعث ایجاد استرس و مانع مقاومت می شود. او از افسردگی مداوم ، خالی بودن سر ، ناتوانی در تمرکز ، از دست دادن سرزندگی و فوری شکایت دارد. شک و تردیدهای بیشتری در مورد خود و توانایی هایش وجود دارد.

او هنوز فکر می کند می تواند نفرت را در عشقش حل کند. اما برای متجاوز ، خیرخواهی و بخشش او برتری به نظر می رسد ، بنابراین چنین تاکتیکی باعث موج شدیدتر خشونت می شود. اما اگر قربانی عصبانیت خود را از دست بدهد و نفرت آشکاری از خود نشان دهد ، از این که تصور او تأیید می شود ، خوشحال می شود. شریک زندگی واقعاً بد است و شایسته "آموزش مجدد" است. این دلیل دیگری است که تقصیر را به گردن دیگری می اندازد.

در نتیجه ، قربانی به دام می افتد - اگر مقاومت کند ، مانند یک متجاوز به نظر می رسد ، اگر مقاومت نکند ، از یک اثر مخرب رنج می برد. ممکن است متجاوز علاقه چندانی به رابطه نداشته باشد ، اما اگر قربانی شروع به لغزش کند ، شروع به تعقیب او می کند و رها کردن او بسیار دشوار است. اگر دیگر چیزی برای دادن به او نداشته باشد ، مورد نفرت آشکار قرار می گیرد. آرام و بی سر و صدا ، متجاوز نمی تواند ترک کند. برای او مهم است که احساس "من خوبم" را حفظ کند و با جنبه های تاریک شخصیت خود در تماس نباشد ، بنابراین او شریک خود را شیطان می کند تا در این زمینه "در یک کت سفید" بماند.

متجاوز نفرت ناشناخته ای را از خود به شریک خود منتقل می کند … با جابجایی آن به بیرون ، ترکیبی مثلثی ایجاد می کند. برای دوست داشتن شریک دیگر ، باید از شریک قبلی متنفر باشد. در عین حال ، هنگام جدایی ، او اغلب دعاوی حقوقی را به منظور حفظ روابط با شریک قبلی ، حداقل به این شکل ، برای حفظ تماس و قدرت خود بر او ادامه می دهد.

تصویر
تصویر

در نتیجه تعامل با متجاوز ، قربانی با احساسات بسیار سنگین تنها می ماند.

در ابتدا سردرگمی و کینه است. او انتظار عذرخواهی دارد ، اما هیچ عذرخواهی نمی شود.

هنگامی که طرف آسیب دیده سرانجام متوجه می شود چه اتفاقی برای او افتاده است ، دچار شوک می شود. او احساس می کند که فریب خورده است ، احساس می کند قربانی نوعی تقلب است. و ، در عین حال ، تا انتها ، گویی نمی تواند باور کند که این اتفاق برای او می افتد.

بعد از شوک بی انگیزگی و افسردگی می آید - بسیاری از احساسات سرکوب شده اند. در این زمینه ، قربانی ممکن است شروع به سرزنش خود کند. او عزت نفس خود را از دست می دهد ، از رفتار خود خجالت می کشد ، و خود را سرزنش می کند که این همه مدت تحمل کرده است:" title="تصویر" />

در نتیجه تعامل با متجاوز ، قربانی با احساسات بسیار سنگین تنها می ماند.

در ابتدا سردرگمی و کینه است. او انتظار عذرخواهی دارد ، اما هیچ عذرخواهی نمی شود.

هنگامی که طرف آسیب دیده سرانجام متوجه می شود چه اتفاقی برای او افتاده است ، دچار شوک می شود. او احساس می کند که فریب خورده است ، احساس می کند قربانی نوعی تقلب است. و ، در عین حال ، تا انتها ، گویی نمی تواند باور کند که این اتفاق برای او می افتد.

بعد از شوک بی انگیزگی و افسردگی می آید - بسیاری از احساسات سرکوب شده اند. در این زمینه ، قربانی ممکن است شروع به سرزنش خود کند. او عزت نفس خود را از دست می دهد ، از رفتار خود خجالت می کشد ، و خود را سرزنش می کند که این همه مدت تحمل کرده است:

روانگردان ها می توانند متصل شوند: مشکلات دستگاه گوارش ، گوارش ، بیماریهای قلبی عروقی یا پوستی شروع می شود.

اگر متوجه شدید که رابطه نزدیک شما در بالا توضیح داده شده است ، به احتمال زیاد تنها راه خروج از آن جدا شدن است

• بدون احساس گناه ، موقعیت را تحلیل کنید. مسئولیت رفتار متجاوز را بر عهده بگیرید. شما مقصر نیستید که این کار را با شما انجام داده است. شما طرف آسیب دیده هستید.

• تشخیص دهید که عزیز شما یک تهدید است. و شما می توانید به طور م onlyثر فقط با خارج شدن از نفوذ او از خود دفاع کنید.

• تا حد امکان از نظر جسمی از متجاوز فاصله بگیرید. در دیگران یا با مشاور از خود پشتیبانی بگیرید.

• خوب است که شخصی از فرد بی علاقه به شما کمک کند تا از بیرون به وضعیت نگاه کنید تا بتوانید تا آنجا که ممکن است به آن نگاه کنید.

• به یاد داشته باشید که هرگونه تغییر در رفتار قربانی باعث افزایش پرخاشگری و تحریک می شود. مراقب ایمنی خود باشید.

• دست از بهانه گیری بردارید و درک کنید که هرگونه گفتگو بی فایده است. اگر می خواهید در مورد چیزی با شریک خود توافق کنید ، این کار را در حضور شخص ثالث انجام دهید و همه چیز را به صورت مکتوب ثبت کنید. این تضمین نمی دهد ، اما احتمال پیروی از توافقنامه ها را افزایش می دهد.

• به خودتان اجازه دهید از دست متجاوز عصبانی شده و این عصبانیت را در محیطی امن تخلیه کنید. البته نه متجاوز. برای شما مهم است که احساساتی که برای مدت طولانی سرکوب شده اند ظاهر شوند. بالش خود را بکوبید ، فریاد بزنید ، لمس کنید ، احساسات خود را بنویسید - هر راه ایمن خوب است.

• به خود زمان دهید تا بهبود یابید و عزت نفس خود را به دست آورید. این تجربه به شما کمک کرد تا افراد قوی تر و درک بهتری داشته باشید. هر آنچه را که ارزشمند بود در نظر بگیرید و موقعیت را رها کنید.

توصیه شده: