2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-31 14:10
مجموعه کار یک سیستم است. و او می تواند سالم باشد: و سپس رئیس منصفانه رفتار می کند ، می داند چگونه از زیردستان حمایت و الهام بگیرد ، موارد مورد علاقه را مشخص نمی کند. کارکنان ابتکار نشان می دهند و مسئولیت می پذیرند ، با یکدیگر با احترام رفتار می کنند. و سیستم هایی وجود دارد که در آنها عناصر ناسالم یا نابالغ در دو بعد ظاهر می شوند. در روابط عمودی - رئیس - زیرمجموعه و در افقی - کارمند - کارمند.
رهبر اغلب به عنوان یک شخصیت والدین و همه کاره تصور می شود. و زیردست در موقعیت کودکی قرار می گیرد که وظیفه اصلی او پیروی از دستورالعمل ها ، مطیع و کارگر خوب بودن ، بحث و جدل نکردن ، شورش نکردن ، پرسیدن سوالات غیر ضروری نیست. در چنین تعاملی ، روابط ناتمام با والدین انجام می شود ، جایی که رهبر مدل رفتار والدین خود (نحوه برخورد با آنها) و نقش فرعی کودکانه خود را ترجمه می کند. بسیاری از مسائل شخصی و احساسی وارد روابط کاری می شوند ، نقل و انتقالات و پیش بینی ها با رنگی خشونت آمیز شکوفا می شوند.
روابط بین تیم بین کارکنان ، اگر شرکت به طور خاص قالب تعامل را تعیین نکند ، بر اساس اصل روابط مدرسه ایجاد می شود. و آنها ادامه تجربه قبلی اجتماعی شدن در یک تیم هستند. این بدان معناست که رهبران و خارجیانی وجود دارند که "عالی" و "فقیر" هستند. روشهای دستکاری ، در مقایسه با دوران کودکی ، ظریف می شود و دعوا با نبردهای لفظی جایگزین می شود.
افرادی که در شرکت های بزرگ کار می کنند بیشتر مستعد تأثیر عناصر ناسالم هستند ، زیرا هرچه تیم بزرگتر باشد ، سیستماتیک تر از مدیریت شخصی است. سیستمیک به معنای متحدتر است. هیچ زمانی برای در نظر گرفتن ویژگی های شخصی همه وجود ندارد ، یک فرد دندانه ای است که باید دقیقاً طبق دستورالعمل ها کار کند. و در جایی که ارزش فرد کاهش می یابد ، خشونت پدید می آید.
چندی پیش من در مورد سوء استفاده اخلاقی در روابط نوشتم ، و این اطلاعات همچنین می تواند برای تجزیه و تحلیل سایر زمینه های ارتباطات انسانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله ، من می خواهم بر ویژگی های متمایز روابط سوء استفاده کننده در روابط کاری تمرکز کنم.
اگر رابطه رئیس و زیردست را در نظر بگیریم ، سوء استفاده اخلاقی را می توان با علائم زیر تشخیص داد:
- رئیس از قدرت خود سوء استفاده می کند. به نظر می رسد او فکر می کند وقتی به سر کار می آید ، یک کارمند تمام حقوق انسانی خود را بیرون از درب دفتر می گذارد. او اطاعت بی چون و چرا می خواهد و اجازه انتقاد را در آدرس خود نمی دهد.
- به خود اجازه می دهد فریاد بزند ، برچسب بزند ، نمرات را توزیع کند.
- نسبت به زیردستان متکبرانه رفتار می کند.
- بسیاری از تصمیمات او بستگی به دستورالعمل ها ، اصول و قوانین مشخص ندارد ، بلکه به روحیه او بستگی دارد. به طور کلی ، بسیار بستگی به روحیه ای دارد که "رئیس" و کل دفتر بر این پدیده نظارت دارند ، مانند پیش بینی آب و هوا.
- سرزنش افراد زیر دست اغلب مبهم و نامشخص است. اما از بیرون به نظر می رسد که قربانی مستحق این نگرش است. به عنوان یک قاعده ، کسی که مورد سرزنش قرار می گیرد ، هرگز مدافع ندارد. همه ترجیح می دهند سکوت کنند تا خودشان گرفتار نشوند.
- رهبر بر اجرای رسمی دستورالعمل ها نظارت می کند و از آنها به عنوان وسیله ای برای فشار استفاده می کند. به عنوان مثال ، نظارت بر نحوه استفاده از ساعات کار را آغاز می کند ، تحریم های شدیدی را به دلیل تأخیر در محکومیت عمومی اعمال می کند.
- رئیس به خود اجازه می دهد در حضور همه در مورد شخصیت زیردستان به صورت منفی صحبت کند.
- یک کارمند را با وظایف مشهور بیهوده یا تحقیر کننده تعیین می کند.
- به خود اجازه می دهد که مورد آزار جنسی یا جنسیت قرار گیرد.
- سهم و شایستگی کارکنان را کاهش می دهد.
- در صورت اشتباه ، کارمند همیشه گناهکار است ، رئیس آمادگی پذیرش بخشی از مسئولیت خود را ندارد ، حتی اگر در آنجا وجود داشته باشد.
در مورد خشونت اخلاقی در یک گروه مساوی ، خود را در موارد زیر نشان می دهد:
- پنهان کردن اطلاعات قربانی آخرین کسی است که از همه چیز مطلع است.
- انزوا ، امتناع از برقراری ارتباط. و ، در عین حال ، انکار درگیری. متجاوز در تلاش برای توضیح خود پاسخ می دهد که همه چیز مرتب است.
- تجاوز غیر شفاهی به کرامت - ناسازگاری کلمات و حرکات با حالات چهره. در کلمات ، یکی ، و حالات چهره عکس آن را نشان می دهد. انداختن اسناد روی میز.
- طعنه به عنوان یک شوخی ، در جلوی همه مزاحمت.
- لحن تحقیرآمیز ، نظرات از موقعیت:" title="تصویر" />
در مورد خشونت اخلاقی در یک گروه مساوی ، خود را در موارد زیر نشان می دهد:
- پنهان کردن اطلاعات قربانی آخرین کسی است که از همه چیز مطلع است.
- انزوا ، امتناع از برقراری ارتباط. و ، در عین حال ، انکار درگیری. متجاوز در تلاش برای توضیح خود پاسخ می دهد که همه چیز مرتب است.
- تجاوز غیر شفاهی به کرامت - ناسازگاری کلمات و حرکات با حالات چهره. در کلمات ، یکی ، و حالات چهره عکس آن را نشان می دهد. انداختن اسناد روی میز.
- طعنه به عنوان یک شوخی ، در جلوی همه مزاحمت.
- لحن تحقیرآمیز ، نظرات از موقعیت:
- "Hazing" برای مبتدیانی که "کثیف ترین کار" به آنها سپرده شده است.
- عدم رعایت موافقت نامه ها / تعهدات زمانی که کار قربانی به کار متجاوز وابسته باشد.
- الزام به ارائه کار به شکل خاصی ، که در دستورالعمل مشخص نشده است ، اما "خودسرانه" متجاوز است.
- نادیده گرفتن سوالات همکار ، انگار "نشنیده است".
یک مثال خوب از روابط بسیار ناسالم شرکت در فیلم The Devil Wears Prada نشان می دهد.
به عنوان یک قاعده ، افرادی که در تعیین مرزها ، عادت به انتقاد و کاهش ارزش خود ، در شناسایی ارزشهای خود ، آنچه برای آنها قابل قبول است و چه چیزی مشکل دارند ، مشکل دارند ، مایلند چنین نگرشی را نسبت به خود تحمل کنند. برای آنها مهم است که از درگیری ها اجتناب کنند ، بنابراین آنها به سازگاری و تحمل سالها عادت کرده اند. به احتمال زیاد ، چنین فضایی برای آنها چیز جدیدی نیست ، آنها قبلاً در دوران کودکی با نگرشی مشابه نسبت به خود ملاقات کردند و آموختند که "با آنها امکان پذیر است". بنابراین ، آنها در چنین رابطه ای باقی می مانند و خود را متقاعد می کنند که "همه جا اینطور است" ، "من تخصص محدودی دارم" ، "اما حقوق خوب است" و غیره.
برای تغییر وضعیت ، باید از بیرون به سیستم نگاه کنید تا ببینید که چنین رابطه ای یک هنجار نیست. در کار من با مشتریان ، دو مسیر را طی می کنیم:
- ما با ارزشها ، پذیرش خود ، تعیین و حفظ مرزها ، اعتماد به نفس کار می کنیم. اگر از وضعیت کار غافل نشوید ، این برای تغییر رابطه کافی است. رئیس نگرش خود را به نگرشی محترمانه تغییر می دهد ، در میان همکاران کسانی هستند که از آنها حمایت می کنند و فاصله کافی با متجاوزان برقرار می شود.
- ما همچنین با صداقت ، مرزها ، احترام به خود کار می کنیم و متوجه هستیم که دیر یا زود ، کار باید تغییر کند. زیرا دیگر نمی توان در سیستمی قرار گرفت که با ارزشهای داخلی مطابقت ندارد. اهداف بلندپروازانه جدید ، نیازها و الزامات جدید برای تماس با مردم ظاهر می شود. یک فرد به دنبال تیمی است که در آن روابط سالم برقرار شود ، سیستمی که به شخصیت کارکنان احترام بگذارد. به عنوان یک قاعده ، چنین تیم هایی از افراد بالغ و مثبت استفاده می کنند که بیشتر از رقابت از یکدیگر حمایت می کنند. شرکت هایی که توسعه کارکنان را تشویق می کنند ، گفتگوی باز می کنند ، در دسترس بودن مدیر است و از دستکاری و فریب پشتیبانی نمی کنند. بسیار خوب است که در حال حاضر چنین شرکت هایی بیشتر و بیشتر شده اند.
توصیه شده:
کار گرایی در محل کار: عواقب و پیشگیری
کدام یک از ما ، که یک سال در شرکت کار کرده بود ، نگرش متفاوتی نسبت به کار احساس می کرد - از تمایل به آوردن تخت تاشو به دفتر تا بیزاری کامل از کار؟ یا ، به عنوان مثال ، برای مدت طولانی با اشتیاق کار می کرد ، بیش از آنچه از خود انتظار داشت ، در آستانه امکان ، انجام داد ، و سپس ناگهان همه چیز از دستان او خارج شد ، انگار به دلیل بیماری از بین رفته است؟ اگر این احساسات به شما نزدیک است ، بنابراین مفهومی مانند "
سوء استفاده اخلاقی در روابط
ارتباطات منحرف هدف اصلی خشونت اخلاقی این است که فرد را وادار به شکستن خود و دیگران کند … قربانیان خشونت اخلاقی افرادی هستند که خود را در کنار فرد متجاوز می بینند و توجه او را با برخی از شایستگی های خود جلب می کنند ، که او می خواهد آنها را به خود اختصاص دهد.
سوء استفاده ضمنی در روابط قسمت 1. سوء استفاده فیزیکی
من مقاله ای در مورد رابطه جنسی نوشتم و در آن موضوع خشونت "ضمنی" ، پرخاشگری "ضمنی" آنقدر واضح نشان داده شد که تصمیم گرفتم آن را در یک مقاله جداگانه قرار دهم. در اینجا ما در مورد روابط زن و مرد بزرگسال صحبت می کنیم. خشونت ضمنی علیه کودکان یک موضوع جداگانه است.
استانداردهای اخلاقی و اخلاقی دستکاری کننده
استانداردهای اخلاقی و اخلاقی دستکاری کننده (در مرحله ویرایش و افزودن) 1. برام مهم نیست. 2. من کاری نمی کنم که مردم نمی خواهند و خودشان می توانند انجام دهند. 3. من دروغ نمی گویم ، فقط تمام حقیقت را نمی گویم. 4. کسی که چیزهای زیادی می داند می خواهد بیشتر بداند.
سوء استفاده احساسی: اگر نمی توانید ترک کنید ، چگونه در برابر سوء استفاده کننده مقاومت کنید
ما به ندرت در مورد سوء استفاده در رابطه با خشونت خانگی بحث می کنیم ، که طبق آمار ، زنان بیشتر از آن رنج می برند . با این وجود ، نمی توان این پدیده ها را یکسان دانست. سوء استفاده عاطفی می تواند از طریق آشنایان ، رئیس یا همکاران ایجاد شود. همیشه نمی توان همه روابط را از بین برد و از چنین رابطه ای فرار کرد - گاهی اوقات زندگی شما را مجبور می کند که همیشه با یک فرد سمی روبرو شوید.