2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
استانداردهای اخلاقی و اخلاقی دستکاری کننده
(در مرحله ویرایش و افزودن)
1. برام مهم نیست.
2. من کاری نمی کنم که مردم نمی خواهند و خودشان می توانند انجام دهند.
3. من دروغ نمی گویم ، فقط تمام حقیقت را نمی گویم.
4. کسی که چیزهای زیادی می داند می خواهد بیشتر بداند. کسانی که اندک می دانند می خواهند حتی کمتر بدانند.
5. چرا باید به سرنوشت افرادی اهمیت دهم که نمی خواهند یاد بگیرند.
افراد گنگ باهوش تر می شوند ، افراد باهوش کم رنگ تر می شوند. اما ، با وجود این ، فاصله بین آنها افزایش می یابد
/ استانیسلاو یرزی لک /
اگر می خواهید با حریف خود ارتباط / ارتباط سریع و موثقی برقرار کنید ، اعتماد نامحدود و عشق زیادی کسب کنید ، بگذارید او کمی "به شما در مورد زندگی آموزش دهد".
من وارد جزئیات نمی شوم و دلیل آن را توضیح نمی دهم ، اما مردم آن را بسیار دوست دارند.
بسیاری از ما اغلب چنین اتهاماتی را می شنویم و برای خود بیان می کنیم: "نمی توانم گوش کنم". "گفتگوی بد" ؛ "این یک گفتگو نیست ، بلکه دو مونولوگ است" و غیره.
بنابراین ، بیایید یک آینه بگیریم. اکنون من سعی خواهم کرد برخی اصول را تدوین کنم که به تضمین از بین رفتن ارتباطات ، از دست دادن اعتماد و بیزاری از حریف کمک می کند.
1. گروه اول اصول
"گستاخی دومین خوشبختی است"
[معروف و شناخته شده]
نتیجه تضمین شده است.
در هر زمینه ای
1.1 لحن راهنما را برای ارتباط انتخاب کنید.
1.2 وقتی از شما خواسته نمی شود توصیه و راهنمایی کنید.
1.3 به هر معنی "آموزش زندگی"
1.4 تعاریفی به حریف بدهید - "برچسب بزنید".
2. گروه دوم اصول
[معروف و برای برخی ضعیف است]
نتیجه ممکن و بسیار محتمل است.
آشتونگ! توجه! توجه! اتنسیون! آتنزیون! توجه! اوواگا!
زمینه مهم است. همه چیز به زمینه بستگی دارد.
2.1 عبارات ، معنی معنایی و معنای پنهان آنها: "تو یک احمق هستی"
حتی عبارات به ظاهر معصومانه ای مانند: "متشکرم از گفتن / توجه / توجه / تصحیح / پرسیدن و غیره" و همچنین "این س veryال بسیار خوبی است" ، "چقدر می توانید تکرار کنید / نشان دهید / بپرسید / متقاعد کنید / بپرسید ، و غیره "،" این - اخلاقی / غیر اخلاقی / غیرحرفه ای / ناشیانه / دست و پا چلفتی ، و - احمقانه / باهوش نیست ، و غیره نیست. " خود را بسیار خوب ثابت کرده اند
هرگونه س directال ، پاسخ و اظهارات مستقیم و غیر مستقیم با هدف بی اعتبار کردن توانایی های ذهنی ، ویژگی های اخلاقی ، اخلاقی و حرفه ای طرف مقابل. و مهم نیست که این بیانیه عادلانه است یا خیر.
2.2 "نادیده گرفتن"
مهم نیست که او چه می گوید ، چه معنایی را می خواهد منتقل کند و منظور حریف چیست. تنها نکته مهم این است که ما خودمان در مورد آن فکر می کنیم. نتیجه گیری و تفسیرهای ما ، بر اساس حدس و گمان ، بر اساس "تصویر جهان" و واقعیت ذهنی ما ، همیشه درست و صحیح است.
مثلا. "تابستان امسال برای تعطیلات کجا رفتید؟ - هیچ کجا! - چه ، هیچ پولی وجود ندارد؟ / واضح است - به سادگی هیچ پولی وجود ندارد!"
2.3 "ارزیابی"
برای توضیح واضح و ساده اینکه چگونه قضاوت ارزشی بر وضعیت داخلی تأثیر می گذارد ، از استعاره مقایسه ای کمک می خواهم.
من فکر می کنم که بسیاری در دوران کودکی ، و برخی (صادقانه بگویم) هنوز دوست دارند روی تاب سوار شوند.
بنابراین.
من از شما می خواهم که راحت بنشینید.
می توانید استراحت کنید.
هر کس بخواهد می تواند چشمان خود را ببندد.
کسانی که نمی خواهند این کار را انجام دهند ممکن است نخواهند.
مهم نیست.
خوب
از شما می خواهم آن سن نرم را به خاطر بسپارید زمانی که برای اولین بار آن احساس فراموش نشدنی و لذتبخش را احساس کردید ، هنگامی که نفس شما حبس شد و قلب شما فرو رفت ، هنگامی که بدن و روح شما به سمت بالا هجوم آورد.
برای برخی ، سه سال داشت. برای فردی در سن پنج ، برای کسی در هفت و برای فردی در بیست و هفت. می توانید به خاطر بسپارید و بشنوید که چگونه نسیمی ملایم در گوش شما می خزد. خیلی خوب.
وقتی باد به آرامی صورت و موهای شما را نوازش می کند ، می توانید احساسی را به خاطر بسپارید …
(اما خوب. خوب. در مورد تکنیک های ورود به خلسه و هیپنوتیزم درمانی ، در زمان دیگری).
این مکانیسم (با چرخش) را در نظر بگیرید.
به زبان تصویری. بلندگو (در بالا) از نظر داخلی پیشرو است. شنونده (در زیر) مجبور است احساس ناراحتی درونی کند.اما ، وقتی هیچ اعتراض منطقی و استدلال متقابل جدی وجود ندارد ، ساده ترین روش برای تراز کردن موقعیت ها (چرخاندن) یا تعویض مکان ها استفاده می شود. یعنی - "ارزیابی".
این امر عزت نفس ما را افزایش می دهد و ظاهراً موقعیت های ما را همسان یا تغییر می دهد.
گویی در حال چرخش است ، تمام مدت می خواستم خودم را سریع از زمین بیرون بیاورم و در بالا باشم. و چقدر احساس "سقوط" ناخوشایند بود. به یاد داشته باشید که چگونه برخی ظاهراً به شوخی سعی کردند نوسان را متعادل کنند. و آنها روی پاهای کشیده ایستاده بودند. و دیگران ، به منظور سرنگونی سریع پسر یا دختری که در مقابل او نشسته بود و خودش در طبقه بالا قرار داشت ، با پاهای خود به شدت زمین را لگد کردند. چرا حریف با الاغ خود به تاب می خورد.
در مورد "ارزیابی" نیز چنین است. در نگاه اول ، این یک مکانیسم طبیعی برای همسویی موقعیت ها است.
"ارزیابی مثبت" ، مانند - "درست است. درست؛ من حمایت می کنم؛ نمایشگاه؛ موافقم و غیره " - ظاهراً موقعیت ها را برابر می کند.
"ارزیابی منفی" ، مانند "هذیان ؛ مزخرف؛ مزخرف ، یک واقعیت نیست ؛ مشکوک و غیره " - ظاهراً موقعیت را تقویت می کند (بالا می برد).
اما این "پیروزی پیرو" است.
"یک پیروزی پیرو هنوز ویکتوریا است: از شر هر دو دشمن و دشمنان خود خلاص شوید."
/ استانیسلاو یرزی لک /
2.4 "جستجوی خود محور در مورد موضوع اعلام شده"
از اطلاعات حریف برای صحبت در مورد موضوعی مورد علاقه ، مفید و مهم ، فقط برای خودتان استفاده کنید.
برای بررسی دقیق تر ، از فرمول شناخته شده در مورد "توماس و ارما" برای مثال خاصی استفاده می کنم.
بیایید اعتراف کنیم. حریف می گوید که او یک اتومبیل بی ام و مدل X6 خریداری کرده است (ازدواج کرده / در انتظار فرزند است / یک سگ یا گربه گرفته است / در قبرس در تعطیلات بوده است).
من به او می گویم که ماشین عالی است ، اما بهتر است …
2.4.1 "او در مورد توماس به من گفت و من در مورد ارما به او گفتم."
(مارک مختلف / مدل متفاوت / موتورسیکلت / قایق / روروک مخصوص بچه ها / و غیره - شی دیگر)
(راه رفتن / دراز کشیدن روی کاناپه / طناب زدن / چسبیدن / غواصی و غیره - اقدامی دیگر با جسمی دیگر)
2.4.2 "او در مورد توماس به من گفت ، و من در مورد جزئیات خاصی از توماس ، به ویژه"
(رنگ / تعداد درها / اندازه موتور / و غیره - جزئیات این شیء)
2.4.3 "او در مورد توماس به من گفت ، و من در مورد همه مردم توماس به طور کلی به او گفتم"
(به ماهیگیری بروید / تلیسه های چسب دار / در گاراژ چاق شوید / - اقدام دیگری با این شیء)
3. گروه سوم اصول
[کمی شناخته شده و ناشناخته است]
نتیجه غیرقابل پیش بینی است.
در همه زمینه ها.
این گروه از علائم و تفاوتهای همو ، ژنتیکی و اجتماعی ، کلامی و غیر کلامی کاملاً درک نشده.
باید حروف زیادی در این مکان وجود داشته باشد.
اگر گروه اصول اولیه تقریباً تضمین شده است که منجر به قطع ارتباط می شود ، گروه دوم اصول همیشه ارتباط را قطع نمی کند ، اما به طور قابل توجهی گزارش را تضعیف می کند.
توصیه شده:
نیاز مراجعه کننده به نظارت بر درمانگر. مراجعه کننده مشکل - دستکاری در روان درمانی
دستکاری - اعمال نفوذ می تواند به عنوان "تحت تأثیر قرار دادن یا کنترل خودسرانه افراد دیگر به منظور دستیابی به منافع از طریق اقناع ، فریب ، اغوا ، اجبار ، القا یا گناه" تعریف شود. این اصطلاح تقریباً همیشه برای توصیف تلاش های مشتری برای کنترل رابطه استفاده می شود.
دستکاری کننده احساسی سوء استفاده کننده
دستکاری کننده احساسی ، او یک تجاوزگر روانشناختی است ، یک خودشیفته است ، او یک سوء استفاده کننده است ، او یک چراغ گاز است ، او یک خون آشام احساسی است. چنین اصطلاحاتی در حال حاضر توسط روانشناسان برای توصیف همان پدیده استفاده می شود. من موارد شدید خشونت روانی را توصیف نخواهم کرد ، که تشخیص و احساس آن حتی برای فردی که از این موضوع غافل است بسیار آسان است.
دستکاری و دستکاری: چگونه درک کنیم که تحت کنترل هستیم و گرفتار نمی شویم؟
اینطور اتفاق افتاد که در این دنیا افراد زیادی هستند که از توانایی و قدرت اصلی خود برای هدایت دیگران استفاده می کنند. و نکته اصلی در اینجا این است که به درستی و به موقع تعیین کنید که آنها به نفع چه کسانی عمل می کنند - به طور کلی ، به نفع شما ، یا شاید به نفع شما؟ در مورد دوم ، ما در مورد دستکاری صحبت می کنیم.
چگونه یک دستکاری کننده و گناهکار را تشخیص دهیم؟ چگونه می توان دستکاری کننده را متوقف کرد و احساس گناه را از بین برد؟
چگونه یک دستکاری کننده و گناهکار را تشخیص دهیم؟ چگونه می توان دستکاری کننده را متوقف کرد و احساس گناه را از بین برد؟ تصور کنید ، یکی از افراد نزدیک شما از شما می خواهد کاری انجام دهید ، اما شما نمی توانید یا نمی خواهید. یکی از همکارانش از رئیسی صحبت می کند که از گزارش شما راضی نیست ، پدرش شکایت می کند که شما به ندرت با او تماس می گیرید … گاهی اوقات ما خودمان را دستکاری می کنیم ، اما تشخیص این نوع دستکاری دشوار است ، زیرا در ناخودآگاه است.
با دستکاری کننده گفتگو برقرار کنید. انواع اصلی دستکاری ها
دستکاری چیست؟ این زمانی است که شخص می خواهد ناخودآگاه برخی از نیازهای جسمی یا احساسی خود را برآورده کند ، اما نمی تواند مستقیماً در مورد این نیاز صحبت کند. تظاهرات دستکاری به شرح زیر است: از آنجا که فرد با انگیزه ای برای دستیابی به چیزی از دیگری هدایت می شود ، به عنوان مثال ، برای برطرف کردن نقص داخلی یک یا یک احساس دیگر ، دستکاری کننده کلماتی را بیان می کند که دلالت بر فشار برای اقدام دستکاری شده دارد.