2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
استبداد ، استبداد ، خشونت در روابط - جسمی یا روانی: یک موضوع بسیار رایج برای درخواست درمان
خودشیفته ، مستبد ، متجاوز ، تجاوزگر ، روان پریش: این نام شرکایی است که از طریق سیاه نمایی ، تهدید ، دستکاری ، فریب یا خشونت فیزیکی روابط ایجاد می کنند. همه اینها در روابط به اشکال مختلف رخ می دهد - اغلب. بسیار کمتر رایج است که در مورد آن با صدای بلند صحبت شود.
به خودی خود ، افرادی که دارای ویژگی های شخصیتی سرکوبگر هستند ، اگر از نظر اجتماعی به اندازه کافی سازگار باشند ، بیمار مبتلا به سایکوپاتی نیستند (اما طبق استانداردهای جدید ، دارای اختلال شخصیت هستند). بلکه ، در این جهت تأکید کرد. اگر شخصیتی را با نقاشی توصیف کنید ، چنین فردی دارای برجستگی یا زاویه بسیار برجسته در یک مکان است (نوعی استعداد یا توانایی درخشان) ، و به اصطلاح "برآمدگی" - شکست ، جبران خسارت - اغلب در محل همدلی ، توانایی همدردی ، ایجاد محبت و روابط گرم.
استبداد چگونه متولد می شود؟ و همچنین قربانی - در انشعاب.
استبداد قربانی مخالف است. در دوران کودکی ، روان انسان ، برای آشنایی با جهان ، همه اشیاء را به خوب و بد تقسیم می کند. یک رویداد روانی - روانی را نمی توان به اندازه کافی توسط روان کودک درک ، جویده و جذب کرد - بنابراین ، این رویداد نیز شکافته می شود و کودک از نظر داخلی خود را یا با متجاوز یا با قربانی شناسایی می کند.
مثال:
والدین در مقابل چشم پسر 4 ساله خود ، دختر 7 ساله خود را به دلیل عدم پیگیری او با کمربند مورد ضرب و شتم قرار دادند. برای هر دو کودک ، این یک ضربه روانی است ، به ویژه اگر شلاق زدن ، تجاوز کلامی ، دستکاری و سایر ظلم ها به طور مرتب رخ دهد. از آنجا که دختر بزرگ مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، او در حال حاضر در نقش قربانی است. و برادر کوچکتر ، که صحنه خشونت را تماشا می کند ، می تواند از نظر روانی برای امنیت خود به والدین - یعنی متجاوز - بپیوندد.
وقتی قربانی بزرگ می شود چه اتفاقی می افتد؟ او به عنوان شریکی به دنبال متجاوزی است - که مکمل چیزی است که در قربانی سرکوب می شود. آن ها - می تواند تهاجمی باشد ، مقابله کند ، حمله کند. با همین شریک ، قربانی سعی می کند برای پایان دادن به تجربه آسیب زا اولیه ، نقش آفرینی کند ، اما اغلب اوقات ناموفق است.
متجاوزان مستبد به دنبال قربانی هستند ، زیرا این یک فایده برای پیش بینی های او است. با گذشت زمان ، چنین شخصی به تأیید بیشتر از خارج نیاز دارد - نفوذ ناپذیری ، قدرت ، قدرت مطلق و کنترل اوضاع و افراد ، به طوری که با بخش دوم تجربه خود روبرو نشود. او دقیقاً شبیه آن پسر بچه 4 ساله ترسیده است: که برای خواهرش و برای خودش می ترسد ، گیج است و نمی فهمد چرا آنها با او بی رحم هستند ، در مقابل خواهرش احساس گناه می کند ، عصبانی است و در عین حال از رد شدن توسط مهمترین افراد زندگی او - والدین.
همیشه این امکان وجود ندارد که یک فرد بالغ بتواند این ترکیب پیچیده احساسات را تحمل و درک کند ، اما برای یک کودک این یک کار کاملاً طاقت فرسا است. بنابراین ، تجربیات هضم نشده دوران کودکی در روان گنجانده شده ، به حیاط خلوت رانده می شود و کودک به سادگی انتخاب می کند که تبدیل به آن فرد پرخاشگر و قوی شود که می تواند صدمه ببیند ، تا تبدیل به کسی نشود که درد می کشد. روان یک کودک خرد شده تنها می تواند از بین دسته های بد و خوب انتخاب کند. در اینجا هنوز جایی برای نیم تن ها وجود ندارد.
اما با جابجایی توانایی تجربه برخی احساسات ، ما ناخواسته تمام حساسیت خود را از بین می بریم. و یک فرد زندگی می کند ، بزرگ می شود ، اما احساس زنده بودن نمی کند. احساس قوی ، شجاع ، حیله گر ، حسابگر یا دودل ، عصبانی است. اما زنده - نه
برای این منظور ، شریک قربانی مورد نیاز است - نه تنها برای شکنجه کردن او. این نیز یک فرد زنده در نزدیکی است ، که می تواند رنج ببرد ، شادی کند و از زندگی لذت ببرد - تا شکاف های شریک زندگی خود را پر کند.
معمولاً در چنین رابطه ای بیش از خشونت وجود دارد.اغلب این یک رابطه بسیار طاقت فرسا ، سخت و دردناک ، اما بسیار ارزشمند برای هر دو شریک است - اتحاد دو نیمه ، که در ادبیات ، موسیقی و سینما خوانده می شود ، و نمی توانند بدون یکدیگر زندگی کنند (بخوانید - در یک رابطه وابسته به یکدیگر هستند). در حقیقت ، چنین مشارکتی بیشتر شبیه اتحاد دو فلج است - یک پا کار نمی کند ، دست های دیگر. هرکدام باید در رابطه ای دو نفره نوعی کار را انجام دهند و هر کدام با قسمت مهم دیگری از آن کنار نمی آیند. و این باعث خشم ، نارضایتی و ادعاهای متقابل زیادی می شود.
راه حل این است که قسمت دوم خود را رشد دهید - که در یک زمان نمی توانست رشد کند. برای برخی ، این یک تجاوز سالم است که متوجه جهان خارج و شریک زندگی است. شخصی توانایی دوست داشتن ، احساس ، توجه به خود و دیگری را در یک رابطه دارد.
کسب تمامیت به معنای کامل شدن نیست. این بدان معناست که خود را متفاوت می شناسید و یاد می گیرید که در روابط خود را به طور کامل بیان کنید. خود واقعی خود را با توانایی ها و محدودیت های خود بپذیرید.
توصیه شده:
اعتیاد احساسی - شریک زندگی شما "شهید" ، "قربانی"
ممکن است برای یک فرد عادی و غیر روانی غیرقابل تصور به نظر برسد که افرادی از این نوع با وابستگی متقابل ، عدم آزادی ، نقض مرزهای شخصی و سلب مسئولیت ارتباط دارند. باورش سخت است که با وجود این افراد شگفت انگیز ، دلسوز ، دلسوز ، بسیار راحت و در مواقعی - مانند چنین افراد ناراحت کننده ای ، ممکن است مشکلی وجود داشته باشد
روابط وابسته به شریک و شریک یک خط خوب بین این دو است
هر دو مشارکت و روابط وابسته به هم می توانند در مرحله خاصی از زندگی شخص طبیعی باشند. یک رابطه وابسته بین مادر و کودک در طول زندگی داخل رحمی و یک دوره درماندگی نسبتاً طولانی پس از تولد ، یک نیاز طبیعی برای بقا و رشد طبیعی دومی است. در این دوره از زندگی ، آنها می توانند راحت و رضایت بخش باشند.
نقش قربانی در سناریوی خشونت خانگی. رفتار قربانی "ندای ایثار"
بیایید فوراً توافق کنیم - مسئولیت خشونت بر عهده مرتکب است. این مسئولیت شخصی است. نمی توان آن را با کسی به اشتراک گذاشت. اما در سناریوی خشونت خانگی ، هر دو دخیل هستند: "متجاوز" کسی است که خشونت می کند و "قربانی" شخصی است که مورد آزار قرار می گیرد.
7 نشانه که شریک زندگی شما خودشیفته است چگونه می توان تشخیص داد که یک شریک در ابتدای رابطه خودشیفته است؟
چگونه می توان در همان ابتدای رابطه تشخیص داد که شریک زندگی شما خودشیفته است ، بدانید چه چیزی در انتظار شماست و با چه کسی رابطه برقرار می کنید تا در آینده آگاهانه تصمیم گیری کنید و درد طاقت فرسایی را تجربه نکنید؟ شخصی که با او در ارتباط هستید اغلب نظر خود را ندارد ، در همه چیز با شما موافق است - به عبارت دیگر ، او جهان بینی روشنی ندارد یا از نظر اجتماعی بسیار قابل قبول است.
تغییر به خاطر شریک یا شریک؟
هر فردی با عزت نفس کافی خود را منحصر به فرد می داند ، می فهمد که ویژگی هایی دارد که می تواند به آنها افتخار کند و به خاطر وجود آنها او خود را دوست دارد. برای آن دسته از جلوه های شخصیتی که ممکن است مفیدترین نباشند ، فرد مدارا می کند ، زیرا درک می شود که این کاملا طبیعی است.