2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
زنی که رنج نکشیده نمی تواند راضی باشد. با این حال ، مانند یک مرد.
از آنجا که من یک مرد هستم و از نظر آماری ، به دلیل وظیفه کاری من مجبورم خیلی بیشتر با زنان ارتباط برقرار کنم ، به زنان روی می آورم. اما همه اینها کاملاً مرتبط است ، از جمله برای مردان.
بنابراین…
هر کاری که مرد انجام می دهد ، می گوید یا نشان می دهد - همه چیز برای زنی که از طریق ایده آل ها ، ایده ها و رویاهای کودکی خود جوانه نزده است کافی نخواهد بود.
تا زمانی که تصوری از شکلی که شادی باید به سراغ شما بیاید دارید ، متوجه خود شادی نخواهید شد ، آن را از دست خواهید داد. شما از هر لحظه عبور خواهید کرد ، بی ارزش جلوه می دهید ، انتقاد می کنید. همه چیز برای شما کافی نخواهد بود و همیشه کمی "درست" نیست.
تا زمانی که امیدها برای دستیابی به ایده آل بسیار بسیار در شما زنده است ، شما از همه چیز غافل خواهید شد.
من نمی توانم آن را به شما نشان دهم ، نمی توانم آن را به شما ثابت کنم ، اما ممکن است روزی آن را کشف کنید. خودش. وقتی زمان آن فرا برسد ، زمانی که تمام قسمت های پایینی از نظر ارزشمندترین مورد بررسی قرار می گیرند ، زمانی که ذره ذره ارزشمند کشف می شود ، زمانی که خمیر خود را از آن ورز می دهید و با کف گرم توجه شما طعم دار می شود ، خوب ، تا زمانی که "نان" شما آماده پخت شود.
به هر حال ، شما داستان شاهزاده قورباغه را خوانده اید. این مثال برای مردان بیشتر محتمل است ، داستان برای همه شبیه یک افسانه است: خوشبختی چیزی است که در لحظه اول دقیقاً شبیه قورباغه است ، اما در لحظه بعدی ، با توجه و تواضع مناسب ، می تواند خود را به عنوان شاهزاده.
برای زنان ، یک افسانه دیگر وجود دارد - در مورد امل یا ایوان احمق … مهم نیست که چگونه یک زن هنگام خواندن این پست فریب می خورد ، تسلیم آنچه واقعاً به عنوان شادی به شما می رسد ، اما چگونه خوشبختی به نظر شما به نظر نمی رسد در پایان ، تسلیم شدن در برابر چنین چیزی اصلا آسان نیست … نه تنها به این دلیل که نمی توان فوراً شادی را در آن مشاهده کرد - ایده ها و بازنمایی ها دخالت می کنند. ایده هایی در مورد اینکه چقدر خوب و چقدر درست ، چگونه و چه چیزی را دوست دارم ، و آنچه من نیاز دارم و در چه شکلی است.
خوشبختی هر روز درهای شما را می کوبد ، فقط شما آن را از دست می دهید ، تقریباً همه آنها ، به جز تعدادی از جسورترین ها ، خسته از خودفریبی خود ، خسته از درام ها و اجراهای رنج کشیده خود ، خسته از خاص و منحصر به فرد بودن در ناراحتی خودشان
همه به دنبال خوشبختی هستند ، اما سعی می کنند با بسته بندی ، جعبه حرکت کنند. این تنها ، اما چنین دام گریزان است: بسته بندی آنچه شما به دنبال آن هستید ناشناخته است. و شما هنوز در حال دستیابی و دستیابی به یک بسته خاص ، برای یک جعبه زیبا ، برای تصاویر ، امیدها و ایده آل ها هستید ، اصل را از دست می دهید ، محتوا را از دست می دهید. در همان لحظه ، شادی درهای شما را می کوبد ، در آستانه شما مچاله شده است ، آماده است تا با آغوش باز شما را در آغوش بگیرد - همانطور که هستید.
خوشبختی همیشه آماده است ، اما به نظر می رسد شما هنوز آمادگی ندارید … به هر حال ، اگر همه چیز را بپذیرید ، همه اینها را به طور کامل بپذیرید ، خسته شده ، دست از مبارزه بردارید و خودتان را بهبود بخشید ، درام زندگی خود را از دست خواهید داد. ، مالیخولیا و غم را از دست خواهید داد ، از دست بدهید همه بدون استثناء از مشکلات ، از دست دادن همه بدون مشکلات استثنا از دست دادن دلسوزی برای خود ، رنج خود ، سرنوشت دشوار و حتی احتمالاً دشوار خود ، که شما را خاص می کند و برای شما بسیار ارزشمند به نظر می رسد.
قیمت خوشبختی بزرگ است. این بدبختی شماست
خوشبختی دقیقاً به همان قیمت تمام می شود: شما باید تمام ناراحتی خود ، تمام تاریخ خود ، تاریخ شکل گیری ، رشد ، بلوغ ، رشد و غلبه بر آن را رها کنید. و در نهایت ، شما این فرصت را حداقل در جایی از دست می دهید ، حداقل در چیزی که حداقل یک ذره بدبختی را تشخیص دهید.
خوشبختی این است که درهای شما را بکوبد ، اما نه به آن شکلی که انتظارش را دارید ، چگونه آن را تصور کرده اید و چگونه آن را برنامه ریزی کرده اید. و فقط به این دلیل ، به این دلیل و تنها حاضر هر از گاهی دلت برای خوشبختی تنگ می شوداین بسیار ساده ، بیش از حد در دسترس ، بسیار نزدیک ، شفاف است. نه درام دارد ، نه اجرای تئاتری ، نه تاریخ و نه چیز خاصی. شما نمی توانید این خوشبختی را به کسی منتقل کنید ، بر تصویر شما تأکید نمی کند و شما را بهتر نمی کند ، اما می توانید آن را احساس کنید ، و با احساس آن ، با دیدن آن و استعفای خود ، می توانید با آن بمانید. البته به شرطی که این چیزی باشد که در حال حاضر برای شما ارزشمند است.
توصیه شده:
شما نمی توانید در یک رابطه راحت باشید. همه چیز را خراب می کند
هرچه یک فرد راحت تر بخواهد تبدیل شود ، سریعتر از او فرار می کنند. او جالب و نامرئی می شود. تمایل آن برای راحت شدن بسیار در مراقبت خفه می شود. که باز هم دافعه است. ازدواج یک پارادوکس است. تمام نقطه ازدواج یک پارادوکس ثابت است. دو تز مورد علاقه من در مورد ازدواج نیز دارای رابطه ای متناقض هستند.
درباره ارزش ذاتی "معلوم است که نمی توانید آن را دوست داشته باشید!"
معلوم است که نمی توانید آن را دوست داشته باشید … به عبارت دقیق تر ، این کار را عمدا انجام ندهید. خوب ، حالا من داستان خود را برای شما تعریف می کنم. مدتها پیش ، من مدتها سخت آموختم تا دیگران را راضی کنم. چون … خوب ، چون "باید باشد"
ممنوعیت احساسات یا زمانی که نمی توانید احساس کنید و خودتان باشید
خانواده هایی وجود دارند که در آنها پذیرش اینکه کودک ممکن است گریه کند یا غمگین باشد ، برای والدین دشوار بود. یک مادر خودشیفته برای اهداف دیگری صاحب فرزند می شود. در حالی که هنوز باردار است ، او تصور می کند که فرزندش مانند عکس های صحنه ای کامل ، باهوش ، مطیع ، نابغه ، جهان را فتح می کند یا در جایی که نمی تواند مشهور شود.
چرا بدون تجاوز نمی توانید خودتان باشید؟
بسیاری از افراد پرخاشگری خود را انکار می کنند ، با اطمینان می گویند که تحت تأثیر قرار نمی گیرند ("من یک فرد شرور نیستم. من سفید و کرکی هستم!") ، اما در عین حال آنها هیچ گامی در زندگی برای بیان خود بر نمی دارند ، تا از دیدگاه خود دفاع کنند.
چگونه می توانید خود را نجات دهید و شریک خود را نکشید
قرنطینه برای کسی شادی است ، برای کسی سنگینی است ، مانند هر دوره زندگی. اما هنوز هم ، برای اکثریت ، "زندگی در حال حاضر" دوران سختی است ، زیرا شیوه معمول زندگی به طور چشمگیری تغییر کرده است. از اینجا بر می آید که اکثریت در حال حاضر هستند در حالت استرس - استرس عصبی - روانی.