آیا فردی می تواند خوشحال باشد که در تنهایی زندگی می کند؟

تصویری: آیا فردی می تواند خوشحال باشد که در تنهایی زندگی می کند؟

تصویری: آیا فردی می تواند خوشحال باشد که در تنهایی زندگی می کند؟
تصویری: آیا یک فرد می تواند تنها زندگی کند و شاد باشد؟ 2024, ممکن است
آیا فردی می تواند خوشحال باشد که در تنهایی زندگی می کند؟
آیا فردی می تواند خوشحال باشد که در تنهایی زندگی می کند؟
Anonim

از نظر زیست شناسی و روانشناسی ، ما با زندگی تنهایی سازگار نیستیم (توجیه زیر)

از نظر روانشناسی ، افراد قادرند از چارچوب از پیش تعیین شده زیست شناسی فراتر روند. توضیحات زیر را ببینید.

و در اینجا می توان نظرات را به طور اساسی تقسیم کرد - از یک طرف قوی ، آزاد و مستقل ، همراه با کسانی که در رابطه خشمگین بودند ، از طرف دیگر ، سنتی ها و کسانی که جزء زیستی را تعیین کننده می دانند.

هر دو طرف را از نظر زیست شناسی و روانشناسی با دور زدن موضوع تعصب در نظر بگیرید.

روانکاوی به این پاسخ متمایل است که عدم برقراری ارتباطات غیررسمی روزانه آرام ، تماس بدن و رهایی عاطفی بر زمینه هورمونی ، سیستم عصبی و کلیه سیستم های حمایتی مرتبط تأثیر منفی دارد. خوب ، مطابق با روحیه و رفاه. اطلاعات بیشتر در این مورد در مقاله نظریه چند واگلی در زیر.

اگر حوصله داشته باشید که خواندن را به پایان برسانید ، دلیل اصلی بیولوژیکی را پیدا می کنید که چرا ما به تنهایی ناراضی هستیم و به نظر می رسد این بسیار جدی تر از فشار اجتماعی است.

بسیاری در مورد آزمایشاتی شنیده اند که طی آن نوزادان بدون تماس فیزیکی می میرند و رشد آنها کند می شود. احساس خوب ، توانایی آرامش و عزت نفس سالم همگی از فقدان ارتباط رنج می برند.

اما استرس تنهایی بر بزرگسالان نیز بسیار تأثیر می گذارد. وقتی از آمار افسردگی و خودکشی صحبت می کنیم ، عامل تنهایی همیشه وجود دارد. به خصوص اگر به دوره های "تعطیلات خانوادگی" توجه کنید

اما استرس روزمره حتی بدتر است ، که در آن فرد به ناراحتی احساسی عادت می کند و آن را طبیعی می داند. استرس بخشی عادی از زندگی ما است ، اما اگر دائماً از استرس رهایی نیابد ، بدن شروع به عادت به زندگی در شرایط ناتوان کننده می کند. برای افزودن درام ، من یک جدول می دهم. اگر انگلیسی نمی خوانید یا نمی خواهید تفاوت های ظریف را بفهمید ، برای افشای موضوع ضروری نیست ، کافی است بدانید که استرس روزمره اغلب واکنش های بقا را فعال می کند (بسیاری از اندام ها به طور نامحسوس کار می کنند.

بنابراین از بین تمام مکانیسم های طبیعی تنظیم مداوم استرس ، اصلی ترین آنها ارتباطات خانگی است. تأثیر آن ، مانند اثر استرس ، اغلب نامحسوس است. اما محققان دریافتند که این مکانیسم است که عمیق و طولانی مدت عمل می کند و شامل سیستم پاراسمپاتیک ، سروتونین و واکنش های اکسی توسین بدون آسیب ، بدون زحمت و سریع و به طور مداوم می شود ، که در مورد سایر روش های تنظیم استرس نمی توان گفت.

ایده هایی که فرد می تواند به تنهایی بدون استرس زندگی کند بر اساس روانشناسی طبیعت انسان تجزیه می شود ، تعداد و شدت عوامل استرس زا فقط در استرس شدید اهمیت دارد. در حقیقت ، افرادی که از استرس دوری می کنند از عوامل استرس زای ناچیز عصبی هستند. بدن انسان طوری طراحی شده است که با دیگران زندگی کند.

روابط به تنهایی همیشه استرس زا و حتی ناراحت کننده است. مشکلات و اختلافات در روابط معمولاً بسیار شدیدتر از عوامل تنش زای افراد مجرد است. اما از نظر بیولوژیکی ، استرس در روابط قابل تنظیم و پیشبرد است و در نتیجه ، پیامدهای چشمگیرتری نسبت به تنهایی دارد.

قابل درک است ، چنین روابطی وجود دارد که آنها را قوی تر از سایر عوامل استرس زای روزمره از بین می برد.

سناریوهای مخرب تکراری زندگی ، وابستگی متقابل ، روابط سمی ، نورپردازی گازها دلایل اصلی اجتناب از روابط به طور کلی هستند. چنین تجربیاتی اغلب تصورات واقعیت را مخدوش می کنند و بر قضاوت تأثیر می گذارند.

اما حتی با وجود این چیدمان ها ، بهتر است یاد بگیرید که چگونه مشکلات روابط را حل کنید و سناریوهای دردناک بسیار مهمتر از انزوا ، سودآور و ایمن تر است ، صرف نظر از فلسفه زیبایی که به آن آراسته شده است.

روان درمانی اغلب چیزها را در جای خود قرار می دهد.

حالا بمب!

به گفته دکتر گوبرمانا ، دلیل بیولوژیکی اصلی اینکه چرا ما به تنهایی ناراضی هستیم و به نظر می رسد بسیار جدی تر از فشار اجتماعی است ، تاکیکینین است.

اعتقاد بر این است که این مولکول نوروپپتیدی مسئول نیمی از رنج های انسان است. زندگی ما را مسموم می کند و وظیفه بیولوژیکی خود را در قبال تکامل ، بشریت و غیره و غیره به ما یادآوری می کند. هنگامی که ما مدت زیادی را در یک حلقه نزدیک نمی گذرانیم ، او باعث ایجاد اضطراب ، نارضایتی و پارانویا می شود و ما را مجبور می کند به دنبال تماس باشیم.

اما افراد یک موجود به گونه ای هستند که به همه چیز پایبند هستند و می توانند خود را در همه چیز متقاعد کنند.

این ناراحتی و ناراحتی است که افراد را وادار می کند تا به دنبال راه های جدیدی برای شادکامی باشند.

برخی افراد موفق می شوند.

بله ، بیشتر اوقات ، پشت شهامت آزادی و استقلال یا یک تصویر زیبا از تنهایی در ساحل دریا یا در یک اتاق دنج در یک چهارخانه پشت کتاب ، داستانی از درد و ناتوانی وجود دارد.

بله ، همه داستانهای "تنهایی تنهایی نیست" در درجه اول محصول جبران است.

چنین تصویری از "تنهایی" زیبایی آمیز بیشتر از همه امید به صلح نیست ، اما در حقیقت تنها برای مدت کوتاهی آرامش را به ارمغان می آورد و با افسردگی ، ناامیدی و نارضایتی از خود به "تنهایی" باز می گردد.

در اغلب موارد ، تنهایی موضوعی یا اجباری یا محصول ضربه روانی است ، هنگامی که فرد نمی داند چگونه ، نمی داند یا به روابط سالم در نتیجه زخم های خود و سیستم های حفاظتی موجود اعتقاد ندارد."

ولی!

این ترس ها ، وابستگی های متقابل و تاکیکینین ها هستند که باعث می شوند مردم چرخ تکامل را حرکت دهند ، قوانین انسانی ارتباطی ایجاد کنند ، مفاهیم فلسفی ، هنر ایجاد کنند و مسیر تمرینات معنوی را دنبال کنند.

و ما در نهایت خود را به یافتن رضایت محدود نمی کنیم ، ما در حال بررسی امکانات ایجاد شادی هستیم ؛ o)

توصیه شده: