در مورد همدردی چگونه با یک فرد ناراحت به درستی همدلی کنیم

تصویری: در مورد همدردی چگونه با یک فرد ناراحت به درستی همدلی کنیم

تصویری: در مورد همدردی چگونه با یک فرد ناراحت به درستی همدلی کنیم
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, آوریل
در مورد همدردی چگونه با یک فرد ناراحت به درستی همدلی کنیم
در مورد همدردی چگونه با یک فرد ناراحت به درستی همدلی کنیم
Anonim

من ، مانند هر یک از ما ، گاهی در مناسبت های مختلف بسیار ناراحت می شوم. گاهی دلیل آن برای دیگران روشن و آشکار است. و گاهی اوقات ، آنطور که می گویند فقط جمع می شود. و من ، در حالت اختلال عاطفی ، قبل از هر چیز یک چیز بسیار ساده می خواهم - همدردی. اما نکته ای که من به آن توجه کردم این است: جلب همدردی دیگران ، عزیزان بسیار دشوار است. زیرا بسیاری از مردم نمی دانند چگونه ابراز همدردی کنند! من بلافاصله رزرو می کنم که من کسانی را می دانم که می دانند و چگونه ابراز همدردی می کنند و این کار را به خوبی و با تشویق انجام می دهند ، اما فقط تعداد کمی از آنها هستند. بیشتر اوقات ، شما باید به یک دیوار احساسی برخورد کنید و تلاش های ناکافی برای روحیه بخشیدن یا حواس پرتی از احساسات منفی را انجام دهید.

مشکل اینجاست که هیچکس به ما یاد نداد که چگونه همدلی را به درستی بیان کنیم. ما می توانیم صادقانه با فردی در روح خود همدلی کنیم ، اما در واقع یک شخص مچاله شده را ارائه دهیم: "قوی باش ، برادر!" یا آموزنده: "صبور باش ، قزاق - آتامان خواهی شد." و حتی بدتر اتفاق می افتد: "در آفریقا ، کودکان گرسنه هستند ، و اینجا شما به خاطر چیزهای کوچک گریه می کنید." البته این موارد شدید هستند ، اما اصل آن روشن است. به یاد می آورم در مدرسه با مشکل پیدا نکردن کلمات مناسب برای همدردی روبرو بودم. وقتی ناگهان یکی از دختران کلاس شروع به گریه کرد ، دیگران آمدند و سعی کردند او را آرام کنند. با نوعی وحشت کنار آمدم. من واقعاً متأسف بودم ، اما نوعی حماقت و یک توده در گلویم باعث شد نتوانم نزدیک شوم و کلمات مناسب را بگویم. در اصل ، فقط به لطف دانش روانشناسی و مشاهداتم است که من در نهایت فهمیدم چه چیزی بهتر است بگویم و کدام کلمات را باید به طور کامل کنار گذاشت. و اکنون من می خواهم چندین قانون شخصی شفقت خود را شرح دهم ، که به نظر من ، باید به آرامش فرد ، تسکین عاطفی و تسکین اخلاقی منجر شود.

آنچه نباید کرد:

1. هرگز نمی توانید بگویید شخص دیگری بدتر است. این تابو است! همیشه ، در هر ثانیه از زندگی ، کسی بدتر خواهد بود ، اما این احساسات و احساسات یک فرد ناراحت را لغو نمی کند. این اوست که اکنون غرق احساسات شده است ، و این اوست که اکنون می توانید با مشارکت خود به او کمک کنید. احساسات او را تخفیف ندهید!

2. سعی نکنید یک فرد بسیار ناراحت را بخندانید. اول ، بعید است که موفق شوید. و ثانیاً ، بسیار توهین آمیز به نظر می رسد. و این نیز مربوط به استهلاک است. مانند این که شما اینجا زباله آشغال کرده اید مزخرف است و نباید وقت خود را برای آن تلف کنید.

3. نیازی به تشویق و فرمان حرکات و عبارات ، مانند: قوی باشید ، مرد باشید ، خود را کنار هم بگذارید ، گریه نکنید که شبیه کوچولوها هستید و غیره. این نه تنها صریحاً عصبانی می کند ، بلکه باعث می شود احساس بدتری هم داشته باشید. نیروهای اخلاقی در حال تمام شدن هستند ، و در اینجا شما هنوز باید به این نیروها فشار بیاورید تا از تلاش اراده ناراحت نشوید. صادقانه اسکیزوفرنیک به نظر می رسد. شما باید هوشیاری خود را به دو قسمت تقسیم کنید: ضعیف و قوی. و قوی باید ضعیفان را به دست خود بگیرد. خوب ، مزخرف نیست؟

4. سعی نکنید به حرف فرد ناراحت گوش دهید. عقل الان از بین رفته است. احساسات در یک شخص به شدت هجوم می آورند. مثل این است که بخواهید یک گیرنده تلفن با اتصال بسیار بد فریاد بزنید. ابتدا باید احساسات خود را آرام کنید ، و سپس باید ثابت کنید که "این پایان جهان نیست".

5- حمله را شروع نکنید. همچنین اتفاق می افتد که یک فرد ناراحت از کسی آرامش می خواهد ، و کسی که آرام می کند ، نمی داند چه کار کند ، در پاسخ شروع به حمله می کند: "تقصیر خودش است! شما چه چیزی می خواستید؟ فکر کردی چی؟! " من فکر می کنم این بدترین گزینه است. کاملا روحیه رو خراب میکنه چرا - فکر می کنم نیازی به توضیح نیست.

بنابراین راه درست همدلی و آرامش چیست؟

1. عبارت "من با شما همدردی می کنم" ، "من شما را درک می کنم" بیان کنید. بله ، چنین عبارات ساده ای کمک می کند. وقتی کسی آنها را به من می گوید ، من بلافاصله شروع به آرامش می کنم. من درک می کنم که همه چیز برای من خوب است ، آنها من را می شنوند و با تمام احساسات ، افکار ، اشک ها و غیره من را می پذیرند.

2. اجازه دهید شخص صحبت کند. بسیار مهم است که احساسات و عواطف خود را نامگذاری کنید.بپرسید: "چه احساسی داری؟" یا به آنچه برای شما واضح است توجه کنید: "شما اکنون عصبانی هستید" ، "می بینم که شما بسیار ناراحت هستید" ، "من بسیار متاسفم که این اتفاق افتاده و اکنون شما از آن ناراحت هستید" و غیره کلمات و عبارات را می توان به با سبک گفتاری شما مطابقت دارد ، اما فکر می کنم اصل آن روشن است.

3. فقط آنجا باشید. گاهی کلمات اضافی هستند. کسی را که دوستش دارید بغل کنید یک فرد ناامید مانند یک کودک کوچک است. و برای یک کودک ، تماس فیزیکی بسیار مهم است. بنابراین ، اگر در رابطه صحیح هستید ، حتی ضربه زدن به سر می تواند ایده خوبی باشد.

4. اگر می توانید کمک کنید ، این کار را انجام دهید. هنگامی که طوفان احساسی شروع به فروکش می کند ، برای آن شخص یک کار خوب انجام دهید. این می تواند یک فنجان چای داغ ، یک پیشنهاد برای "آرام شدن" در پیاده روی یا کمک خاص تری در یک امر مهم باشد. بسته به شرایط.

5. تغذیه قدرت. فرد ناامید تمام نیرویی را که او را در شرایط خوب نگه می دارد به پایان رسانده است. بنابراین ، او و "unstuck". به او بگویید که واقعاً چقدر فوق العاده است. چقدر باحال است ، برای شما مهم ، بی نظیر و بهترین. و این واقعیت که او در حال حاضر گریه می کند ، به عنوان مثال ، حتی خوب است ، زیرا اشک ها پاک می شوند ، کند می شوند ، استرس اضافی را از بین می برند.

6. خیالات در مورد آینده خوب. از این گذشته ، هنگامی که فرد ناراحت از قبل ناراحت شده است و چندان ناراحت نیست ، وقتی با هم چای خوشمزه می نوشید ، می توانید رویای آینده خوبی را در سر داشته باشید ، جایی که دلایل طغیان احساسی فعلی تقریباً فراموش می شود. به عنوان مثال ، یک روز فرزندم تمام شب را بخوابد و من نیز دوباره بخوابم. یا این واقعیت که روزی من و شوهرم دوباره یک قرار واقعی خواهیم داشت. این امیدها واقعاً نشاط آور هستند.

این درک من از بیان صحیح همدلی و همدلی است. من دوست ندارم هیچ یک از ما ، که به دلایلی ناراحت شده ایم ، وقتی به شدت به شانه آنها نیاز داریم ، به دیوار احساسی آنها برخورد نکنیم.

توصیه شده: