چگونه به درستی انتقاد کنیم. کتابچه راهنمای

تصویری: چگونه به درستی انتقاد کنیم. کتابچه راهنمای

تصویری: چگونه به درستی انتقاد کنیم. کتابچه راهنمای
تصویری: آموزش تهیه عکس به استندرد گرین کارت امریکا 2024, آوریل
چگونه به درستی انتقاد کنیم. کتابچه راهنمای
چگونه به درستی انتقاد کنیم. کتابچه راهنمای
Anonim

نویسنده: Ekaterina Sigitova منبع:

این دفترچه راهنما باید مدت ها نوشته می شد. و من به معنای واقعی کلمه کل سال گذشته را جمع آوری کردم ، هر بار که عباراتی مانند این را ملاقات می کردم

  • "خوب ، شما این را نوشتید ، بنابراین باید آماده انتقاد باشید" ،
  • "شما به اندازه کافی انتقاد را درک نمی کنید"
  • "شما از انتقاد شایسته توهین می کنید"
  • "ظاهراً نمی توان از شما انتقاد کرد ، اما فقط می توانید ستایش کنید"
  • "من فقط به شما بازخورد می دهم"
  • "من می خواهم به شما کمک کنم ، اما شما!"
  • "اینجا اینترنت است عزیزم"
  • و به همین ترتیب، و غیره.

    دیگر نمی توانم سکوت کنم نوشتن.

    مردم! خیلی ممنون که اینقدر دلسوز هستید. وقتی کسی آنقدر نگران دیگران است که وقت و دانش لازم را برای اظهارنظر و انتقاد دارد ، فوق العاده جالب است. این بسیار ارزشمند است و واقعاً مهم است. لطفاً این بی تفاوتی را در خود مراقبت کنید.

    فقط در مورد این که موارد فوق فقط انتقاد است ، شخصی شما را بی رحمانه فریب داد.

    آنچه ما انتقاد می نامیم و با انواع این سس ها چاشنی دارد ، در واقع حتی به آن نزدیک نیست. متأسفانه ، ما به ما یاد نمی دهند که از همه ما انتقاد کنیم - نه در مدارس و نه در هیچ جای دیگر (شاید ، در دانشگاه ادبی). اما همه ما آموخته ایم که نسبت به خود و دیگران سخت گیر و حتی پرخاشگر باشیم. بنابراین ، تحت پوشش انتقاد ، بسیاری از افراد خوب سعی می کنند پرخاشگری ، کینه ، ادعاها ، ناراحتی ، توصیه های ناخواسته ، یک عکس ، یک سبد ، یک جعبه مقوایی و یک سگ کوچک را از بین ببرند. از این که اغلب باعث بی عدالتی یکدیگر می شوند. و انتقاد واقعی ، که توسعه را تحریک می کند - و واقعاً مورد نیاز است! - در نهایت ، بسیار بسیار کم. به معنای واقعی کلمه با فانوس و بیل ، شما باید نگاه کنید ، و سپس مشکوک است که وجود داشته باشد.

    بیایید در مورد انتقاد صحبت کنیم ، در مورد اینکه چگونه خوب عمل کنیم و چگونه ، در صورت امکان ، بد عمل نکنیم - و سعی کنیم جهان خود را به سمت بهتر تغییر دهیم. ولی؟ ولی؟

    Image
    Image

    پس انتقاد چیست؟ این تجزیه و تحلیل ، ارزیابی و تجزیه و تحلیل هر کار ، پدیده یا محصول (و حتی یک شخص) است ، با نشان دادن امکانات برای بهبود.

    هدف از انتقاد چیست؟ به طرز عجیبی ، اما - برای کمک به او برای بهبود خلقت خود ، برای تحریک توسعه. انتقاد درست احساسات خوب را برمی انگیزد و انگیزه های مثبت را برمی انگیزد ، زیرا هدف انتقاد می فهمد: او تنها نیست ، به او کمک می شود ، آنها از کیفیت کار او از موقعیت "شانه به شانه" نگران هستند.

    یک فرد با فرهنگ روسی معمولاً می خواهد نه تنها با پاراگراف قبلی بحث کند ، بلکه آن را به خردکنان بکوبد ، زیرا در سر او نمی گنجد. و دلایلی برای این امر وجود دارد: واقعیت این است ، خوانندگان عزیز ، من و شما در شرایط بسیار سختی بزرگ شدیم ، که در آن هویج کمی وجود داشت ، و چوب ها بسیار بیشتر از آنچه ما دوست داشتیم بود. منظور من نه چندان خانواده (هر چند آنها نیز) ، بلکه شرایط به طور کلی ، محیطی است که سالهاست ما را احاطه کرده است. برای این محیط ، "بی اختیاری عاطفی منفی" توده ای معمولی است ، یعنی عادی بودن مطلق واکنش های عمومی با هر درجه خشونت نسبت به همه چیز ، بدون ارزیابی مناسب یا مناسب بودن آنها.

    این نیز به نوبه خود دلایلی دارد:

  • مرزهای بد در مقیاس چندین نسل ؛
  • ناتوانی در مهار احساسات و ناراحتی های شخصی ؛
  • فداکاری ، تمایل به تحمل ، و در عین حال - پرخاشگری و بی رحمی (همچنین در مقیاس نسل ها) ؛
  • منتقد داخلی خود نسبت های غول پیکر ؛
  • عقلانیت های قدرتمند و چند لایه (از نظر توجیه ، چرا همه اینها مورد نیاز است-به عنوان مثال ، برای اینکه متکبر نشوید ، به عنوان یک مرد بزرگ شوید ، خود گناهکار باشید و غیره) ؛
  • و سایر فرایندهای نه چندان خوشایند ، چه جمعی و چه فردی.
  • بر اساس نتایج همه این فرایندها و همچنین داستانهای ناخوشایند شخصی که برای افراد اتفاق می افتد ، مجموعه ای از قوانین و نگرش ها در سر ما شکل می گیرد. در میان آنها قوانین / دستورالعمل های مربوط به انتقاد وجود دارد.به عنوان مثال ، اگر کلمه "انتقاد" (به زبان روسی) را در گوگل جستجو کنید ، نتایج تقریباً به طور کامل شامل متون مربوط به انتقادات مخرب - در مورد اتهامات ، نارضایتی ، شکایات و خشم خواهد بود. این گونه است که این کلمه و این پدیده در فرهنگ ما درک می شود.

    متأسفانه ، اساساً همه ایده های معمولی ما کج و مخدوش هستند ، تقریباً به طور کامل یا کاملاً با درک واقعی نقد و اهداف آن منطبق نیست. من مطمئن هستم که این می تواند و باید اصلاح شود ، قبل از هر چیز - در خود ما. این شامل نوشتن راهنما و دستورالعمل و به اشتراک گذاری تجربیات است که به کسانی که می خواهند نحوه انتقاد متفاوت را بیاموزند ، کمک می کند.

  • برای کسانی که نمی خواهند درس بخوانند ، اما می خواهند به همین راحتی ادامه دهند ، پیشنهاد می کنم صفحه را از همین جا ببندید ، زیرا من نمی توانم به شما کمک کنم:-(
  • Image
    Image

    و با کسانی که باقی مانده اند ، بیایید به دو اشتباه رایج که افراد ذهنیت ما در روند انتقاد مرتکب می شوند نگاه کنیم.

    1) اول ، آنها بدون پرسیدن نظر خود را اعلام می کنند

    درک این ایده که فقط بنا به درخواست (به هر چیزی) پاسخ داده می شود ، برای افرادی که ذهنیت ما را دارند بسیار دشوار است. کادرهای تأیید "به طور پیش فرض" در سر ما قرار داده شده است به طوری که هرگونه تجلی از هر شخص در محیط به طور خودکار به این معنی است که هر کسی که از آنجا عبور می کند حق انکار ناپذیری دارد که این تظاهرات را ارزیابی کند ، محکوم کند ، چیزی در مورد آنها بگوید ، به نحوی به بهترین حالت خود واکنش نشان دهد قدرت و ذهن و انتظار داشته باشید که آنها به حرف او گوش دهند (یا حتی بهتر ، اگر توجه داشته باشند و از او تشکر کنند). همچنین ، به طور پیش فرض ، علامت تیک "عصبانی شوید ، عصبانی شوید و اگر نمی خواهید گوش دهید (قبول کنید ، متشکرم)" وجود دارد.

    تقریباً هرگز نمی توان توضیح داد که این واقعا حقیقت است!

    حتی اکنون مطمئن نیستم که بتوانم فریاد بزنم. اما ، می بینید ، من تلاش می کنم. هنوز امیدی هست.

    مردم! اگر در محیط هیچ گونه تقاضا برای واکنش های شما وجود نداشت ، پس به سادگی نباید هیچ انگیزه ای برای "انتقاد" داشته باشید. و حتی بیشتر از این ، نباید هیچ گونه توهینی وجود داشته باشد که کسی به نظر شما و شما به عنوان منبع آن علاقه ای نداشته باشد. شما می توانید احساسات ، افکار و واکنش ها را در پاسخ به هرگونه محرک داشته باشید. اما آنها فقط مال شما هستند و شما باید با آنها کنار بیایید. اگر بنا به دلایلی ، آنها بلافاصله یک بردار در جهت بازخورد به منبع محرک داشته باشند ، این زباله ناسالم است ، در بسیاری از نقاط به طور همزمان. لطفاً با مزخرفات ناسالم کار کنید ، و آنها را بیهوده مورد ضرب و شتم قرار ندهید. شلاق کار نمی کند.

    2) ثانیاً ، مردم همه چیز را جز انتقاد تلقی می کنند.

    دلیل اصلی ، همانطور که قبلاً اشاره کردم ، محیط سختی است که ما در آن رشد کرده ایم و تحریفات ادراکی مرتبط با آن. در نتیجه تحریفات ، ما همه چیز منفی را پی در پی - هم برای خودمان و هم برای خودمان - مورد انتقاد قرار می دهیم.

    Image
    Image

    در اینجا من قبلاً می خواهم مثال هایی بیاورم ، زیرا با آنها بلافاصله مشخص می شود که منظور چیست.

    1. پیام های شخصی نامناسب

    مثال ها:

    من آن را دوست ندارم ، به من کمک نکرد ، هیچ اطلاعاتی به من نمی دهد ، در مورد من صدق نمی کند ، من اینطور نیستم و غیره

    چرا این انتقاد نیست:

    شما برخی از احساسات یا افکار خود را به اشتراک می گذارید: به عنوان مثال ، انتظارات شکسته ، دلخوری از زمان صرف شده ، بینش ، اطلاعات در مورد خودتان و غیره نه در مورد او ، و نه در مورد خلقت او. کمی شبیه یک حکایت می شود - "من آمدم بگویم که آنها روی من حساب نمی کنند."

    یک استثنا وجود دارد: اگر شما نماینده معمولی مخاطبی هستید که همه اینها برای آن طراحی شده است ، احساسات شما مهم هستند ، باید آنها را در نظر گرفت. متأسفانه ، از هر 10 "منتقد" 9 نفر در این زمینه هیچ علاقه ای ندارند ، که البته می تواند شرم آور باشد ، زیرا می خواهید در مورد خودتان صحبت کنید.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    غالباً گیج کننده: شما کی هستید؟ اما اگر برای او مهم باشد که رضایت همه را جلب کند ، می تواند نگران شود و انگیزه خود را از دست بدهد.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    دلیل اینکه فکر می کنید اطلاعات در مورد احساسات و واکنش های شما ممکن است مهم باشد را اضافه کنید.اگر افزودن چنین چیزی غیرممکن است ، چیزی نگویید.

    2. ارزیابی منفی اولیه

    مثال ها:

    بد ، وحشتناک ، نوعی مزخرف ، مزخرف ، مزخرف ، مضحک ، خوب ، مزخرف ، اما این یک مزخرف کامل و غیره است.

    چرا این انتقاد نیست:

    ابتدایی - به معنی ساده ، اولین سطح بدون استرس است. این ارزیابی فایده ای ندارد ، زیرا این ارزیابی ذهنی و بسیار ساده است ، به این معنی که نمی توان آن را "در آمار گنجانید" و بستری برای پیشرفت نیست (هیچ چیز مشخص نشده است). در اینجا نیز ، استثنایی که در بالا توضیح داده شد ، صدق می کند: اگر شما نماینده معمولی مخاطبان هستید ، یا ، به عنوان مثال ، رئیس شخص مورد انتقاد ، نظر شما مهم است. همانطور که ممکن است حدس بزنید ، اکثریت "منتقدین" نه به اینجا و نه به آنجا تعلق ندارند ، اما آنها خوشحال می شوند همه چیز را در اطراف خود ارزیابی کنند ، بدون اینکه زیاد مزاحم شوند.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    کینه ، بی تفاوتی ، خستگی - بسته به حساسیت به ارزیابی های اولیه.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    پیچیده کنید (برای این کار باید احساسات خود را تحت فشار قرار دهید و در مورد آنها فکر کنید ، تا بفهمید دقیقاً چه چیزی به وجود آمده است). توضیح دهید که چرا تجربیات شما مهم هستند (برای مثال ، شما مخاطب مورد نظر هستید). اگر تصورات شما به هیچ وجه مهم نیستند ، بلکه به سادگی با شما همراه هستند ، چیزی نگویید.

    3. انتقال به شخصیت ها

    مثال ها:

    همه توهین های شخصی ، اتهامات ، ذکر هرگونه اطلاعات از تاریخ شخصی مورد "انتقاد" ، اشاره به ماهیت شی ، ارزیابی واکنش او به همه اینها و غیره.

    چرا این انتقاد نیست:

    و باز هم باید بگویم که این نکته تفاوت اصلی بین فضای روسی زبان است (متأسفانه). "شرم بر باغبان کثیف" در نتیجه سوال در مورد پیانو ، به یاد دارید؟ در اینجا ، دقیقاً این. ما به طور کلی نمی دانیم چگونه یک رویداد ، نظر یا محصول را جدا از شخصیت خالق در نظر بگیریم. ما صادقانه فکر می کنیم که همه چیز به هم متصل است ، به این معنی که ما حق داریم در مورد یک شخص بحث کنیم ، گویی این اوست که برای ارزیابی قرار داده شده است. علاوه بر این ، غالباً انتقال به شخصیت به عنوان مبنایی برای باطل کردن یا بی ارزش کردن اساسی کارهایی که شخص انجام داده است ، و یا دردناک تر برای یافتن آسیب پذیری ها مورد استفاده قرار می گیرد. هیچ کس نمی تواند شخصیت را تغییر دهد ، و حتی بیشتر همه نمی خواهند این کار را انجام دهند ، پس چرا اصلاً آن را اذیت کنیم؟

    من یک مثال معمولی را به خاطر آوردم - متهم كردن فمینیست ها به دلیل ضربه خوردن به عنوان دلیل موقعیت خود كه داشتن تجربه آسیب زا چیزی شرم آور است و خود موقعیت را بی اعتبار می كند. افراد بسیار کمی می توانند فمینیسم را جدا از شخصیت فمینیست ها مورد بحث قرار دهند.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    دامنه وسیع است ، بسته به زمینه: غافلگیری ، گیجی ، عصبانیت ، عصبانیت ، شرم ، ناتوانی (شما نمی توانید خود را تغییر دهید ، به این معنی که شما یک هدف باقی خواهید ماند ، بنابراین بهتر است کاری انجام ندهید).

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    بسیار سخت است ، اما ممکن است. شخصیت را به کلی حذف کنید و محصول یا فرآیند را جدا از آن در نظر بگیرید. اگر اصلاً نتیجه ای نداشت ، تصور کنید که نزدیکترین دوست یا دوست دختر شما این کار را انجام داده است ، به عنوان مثال. تمام ارتباطات قبلی با فردی که شما را خراش می دهد ، دیگر کار نکرده است. سپس بررسی کنید آیا هنوز تمایلی به گفتن چیزی وجود دارد یا خیر.

    Image
    Image

    4. پرخاشگری

    مثال ها:

    پرخاشگری مستقیم - توهین ، بی ادبی ، غیرمستقیم - سخنان طعنه آمیز و سوزاننده ، تجاوز منفعلانه - خوب ، اکنون که چیزی ، و غیره.

    چرا این انتقاد نیست:

    اینجا همه چیز ساده است. رهاسازی پرخاشگرانه تحت عنوان انتقاد ، تلاشی برای پاسخ به خشم ، حسادت ، ناراحتی و سایر احساسات با حمله به شیء است. احساسات می تواند هم توسط خود شخص و هم توسط خلقت او ایجاد شود. همچنین ، احساسات ممکن است هیچ ربطی به هیچ چیز "مورد انتقاد" نداشته باشد. به راحتی می توان حدس زد که تجاوز به هیچ پیشرفت و کمکی کمک نمی کند ، اما آنچه که به خوبی انجام می دهد این است که یک میل سالم برای دفاع یا حمله در پاسخ ایجاد می کند.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    بستگی دارد که چقدر می تواند خود را از آنچه "مورد انتقاد" قرار می گیرد جدا کند. اگر به خوبی جدا شود ، احساس پشیمانی ، تحریک ، تعجب می کند.اگر بد باشد ، او احساس می کند که به او حمله می شود ، به دفاع رفته و خود را بی انگیزه می کند.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    بایستید و یک قدم به عقب بردارید. سعی کنید بفهمید از کجا عصبانی شده اید و چگونه داستان زندگی شخصی شما (یا سابقه رابطه شما با این ژانر ، شخص ، صنعت) در این عصبانیت نقش داشته است. اگر مکانی پیدا شد ، بازخوردی را در قالب "در این لحظه … من احساس عصبانیت کردم ، به دلیل … فکر می کنم این برای شما / شما مهم است که بدانید ، زیرا …". اگر مکان پیدا نشد ، همه را تنها بگذارید و فقط بیشتر با خودتان برخورد کنید ، زیرا ردیابی عوامل تصادفی تجاوز به نفع مستقیم شما است.

    5. اجراهای فوق تخصصی

    مثال ها:

    دستورالعمل ها و سخنرانی های ناخواسته در صورت لزوم ، سرزنش های نمایشی از کاستی ها ، نکات پوشیده از س questionsالات ، آشنایی ، تسلیم ، لحن آموزنده ، تلاش برای استفاده از دستکاری و "آموزش" (تقویت منفی و مثبت)

    چرا این انتقاد نیست:

    ابتدا روشن می کنم که برای من کلمه "تخصص" معنای منفی ندارد. همه ما در چیزی متخصص هستیم و اغلب دانش خود را بدون هیچ سلسله مراتبی با یکدیگر به اشتراک می گذاریم. گفتار این پاراگراف در مورد افزونگی است. بیش از حد متخصص بودن یک خراش دلپذیر در PTSD شما است ، زیرا چنین "انتقادی" خود تأکید می کند که شما همه چیز را خیلی بهتر می دانید. در برخی موارد ، این نیز تلاشی برای رقابت یا تابع (یعنی حاوی پرخاشگری) است. پیام شما ممکن است شامل نظرات ارزشمندی باشد (متخصصان واقعی وجود دارد) ، اما همه چیزهایی که در این فرم ارائه می شوند به هدف نمی رسند ، زیرا هر کس فوراً توسط جلد حواس پرت می شود. به جز زمانی که او بودایی است ، شاید.

    به عنوان مثال ، من می خواهم موقعیت عادی (و در بیشتر موارد غیر ضروری) هایپرگزامین را در مردان در رابطه با زنان ذکر کنم. برای هر گونه سوال. حتی نام خاص خود را دارد - mensplacing.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    بستگی به شدت قسمت خودشیفته آن دارد. اگر به شدت بیان شود ، او مجروح می شود ، احتمالاً زخمی می شود ، زیرا احساس بدتری از شما خواهد داشت و احساس شرم می کند. اگر ضعیف بیان شود ، متوجه نمی شود ، نمی خندد یا اذیت می شود.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    کل محتوا را همانطور که هست بگذارید. انگیزه های واقعی خود را در نظر بگیرید ، نفس نفخ زده را صاف کنید و بیش از حد تخصص را کاملاً از بین ببرید. اگر مشکل است ، تصور کنید که در حال انجام یک پروژه مشترک با یک همکار هستید ، و هر دو مسئول نتیجه هستند و نگران هستند (اما گزارش به عهده او بود).

    6. لازمه ایده آل بودن

    مثال ها:

    از کلمات اشتباه استفاده شد ، رنگ اشتباه بود ، باید متفاوت بود ، این چیز کوچک همه چیز را خراب می کند ، خوب ، آیا واقعاً ممکن است ، شما همه کارها را اشتباه انجام می دهید ، این را خیلی احساسی و همه چیز در نظر نگرفته اید از سریال "شما آنطور ایستاده نیستید ، آنطور سوت نمی زنید."

    چرا این انتقاد نیست:

    این معمولاً کمال گرایی بیننده است. غر زدن به سراغ چیزهای کوچک خاصی می رود که آنقدر آشکارا "اشتباه" هستند که فرد کمال گرا تقریبا از نظر جسمی بیمار می شود. بنابراین ، تصحیح آنها مهمتر از خود شیء اصلی به نظر می رسد و تأکید بر آن منتقل می شود. در واقع ، این یک الزام ایده آل و ایده آل از دیدگاه یک فرد خارجی است. برای رسیدن به آن ، شخص دیگر باید در ذهن شما زندگی کند و بداند چگونه این کار را به روش شما انجام دهد. چرا او؟ بیشتر اوقات ، ما چنین نخواهیم کرد ، زیرا این یک واقعیت نیست که به نظر شما بهتر است. اگرچه ممکن است با چنین ادعاهایی صدمه ای وارد شود - ما دنیای فوق العاده خودشیفته ای داریم ، جایی که بسیاری از آنها با تخیلات در مورد محصولات ایده آل و ناتوانی در حمایت از اشتباهات مسموم می شوند.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    بستگی به شدت خودشیفتگی و همچنین قسمت وسواسی (کلمات ترسناک!) دارد. اگر آنها به شدت بیان شوند ، او از شما "آلوده" می شود و احساس می کند که همه چیز از دست رفته است ، زیرا ایده آل به دست نیامده است و او شما را خوشحال نکرده است.اگر آنها ضعیف بیان شوند ، تحت تأثیر قرار نمی گیرد. شاید او حتی سعی کند شما را آرام کند ، زیرا نگاه به عذاب یک فرد کمال گرا کاملاً دشوار است.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    مبارزه با کمال گرایی بسیار دشوار است ، زیرا اساس آن دردناک است: زمانی که کاری به اندازه کافی خوب انجام نمی شد و عواقب آن بسیار گران تمام می شد. این تله می تواند کل زندگی شما را کار کند ، اما افراد دیگر ، البته ، هیچ ربطی به آن ندارند. بنابراین برای انتقاد بهتر است آن را به صورت پیام های I تنظیم کنید: "من احساس می کنم که تغییر در اینجا بسیار مهم است … و اینجا … زیرا …". درست است ، در اینجا ما باید مورد 1 را به خاطر بسپاریم - آیا شخص دیگر به اطلاعاتی در مورد شما نیاز دارد و شما دقیقاً چگونه باید این کار را انجام دهید؟ همچنین به صادقانه پاسخ دادن به این س helpsال کمک می کند ، آیا واقعاً آیا شما خیلی هوشمند می توانید کاری را که دیگران بهتر انجام داده اند انجام دهید؟ و در همان زمان؟ پاسخ معمول این است که "نه" ، فقط به این دلیل که محصول شخص دیگری است ، و تا کنون شما فقط دچار اسپاسم از نقص آن شده اید. آنوقت شاید بهتر باشد چیزی نگوییم.

    Image
    Image

    7. استهلاک

    مثال ها:

    چرا شما اصلاً به آن احتیاج دارید ، شما نمی خواهید این کار را انجام دهید ، اما در زمان اتحاد جماهیر شوروی بدون آن زندگی می کردیم و هیچ چیز ، بی معنی است ، چقدر زمان را هدر داده اید و غیره.

    چرا این انتقاد نیست:

    اوه ، این آفت اصلی همه کسانی است که مورد انتقاد قرار می گیرند ، زیرا پیام موجود در عبارت مستهلک کننده این است "شما واقعاً هیچ کاری نکرده اید". به سختی می توان به چیزی مخرب تر فکر کرد. این تعریف نمی تواند انتقادی باشد ، زیرا فضای نقد را باطل می کند. اینکه چرا می خواهید نتایج دیگران را باطل کنید یک س bigال بزرگ است: گاهی اوقات این نظر صادقانه است "اگر اینطور نبود بهتر است" ، گاهی تجاوزگری مخفی ، گاهی رقابت و غیره است. در اکثریت قریب به اتفاق موارد ، این نیز یک دروغ آشکار است ، زیرا اگر نتیجه واقعاً ارزش هیچ چیز را نداشت ، هیچ چیز به صفر نمی رسید. بنابراین ، افرادی که از استهلاک استفاده می کنند در دام خودشان می افتند - زیرا انرژی صرف شده توسط آنها به وضوح میزان اهمیت موضوع "انتقاد" را برای آنها نشان می دهد.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    کاهش ارزش پول یک دفاع خودشیفته است. اگر فردی که از او انتقاد می کنید دارای یک قسمت خودشیفته است ، یا او آلوده می شود (یعنی شروع به تجربه بی اهمیتی خود می کند) ، یا آسیب می بیند.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    این نکته نیست. بهتر است چیزی نگویید ، بلکه بفهمید چرا اینقدر وسوسه می شوید که چیزی را به صفر تبدیل کنید و نفس خود را گاز بگیرید.

    8. الزامات مهار

  • مهار توانایی پردازش احساسات بدون سرکوب است ، نوعی هضم که آنها را قابل حمل می کند.
  • مثال ها:

    پیامهای "بلند" (از نظر قدرت) در مورد احساسات و احساسات شما با جزئیات ("من اکنون استفراغ می کنم") ، سرزنش این احساسات ، ارائه خود به عنوان قربانی خود ، نشان دادن "صدمات" و مشکلات بوجود آمده به دلیل از شما ، گریه های نامشخص ("Aaaa oooh frrrr ay-yay-yay kapets!") و غیره

    چرا این انتقاد نیست:

    بگذارید توضیح دهم که منظور من روابط واقعی در جایی نیست که کسی آسیب دیده باشد ، بلکه منظورم نوع واکنش های انسان نسبت به چیزهای معمولی و ساده است که نباید آسیب برساند. تقاضای فعال برای مهار ، در غیاب رابطه ، صرفاً تلاشی برای خاموش کردن الاغ سوزان او در مورد شخص دیگر است ، زیرا یا 1) اعتقاد وجود دارد که این شخص است که مسئول آتش سوزی است و باید به خاموش کردن آن کمک کند ، یا 2) می خواهید او را به دلیل ناراحتی ناشی از سوزاندن (که نمی خواهید به تنهایی با آن کنار بیایید) مجازات کنید. مکانیسم صرف نظر از دلایل واقعی آتش سوزی ، که می تواند عمدتا شخصی باشد (و اغلب اوقات) کار می کند. همانطور که همکار من پولینا گاوردوفسکایا می گوید ، جایی که او آن را گرفت ، آنجا گند زد ، خوب ، اگر او بتواند شلوارش را درآورد. عجیب است که اغلب "قربانیان" به اندازه همه ما انرژی خود را صرف این مورد می کنند (و این یکی از نشانه هایی است که شما نباید نگران آنها باشید).

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    برخی از مردم احساس سرگشتگی می کنند ، زیرا در واقع به دلایلی آنها چیزی را در سمت چپ خود می اندازند و از آنها می خواهند در این مورد کاری انجام دهند. دیگران (بیش از حد مسئول ، یا مستعد احساس گناه) می توانند تحریک شوند و به طور جدی کنترل شوند.

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    سایه الزامات را بردارید و آن را در قالب "گزارش اشکال" صادر کنید: "من احساس کردم که … شاید من تنها / تنها نیستم و اگر این هدف شما نبود ، پس توجه داشته باشید." همچنین برای شما مفید است که بفهمید چرا نیاز یا تمایل دارید احساسات خود را به شخص دیگری منتقل کنید. اگر این افزایش آسیب پذیری و ناتوانی در مقابله با ناراحتی است ، به هر حال ، این مشکلات دیگران نیست ، و این باید در نظر گرفته شود.

    9. نتیجه گیری های بسیار دور

    مثال ها:

    حالا همه چیز رفته است ؛ شما این کار را کردید زیرا … ؛ کل ایده را بی اعتبار می کند ؛ همه اینها به یک دلیل ؛ و همچنین - تکنیک های ادبی مانند هایپربولیزاسیون ، محاسبات شبه شناسی و غیره

    چرا این انتقاد نیست:

    زیرا اینها بازتاب های شخصی هستند ، به عنوان یک قاعده ، عمیقا ذهنی (اگرچه افرادی که با آنها موافق هستند را می توان گروه بندی کرد). از بیرون ، اغلب شبیه پارانویا ، شکست در تفکر یا نظریه توطئه جهانی است ، زیرا نویسنده معمولاً نمی تواند نتیجه گیری خود را اثبات کند. دقیق تر ، او فکر می کند که می تواند ، اما در پاهایش گیر می کند و می افتد. بنابر تعریف ، چنین فریادهایی نمی توانند به بهبودی کمک کنند - همه چیز در سر "منتقد" اتفاق می افتد ، بنابراین شما در اینجا ناتوان هستید.

    وقتی شخصی از این طریق مورد انتقاد قرار می گیرد ، چه احساسی دارد:

    تحریک ، عصبانیت ، گیجی ، بی تفاوتی - بسته به حساسیت به واکنش های دیگران. افراد پایدار حتی می توانند آن را بخندانند:)

    نحوه تبدیل به انتقاد درست:

    اگر به این امر تمایل دارید ، قبل از صدور حکم خارجی ، آن را مورد انتقاد از خود قرار دهید ، "حلقه ضعیف" را در استدلال خود بیابید. یک ترفند خوب برای این کار - تصور کنید که باید موقعیت خود را رد کنید ، از چه استدلال هایی استفاده می کنید؟ اغلب ، پس از این اختلاف داخلی ، معلوم می شود که چیزی برای گفتن وجود ندارد ، زیرا مسلم است که بحث برانگیز است. اگر هنوز چیزی برای گفتن باقی مانده است ، آن را به عنوان یک فکر مطرح کنید و توصیه کنید "به دلایلی به نظرم می رسد که … نظر شما چیست؟"

    Image
    Image

    * * *

    خسته ای؟ هیچی ، زود تموم میشه ما در نظر گرفته ایم که چگونه انتقاد نکنیم و چرا. حالا بیایید به مهمترین چیز بپردازیم - چگونه انتقاد کنیم. چگونه می توانید نظرات خود را طوری ترتیب دهید که آسیبی نبیند ، انگیزه نداشته باشد ، توهین نکند ، بلکه حمایت و تحریک شود.

    نشانه های انتقاد خوب:

  • این از موقعیت "شانه به شانه نویسنده" می آید.
  • او محترم است ، یعنی کار شخص دیگری و / یا نتیجه این کار را در نظر می گیرد.
  • این انگیزه را برای تغییر ایجاد می کند ؛
  • این بینش (بینش) در مورد چگونگی بهبود چیزی را تداعی می کند.
  • به عزت نفس لطمه نمی زند در حالت ایده آل ، اصلاً به او مربوط نمی شود ، زیرا برای انتقال افکار شما نیازی به آسیب رساندن به نفس دیگران نیست.
  • نحوه انتقاد:

    1. با یک کار مثبت شروع کنید و او را خوب تحسین کنید. مهم است که این کار را صادقانه انجام دهید ، یعنی واقعاً در موضوع انتقاد خوبی را بیابید و با جزئیات بنویسید که چرا برای شما مهم به نظر می رسد. ستایش جعلی به راحتی قابل تشخیص است.
    2. تمام احساسات منفی خود را کنار بگذارید تا باعث ایجاد دفاع نشوید. احساسات را به هیچ وجه سرکوب نکنید - فقط آن را برای مدتی به تعویق بیندازید ، زیرا آنها شما را آزار خواهند داد.
    3. اگر انتقاد شما کلامی است ، از تقویت گرم ، زبان بدن مثبت و لبخند استفاده کنید. بگذار مهربانی ات را احساس کنم در صورت نوشتن - همان ، در حد امکان متن چاپ شده ؛
    4. هنگام پیش رفتن به نکات واقعی نظرات ، به جای جملات اشاره ای ، از پیام های I استفاده کنید: به جای "شما در اشتباه هستید" - "من موافق نیستم". با این کار از لحن اتهامی جلوگیری می شود.
    5. تا آنجا که ممکن است در توصیف ماهیت ، آنچه باید تغییر و بهبود یابد ، دقیق و دقیق باشید. هرچه جزئیات بیشتر بهتر باشد ؛
    6. بر رفتار / محصول / خلق تمرکز کنید ، نه شخص.بنابراین شما او را از احساس "من به نوعی اشتباه می کنم ، می روم و در بوته ها دراز می کشم" نجات می دهید.
    7. سعی کنید وارد موضع افراد مورد انتقاد شوید ، صادقانه روی پوست کسی که قبلاً سخت کار کرده است تلاش کنید - و پخش نکنید که همه چیز از موقعیت شما چقدر بد است. گاهی بعد از آن مشخص می شود که با توجه به همه مواردی که او قبلاً در نظر گرفته است ، بیان نکات انتقادی شما آسان تر از بیان آن است. و برخی باید متفاوت از آنچه فکر می کنید انجام شود.
    8. زیاد یکباره نگویید. خود را به دو یا سه نکته محدود کنید ، مابقی را می توان در صورت وجود گفتگو اضافه کرد.
    9. بیایید راه حل های آماده ارائه دهیم ، به عنوان مثال نکاتی را که می توانید بلافاصله بگیرید و استفاده کنید ، پردازش کنید. اگر هیچ نوع آماده ای وجود ندارد ، حداقل یکی را ارائه دهید ، حتی اگر خام باشد. این کار را برای فرد مورد انتقاد آسان می کند.
    10. مطمئن باشید که با یک چیز مثبت به پایان می رسانید و دوباره - با کیفیت و جزئیات ستایش کنید. هرچه در ابتدا و انتها بهتر ضربه بزنید ، وسط بهتر درک می شود.

    فقط همین. کسانی که تا اینجا خوانده اند یاران و قهرمانان خوبی هستند! در پایان ، من می خواهم برای همه قهرمانان چیزی آرزو کنم.

    لطفاً به خاطر داشته باشید: هدف از مداخله شما کمک به بهبود وضعیت فردی و رفع مشکل است. شما با انتقاد آرام نمی شوید ، استرس خود را از بین نمی برید ، نفس خود را خراش نمی دهید. اگر چنین کردید ، متوقف شوید و فکر کنید که آیا واقعاً نظرات معتبری دارید یا فقط نیاز دارید با شخصی صحبت کنید. اگر واقعاً می خواهید کمک کنید ، مطمئن شوید که بازخورد شما دقیقاً حاوی این پیام است. تفکیک اصلی از ثانویه بسیار دشوار است ، اما بهترین انتقاد دقیقاً آگاهانه ترین و دقیق ترین نقد است. برای منتقدان ، این نیز راحت ترین است ، زیرا می توان بلافاصله آن را به سر کار برد. با این انتقاد ، مشکلات و راه های حل آنها به وضوح قابل مشاهده است. در عین حال ، شخص مورد انتقاد "پاداش رایگان" در قالب سرخوردگی ، انگیزه زدایی و احساس اشتباه خود دریافت نمی کند.

    مراقب یکدیگر باشید - هم کسانی که از آنها انتقاد می کنید (زیرا افراد کمی در جهان هستند که حداقل کاری را انجام می دهند) و هم کسانی که انتقاد می کنند (زیرا افرادی که واقعاً اهمیت می دهند نیز به طور کلی تعداد کمی هستند).

    پایان.

    Image
    Image

    بله ، به عنوان یک تمرین ، می توانید انتقاداتی را در نظراتی که دوست نداشتید نقل کنید ، و همه ما آن را بهبود می بخشیم و آن را به یک نظر درست تبدیل می کنیم:)

    توصیه شده: