2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-15 16:06
یک سال تحصیلی جدید آغاز شده است ، کسی برای اولین بار بچه های خود را به دنیای ناشناخته و هنوز جذاب مدرسه برد. بیایید در مورد آنچه در انتظار کودک در آنجا است و تجربیات والدین در ارتباط با این رویداد صحبت کنیم.
سال اول تحصیل بدون شک یک دوران بحرانی برای کودک و خانواده است. جایگاه کودک در جامعه در حال تغییر است ، شیوه زندگی در حال تغییر است ، بار روانی افزایش می یابد. کلاسهای روزمره نیاز به توجه مداوم ، کار ذهنی شدید دارد. فعالیت بدنی به طور قابل توجهی محدود است. اگر کودکی در سن 6 سالگی به مدرسه می رود ، بازی برای او اصلی ترین فعالیت است و نه فعالیت آموزشی ، مانند بچه های هفت ساله.
کودک برای همسالان و بزرگسالان به محیطی کاملاً جدید می رسد. نیاز طبیعی نوزاد ، برای کاهش اضطراب و ناراحتی ، ایجاد ایمنی شخصی ، یعنی برقراری تماس های شخصی با همکلاسی ها (خوب است اگر قبلاً کودکانی در کلاس بچه ها را می شناختند) ، ایجاد تصویری از خود در بازخورد معلم ، آشنایی با الزامات مدرسه (نظم ، ظاهر ، رژیم). همه کودکان آمادگی چنین آزمایشاتی را ندارند ، بخش قابل توجهی از کودکان نمی توانند با چنین بار روانی - احساسی کنار بیایند ، نسبت به انتقاد همسالان و بزرگسالان بسیار حساس می شوند ، بدون دریافت حمایت لازم ، خود را کنار می کشند.
در اولین دوره زندگی مدرسه ای ، مرد کوچک احساسات عظیمی را تجربه می کند. گیجی. در این مرحله ، شخصیت کودک هنوز شکل نگرفته است و الزامات برای او قابل توجه است. کودکی در جستجوی پاسخ به سوالات: من کیستم؟ جایی که من هستم؟ من چی هستم؟
عصبانیت نیازهای کودک کاملاً تابع فرایند آموزشی است: شما باید تمرکز کنید ، قدرت فکری و جسمی را تقویت کنید. کودک خودانگیختگی خود را دارد ، بدون بیان افکار و احساسات خود ، برای مدت طولانی در حالت ایستا نگه داشته می شود ، با تمایل زیادی به اشکال و پرش.
ناامیدی والدین تصویری کاملاً متفاوت از مدرسه قول دادند: جالب ، سرگرم کننده و به روشی جدید خواهد بود. از این لیست ، به عنوان یک قاعده ، انتظارات فقط "به روشی جدید" منطبق است ، همه چیز دیگر باعث طوفان خشم و ناامیدی می شود.
ترس … این یک احساس بسیار قوی و زنده است که در پاسخ به یک خطر ظاهری یا درک شده بوجود می آید. چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند کودک را در مدرسه تهدید کند: آنها می توانند آنها را ببلعند یا رد کنند ، از این می ترسند که در کنار آمدن با والدین خود ، نیازهای معلمان ، وکالت خودشان را برآورده نکنند.
شرم ، گناه من مثل بقیه نیستم!
شادی دارم انجامش می دهم!
تعجب ، علاقه …
یک کودک ، که قدرت مقابله با سازگاری را ندارد ، می تواند در رشد عقب نشینی کند: او زمان زیادی را با اسباب بازی ها می گذراند ، مهارت های خود سرویس را نشان نمی دهد ، از خود می خواهد که در کودکی بسیار جوانتر از آنچه که هست رفتار کند ، امتناع می کند دوره ، شما باید قدرت و صبر را برای کمک به کودک خود در مقابله با کارهای جدید تکاملی به دست آورید.
متأسفانه ، سیستم مدرسه خود بر اساس مقایسه و ارزیابی ساخته شده است ، و اگر والدین نیز روشن شوند و به "ادامه مدرسه" تبدیل شوند ، از هر نظر خواستار ، سرزنش کننده و ناامید کننده باشند ، در این صورت کودک غیرقابل تحمل می شود. در بهترین حالت ، او عصیان می کند ، در بدترین حالت ، به درون خود عقب نشینی می کند ، با احساس دردناک تنهایی خود را تجربه می کند یا روان تنی خود را احساس می کند (و اینها علائم تخیلی نیستند ، بلکه چنین واکنشی از بدن به ناتوانی روان در کنار آمدن با آن است. بار)
فرایند آموزشی تحت کنترل معلمان است و در خانه ، والدین موظف به کنترل "تجمیع مطالب" هستند. حجم کار نه تنها در مدرسه زیاد است ، و حتی بعد از مدرسه برای کار و کار ، انجام تکالیف. عبارت "انجام تکالیف خانه" برای بسیاری از والدین (حتی والدین با تجربه) احساسات بسیار زنده ای را برمی انگیزد.اگر این احساسات توسط خود والدین قابل درک نباشد و همراه با پیام "تکلیف خانه باید انجام شود" بدون تغییر ظاهر شوند ، کودک با خواندن این نقل و انتقالات ، تکالیف را به عنوان "وحشت وحشتناک" ، به عنوان مجازات درک می کند ، و به هر طریق ممکن از آن اجتناب می کند.
و در نتیجه ، ما چیزی شبیه به این خواهیم داشت: "او (او) نمی خواهد یاد بگیرد ، شما نمی توانید آن را مجبور کنید ، هیچ چیز خوشایند یا علاقه مند نیست …"
امسال ، وزارت آموزش و پرورش وعده می دهد که برنامه را 10-15 درصد کاهش دهد ، این ارقام بسیار ناچیز هستند و معلمان برای سازماندهی مجدد به برنامه جدید به زمان نیاز دارند. بنابراین در حال حاضر ، نمی توان انتظار تسکین قابل توجهی را داشت.
چگونه هنگام آماده سازی تکالیف ، استرس والدین و دانش آموزان را به حداقل می رسانید؟ در اینجا چند نکته کاربردی برای کمک به کاهش استرس هنگام تهیه درس ها آورده شده است.
-
محل کار منظم و منظم
کودک باید بداند که محل کار دائمی دارد ، نه در آشپزخانه ، وقتی برای مادر مناسب است ، نه در نزدیکی کامپیوتر ، در کنار پدر ، بلکه میز خود با نور و مکان مناسب. آماده سازی همزمان درس ها نیز بسیار مهم است ، بنابراین کودک شروع به درک ناخودآگاه این فرایند به عنوان چیزی ثابت و بدیهی می کند.
-
لازم است ویژگی های فرزند خود را در نظر بگیرید … به عنوان مثال ، اگر او همیشه متحرک و فعال است و به مدت طولانی توجه خود را جلب نمی کند ، نمی تواند بنشیند و همه درسها را یکجا یاد بگیرد ، ممکن است آنها را چند بار کمی انجام دهد.
- برجسته زمان برای سازماندهی آماده سازی درس ، به ویژه برای دانش آموزان دبستانی ، به انجام کارهای دشوار برای کودک کمک کنید ، مانند "شمشیر داموکلس" از پشت کودک آویزان نشوید ، در کنار او بنشینید. به تدریج ، هر روز حضور خود را در درس ها کاهش می دهیم. درسهایی را که خوانده اید تحسین کنید.
اگر ناراحت هستید ، بهتر است توضیحات را نپذیرید ، صبر کافی نخواهید داشت و سپس اتهامات و مجازات ها می تواند وارد عمل شود ، و وظیفه این است که از این امر اجتناب کنید.
والدین با روان درمانگر اضافی نخواهند داشت که آسیب های مدرسه خود را برطرف کنند تا از خود نترسند و کودک را نترسانند. تاریخ مدرسه شما به طور قابل توجهی با داستان او متفاوت است ، مگر اینکه خودتان این تعداد تصادفات را ، آگاهانه یا ناخودآگاه افزایش دهید.
توجه کنید که چگونه فرزند شما اطلاعات را بهتر جذب می کند. به عنوان یک قاعده ، سه نوع درک اطلاعات از یکدیگر متمایز می شوند: فایلهای صوتی کسانی هستند که اساساً همه چیز را با گوش درک می کنند. چنین کودکانی دائماً با صداها حواسشان پرت می شود ، آنها کاملاً با گوش حفظ می کنند ، می توانند هنگام تلفظ کار لب های خود را حرکت دهند ، بنابراین کنار آمدن با آنها آسان تر است.
بصری - با "تصاویر" ببینید ، تمام اطلاعات ارائه شده را درک کنید ، در درجه اول با کمک بینایی. صداهای اضافی با تصویری کمتر تداخل دارند ، وقتی او متن را می بیند ، چیزی را می نویسد یا ترسیم می کند ، به خاطر می آورد.
زیبایی شناسی - برای چنین افرادی تقویت احساسات مهم است و آنها لمس را بیشتر از کلمات درک می کنند. برای یک فرد حرکتی دشوار است که توجه خود را متمرکز کند ، او می تواند به راحتی توسط هر چیزی منحرف شود. او به عنوان یک قاعده ، همه چیز را به طور کلی به خاطر می آورد ، باید به او اجازه داد که کشش پیدا کند ، از کار آموزشی استراحت کند. یافتن روشی برای آموزش این یا آن کودک ، با توجه به ویژگی های این نوع ، دشوار نیست.
- بعد از مدرسه ، به فرزند خود کمی زمان دهید تا بازی کند ، آرامش پیدا کند ، قدرت خود را بدست آورد و تنها در این صورت به او اجازه دهید تا آمادگی دروس را شروع کند.
- فرزند خود را مجبور نکنید که تکالیف خود را بارها و بارها بازنویسی کند تا به تناسب کامل برسد. هرچه بیشتر بنویسد ، بیشتر خسته می شود و نتیجه بدتر و بدتر می شود ، حتی اگر خود را یاد بگیرد که متوجه نادرستی ها و لکه ها شده و آنها را به طور دقیق اصلاح کند ، این مهارت برای او مفید خواهد بود.
- شرم ، گناه ، مقایسه با دیگران بهترین انگیزه ها نیستند ، سعی کنید آنها را به حداقل برسانید. برای موفقیت های کوچک ، کودک را به خاطر ابتکار عمل نشان دهید.تجربه شکست های گذشته را به سال تحصیلی فعلی منتقل نکنید ، فرزند شما رشد می کند ، رشد می کند و آنچه با سختی داده می شود می تواند آسان تر و سریعتر انجام شود. به نقاط قوت و توانایی های او اعتماد کنید.
مدرسه فقط بخشی از زندگی است ، البته مهم ، اما جدا از آن ، کودک باید زندگی سرگرم کننده ، جالب و پرحادثه ای پر از کشفیات و ماجراها داشته باشد.
باشد که سالهای مدرسه شادی را برای والدین و فرزندان به ارمغان آورد.
توصیه شده:
زنان و مردان شجاع بدون راه
وقتی زنان تصمیم می گیرند همه چیز را کنترل کنند ، طبق قانون قطبیت ، پسرها توسط آنها پرورش می یابند ، نه مردان. در عین حال ، تعداد مردان کمتری وجود دارد که بتوانند وظیفه مردانه خود را انجام دهند - راه خود را دنبال کنند. به یاد داشته باشید که چگونه نماد یک زن و یک زن است.
فرزندان مادران بدون قلب
عشق مادر تأیید بی قید و شرط زندگی و نیازهای کودک است. عشق مادر به اندازه دوست نداشتن مادر "مسری" است. از زنی که در ابراز علاقه به فرزندان خود ناتوان است به عنوان یک مادر بی عاطفه یاد می شود. استعاره "بی مهری" نقض روابط را توصیف می کند ، که تعیین کننده فاصله ، سردی ، رسمی بودن ، تنهایی ، عدم نزدیکی روانی واقعی و غیره است.
مامان سوختن. درسهای بقا
امروز می خواهم در مورد فرسودگی احساسی صحبت کنم. گفتگو آسان نخواهد بود. من پیشنهاد می کنم پدیده فرسودگی احساسی را در زمینه وضعیت مادران جوان در نظر بگیرم (اتفاقاً در این زمینه بود که روز دیگر این موضوع را در نظر گرفتم). اما من به شما اطمینان می دهم که تعدادی از تکنیک ها و تکنیک هایی که امروز توضیح داده شد نه تنها در امور فرزندپروری و نه تنها برای مادران مرتبط خواهد بود.
کمربند والدین
ما روش تربیت را بدست آوردیم … کمربند نماد اقتدار ، قدرت ، فرزندپروری است. "من در دوران کودکی بودم و خواهم زد" ، "و چه چیز دیگری ، اگر نه کمربند ، برای آموزش؟ آنها بدون مجازات هستند! "،" اگر او در کمربند من کاملاً شل شده است ، آیا باید به او نگاه کنم؟ شوهرم آنجا در کودکی به وضوح کم خرید بود
؛ بدون شانس جرم نیست. بدون تو
شانسی وجود ندارد. جرم نیست. بدون تو. احساسات مانند موجی از مهتاب سیل می کند به جنگلی خواب آلود ، بی سر و صدا ، کمی احساس ضعیف خطر ، احساس خفه شدن مشارکت در آنچه در حال رخ دادن است ، یک شب جدید از زندگی شما آغاز می شود. بین شب و روز روحت پاره شده ، تکان می خوری ، شک و تردید ساحل را فرا گرفته است ، هیچکس نیست که بتواند به حرفهای تو گوش دهد ، این یک شوخی نیست ، این حتی واقعیت ندارد ، این همان چیزی است که خودت در خود برای دیگران حمل می کنی ، فقط استفراغ غریزی توصیه با مونولوگ