خطرات زندگی شخصی رشد می کند

فهرست مطالب:

تصویری: خطرات زندگی شخصی رشد می کند

تصویری: خطرات زندگی شخصی رشد می کند
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
خطرات زندگی شخصی رشد می کند
خطرات زندگی شخصی رشد می کند
Anonim

برای وبلاگ های TSN نوشته شده است

این داستان های زندگی به شما کمک می کند واقعاً از زندگی لذت ببرید ، با خودتان و جهان هماهنگ باشید و پیشرفت کنید.

در متن ، مانند کتاب آشپزی ، دستور رشد شخصی از نویسنده. خواننده حق دارد در نظر بگیرد که این غذا خوشمزه نیست ، اصلی نیست و ارزش ندارد وقت گرانبهای خود را صرف آن کنید. از سوی دیگر ، نویسنده امیدوار است که خواننده یک ایده ، سکته مغزی ، برای خود بیابد ، که بر اساس آن می تواند کیفیت زندگی خود را بهبود بخشد.

#پذیرفتن خود

نیازی به فارغ التحصیلی از گروه روانشناسی ندارید تا به مردم توصیه کنید در مورد "شرایط نامفهوم" در مورد پیش پا افتاده بودن خود توصیه کنند - خود را همانطور که هستید بپذیرید. در Yandex ، به هر حال ، 11 هزار درخواست در ماه با عبارت "پذیرفتن خود" وجود دارد.

با این حال ، ذره ای هوش در این مانترا وجود دارد.

شخصی را تصور کنید که از کودکی انتظارات والدین را برانگیخته است - یک پسر باید روز بعد از تولد دست کم پانزده بار خود را از میله افقی بالا بکشد (همراه با پیام هایی که کولیا بیست خانه را از خیابان روبرو می گیرد و حتی عرق نمی کند) ، و دختر باید "یوجین اونگین روی صندلی" را "قلبی" در کلاس اول بخواند (اولین آیه را فراموش کرد؟ چه نوع توسعه نیافته ای در خانواده ما رشد می کند). این چنین است که یک فرد زندگی می کند ، رشد می کند و احساس خوبی ندارد … و همه آنچه که درباره خود می پندارد این است که چقدر بد است و چگونه در این مورد گناهکار است.

در زیر عبارت جادویی "خودتان را همانطور که هستید بپذیرید" منظور من چیزی شبیه به این است: "من ، پتر پتروویچ واسیلیف ، 34 ساله ، توانایی بسیار خوبی در دویدن برای مسافتهای کوتاه دارم ، اما نمی توانم شنا کنم و در واقع ، من نمی خواهم بتوانم مسائل ریاضیات عالی را با سهولت معمول اسکاناوی حل کنم ، اما به سختی می توانم در کنار دیگران قرار بگیرم و ترجیح می دهم با آنها تماس نگیرم."

به خود چیزی شبیه به موارد زیر بگویید: "من منحصر به فرد هستم. چون هستم ارزشمند هستم. من شایسته احترام و تشخیص هستم. من به خودم و توانایی های خود اعتقاد دارم. من نیازهای بدن خود را احساس می کنم."

این را بپذیرید و با خودتان هماهنگ زندگی کنید.

#توسعه مداوم

بگذارید مثالی از تجربه خودم برای شما بیاورم. حدود ده سال پیش ، رئیس من از صفر تا صد درصد از من در مورد سطح مهارتم پرسید. من پاسخ دادم که من به آن بسیار - تقریباً صد درصد - امتیاز می دهم. رئیس از این موضوع عصبانی شد و خواست من را اخراج کند.

حماقت رئیس را کنار بگذاریم ، در خشم وی دلیل وجود داشت. شخصی که تصمیم گرفته است در پیشرفت و دانش خود به اوج رسیده است ، یک فرد تمام شده است.

در حال حاضر ایده من در مورد سطح صلاحیت خودم با الزامات صلاحیت حرفه هماهنگ شده است ، و من نشان دهنده یک راه بزرگ از دانش ، مهارت ها و توانایی هایی هستم که می خواهم دنبال کنم. چشم اندازی وجود دارد که می خواهم به کجا بیایم ، به چه سطحی از صلاحیت ، و پیش بینی ارتفاعات وجود دارد که ، امیدوارم به روی من باز شود.

توسعه فقط در مورد مطالعه ، فیلم ، آموزش نیست. اول از همه ، تغییر رفتار است. یک بازی جدید برای فرزند خود تهیه کنید ، یک تصویر بکشید ، کد را بیاموزید و وب سایت خود را بسازید ، یک فیل رنگارنگ در eBay بخرید و آن را با قیمت های گزاف بفروشید. گواهینامه خودرو بگیرید و کاناکی خودتان درست کنید. پیاده روی ترتیب دهید یا ماهیگیری کنید. به خود احساسات جدید و شادی های کوچک یادگیری را بدهید.

#تمرکز توجه

علیرغم کاهش ارزش عبارت "غلظت" به دلیل استفاده مکرر و نامناسب آن ، آگاهی از خود "اینجا و اکنون" یک مهارت مفید است. ابتدا دلیل آن را خواهم نوشت ، و سپس چگونه می توان آن را انجام داد.

در طول یک جلسه مشاوره یا آموزش ، من اغلب "چشم سوم را روشن می کنم". من با دید درون خود به خودم نگاه می کنم. در مورد میزان گفتار ، وضعیت ، وضعیت دست ، احساساتم ، چه افکاری در ذهن من می چرخد. به نظر می رسد سیستم های یک فضاپیما را آزمایش می کند. در چنین لحظاتی ، من نه بر روی گفتگو ، بلکه بر روی خودم تمرکز می کنم. 1-5 ثانیه طول می کشد. اما من اطلاعات زیادی در مورد وضعیت خود دارم.من می توانم عصبانی ، عصبانی ، بی حوصله ، نگران ، احساس تنش در عضلات کمرم ، فک ، سرگیجه خفیف ، لرزش در بدن یا بازوها ، عبور از بازوها ، پاها ، تمرکز نگاهم یا خیره شدن به طرف مقابل. س nextال بعدی که از خودم می پرسم این است: "چرا من این را تجربه می کنم ، احساس می کنم ، فکر می کنم؟" پاسخ صادقانه به آن مزایای زیادی را به همراه دارد که بدون این تکنیک نمی توانم به دست آورم.

به عنوان مثال ، من عصبانی هستم زیرا همه چیز آنطور که من می خواهم پیش نمی رود. من به دلیل اختلاف نظر با طرف مقابل دستهایم را روی هم می گذارم یا می خواهم خودم را در برابر سخنان گوینده محافظت کنم. تمرکززدایی به من می گوید که من خودم فکر می کنم و به طرف مقابل اهمیتی نمی دهم.

گاهی اوقات فقط درک اینکه شما خوشحال هستید و گرفتن این لحظات ، یعنی لذت بردن کامل از آنها ، بسیار خوب است. به جای قرار گرفتن در دنیاهای ناشناخته ، که همچنین می تواند احساس آرامش دلپذیری را ایجاد کند ، فرصتی برای زندگی کاملتر ، اگر نه به طور کامل ، وجود دارد.

علاوه بر این ، تمرکز بر وضعیت خود یک راه عالی برای مقابله با حملات پانیک ، حملات اضطرابی ، اضطراب ، هیجان و همچنین نشان دادن همدلی واقعی در ارتباطات است و واقعی است.

و تنها کاری که باید انجام دهید این است که از خود بپرسید. در حال حاضر چه احساسی دارم (شاید به طور کلی یا به عبارت بهتر ، با پاها ، بازوها ، بدن)؟ شاید شما هم اکنون بفهمید که هوا گرم است و ارزش آن را دارد که برای راحتی بیشتر کاپشن خود را درآورید. یا شاید آرامشی که از دست رفته بود ، بیاید. در حال حاضر چه احساسی را تجربه می کنم؟ من به چه چیزی فکر می کنم؟ مکث کنید (30 ثانیه به خود اجازه دهید به سوالات پاسخ دهد). حالا از خود بپرسید: "چرا احساس می کنم ، احساس می کنم ، نگران هستم؟"

#زمان برای شما پیدا کنید

یک بار من افسانه "سنجاب در چرخ" را نوشتم که یک سنجاب آموزش دیده ، آزاد می شود ، همیشه یک چرخ برای خود پیدا می کند. شخص چنگک معمولی خود را پیدا می کند و "خوشبختی" را از چهار مکعب "w" ، "o" ، "p" ، "a" با چشم بند اضافه می کند.

ما راههای مورد علاقه خود را برای فرار از وجود وجودی انتخاب می کنیم - بی معنی بودن وجود ، آزادی ، تنهایی و محدودیت. روشها سنتی هستند و قرن ها مورد آزمایش قرار گرفته اند: فحشا ، پرخوری ، الکل ، بیکاری و سایر انواع اوقات فراغت (یا همانطور که روانشناسان می گویند واکنش عصبی).

بنابراین چگونه می توان از این واقعیت ها نجات یافت؟ هما بروتوس را از فیلم Gogol's Viy به خاطر بسپارید. او یک مداد رنگی داشت که با آن یک حلقه جادویی ترسیم می کرد ، که از طریق آن ارواح شیطانی نمی توانستند نفوذ کنند و برای ادرار دعا می کرد. سعی کنید یک "دایره" مشابه ایجاد کنید - زمان و مکان ، جایی که به خودتان اجازه می دهید با خودتان تنها باشید. بدون ابزار ، اینترنت و دیگر ارواح شیطانی. به خود و زندگی خود فکر کنید. آنچه مفقود است و آنچه مازاد بر آن است. به اهداف خود فکر کنید ، رویاهایتان را به خاطر بسپارید (مانند قسمت چرخ فلک در فیلم "مری پاپینز").

این خطر را داشته باشید که یک ساعت ، دو روز در روز با خود تنها باشید. این خطر وجود دارد که "سوسک" و "شیاطین" از هر طرف بخزند. اما یک امتیاز فوق العاده برای این خطر وجود دارد. شما او را بررسی می کنید ، این جانور ، و با دقت ، می گویید: "به عقب برو ، عزیزم. من تو را می شناسم و اکنون می دانم که از تو چه انتظاری دارم. حالا می توانم با تو مذاکره کنم و تو را کنترل کنم."

#عزیزان را ارزشمند بدانید

صبح با یک تصویر ترسناک در fb آشنا شدم - یک جشن معمولی برای بسیاری با عبارات آیینی: "چگونه ، هنوز نکرده اید …"

برای من که در کنار این بزرگ شده ام ، چنین صحنه ای مرا تا حد امکان عصبانی می کند. ظرافت برای بسیاری از کسانی که در 1950-60-70-80 سال بزرگ شده اند وجود ندارد. به هر حال ، همه چیز مشترک بود - ایده ها ، ارزش ها ، نظرات. اما با بلوغ ، متوجه شدم که این نما اغلب عشق والدین ، برادرانه و خواهری را پنهان می کند.

قبیله گرایی ، قدرت قبیله. این انرژی ، که نمی توانید به جایی بروید ، در زمینه خانواده است. می توانید آن را جمع آوری کنید ، به اجداد دور نگاه کنید ، یا می توانید به نسل های جدید - فرزندان ، خویشاوندان و خویشاوندان خود - ارائه دهید. همانطور که برای فرزندانمان آرزوی سلامتی داریم ، نیاکان ما نیز برای ما آرزوی بهترین ها را کردند.

اقوام خود را فراموش نکنید. به صدای خانواده خود گوش دهید.آنجا پرتگاه عشق را خواهید یافت که در زمان ما بسیار کمیاب است.

#مراقب مرزهای خود باشید

این یک نکته بسیار ساده است. این شامل مهارت ، توانایی ، توانایی "تشخیص حق" - امتناع ، مخالفت ، اعتراض ، دیدگاه های مخالف است. در کودکی ، غذا زمانی که به ما نمی خورد به یکی از ما هل داده می شد. در زندگی بزرگسالان ، دوباره ، بدون درخواست ، آنها سعی می کنند ایده ها ، نظرات ، ارزشها را تقریباً در هر دقیقه به ما وارد کنند.

برای به رسمیت شناختن چه حقوقی لازم است؟

حق مرزهای بدنی. این بدن من است و برای من خلق شده است. من به خودم اجازه می دهم اگر اجازه دهم یا بخواهم لمس شود.

حق داشتن دنیای خودتان - من موظف نیستم به علایق شما پاسخ دهم ، به س questionsالات خود ، عزیزانم ، حقوق ، اندازه فضای زندگی و سایر جزئیات صمیمی پاسخ دهم.

حق انتخاب خود شما. من خالق زندگی ام هستم و آنچه را که لازم می دانم انجام می دهم ، مسئولیت انتخاب خود را بر عهده می گیرم. من از آمادگی شما برای کمک به من قدردانی می کنم ، اما دوستان ، بدانید که ایده های شما - و همچنین ایده های من - ممکن است اشتباه باشند ، بنابراین بهتر است تا زمانی که مطمئن نشدید من می خواهم آن را بشنوم ، چیزی به من نگویید.

این شش هک زندگی برای من کافی است تا احساس خوبی داشته باشم. چه چیزی به شما کمک می کند ، خواننده عزیز؟ بنویس ، من آن را با لذت می خوانم.

توصیه شده: