زندگی در کار شخصی با روانشناس چگونه تغییر می کند؟

تصویری: زندگی در کار شخصی با روانشناس چگونه تغییر می کند؟

تصویری: زندگی در کار شخصی با روانشناس چگونه تغییر می کند؟
تصویری: ۵ راز داشتن نفوذ کلام و قدرت تاثیر گذاری در حرف زدن 2024, ممکن است
زندگی در کار شخصی با روانشناس چگونه تغییر می کند؟
زندگی در کار شخصی با روانشناس چگونه تغییر می کند؟
Anonim

هرکسی که مصمم است تغییرات جدی در زندگی ایجاد کند ، واقعاً آسیب های خود را درمان کند ، جهان بینی ، نگرش ها و اهداف جدیدی را شکل دهد - همیشه برای مدت طولانی به کار روان درمانی شخصی می آید. زیرا به روش سریع ، در یک زمان ، دو یا حتی ده جلسه - برای درک درک اینکه در چه چیزی غوطه ور شده ام و چگونه می توان راه حلی برای آسیب دیدگی پیدا کرد - غیرممکن است. زمان زیادی طول می کشد تا منابع جمع شوند و شجاعت رویارویی با مسائل سختی که در زندگی رخ داده است - خیانت ، خشونت جنسی ، ظلم و ستم. زمان لازم است تا شجاعت ظاهر شود تا با ریشه ها و ریشه های آنها موافق باشد - سوء استفاده یا وابستگی متقابل در خانواده والدین. زمان لازم است تا ثبات ایجاد شود تا با درد ، آسیب و حقیقتی که سرنوشت یک فرد را تعیین می کند روبرو شود.

این در تمام مدت ، یک یا دو سال ، در مورد ضربه جنسی - هفت سال است. از آنجا که درد لایه به لایه برداشته می شود ، مرحله به مرحله ، فرد از طریق کلیشه ها و پیام های والدین به سراغ خود می رود.

من همچنین از سن 19 سالگی در مشاغل شخصی با روان درمانگران مختلف و صورت های فلکی بودم. فکر خوبی به ذهنم رسید: "اگر می خواهم روانشناس شوم و به دیگران کمک کنم ، آیا می توانم ابتدا به خودم کمک کنم؟" من فقط نمی فهمم که چگونه دوران کودکی سختی که برای من اتفاق افتاد کل سرنوشت من را تعیین کرد و تأثیر فوق العاده ای روی تمام شخصیت من گذاشت ، در یکی دو مورد می توان راه حلی پیدا کرد. این درد آنقدر غیرقابل تحمل و غیرقابل تحمل بود که برای چندین سال روان درمانی به سادگی با این رنج خرد شدم و به هوش آمدم و متوجه شدم که همه چیز تمام شده است ، که وحشتناک دیگر تکرار نمی شود. چندین سال طول کشید تا بفهمم که اکنون همه چیز می تواند متفاوت باشد ، من می توانم متفاوت زندگی کنم ، این رنج خاموش شده است. چند سال دیگر برای شکل گیری یک جهان بینی جدید ، نگرش های جدید ، درک جدیدی از آسیب من و آنچه باید در دوران کودکی تجربه می کردم. و سپس در زمینه من روند جستجوی قدرت ، زندگی و حرکت رو به جلو ، اجرای وظایف من (و نه والدین یا اجدادی) ، زندگی یک سناریوی شخصی (و نه والدین یا عمومی) آغاز شد.

درست است ، من کسانی را که از روانشناسان "بد" شکایت می کنند ، درک نمی کنم ، عصبانی هستند که دو بار به جلسه رفتند یا حداکثر 5 صورت فلکی را انجام دادند ، اما هنوز میلیون ها نفر وجود ندارد ، اما یک مرد عادی دوباره فرار کرد و غیره؟

شخصاً ، دو سال روان درمانی گروهی ، سه سال روان درمانی شخصی ، هفت سال کار عمیق با صورت های فلکی مختلف را گذراندم. و بله ، من برای همه چیز پول پرداخت کردم ، حتی زمانی که دانشجو بودم ، از بورس تحصیلی پس انداز کردم. این فوق العاده دردناک و سخت بود ، جایی راه می رفتم ، جایی در حال خزیدن بودم ، در جایی فقط در جهت نتیجه دراز کشیده بودم. اما این مسیر من است ، به سوی معانی و ارزشهای جدید ، به درک جدیدی ، به اهداف جدید در زندگی (که در آن زمان حتی فکرش را هم نمی کردم) ، و موفقیتهای جدید. برای کتاب های جدید ، برای ایده های جدید ، برای برنامه های جدید قدرت وجود دارد.

برای بسیاری ، در سن 30 تا 40 سالگی ، همه چیز در زندگی یکنواخت است - قیف اجدادی رنج برنده شد و بهم خورد ، عهد والدین "با ما بنشینید و زندگی نکنید" کار کرد.

اما اگر واقعاً می خواهید برای خودتان کاری جدی و خوب انجام دهید ، برای مثال ، زندگی خود را شروع کنید ، مهم است که با کارهای دردناک داخلی هماهنگ شوید ، بتوانید از دیگران کمک بخواهید ، بفهمید که چنین نخواهد شد. آسان و ساده ، زیرا به روح شما آسیب می رساند ، روح ، اما هنوز در تاریکی است و زمان می برد تا قدرت بیرون آمدن به نور را داشته باشد.

توصیه شده: