نارضایتی مزمن و علل آن

فهرست مطالب:

تصویری: نارضایتی مزمن و علل آن

تصویری: نارضایتی مزمن و علل آن
تصویری: درباره یبوست های مزمن 2024, آوریل
نارضایتی مزمن و علل آن
نارضایتی مزمن و علل آن
Anonim

… برای هر که دارد ، به او داده می شود و او افزایش می یابد ،

و هر که نداشته باشد ، هر چه دارد از او سلب می شود …"

- کتاب مقدس

مردم - ساکنان جهان فراوان ، و مردم - ساکنان جهان فقیر وجود دارند.

مردم جهانهای فقیر / نه ثروتمند / ، آنها به صراحت نمی توانند از آنچه به آنها داده می شود سپاسگزار باشند ، زیرا فکر می کنند "هیچ چیز برای این کار وجود ندارد."

در حقیقت ، آنها به سرعت ، از طریق بی توجهی خود ، از مزایایی که جهان و مردم با سخاوت برای آنها ارسال می کنند ، صرف نظر می کنند.

آنها به اندازه کافی توجه فعلی را ندارند ، زیرا ترس ذاتی در دنیای فقرا با ترس "بیشتر - بدتر خواهد شد" تداخل دارد. بسیاری با این باور که "خوبی نمی تواند برای همیشه دوام داشته باشد" مانع می شوند و بنابراین آنها می خواهند حداکثر را از افراد و شرایط بگیرند. بنابراین آنها زیبایی و فراوانی لحظه حال را از دست می دهند / رد می شوند. به هر حال ، یک فرد می تواند چیزی را فقط در لحظه حال بدست آورد ، هرگز در آینده. آینده ، تنها با تبدیل شدن به زمان حال ، می تواند چیزی بدهد ، و اگر عادت به بودن در زمان حال وجود نداشته باشد ، آینده ای برای درک ضعیف هرگز پیش نمی آید.

مردم جهان فقیر گروگان ترس ها و انتظارات خود هستند. آنها کسانی هستند که صمیمانه بین پذیرش و صبر تمایز قائل نمی شوند.

صبر - تصمیم عمدی برای رنج به خاطر مزایای ثانویه.

پذیرش - پذیرفته شدن - وضعیت رضایت از آنچه در اینجا و اکنون است. (پیشرفت ها ممکن است ، اما آنچه در حال حاضر خوب است.

این یک طعم ساده و بدون هنر بدون "خودنمایی" و توهین ، بدون جاه طلبی و انتظار است.

اما خواسته ها چطور؟ اگر می پذیرید آنچه هست ، چگونه برای بهترین تلاش می کنید؟ - می پرسید

خواسته ها نیز از موقعیت پذیرش اتفاق می افتند ، فقط آنها کمی متفاوت به نظر می رسند: نه "من می خواهم او …" ، بلکه "من می خواهم من …". با پذیرش این درک به وجود می آید که هر فرد در هر لحظه از زندگی خود بهترین کاری را که می تواند انجام دهد ، انجام می دهد. و اگر و آنچه او انجام نمی دهد یا نمی دهد ، نمی تواند ، در غیر این صورت او "داده" ، "دوست داشت" ، "تمام می شد" ، "اضافی پرداخت می شد" … "اضافه می شد" (به عنوان مثال ، والدین).

صبر از ویژگی های همسایه زمانی به وجود می آید که ما نمی خواهیم و یا نمی توانیم نیازهای واقعی شخص دیگر را درک کنیم. بله ، ما ممکن است از انرژی و قدرت روانی یا توجه کافی برخوردار نباشیم. چرا؟ زیرا چیزی که در دوران کودکی به آن داده نشده بود کم است. خوب است یکبار دریابیم که آنچه در دوران کودکی به ما داده نشده بود ، وقتی بزرگ شدیم دیگر داده نمی شود. وقتی بزرگ شدیم ، می توانیم هر آنچه را که می خواهیم به خود بدهیم. تنها چیزی که ما شجاعت انجام آن را داریم این است که بخواهیم ، و نه این که فکر کنیم یا بگوییم که به نظر می رسد آن را می خواهیم. شما می توانید صحبت کنید و فکر کنید ، اما باید این کار را "با همه شما" انجام دهید. خوب است بین آنچه باید گفت و آنچه انتظار می رود یکسان نیست ، آنها دو فرایند کاملاً متفاوت هستند.

شخص مورد علاقه شما به هیچ عنوان مانند سایر نقاط و هیچ شخص دیگری مدیون شما نیست مگر اینکه خودش بخواهد کاری را به میل خود انجام دهد. بنابراین ، هر حرکت در جهت ما یک معجزه است. این واقعاً یک معجزه واقعی است که شاید اصلاً اتفاق نیفتاده باشد. و سپس به جای صبر / خشونت ارادی علیه خود می آید - - رها کردن ارادی و اجازه دادن به دیگری برای آزادی. این احتمالاً راز پذیرش ، اساس قدردانی است

شما می توانید فکر کنید که کسی چیزی بدهکار است ، در نتیجه انتظارات شما را از دیگری توجیه می کند. می توانید به سینه خود ضربه بزنید تا ثابت کنید فردی شما را "اهلی" کرده است و اکنون شما قربانی این دلبستگی هستید. بنابراین ، او (مقصر اعتیاد شما) در حال حاضر و در آینده به شما بدهکار است. بنابراین ، شما نارسایی / نیمه کاره بودن / ناتمامی / فقر ذهنی خود را بر روی "نیکوکار" بی خیالی که در آغوش شما حاضر شده است نشان می دهید. می توانید سعی کنید آن را به دنیای اسیر و محدود منابع خود بکشید. برای مشارکت شخصی از جهان با منابع دیگر که به سادگی احساسات / احساسات / ایده ها یا مزایای مادی واقعی خود را با شما در میان گذاشته است. او آنچه را که به وفور در اختیار داشت به اشتراک گذاشت. و اکنون ، او باید آزادی های معمول خود را از دست بدهد و آنها را با خوشبختی عوض کند تا بیشتر رضایت شما را جلب کند. افسوس ، بعید است این اتفاق بیفتد.او ممکن است بخواهد این کار را به عنوان انگیزه روح خودش انجام دهد ، و سپس آزادی او کاهش نمی یابد ، بلکه افزایش می یابد و به جهان شما گسترش می یابد. این روابطی است که در آن احساس آزادی و قدرت می کنیم واقعاً ارزشمند است.

اجازه دادن به عزیزانمان که گروگان این واقعیت نباشند که آنها یک بار در جهت ما حرکت کردند ، تجملاتی است که همه نمی توانند از عهده آن برآیند. اما این ویژگی مردم جهان های فراوان است

خوب است به یاد داشته باشید که زندگی یک فرد بین خوب و خیلی خوب می گذرد. بنابراین حتی اگر شخصی بگوید که "بد" است ، من شخصاً فکر می کنم که او هنوز در این کار خوب است ، فقط این شخص به این لحظه از زندگی خود توجه نمی کند.

توصیه شده: