2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بیماریهای ناشی از نارضایتی از خود و دیگران
آیا با این وضعیت آشنا هستید؟
من نمی خواهم اینطور زندگی کنم ، اما تا زمانی که رویاهایم به حقیقت نپیوندد
من کمی رنج می کشم و زندگی نمی کنم آنطور که می خواهم ،
سپس کمی بیشتر صبور می شوم ، سپس کمی بیشتر.
و این که در نهایت بیشتر اوقات را تحمل می کنید و آنطور که در ریای خود هستید زندگی نمی کنید.
احساس می کنید همه چیز را به عنوان پیش نویس می نویسید و منتظر لحظه مناسب هستید.
و بیشتر و بیشتر درگیر چیزی می شوید که با دستان خود خلق کرده اید.
نارضایتی بیشتر از خود ، و سپس از دیگران.
تنها کاری که شما انجام می دهید این است که نه خودتان ، بلکه زندگی دیگران را زندگی می کنید
به امید روزی که آن زندگی روشن و شاد فرا برسد ،
به خاطر آن صبر و انتظار
برخی از کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید.
این خانه از کارت های خود را بسازید ، خود را با توهمات اغماض کنید
اما با این وجود ، تمام مدتی که در آن زندگی می کنید
این سناریوی نفرت انگیز
به خاطر کدام؟
زیرا ترس دائماً بوجود می آید و
حرکت به سمت آن زندگی روشن را هر چه وحشتناک تر آغاز کنید ،
شما خود را در نارضایتی خود از زندگی غرق می کنید ، خودتان ، آن شرایط ،
که شما را به این بن بست رساند و حتی این فکر به ذهن خطور نمی کند که خود شما دلیل چنین زندگی منفوری هستید ، زیرا شما تحمل کردید و کاری نکردید که آن را تغییر دهید و رویای خود را نزدیک کنید و دیگر راهی برای خروج از این وضعیت نمی بینید.
و نارضایتی در حال افزایش است
به دلیل نارضایتی از خود ، انواع مختلفی از بیماری ها ایجاد می شود.
و همه اینها به این دلیل است که شما فقط به دلیل ترس از خود می روید.
و اکنون همه چیز در اطراف فقط آزاردهنده است و شادی را به ارمغان نمی آورد ،
و وقتی از شما می پرسند چرا اینقدر ناراحت هستید یا چرا مدام سکوت می کنید ، پاسخ می دهید
"چرا شادی کن"
اگر فقط در انتظار یک معجزه زندگی کنید ، از چه چیزی می توان خوشحال شد.
و معلوم می شود که شما به یک چیز فکر می کنید و کار دیگری را انجام می دهید.
و همینطور روز به روز.
به نظر می رسد زمان آن رسیده است که به سمت رویای خود حرکت کنید و آنقدر در چیزی که دوست ندارید غرق شده اید که حتی خلاص شدن از آن ترسناک می شود.
این ترسناک است و مشخص نیست در صورت شروع این حرکت چه اتفاقی می افتد.
اما اگر همچنان در این حالت باقی بمانید ، این می تواند منجر به بیماری های مختلف شود.
احساساتی مانند:
پرخاشگری ، نارضایتی ، حسادت ، حسادت و غیره. هر روز بیشتر و بیشتر می شود
سپس این احساسات در حال حاضر باعث بروز بیماری های مختلف می شود ،
در ابتدا این فقط یک بیماری دستگاه گوارش است که با این واقعیت همراه است که شما نمی توانید این وضعیت را هضم کنید.
انواع بیماریهای قلبی کمردرد.
سپس بیماریهای پیچیده تری ظاهر می شود.
مانند سنگ کیسه صفرا
لیز بربو
به عنوان یک قاعده ، سنگ ها در افرادی ظاهر می شوند که برای مدت طولانی نوعی افکار یا احساسات سنگین مرتبط با خود را در خود حمل می کنند
یک شخص این افکار را به طور پنهانی از دیگران و برای مدت طولانی دوست می دارد ، زیرا زمان لازم است تا سنگ تشکیل شود.
سنگ کیسه صفرا اغلب در افرادی رخ می دهد که به یک چیز فکر می کنند و کار دیگری انجام می دهند.
همچنین با تجربه چنین احساساتی برای مدت طولانی ، می توانید خود را به سرطان برسانید: این بیماری با تلخی ، عصبانیت ، نفرت همراه است - با درد روحی که در تنهایی تجربه می شود.
بنابراین شاید وقت آن رسیده که این احساسات را کنار بگذاریم؟
توصیه شده:
سناریوی زندگی "لطفاً دیگران": وقتی دیگران را راضی می کنید ، سیاه هستید
روانشناس ، سرپرست ، تحلیلگر اسکریپت TA چگونه سناریوی زندگی امدادگر یا "دیگران را شاد کنید" شکل می گیرد. یا رفتار راننده "وقتی خوب هستی که دیگران را راضی کنی ، به دیگران اهمیت می دهی". وقتی برای دیگران مفید باشم ، سیاه نمایی می کنم یا خط سیندرلا یک مورد عملی است.
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
چگونه ما دیگران را و دیگران خود را آینه می کنیم
ما در نقص خود کامل هستیم. شاید این تنها کمال موجود در ما باشد. ما اغلب نقص خود را در دیگران می بینیم. آنها می گویند مردم آیینه ما هستند. ما دقیقاً آنچه را در خود داریم به یکدیگر انعکاس می دهیم. در درون پاسخ می دهد و به جای تجزیه و تحلیل خودمان ، به دیگری نگاه می کنیم.
"ما خیلی احمقیم!" انتقاد از خود و نارضایتی
"ما چقدر احمق هستیم! این جایی است که ما نیاز داریم و کجا رفته ایم ؟! " - می شنوم ، در مرکز خرید بودن. با این تعجب برمی گردم و می بینم که زنی خطاب به پسری 2-3 ساله صحبت می کند. او و نوه اش و دخترش ، مادر پسر از پله ها پایین رفتند و خروجی مستقیم بود.
در مورد احساسات مذهبی و شاعرانگی زبان زیگموند فروید در اثر خود "نارضایتی از فرهنگ"
اثر سیگموناد فروید "نارضایتی از فرهنگ" ("Das Unbehagen in der Kultur") در سال 1930 نوشته شد و تا حدودی ادامه منطقی کار او "آینده یک توهم" (1927) است. بیشتر کار "نارضایتی از فرهنگ" به مسائل دین اختصاص دارد ، منشاء آن از دیدگاه روانکاوی.