چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم (هر روز)

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم (هر روز)

تصویری: چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم (هر روز)
تصویری: چگونه از زندگی لذت ببریم و در هر لحظه خوشحال باشیم 2024, آوریل
چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم (هر روز)
چگونه یاد بگیریم از زندگی لذت ببریم (هر روز)
Anonim

جهان پیرامون ما بسیار متنوع است ، چیزهای زیادی دارد که می تواند ما را ناراحت کند و به همان اندازه چیزهایی که ممکن است دوست داشته باشیم. نگاهی به اطراف خودت بیانداز. آیا می توانید چیزی را در اطراف خود پیدا کنید که دوست دارید و از آن لذت می برید؟ اگر چنین چیزهایی وجود ندارد ، عجیب است که همه اینها شما را احاطه کرده و شما آن را تحمل می کنید. بعید است که جهان شیء خارجی مسئول سلامت ضعیف ما و ناتوانی در یافتن چیزهای لذت بخش در آن باشد. نکته در خود ما ، در عادات و نگرش ما به این جهان است.

جهان پیرامون ما بسیار متنوع است ، در آن در هر زمان چیزهای زیادی وجود دارد که می تواند ما را ناراحت کند ، و کمتر از آن چیزهایی که اگر به آنها توجه کنیم ممکن است دوست داشته باشیم. یک ثانیه وقت بگذارید و به اطرافتان نگاه کنید. آیا می توانید چیزی را در اطراف خود پیدا کنید که دوست دارید و از آن لذت می برید؟ اگر چنین چیزهایی وجود ندارد ، بسیار عجیب است که همه اینها شما را احاطه کرده و شما آن را تحمل می کنید.

شاید همه این چیزهای ناخوشایند ارزش تحمل را داشته باشند تا در آینده لذت بیشتری ببریم؟ شاید حق با تو است. اما ارزشش را دارد؟ بعید است که جهان شیء خارجی مسئول سلامت ضعیف ما و ناتوانی در یافتن چیزهای لذت بخش در آن باشد. نکته احتمالاً در خود ما ، در عادات و نگرش ما به این جهان است.

برخی تصورات اشتباه در مورد لذت بردن

در رابطه با لذت در جامعه ، بسیاری از باورهای مبالغه آمیز و عجیب وجود دارد که برخی از آنها را می توان به راحتی به باورهای غیرمنطقی به معنای درمان رفتاری عقلانی-عاطفی (ا. الیس) یا شناختهای ناکارآمد (الف. بک) نسبت داد.

ویژگی این توهمات این است که غالباً جفت هایی را ایجاد می کنند که از نظر معنا مخالف یکدیگر هستند و گویا به قطب های افراطی مختلف در مقیاس یکسان اشاره می کنند. بیایید سعی کنیم رایج ترین تصورات اشتباه قطبی را در نظر بگیریم.

1. لذت بردن هزینه زیادی دارد. این واقعیت که لذت کاملاً به میزان پول بستگی دارد ، همان توهم این است که گفته می شود فقط کسانی خوشحال هستند که به رفاه مادی خود اهمیت نمی دهند. تبلیغات در رسانه های جمعی بر این عقیده استوار است که لذت ارتباط تنگاتنگی با مصرف دارد و مصرف مستلزم هزینه های مادی است. به عبارت دیگر ، پول بپردازید و خوشحال خواهید شد ، و هرچه بیشتر بپردازید ، لذت بیشتری خواهید برد - این ایده اصلی است که باید مردم را از پول خود جدا کند.

اینطور نیست؟ - تو پرسیدی.

بنابراین. اما فقط به شرطی که اولاً شخص دقیقاً آنچه را که به او لذت می بخشد بخرد و ثانیاً اگر شخصی بداند چگونه لذت ببرد ، قوانین و قواعد لذت را می شناسد و از آنها پیروی می کند. توهم رابطه تنگاتنگ بین مصرف و لذت اغلب در تصور غلط زیر که به همان اندازه توسط صنعت تبلیغات توسعه یافته است ، نمایان می شود.

2. هرچه بیشتر بهتر. از یک کوچولو سیر نمی شوید. این توهم که با به دست آوردن لذت مورد نظر ، می توانید بی نهایت از آن لذت ببرید ، در برابر انتقاد مقاومت نمی کند. حتی مشاهده بی اهمیت نشان می دهد که لذت با خوردن شی کاهش می یابد. با وجود این ، بسیاری از مردم پیوسته سعی می کنند با انباشتن وسایل لذت (پول ، آپارتمان ، افراد ، ماشین ها یا افراد وابسته به آنها) کمبودهای لذت را جبران کرده و در نتیجه توانایی خود را برای لذت بردن از بین ببرند.

گاهی اوقات میل به جایگزینی لذت بردن از اشیاء آن منجر به به اصطلاح سوء استفاده از ماده می شود. خانواده ای بدون فرزند برای خود خانه ای می سازند که در آن چهار طبقه ، بیست و سه اتاق و سه حمام وجود دارد. در نتیجه مراقبت های لازم برای نگهداری خانه به منظور تداخل با لذت بالقوه زندگی در "لانه" خود.

اگر در آگاهی جایگزینی لذت با تملک وجود داشته باشد ، یعنی شخص فقط از داشتن یک شیء لذت لذت ببرد ، برخورد ناخوشایندی بوجود می آید ، که در آگاهی روزمره به عنوان بخل و بخل تعیین می شود.

3. سوء مصرف مواد. اغلب ، تمایل به انباشت تعداد معینی از وسایل لذت به این واقعیت منجر می شود که سالهای زیادی صرف می شود ، به عنوان مثال ، برای انتقال از یک آپارتمان عمومی به یک آپارتمان چهار اتاق با طرح بهتر. و در حال حاضر در این آپارتمان چهار اتاق ، خانواده با نوستالژی زندگی شادی را در یک آپارتمان مشترک به یاد می آورند.

تلاش برای تعداد چیزهای لذت بخش اغلب کیفیت لذت را کاهش می دهد. پول بزرگ به معنی نگرانی های بزرگ است ، که همیشه به شما این فرصت را نمی دهد که از این پول لذت ببرید.

لذت مالکیت این عیب را دارد که لذت بستگی کامل به وضعیت موضوع لذت (جوهر) دارد. یک فرد رویای ماشین جدیدترین مدل را دارد و در اولین دقایق مالکیت آن لذت کوتاه مدت می برد (و گاهی اوقات اینطور نیست). اما در لحظه فروش ، قیمت خودرو بلافاصله یک سوم کاهش می یابد (حتی با پولی که برای آن پرداخت شده است قابل فروش نیست) ، و در همان لحظه خودرو (و با آن لذت) شروع به خراب شدن می کند.

صاحب خودرو متوجه خراش های نامرئی ، خاک روی کاپوت ، وقفه در عملکرد موتور می شود و خودرو از یک وسیله لذت بخش به یک مورد نگرانی و رنج تبدیل می شود. تبلیغات به طرز ماهرانه ای فرد مبتلا به سوءمصرف مواد را به ر dreamیای جدید ، حتی بیشتر آرزومند و مورد نظر می اندازد ، که به یک هدف جدید تبدیل می شود ، اما ناگزیر این معنا را در لحظه دستیابی از دست می دهد.

این تصور ساده که لذت در درون ماست و فقط به معنایی بستگی دارد که ما خودمان به اشیاء خاصی نسبت می دهیم حتی برای چنین افرادی پیش نمی آید. مقایسه مداوم خود با صاحبان و مصرف کنندگان "شادتر" باعث می شود که دائماً از حسادت رنج ببرند.

4- همه نمی توانند خوشحال باشند. عادت ارتباط لذت با ویژگی های فیزیولوژی ، ظاهر ، سلامتی نیز باید به توهمات بزرگ نسبت داده شود. اغلب افرادی که از نظر فیزیولوژیکی کاملاً سالم ، زیبا و کاملاً سالم هستند ، زندگی ناراضی خود را با جزئیات برای روانشناسان شرح می دهند. فردی که عادت کرده است فقط نکات منفی را در خود و اطرافیان خود ببیند ، همیشه چیزی برای رنج کشیدن پیدا خواهد کرد. فقط گاهی لذت با عدم مراقبت همراه است. آرامش روحی و رفاهی می تواند به سرعت خسته کننده شود ، سلامتی و بهزیستی جسمانی بسیار نزدیک به نگرش ما نسبت به آن است.

با تمرکز بر کاستی های خود ، حتی یک فرد بسیار سالم نیز دلیلی برای رنج می یابد.

5. خوب است جایی که نیستیم. قبلا بهتر بود فقدان مهارتهای لذت بخش اغلب به این واقعیت منجر می شود که فرد شروع به سرزنش رنج خود را به ویژگیهای محیط فیزیکی خود نسبت می دهد. به عنوان مثال ، او معتقد است که او در زمان اشتباه و در کشور اشتباه زندگی کرده است ، جایی که لذت برای او امکان پذیر است.

تجربیات روانشناسان با مهاجران که به هدف خود رسیده اند و به کشور دیگری مهاجرت کرده اند ، اغلب نشان می دهد که این افراد تمام مشکلات خود را با خود آورده اند. شاید این امر آنها را وادار به یادگیری نحوه لذت بردن از زندگی خود کند. اگر این اتفاق نیفتد ، این ایده که "خوب است جایی که ما نیستیم" آنها را مجبور به حرکت می کند و شهرها و کشورها را تغییر می دهد.

در مورد سفر در زمان ، در اینجا ، علاوه بر سفرهای روانی ، مشکلات کاملاً عینی نیز وجود دارد.

6. کمال گرایی و مصرف گرایی. تمایل برای همیشه اولین بودن ، موفقیت در همه چیز و جلوتر از همه می تواند زندگی هر کسی را خراب کند. ما در اینجا به طور مفصل در مورد مکانیسم هایی که کمال گرا را به سقوط روانی سوق می دهد ، نمی پردازیم ، فقط توجه خواهیم کرد که با وجود ارزش آرزوهای بلند ، گاهی اوقات احساسات نه چندان خوشایند مانند حسادت ، حسادت ، احساس شکست را ایجاد می کنند. به عبارت دقیق تر ، دیر یا زود ، کمال گرایی ناگزیر منجر به این احساسات می شود.

سرانجام ، اشتیاق فراوان برای خرید و مصرف توسط جامعه مصرف کننده را می توان به موانع لذت اشاره کرد.پیوند سفت و سخت لذت و تملک ، که بدون شک برای تولیدکنندگان کالا سودمند است ، در نگاه اول به نظر می رسد حقیقتی مسلم است. آیا افرادی هستند که شادی آنها به تملک (آپارتمان ، ماشین ، زیبایی ، مردان زیبا ، لباس) وابسته نیست؟ البته وجود دارد. آنها یاد گرفته اند از زندگی لذت ببرند.

برای صادق بودن کاملاً ، در اینجا باید به داده های مطالعات متعددی مراجعه کنید ، که از آنها نتیجه می شود: هرچه درآمد بیشتر ، نگرانی های کمتری به طور مستقیم در ارتباط با حفظ زندگی ، و وجود راحت ایجاد می شود. افراد با درآمد بالا از زندگی و آینده خود خوشحال تر هستند. فردی که پول زیادی دارد ، امکانات بیشتری در اختیار دارد. افرادی که پول دارند کمتر احتمال دارد تنها باشند ، آنها معمولاً دوستان بیشتری دارند.

اما پول هنگفت در کشور ما به معنای همزمان نگرانی های بزرگ و خطر بزرگ است. اغلب ، با افزایش درآمد ، دوستی قبلی از بین می رود ، عشق به جایی می رسد. هیچ ارتباط مستقیمی بین پول و خوشبختی وجود ندارد. و به سختی کسی به طور جدی استدلال می کند که پول روابط گرم انسانی را خریداری می کند و او فروشگاهی را می شناسد که شادی در آن فروخته می شود.

ما خودمان تمایل داریم فکر کنیم که عادت خرید مانع از آن می شود که لذت ببریم.

قوانین لذت بردن

اگر از قوانین لذت نمی برید ، می توانید اشتباهات زیادی انجام دهید. افرادی که چیزهای زیادی در مورد لذت می دانند مدتهاست که اصول ساده ای را کشف کرده اند که با رعایت آنها می توان در لذت بردن بسیار بیشتر از عمل تصادفی دست یافت. روانشناس راینر لوتز این اصول را خلاصه کرد و "قوانین لذت" را ایجاد کرد. این نه قانون لذت ، البته حقیقت مطلق نیستند. خود ما کمی لیست لوتز را اصلاح کرده و ترتیب این قوانین را تغییر داده ایم. شما خودتان می توانید هرگونه تغییر و اضافی را ایجاد کنید.

1. لذت بردن زمان می برد. هرگونه حالت عاطفی و به ویژه احساسات مثبت مدتی طول می کشد تا رشد و تکامل یابد. مهم نیست که چقدر بی اهمیت به نظر برسد ، برای تجربه لذت ، باید مدتی را صرف کنید. زندگی مدرن به موقع بسیار طاقت فرسا است ، بسیاری از فقدان کامل آن شکایت دارند ، اما به همین دلیل است که افرادی که می خواهند از زندگی همانطور که هست لذت ببرند ، باید برای لذت بردن از وقت خود آزاد کنند. البته ، در زندگی ما نیز دلایل خاصی برای اختصاص زمان به لذت داریم - تعطیلات ، آخر هفته ها ، تولدها و تعطیلات. اما حتی در این روزهای نسبتاً بدون نگرانی ، لذت بردن زمان می برد. هرکسی که می خواهد لذت را تجربه کند ، باید انواع دیگر فعالیت ها را کنار بگذارد و بر این فعالیت دلپذیر تمرکز کامل داشته باشد.

2. زندگی روزمره در خدمت لذت است. هر ثانیه از زندگی روزمره ما دلایل زیادی برای لذت بردن ارائه می دهد. به دلیل ویژگی های ادراک ما ، ما فقط بخش کوچکی از حوادثی را که در اطراف ما اتفاق می افتد ، متوجه می شویم و حتی کمتر تمایل داریم به وقایعی که در خودمان رخ می دهد توجه کنیم. به دلایل مختلف ، تمرکز بر روی حوادث و احساسات منفی آسان تر است ، اما این به این معنی نیست که هیچ دلیلی برای لذت روزمره و هر دقیقه وجود ندارد. لذت به هیچ وجه با هیچ موقعیت خارق العاده ای ارتباط ندارد ، دلایل زیادی برای لذت در زندگی روزمره ما وجود دارد. هر کس می تواند از زاویه کمی به زندگی خود نگاه کند و لحظات دلپذیری را پیدا کند که می تواند در محیط اطراف خود لذت ببرد.

3. به هریک - مخصوص خودش. هیچ دو نفر شبیه هم نیستند و هیچ دو لذت یکسان نیستند. هرکسی مال خود را دوست دارد ، اما نمی تواند از آنچه نمی داند خوشش بیاید. ما باید به خوبی بدانیم چه چیزی به ما لذت می دهد ، اما برای دانستن آن ، باید تلاش زیادی انجام دهیم. آموزش لذت بردن به ما فرصتی عالی می دهد تا دریابیم دیگران چه چیزی را دوست دارند ، آن را امتحان کرده و تصمیم بگیریم که آیا این لذت ماست.پیامد ناخوشایند این قاعده این است که فعالیتهایی که یک نفر را خوشحال می کند (اره کردن قوطی ها با اره منبت کاری در نیمه شب) می تواند برای شخص دیگری بسیار آزاردهنده باشد.

4. لذت به خودی خود به وجود نمی آید. فقط می توانید منتظر بمانید تا خود لذت به شما برسد. این امر دارای حس خاصی است ، اما لذت فقط به شرطی قابل اطمینان و سریع حاصل می شود که کمی به آن توجه کنیم و برای آن تلاش کنیم. علاوه بر این ، البته ، رفتارهای مشخصی نیز وجود دارد که منجر به لذت می شود. اگر تصمیم داریم از زندگی لذت ببریم ، احتمالاً باید این کار را شروع کنیم.

5- به خود اجازه دهید لذت ببرید. پیامد جیره بندی اجتماعی و سیستم والدین بسیار عادی این است که بسیاری از مردم لذت بردن از شغل را شرم آور و بی ارزش می دانند. ما شک داریم که انسان متولد شده است تا رنج بکشد. به سختی می توان لذت بردن را یک شغل بی ارزش دانست. برعکس ، محدودیت افراد در لذت به نظر ما شغلی مقصر است. ممنوعیت لذت بردن از زندگی برای خود بسیار نامعقول تر است. به خودتان کمی شادی و لذت بدهید. به خود اجازه دهید از زندگی لذت ببرید.

6. کمتر بیشتر است. اغلب می توانید با افرادی ملاقات کنید که متقاعد شده اند تنها کسانی که پول زیادی دارند (پول ، آپارتمان ، لباس ، ماشین ، و غیره) خوشحال هستند. این یک تصور غلط بسیار رایج است. مثالهای زیادی نشان می دهد که با افزایش مقدار پول ، چیزها یا محصولات ، شادی افزایش نمی یابد. ارتباط بسیار نزدیکی بین لذت و خویشتن داری وجود دارد ، که قبلاً در مورد آن نوشتیم. کیک اول لذت بخش است ، پانزدهم منزجر کننده است. تجمع نامحدود اشیاء لذت ، لذت را از بین می برد ، زیرا دستیابی به هدف (داشتن همه چیز) از این طریق غیرممکن است.

7. تجربه مقدم بر لذت است. ظرافت های لذت همراه با تجربه است. شما فقط می توانید از ظرافت های ظریف طعم ، بو یا صدا لذت ببرید اگر حداقل یک بار به آنها توجه کنید. برای اینکه بدانید چه چیزی برای شما خوب است ، باید ترجیحاً تحت هدایت یک فرد با تجربه که قبلاً در تمایز خوب آموزش دیده است ، تلاش کنید.

8. لذت درون ما … یک تصور غلط رایج این است که لذت ارتباط تنگاتنگی با اشیاء لذت دارد. البته ، این درست است ، اما تمام حقیقت نیست. لذت مجموعه ای از تجربیات مثبت است که متعلق به ما و فقط به ما است. احساسات ما ، افکار و اعمال ما ، و نه اجسام دنیای خارج ، برای ما لذت بخش هستند.

جایگزینی لذت برای لذت بردن از مالکیت و استفاده برای تولیدکنندگان کالا بسیار سودمند است و بنابراین به طور فعال توسط تبلیغات و رسانه ها پرورش داده می شود. با این وجود ، ما تمایل داریم استدلال کنیم که لذت هم در حضور و هم در غیاب اشیایی که جامعه مصرف گرا ارزش ویژه ای برای آنها قائل است امکان پذیر است ، زیرا لذت از آن ماست و در درون ماست.

9. لذت مشترک لذت مضاعف است. تفاوت دیگر بین لذت و مصرف این است که لذت مشترک با یک عزیز افزایش می یابد و کاهش نمی یابد ، همانطور که در مورد به اشتراک گذاشتن اشیاء لذت اتفاق می افتد. کودکان و بزرگسالانی که خودجوش و خودجوش دوران کودکی خود را حفظ کرده اند ، اغلب می توانند تمایل شدید برای به اشتراک گذاشتن شادی و لذت با کسی را مشاهده کنند.

همچنین ممکن است متوجه شوید که لذت در این مورد فقط افزایش می یابد. به نظر می رسد توانایی به اشتراک گذاشتن لذت یک مهارت بسیار مهم است که شایسته یادگیری است.

پیچیده ترین لذت شامل لذت های ابتدایی و ساده است که توسط حواس به ما تحویل داده می شود. مانند دیگر چیزها ، لذت را می توان و باید با گسترش حوزه های لذت ، جستجوی طعم های شخصی لذت ، ایجاد عادات خودکار برای دیدن خوبی ها در جهان و لذت بردن از این خوبی آموخت. از نظر روانشناسی ، وظیفه تمرکز حواس فردی بر احساسات خوشایند و جلب توجه به احساسات مثبت ساده است.

اگر یاد بگیرید که جهان را بدون انتظارات ناموجه درک کنید ، از خوبی ها بدون شرم و طرد لذت ببرید ، پس زندگی طعم بسیار غنی می یابد.کارشناسان می گویند "باورنکردنی در حال رخ دادن است: همه چیز در اطراف به گونه ای جادویی سازماندهی شده است ، گویی بشریت توطئه کرده است تا شما را به فردی شاد تبدیل کند."

این ارزش یادگیری دارد ، اینطور نیست؟

توصیه شده: