2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آندری زلوتنیکوف برای TSN
دو یا سه هزار سال پیش خائنان و خیانتکاران سنگسار شدند و اکنون پس از کشف و تشخیص خیانت ، همسران می توانند با خوشحالی در کنار هم زندگی کنند. البته ، اگر آنها بتوانند دلایل خیانت را درک کنند ، یکدیگر را ببخشند و اهداف مشترکی را برای آینده تعیین کنند.
بهتر است زمانی که یک زوج سعی می کنند این دلایل را در مطب یک متخصص - روان درمانگر ، درمانگر جنسی ، واسطه و / یا روحانی درک کنند. این در صورتی است که سومی اضافی نباشد. اولاً ، به طوری که روشن شدن وضعیت به فحش یا حتی بدتر از آن ، دعوا تبدیل نشود. ثانیاً ، بهتر است یک متخصص در این نزدیکی دارای مهارت در کار با زوجین به علاوه دانش روانشناسی خانواده و مدیریت تعارض باشید.
در هر مرحله از زندگی یک زوج - ملاقات ، زمان عاشق شدن ، زندگی مشترک ، عروسی ، زندگی روزمره ، داشتن فرزند ، زندگی مشترک با سه نفر (ما پنج نفر ، به اضافه پدربزرگ و مادربزرگ) ، بزرگ شدن فرزندان ، رهاسازی آنها در بزرگسالی و بزرگداشتن سن - شاید بسیاری از شرایط درگیری صریح و نهفته وجود داشته باشد.
به هر حال ، هر یک از دو بزرگسال نیازها ، انگیزه ها ، ارزش های خاص خود را دارد. زندگی خانوادگی یک کار روزانه است. و اگر همسران مهارت مذاکره ، برقراری ارتباط ، صمیمانه به زندگی همسر خود را ندارند ، پس زمینه خیانت فراهم می شود.
دلیل اصلی تقلب نیازهای برآورده نشده است
بیایید با یک نیاز اساسی شروع کنیم - ارتباط جنسی … هر یک از همسران نیاز خاصی به تماس های جنسی دارند - فرکانس ، زمان ، حالت بدن ، نوع. اغلب اتفاق می افتد که همسران متفاوت هستند. به عنوان مثال ، واژینیسموس ، هنگامی که تماس جنسی برای زن درد ایجاد می کند ، اما او از اعتراف به شوهرش خجالت می کشد و از صمیمیت اجتناب می کند. و در عین حال به پزشک نمی رود. یعنی یک دلیل عینی وجود دارد ، اما از آنجا که شوهر از آن اطلاع ندارد ، شروع به ساخت نسخه های خود می کند. مردی فکر می کند که به آن اندازه که خودش تصور می کند جذاب نیست ، همسرش سرد و سرد است. و در پایان ، او به دنبال ارضای نیازهای خود در کنار است.
نیاز مهم بعدی این است آزادی … اگرچه افراد با هم زندگی می کنند ، اما مطلوب است که برای شخص دیگر فضا برای زندگی فراهم کنیم. ما آنقدر مرتب شده ایم که نیاز به تنهایی در ما وجود دارد. آرام باشید ، بخوابید ، در سکوت باشید. به نظر من زمانی مناسب برای سرگرمی ها وجود دارد - ورزش ، تناسب اندام ، رقص ، یوگا. بله ، این خطر وجود دارد که در این کلاس ها نیمی دیگر با شخصی ملاقات کرده و تصمیم به تقلب بگیرند. اما در مورد من ، این خطرناک تر از نگه داشتن او در زنجیر نیست. اگر شخصی از فضای آزاد محروم باشد ، این او را با تجمع پرخاشگری و خستگی عاطفی تهدید می کند. بنابراین ، ارزش آن را دارد که با هم تعادل پیدا کنید تا منافع هر یک از اعضای خانواده در نظر گرفته شود.
نیاز به شناخت و پشتیبانی عاشقان و معشوقه ها استعدادهایی برای کشف استعدادها و حمایت از معشوق خود دارند. در مشورت هایی که به معنای واقعی کلمه می شنوید - او (الف) من را مانند هیچکس درک نمی کند. مانند هیچ کس دیگر قدر نمی داند. البته ، این می تواند دستکاری باشد تا بتواند چنین نگرشی را القا کند ، اما صادقانه به نظر می رسد.
این درک را می توان با یک پدیده روانشناختی توضیح داد - ایده آل سازی معشوق (آه) ، که به شما امکان می دهد به نقاط قوت او (او) توجه کنید.
اگر فردی را همانطور که هست ببینیم ، او را بدتر از او می کنیم. اما اگر او را آنطور که باید در نظر بگیریم ، به او اجازه می دهیم همان چیزی شود که می تواند جی دبلیو گوته شود
بنابراین سعی کنید نیمه دیگر خود را با ذهنی سرد ارزیابی نکنید ، بلکه این کار را با قلب خود انجام دهید. و سپس می توانید پتانسیل های زیادی را در شخص مورد علاقه خود کشف کنید. کسانی که بچه دارند ممکن است به خاطر بیاورند که چگونه در گام های اولیه ، زمین خوردن ، کلمات ، لغزش ها و غیره صبور هستیم. بچه ها اشتیاق والدین از بین نمی رود ، اما همچنان بالا می ماند تا در هر مرحله و شیرینی "بو-گو" فرزندش شادی کند. بنابراین چرا ما اغلب با کودکان (گربه ها ، سگ ها) بهتر از همسران و شوهران رفتار می کنیم؟
نیاز به تنوع.من از او (او) خسته شده ام. این درباره همسری نیست که از رقصیدن شکم یا چیز دیگری در روز خسته شده باشد.اما بیشتر در مورد توانایی ایجاد شگفتی های دلپذیر برای یکدیگر ، هدیه دادن ، علاقه و انگیزه برای زندگی. کلاسیک فیلمبرداری شوروی این موضوع را در فیلم "خفاش" کاملاً تجسم می کند ، هنگامی که در پنج دقیقه همسران به طور کامل نقش خود را تغییر می دهند. دستورالعمل های تنوع بخشیدن به زندگی خانوادگی بسیار فردی است. اما ممکن است - فقط به خودتان اجازه دهید خیال پردازی و رویا پردازی کنید. بدون شک می توانید بیست درصد را درک کنید.
انتقام. این یک انگیزه کودکانه (کودکانه) برای خیانت است. فیلمنامه اینطور به نظر می رسد - "اوه ، شما به من خیانت کردید ، من هم همین کار را می کنم." تلاشی برای صدمه زدن به همسایه ، انتقام گرفتن از او در پاسخ به ناامیدی شما. و دلایل زیادی برای ناامیدی وجود دارد. علاوه بر انتقام از طریق خیانت در پاسخ به خیانت ، می تواند کینه نسبت به بستگان ، حسادت از موفقیت ، حسادت ، واکنش به کاهش ارزش شریک زندگی باشد. در الگوی یک فرد "بزرگسال" جایی برای انتقام وجود ندارد. یک فرد جامع و هماهنگ ، انتخاب شریک زندگی را می پذیرد. س questionsالات خود را مطرح می کند ، برای درک تلاش می کند و سپس تصمیم می گیرد که چه کار کند. چگونه می توان ارتباط خود را با بستگان ایجاد کرد تا حداقل ناراحتی ایجاد شود. چگونه خودتان به موفقیت برسید. چگونه احساس حسادت نکنید ، بلکه از شناخت اجتماعی برخوردار شوید و ارزش خود را احساس کنید.
یکی دیگر از دلایل اصلی خیانت ویژگی های شخصیتی است. مکاتب و آموزه های مختلف روانشناسی به روش های مختلف به این سال پاسخ می دهند. هر پاسخ کاملاً مناسب است و حق وجود دارد.
روانکاو می تواند بگوید ما در حال انتقام گرفتن از مادر (پدر) در شخص همسر هستیم. اروین یالوم ، روانپزشک مشهور ، نمونه ای را از مشتری خود نشان می دهد که احساس می کند هر روز به رابطه جنسی نیاز دارد. او این امر را منطقی بیان کرد و دلایل مختلفی را برای این رفتار برای خود توضیح داد ، اما نیاز عمیق ، که محرکی برای یافتن شریک زندگی بود ، ترس از مرگ بود.
فردی با ویژگی های خودشیفته در هر شریکی به دنبال شناسایی است و پس از دریافت آن ، ارزش خود را کاهش داده و به دنبال شریک جدید و غیره بی نهایت می گردد. برای او خیانت راهی است برای اثبات ارزش خود ، که عمداً محکوم به شکست است.
نظریه ای وجود دارد که بر اساس آن ما به طور ناخودآگاه سناریوهای والدین را تکرار می کنیم و در صورت وقوع چنین وضعیتی در خانواده والدین ، احتمال خیانت افزایش می یابد.
داستان وحشتناک دیگری در مورد انبار شخصیت های سادومازوخیست. یک نیاز اساسی برای عذاب دادن عزیزان و رنج کشیدن وجود دارد. انجام اشتباه و احساس گناه. سپس خیانت به عنوان یکی از راه های تجربه عذاب و لذت عمل می کند.
من فکر می کنم دلایل کافی برای تقلب را ذکر کرده ام و اکنون می توانیم خلاصه کنیم:
- راز باید در رابطه آشکار شود تا شریک موقعیت را حدس نزند.
- این احتمال وجود دارد که شریک ، صرف نظر از تلاش ها و تلاش های ما ، فقط به دلیل ویژگی های شخصی تغییر کند.
- برای کار م effectiveثر با مشکلات خانوادگی ، ارزش دارد به خدمات یک متخصص متوسل شوید تا چوب را نشکنید.
به روز رسانی:
خوانندگان می پرسند: دکتر ، تشخیص و نسخه کجاست؟:) دلایل روشن است.
به بیمار در مورد دلایل گفته می شود و آنها منبع شفا هستند ، اما مردم همیشه از عواقب آن رنج می برند ، و به ویژه در اشکال غفلت شده.
من جواب میدم:
هر مورد و هر شخص یک فرد است. لازم به ذکر است که در اینجا فردیت حداقل در دو ضرب می شود (از آنجا که ما در مورد زن و شوهر صحبت می کنیم) ، شش نفر (خانواده والدین) ، هشت نفر (پدربزرگ و مادربزرگ) به علاوه سطح توسعه اجتماعی و فرهنگی هر یک. تعداد ترکیبات به گونه ای است که گره درهم پیچیده منحصر به فرد است. می توانید گره به گره آن را با هم باز کنید. اگر مایل به کار روی این موضوع هستید - بنویسید ، تماس بگیرید.
توصیه شده:
خیانت در چیزهای کوچک: چگونه یاد می گیریم به خود خیانت کنیم
یکی از موضوعاتی که از نظر احساسی با آن به درمان می پردازند خیانت است (شوهر ، همسر ، معشوقه ، معشوقه ، دوست ، رئیس ، کارمند ، شریک تجاری و غیره). خیانت نقض وفاداری به کسی یا عدم انجام وظیفه در قبال کسی است. این ، اول از همه ، نقض تعهدات و توافقنامه ها (عمومی یا غیر عمومی) است.
آیا همسرتان خیانت می کند؟ چگونه می توانید بفهمید که همسرتان خیانت کرده است؟
آیا همسرتان خیانت می کند؟ مردان از نظر ژنتیکی مستعد روابط صمیمی یکبار و گاه به گاه هستند ، برای آنها مفاهیم "رابطه جنسی" و "عشق" عملا با هم منطبق نیستند و فقط در مواقعی که یک مرد در حالت عشق قرار دارد تلاقی می کنند. در مواقع عادی ، یک مرد هر روز رابطه جنسی می خواهد و نیازی به عاشق شدن یا برقراری ارتباط مداوم با کسی که با او رابطه جنسی دارد ، ندارد.
آیا خیانت خیانت است؟ نمی توانی ببخش فراموش کن
"همه رنجهای ما از میل است" در ادامه این اندیشه می توان گفت همه رنج های ما از انتظارات است. اگر از طرف مقابل انتظار داشته باشیم آنچه را که ما می خواهیم انجام دهد ، طبق تعریف ما دچار آسیب خواهیم شد. روانشناسان تحلیلی را انجام دادند که بر اساس آن مشخص شد مردان و زنان به طور یکسان کلمه "
خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را "فهمید و بخشید"؟
خیانت را ببخش . متأسفانه تقریباً 70 درصد از همه زوج های متاهل ، در طول سابقه خانوادگی خود ، با خیانت به شوهر یا همسر خود روبرو هستند. حدود یک سوم این زوج ها در ماه های اول پس از کشف خیانت طلاق می گیرند. با این حال ، اکثر همسران یا بلافاصله به درک نیاز به حفظ خانواده می رسند ، یا مدتی از هم جدا می شوند (آنها حتی سعی می کنند با سایر شرکا زندگی کنند) ، اما سپس همچنان سعی می کنند جام شکسته ازدواج خود را بچسبانند.
چگونه می توان از خیانت ، خیانت ، از دست دادن جان سالم به در برد و زندگی را آغاز کرد؟
اگر فردی س theال "چگونه می توان بیشتر زندگی کرد؟" را پرسید ، احتمالاً مجبور شد یک شوک قوی و آسیب زا به روان تحمل کند - از دست دادن یک عزیز (یا جدایی) ، یک شغل مورد علاقه ، رابطه ای که با آن بسیاری وجود داشت. امیدها ، خیانت یا هر رویداد دیگری که "