2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در درمان رفتاری شناختی (آرون بک) ، چیزی به عنوان "هسته منفی" وجود دارد. هنگام تحقیق در مورد افکار منفی مراجعه کننده در مورد خود در طول درمان ، در نهایت ، همه این افکار طولانی ، عبارات ، ایده ها در مورد خود به عنوان فردی ضعیف ، زشت ، احمق و غیره که در عبارات طولانی تدوین شده است ، بسیار کوتاه می شود: من - بد ، ضعیف هستم ، زشت هستم و غیره
کار سخت و ناخوشایند است. یافتن این نکته در اعماق روان شما این است که چگونه در مورد خود فکر می کنید بسیار ناخوشایند ، اغلب دردناک ، هر چند درمانی است. علاوه بر این ، کار درمانی خود شروع می شود - رویارویی با این ایده ها در مورد خود ، از بین بردن این اعتقاد و بازگشت عزت نفس کافی به خود.
در مفهوم CBT ، این افکار کوتاه در نوعی "هسته منفی" (یا نشان دهنده یک هسته منفی) قرار دارند.
از آنجا که آموزش روانشناسی اصلی من روانکاوی است ، و اگرچه با سایر جهت های مدرن روان درمانی آشنا شدم و مطالعه کردم: گشتالت ، رویکرد شناختی-رفتاری که قبلاً ذکر شد ، تجزیه و تحلیل وجودی و دازاین ، و من بیشتر به مدل ساختاری روان پیشنهاد شده توسط فروید ، با این حال جالب به نظر می رسید که سعی کنیم دو سازه از مکاتب مختلف روان درمانی را با یکدیگر مرتبط کنیم - یعنی هسته منفی و سوپرگو.
اجازه دهید به شما یادآوری کنم که سوپر-ایگو (فروید از نام Uber-Ich استفاده کرد ، یعنی "Super-I" ، کلمه Super-Ego توسط ویلیام جونز هنگامی که فروید را به انگلیسی ترجمه کرد) چنین نمونه ای است. روان انسان که مسئول کنترل رفتار او است ، به خواسته های غریزی شخصی که هنجارهای اخلاق عمومی را در رفتار خود نقض می کند ، اجازه نمی دهد.
فراخود حاوی پیامهای وارد شده (عمدتاً والدین ، اما نه تنها) است که نحوه رفتار یک فرد در شرایط خاص زندگی را توضیح داده و نشان می دهد. در طول درمان روانکاوی ، این پیامها در گفتار بیمار (مراجعه کننده) به عنوان یک ضرورت ظاهر می شوند. شما باید متواضع باشید ، نه اینکه ابتدا غذا بخورید ، وقتی مردان مستقیماً به شما نگاه می کنند ، باید خجالت بکشند و چشم خود را دور کنند و غیره و غیره. آیا باید توضیح دهم که این مقدمات همیشه در زندگی مفید نیستند؟ در دوران کودکی به عنوان مطلق ، جهانی برای همه موقعیت های زندگی تصور می شوند ، آنها اغلب رفتار ما را ناسازگار می کنند ، زندگی ما را پیچیده می کنند ، به جای آنکه برای ما راحت تر و راحت تر باشد. بنابراین ، به عنوان مثال ، دختری که در مورد حیا مقدماتی دارد (همانطور که در بالا ذکر شد) نمی تواند روابط عادی با مردان برقرار کند ، حتی آنها را تازه شروع کند.
سوپرگو همچنین شامل نه تنها تعهدات ، بلکه ارزیابی هایی است که گاهی با این تعهدات مرتبط است ، گاهی اوقات نه. شما بسیار ضعیف هستید ، بنابراین باید از درگیری ها اجتناب کنید ، نمی توانید از خود دفاع کنید. شما زشت هستید ، بنابراین پسران به شما علاقه ای ندارند.
یعنی در ابرخود ، این پیامها با کلمه you صدا می کنند: شما زشت هستید ، ترسو هستید ، ضعیف هستید و غیره. سپس ، به نحوی ، این پیامها (درونگراها) توسط روان پردازش می شوند (جذب می شوند) ، با کلمه "من" بخشی از نفس یا شخصیت می شوند. من ضعیف هستم ، زشت هستم و غیره و اگر در این مکان جسورانه دو سازه از مکتب های مختلف روانشناسی را با هم ترکیب کنیم ، یک هسته منفی را تشکیل می دهند.
پیامهای منفی بزرگسالان (به ندرت - همسالان) در دوران کودکی با کلمه "شما" به یک تصویر منفی از خود در هسته منفی تبدیل می شود. البته ، این اتفاق می افتد اگر کودک (البته ناخودآگاه) با چنین ارزیابی از خود در بزرگسالی موافقت کرده و قوانین رفتاری او را پذیرفته باشد.
به منظور ایجاد تصاویر منفی از خود ، نیازی به داشتن چنین پیام مستقیم با کلمه "شما" نیست.در اصل ، کودک می تواند در پاسخ به واکنش بزرگسالان چنین گزاره ای را درباره خود و به طور مستقل تنظیم کند. به عنوان مثال ، یک مادر تحریک شده ممکن است بدون اینکه منتظر بماند تا کودک سرانجام بندها را ببندد ، دستان خود را دور کرده و خودش ببندد. فکر کودک فرموله شده است: "من نمی توانم به تنهایی کاری انجام دهم." البته ، در اینجا من یک مدل تا حدودی ساده از شکل گیری تصاویر خود منفی ارائه می دهم ، همه چیز چندان ساده و نه چندان خطی نیست ، اما طرح کلی چیزی شبیه به این است.
در درمان ، صرف نظر از رویکرد: CBT ، درمان روانکاوانه و غیره ، این مفاهیم و مفاهیم خود مورد توجه قرار می گیرد ، مراجعه کننده ، در کار مشترک با درمانگر ، اولاً آنها را درک می کند ، و ثانیاً ، آنها را بیش از حد ارزیابی می کند مغالطه آنها و نحوه جلوگیری از زندگی او
در این مقاله ، برای من جالب بود که دقیقاً ارتباط دو ساختار از سیستم های مختلف روان درمانی را با یکدیگر در نظر بگیرم - فراخود و هسته منفی. به نظر من ، این همبستگی در زمینه جهنمی کاملاً صحیح است-از نظر در نظر گرفتن نحوه "پیام های شما" و تعهدات "فراخود" ، مفاهیم منفی خود از هسته منفی روان تغییر شکل می دهد.
من عمداً هم فراخود و هم سازه های اصلی منفی را می نامم ، زیرا به نظر من ، آنها پدیده های ذهنی نیستند ، بلکه نوعی استعاره هستند که به درک بهتر فرآیندهای رخ داده در روان کمک می کند. استعاره یک کلمه مبهم است ، ساختار دقیق تر است.
فرآیند تبدیل "پیام شما" به "خودپنداره" خارج از محدوده مقاله باقی می ماند ، شاید این موضوعی برای تأملات بیشتر و موضوعی برای مقاله های آینده باشد ، یا شاید قبلاً توضیح داده شده است. توسط یکی از نویسندگان و هنوز به سادگی توسط من مطالعه نشده است. …
لطفا نظرات و تأملات خود را در مورد موضوع این مقاله یا موضوعات مرتبط بنویسید. گمانه زنی با هم جالب خواهد بود)
توصیه شده:
جایی که گناه وجود دارد ، جایی برای مسئولیت وجود ندارد
اتفاق می افتد که من به ضرب المثل خشن نگاه می کنم "آنها آب را به جرم می رسانند". این زمانی است که برخی رنج می برند و مسئولیت این کار بر عهده دیگران است. اینجا کمین چیست. تا زمانی که شخص به فایده رنج خود پی نبرد ، امیدی نیست که از آن رهایی یابد.
اعتیاد احساسی. چرا همیشه بین شما کسی یا چیزی وجود دارد؟
به اعتیاد احساسی اعتیاد به عشق نیز گفته می شود ، اما عشق زمانی حالت سالمی است که فرد با شریک زندگی خود و خود هماهنگ باشد. در مورد وابستگی عاطفی ، معتاد دقیقاً به تجربیات مخرب وابسته است ، زیرا از تجربه او ، فقط آنها احساس پر شدن از زندگی را می دهند.
هر چیزی که اکنون در زندگی من وجود دارد بازتابی از فلسفه زندگی من است
"هر چیزی که اکنون در زندگی من وجود دارد بازتابی از فلسفه زندگی من است." شخص دارای 2 موقعیت قطبی فعالیت خود است - عمل یا عدم فعالیت. همه ما می دانیم که دانستن "میانگین طلایی" بسیار مهم است. اما ما اغلب آن را فراموش می کنیم.
یک س Toال از خودم: "چه چیزی وجود دارد ، یک قدم دورتر از آنچه من قبلاً می دانم چگونه؟"
یک روانشناس معروف در سخنرانی خود یکبار گفت: "اگر می خواهید همه چیز را خراب کنید - جهانی شوید." من 100٪ موافقم اغلب ما نه از ترس تغییرات ، بلکه از نظر ظاهری غیر ممکن بر آنها غلبه می کنیم. ما غافلگیر شده ایم - درست مانند یک برنامه پنج ساله که برای خرید فرستاده می شود ، خوب ، فرض کنید ، یک ماشین لباسشویی برای یک آپارتمان خانوادگی.
"اثر پروانه ای". آیا جایگزینی برای رابطه ناپایدار وجود دارد (وجود دارد یا خیر)؟
آخر هفته گذشته ، به همراه دختر بزرگم ، من تریلر فانتزی جذاب مشهور جهان "اثر پروانه ای" (با هر چهار پایان فیلم) را تماشا کردم. در جوانی او را دیدم ، دوباره به سراغش رفتم. احساسات و افکار در مورد بازبینی کاملاً متفاوت است … اما ایده اصلی فیلم بسیار بیشتر از قبل لمس شد.