2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
یک دختر 26 ساله به دلیل اینکه حملات وحشت هر شب شروع می شود از خوابیدن می ترسد. من به یک متخصص مغز و اعصاب رفتم ، قرص هایی را که کمکی نمی کرد ، نوشیدم و آزمایشات نشان داد که همه چیز طبیعی است. تصمیم گرفتم به روان درمانی مراجعه کنم.
- من شب ها دچار حملات پانیک شدم و بلافاصله آن را در اینترنت خواندم. آنها پنج دقیقه طول کشید و من وحشت دیوانه واری را که آنها درباره آن می نویسند نداشتم. من سریع با آنها برخورد کردم.
حدود 3 هفته پیش ، من نزد پدر و مادرم رفتم و آنجا شروع به ضرب و شتم کردم. ما با مادرم در آشپزخانه نشسته ایم و سپس متوجه می شوم که همه چیز در اطراف من شروع به دور شدن می کند و احساس می کنم که هوشیاری خود را از دست خواهم داد. من ترسیده بودم که به هیچ وجه نمی توانم روی آن تأثیر بگذارم. قلبم تند تند می زند ، نمی توانم نفس بکشم و در 5 دقیقه از بین نمی رود. این بار حمله وحشت به مدت 2 ساعت به طول انجامید. 2 ساعت جهنم بود.
بعد از چند روز ، من به رختخواب رفتم و نتوانستم بخوابم: قلبم شروع به تپش بسیار شدید کرد. من تا صبح نخوابیدم ، هیچ چیز کمک نکرد. انواع افکار در ذهنم نقش بست ، من فکر کردم: "اگر اتفاقی برای والدین بیفتد ، زیرا آنها کمی مریض هستند؟" اکنون می ترسم بخوابم زیرا انتظار دارم این حملات وحشت ظاهر شود.
- حملات پانیک همیشه بر اساس ترس از مرگ است. بیایید فکر کنیم ، از چه می ترسید؟
- مادر بزرگ من حدود 6 سال پیش فوت کرد (گریه می کرد). من و پدربزرگ و مادربزرگم بسیار صمیمی بودیم ، زیرا مادر و پدرم در دوران کودکی وقت کمی را صرف من کردند. وقتی مادربزرگ و پدربزرگم بیمار بودند ، هر بار می ترسیدم که آنها بمیرند و من به تنهایی نمی توانم کنار بیایم.
- آیا حملات وحشت با ترس از مرگ والدین همراه است ، زیرا نمی دانید چگونه به تنهایی با آن کنار بیایید؟
- بله ، فکر می کنم به همین دلیل است.
- چه افکاری باعث تحریک و تشدید حمله هراس می شود؟
- من به طور خاص خود را مشاهده کردم و متوجه شدم که قلب زندگی خود را نمی گذراند ، فقط به افکار من واکنش نشان می دهد. من قبلاً فکر می کردم قلبم شروع به تپش شدید کرده است و به همین دلیل خودم را خفه می کنم. اما نه ، اینطور نمی شود. من باید فکر کنم که مادر و پدر بیمار می شوند یا در حال حاضر بیمار هستند ، و این بلافاصله شروع می شود. یا فکر می کنم من نوعی بیماری ناشناس دارم.
و این تمام است ، روحیه من افت می کند ، افکاری به نظر می رسد که نمی توانم با آنها کنار بیایم.
- معلوم می شود که شما والدین خود و خودتان را ذهنی می کنید؟
- اینطور می شود…
- در هنگام حملات پانیک ، بیشتر به افکار خود گوش می دهید یا به قلب خود؟ قلب شما می خواهد به شما چه بگوید؟
- بله ، من فکر کردم که باید به ورزش بپردازم ، زیرا بارهای قلبی کافی ندارم.
- بیایید تصور کنیم ، قلب به طور فعال می تپد - باز کنید ، من را بشنوید! اما شما او را نمی شنوید و حتی بیشتر خود را رنج می دهید. بعدش چه اتفاقی برای قلب می افتد؟
- حتی بیشتر محکم می زند.
- یعنی چه ، می خواهد به شما بگوید؟
- این علامتی است که من زنده هستم و می خواهم زندگی کنم!
- قلب واقعاً می خواهد زندگی کند ، اما شما به آن گوش نمی دهید. به افکار خود بجای بدن خود گوش دهید و خود را با افکار خود بکشید. و قلب سیگنال می دهد که شما زنده هستید.
- کلاس) بله ، این بسیار پاسخگو است!
- بیایید تصور کنیم حمله وحشت شروع می شود و با ضربان قلب قوی همراه است. شما این را نه به عنوان نشانه مرگ ، بلکه به عنوان تأیید زندگی درک می کنید: "من زنده ام". با ترس؟
- اینطور نیست (می خندد).
- آیا زنده بودن ترسناک است یا مردن ترسناک است؟ چه چیزی واقعاً ترسناک تر است - شنیدن اینکه قلب چگونه می تپد یا چگونه ضربان قلب متوقف می شود؟
- وقتی قلب می ایستد وحشتناک تر است.
- ضربان قلب نماد زندگی است. وظیفه شما این است که تمام افکار خود را از طریق فیلتر "مرگبار" و "زندگی" عبور دهید. اگر فکری بخواهد شما را به داخل قبر ببرد ، قلب به کمک شما می آید و به او می گوید: "من زنده هستم و نیازی به مرگ من نیست."
- مطمئناً آن را امتحان می کنم ، فکر کردن ترسناک نیست. متشکرم!
در مشاوره ، دلیل ظهور حملات پانیک را فهمیدیم. مشخص شد که دلیل آنها سلامت جسمانی نیست ، بلکه افکار است. ارائه تصاویری از مرگ والدین و مرگ خود آنها منجر به ضربان قلب شدیدی شد که در ابتدا توسط مشتری به عنوان علامت مرگ تعبیر شد.در طول مشاوره ، ضربان قلب به علامتی برای زندگی تبدیل شد ، و قلب خود به عنوان مددکاری برای مراجعه کننده تبدیل شد که به او یادآوری می کند که او زنده است. حملات هراس پس از اولین مشاوره ناپدید شد ، اما سپس کار در جهت اعتماد به نفس ، جستجوی حمایت درونی ، به منظور قادر به کنار آمدن با زندگی به تنهایی ادامه یافت.
مرگ ، دیر یا زود ، به سراغ همه ما می آید. بنابراین ، اگر ما می میریم ، فقط یک بار به ما اجازه دهید.
توصیه شده:
موارد وحشت زدگی. آیا باید وحشت کنم؟
حملات پانیک این روزها غیر معمول نیست. آنها به طرق مختلف ظاهر می شوند: اضطراب ، ترس ، تنفس سریع یا ضربان قلب ، تنگی نفس ، خفگی ، تنگی نفس ، سرگیجه ، تهوع ، لرزش و موارد دیگر. علائم بسیار زیاد است و بسیاری از آنها جسمی هستند. و اغلب در همان زمان تشخیص داده می شود - دیستونی رویشی -عروقی یا سایر تشخیص ها.
حملات وحشت زدگی و تشدید تنهایی - بیماریهای قرن ما
به دنبال نسل بچه های پس از جنگ ، موجی از تنهایی ها تمدن غرب را فرا گرفت. متخصصان جوان ، مردان و زنان مطلقه ، افراد مسن - همه این افراد با این واقعیت متحد شده اند که امروز ترجیح می دهند جداگانه زندگی کنند. زندگی انفرادی مرحله جدیدی در توسعه جامعه است.
موارد وحشت زدگی. این چیست و چرا به وجود می آیند؟
"دره ها و نخلستان های باشکوه آرکادیا پادشاهی پان ، خدای یونانی دامداری است. او با پاهای بز و سر متولد شد. مادرش که از ظاهر و شخصیت کودک ترسیده بود ، او را ترک کرد ، و پدرش ، او را در پوست خرگوش پیچید ، او را به المپوس آورد ، جایی که پان شادی بزرگی را برای همه خدایان به ارمغان آورد … در یک بعدازظهر گرم ، خسته از در دوران تحصیل ، پان به خواب می رود و طبیعت نیز با او به خواب می رود.
موارد وحشت زدگی
بسیاری از مشتریان در این ماه ها دچار حملات وحشت هستند. مردان اغلب می آیند - و آنها بسیار شرمنده ، وحشتناک هستند ، زیرا معلوم می شود ماچو نه تنها گریه می کند ، نه تنها بیمار می شود ، بلکه ترسو نیز می شود ، زیرا اگر وحشت وحشی و غیرقابل کنترل وحشتناک باشد ، حمله وحشتناک نیست.
موارد وحشت زدگی. چه باید کرد؟
حمله پانیک - حمله اضطراب شدید ، احساس ترس ، که حداقل با چهار یا بیشتر علائم جسمانی یا شناختی (تپش قلب ، سرگیجه ، تنگی نفس ، احساس غیرواقعی و غیره) همراه است و می تواند از چند دقیقه تا چند ساعت … حملات پانیک معمولاً به طور ناگهانی شروع می شوند و می توانند در عرض 10 تا 20 دقیقه به اوج خود برسند ، اما در برخی موارد ممکن است چند ساعت طول بکشد.