2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بسیاری از زنان تصور می کنند که نوعی مشکل زنانگی دارند. انگار صد در صد زن نیستند. این نرمی کافی نیست ، سپس حیله گری ، سپس جنسیت بی فایده ، و سپس چیز دیگری. همه اینها باعث ایجاد رنج های سنگین و آسیب زا می شود که کل سرنوشت زنان را تعیین می کند و نه برای بهتر. یک زن خود را ناتمام ، ناتمام ، شرم و گناه ، همراهان اصلی خود برای چندین دهه احساس می کند.
اما این همه رنج ، عذاب ، آزمایش بر بدن و روح شما ، که بیشتر یادآور قلدری و استانداردهای جهانی مطلوب است ، همه چیز از تفکر کلیشه ای ناشی می شود ، از کلیشه های تحمیلی جامعه مصرف کننده.
نمی توان یک استاندارد زنانه برای همه زنان وجود داشت! این برای جامعه ، برای صنایع مد و آرایشی مناسب است. اما در طبیعت این اتفاق نمی افتد! همه چیز متنوع و چند رنگ است.
چقدر زنها اینقدر و زنانه هستند. میلیاردها شکل زنانگی. خشن ، خشن ، بسته ، محبت آمیز ، ملایم ، کسل کننده. سیستم خانوادگی شما به زنانگی فردی شما نیاز دارد. حتی اگر مدام شلوار می پوشید ، سیگار بکشید و بی ادب باشید - همه اینها جلوه ای از زنانگی است. خودشه. شخصی.
تعداد زیادی زن و جنسیت وجود دارد. میلیاردها شکل جنسیت زنان. سرد ، طرد کننده ، سرد ، آرام ، نرم ، انعطاف پذیر. سیستم خانوادگی شما به جنسیت فردی شما نیاز دارد. حتی اگر مردان را مانند دستکش تغییر می دهید ، یا تمام زندگی خود را با یک شریک زندگی می کنید ، یا هرگز ارگاسم را تجربه نکرده اید ، یا اصلا نمی خواهید با کسی زندگی کنید. خودشه. شخصی.
هنگامی که یک زن به دنبال یک الگوی اجتماعی است ، به زنانگی و جنسیت واقعی خود خیانت می کند. او دیگر خودش نیست و ماسک می گذارد. خود را مجبور به پوشیدن دامن یا شلوار جین می کند ، خود را مجبور می کند که در کنار مردی باشد تا در مورد او بد فکر نکنند ، اگرچه او آرزو دارد که تنها زندگی کند ، اما خود را برای لذت بردن از دیگران در کنار دیگران رنج می دهد ، زیرا در این صورت آنها درباره او صحبت کنید که او شلخته است یک زن دسترسی به قدرت خود و منحصر به فرد خود را برای همیشه می بندد. طرد شدن و نفرت از خود آن گونه که هست مخرب و خطرناک می شود.
در آن حالت بود که آناستازیا به صورت فلکی آمد. شوهرش خوب پیش نرفت ، او مدام خودش را می شکست و خود را با قوانین دیگران تطبیق می داد ، اما فقط بدتر شد. جنسیت و قدرت زنانه زیادی در او وجود داشت ، که او آن را رد کرد زیرا او واقعاً می خواست شبیه تصویر "همسر مناسب و مادر ایده آل برای فرزندانش" باشد که از مادرش الهام گرفته شده است. در طول قرار دادن ، آناستازیا با تعجب به آنچه واقعاً بود نگاه کرد: مجلل ، جذاب ، جذاب. او نصب داشت که چنین زنانی همیشه به شوهران خود خیانت می کنند ، از این رو ممنوعیتی است که او تمام زندگی خانوادگی خود را با آن گذرانده است - من حق جنسیت و زنانگی فردی را ندارم ، هیچکس به من چنین نیازی نخواهد داشت. در صورت فلکی ، تصمیمی برای لذت بردن از خود ، برای حق خود بودن ، برای جنسیت باز و زنانگی با همسرش گرفته شد. خود شما ، فردی و کلیشه ای نیست ، مناسب برای جامعه مصرف کننده. آناستازیا احساس خوشبختی درونی داشت ، از انتقاد از خود و انتقاد از خود دست کشید ، انتظاراتی که فردی باید جنسیت او را آشکار کند و زنانه او را از بین ببرد ، از بین رفت. همانطور که معلوم شد ، او قبلاً با این امر متولد شده بود و همه چیز در درون او بود ، فقط باید شجاعت را جمع می کرد و به خود "بله" می گفت. از این گذشته ، ما اغلب به خود "نه" می گوییم ، من خودم نخواهم بود ، به طوری که آنها مرا دوست داشته باشند و به من نیاز داشته باشند ، من برای دیگران راحت و درست می شوم.
تنها چیزی که فرد به آن نیاز دارد در داخل اوست ، مهم است که بسته بندی را باز کرده یا دسترسی به آن را باز کنید ، تنها کاری که باید انجام شود این است که با شخص خود ملاقات کنید.درست است ، شما هنوز هم می توانید به دنبال الگوهای اجتماعی و سپس ملاقات با خود باشید ، زیرا زنانگی و جنسیت ذاتی شما ممکن است هرگز اتفاق نیفتد.
توصیه شده:
کاهش ارزش زنانگی یا چگونه می توان مرد شایسته ای پیدا کرد؟
در این مقاله به نظر من یکی از رایج ترین دلایل عدم پذیرش جنسیت ، یعنی: تصمیم عاطفی کودکان برای فرزند بودن از جنس مخالف. من مواردی را می شناسم که یک پسر تصمیم گرفت دختر بهتری باشد و دیگر نمی خواست پسر شود ، اما می خواست دختر شود ، اما به دلیل نگرش شوونیستی نسبتاً گسترده ای که نسبت به زنان در جامعه ما وجود دارد ، من توضیح خواهم داد وضعیت چگونه رفتار شوونیستی پدرش بر زندگی بعدی دخترش تأثیر گذاشت.
چگونه می توان توجه یک مرد را به خود جلب کرد؟ چگونه می توان توجه مردی را که دوست دارید جلب کرد؟
چگونه می توان توجه یک مرد را به خود جلب کرد؟ انگیزه حمایت از "شخص خود" است. مال شماست و ادامه دهید با اقدامات خود ، دختر موقعیتی را ایجاد کرد که در آن او قبلاً وارد فضای شخصی مرد شده بود ، او را "خود" نامید ، موقعیتی را ایجاد کرد که در آن او خودش "
چگونه می توان هدف خود را پیدا کرد یا زمان زندگی خود را صرف چه چیزی کرد؟
چگونه می توان هدف خود را پیدا کرد ، در زندگی چه باید کرد؟ چگونه می توان آن را طوری انجام داد که مشاغلی که در آن وقت ، نیرو و انرژی خود را سرمایه گذاری می کنید رضایت را به ارمغان بیاورد ، توانایی ها ، مهارت ها و استعدادها را آشکار و بهبود بخشد ، از نظر کیفی زندگی را بهبود بخشد.
در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟
هر یک از ما دیر یا زود خود را در دوراهی زندگی می بینیم و س difficultالات سختی را مطرح می کنیم: "کجا می روم؟" ، "برای چه؟" و "بعدش چی میشه؟" جستجوی معنا و هدف ، البته ، یک مشکل وجودی پیچیده است. و واقعاً خوشحال هستند کسانی که موفق شدند آن را برای خود حل کنند ، زیرا شناخته شده است که اگر "
من نمی توانم جایی برای خودم پیدا کنم ، یا چگونه می توان آرامش روحی ، آرامش روانی را پیدا کرد؟
اگر شخصی این س ofال را مطرح کند که چگونه می توان به آرامش روانی دست یافت ، منطقی است که فرض کنیم در حال حاضر در روح خود بیقرار است. دو دلیل می تواند داشته باشد: خلأی در روح وجود دارد که شما را تحت فشار قرار می دهد و شما را رنج می دهد - چیزی برای "