2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بابا نوئل عزیز!
امیدوارم کارتون عالی باشه
من از شما یک درخواست دارم ، لطفاً یک سال رانندگی برای من بیاورید.
و گوشواره هایی با زمرد.
و بلیط های اپرای وین ، جایی که می توانید آنها را بپوشید.
اوه.. من زیاد نمیخواستم؟
Pe. Es. آه بله. تمام سال من دختر عجیبی بودم.
م.
ام عزیزم.!
من خیلی می خواستم ، شما آن را مسخره کردید. باید حروف دیگری را می دیدید. بنابراین ممکن است شما آرزوهای بیشتری داشته باشید.
من به گوشواره فکر می کنم. اوه.. شما می گویید وینی. پس بالاخره کووید!
و چگونه رانندگی می کند؟ بگو.
پلی اتیلن. Es من متوجه دختر نشدم.
پدر فراستی.
بابا نوئل عزیز!
آره ، کووید! لغو کنید ، نابود کنید ، یخ بزنید! تو میتوانی هر کاری انجام دهی.
خوب ، من با گوشواره موافقم. من خودم با بلیط ها سر و کار دارم.
Drive برای جلسات شاد ، پروژه های جالب ، سفرهای روشن ، اولین نمایش ، تعداد زیادی مشتری ، انرژی ، علاقه ، اقدام است.
شما همه چیز را در مورد دختر فهمیده اید.) یا فقط هدایای خوب می آورید؟
م.
ام عزیزم.!
دوشیزه برفی با آدم برفی شما را در بایگانی سالانه بررسی کرد - تحت هیچ تعریفی قرار نمی گیرید. گیج شده.
من سعی کردم با توصیف شما در مورد خستگی رانندگی مطابقت داشته باشم. شاید نیروها یکسان نباشند؟
گوش کنید ، شاید بهتر باشد کتاب بخواهید یا درباره عشق.
Pe. Es در مورد کووید ، من در مورد آن فکر می کنم.
پدر فراستی.
بابا نوئل عزیز!
ههه ، من تحت این تعریف قرار نمی گیرم. این به این دلیل است که من جامع نگر هستم)
شما می گویید نیروها یکسان نیستند؟ شاید محل خسته ای را امتحان کرده اید؟ دوره ای که دارید چنین درختی است ، در همه موارد. به طور کلی ، آیا به یاد دارید که آنجا چگونه است ، همه چیز زمان خودش را دارد … زمانی "سنگ اندازی و زمان جمع آوری سنگ ها ؛ زمانی در آغوش گرفتن و زمانی برای فرار از آغوش" وجود دارد.
درباره عشق ؟ هوم..
برای او رزرو کنید!
م.
ام عزیزم!
مدتها ما با آدم برفی در مورد کتاب می خندیدیم وقتی نگاه می کردیم که چند مورد از آنها را در یک سال می خوانید.
من در مورد صداقت نفهمیدم. من آن را در گوگل جستجو می کنم.
ممنون از نقل قول)
خوب. من مشتریان و جلسات را سازماندهی می کنم ، همچنین پروژه ها ، انرژی را نیز در نظر خواهم گرفت ، می بینم ، تعداد زیادی وجود دارد. با روحیه چه کنیم؟
پدر فراستی.
بابا نوئل عزیز!
خیلی ممنونم!
با روحیه … نمی دونم.
دوشیزه برفی با آدم برفی چه می گویند؟
Pe. Es. گوشواره ها را فراموش نکنید!
م.
ام عزیزم!
برفی دوشیزه با آدم برفی گفت: "دوگانگی را بپذیر"
HZ چیست ، شاید چه نوع طلسم؟
و آنها همچنین می گویند ، بیشتر لبخند بزنید. لبخند شما بسیار زیباست. اینجا موافقم.)
Pe. Es. فکر می کردم گوشواره ها را فراموش کرده ام. ههه …
پدر فراستی.
بابا نوئل عزیز!
وای! ببینید ، برفی دوشیزه با آدم برفی در موضوع)
پذیرفته شده!
متشکرم! هر سه را در آغوش می گیرم.
انشالله سالی داشته باشید که می خواهید!
Pe. Es. و با کووید ، واقعاً تلاش می کنید.
من لبخند می زنم.
م.
توصیه شده:
بزرگ شدن: خود بابا نوئل
بزرگ شدن: خود بابا نوئل! یک امتیاز خوب برای یک شخصیت بالغ فرصتی برای تبدیل شدن است برای خودش به عنوان بابا نوئل فکر کردن با صدای بلند… شاید استدلال من با روند رایج کنونی برای تمجید از کودکان گرایی و خودمحوری به عنوان هنجار زندگی بزرگسالان بسیار متفاوت باشد (من می خواهم و خواهم
بابا یاگا یا واسیلیسا زیبا؟
بابا یاگا همان زن واسیلیسا زیبا است ، درست برعکس. منظورم قسمت تاریک آن است. او کسانی را که مرزهایش را نقض می کنند می ترساند ، بدون پرسیدن به خانه نفوذ می کند و خواستار اطاعت می شود. فراتر از استانداردها و چارچوب است. به دنبال جلب رضایت همه نیست ، در گفتار و عمل غیرقابل پیش بینی است.
گریه مامان ، بابا ، من!؟ به مهد کودک می رویم
بله ، روان والدین ما گاهی اوقات آنقدر ظریف است که نه تنها کودک ، بلکه اغلب مادر نیز هنگام جدایی در مهد کودک نیاز به کمک اشک دارد. و به تازگی ، همچنین پدران لمس کننده ای نیز وجود دارند. اما اگر پدربزرگ و مادربزرگ دلسوز هم به این تیم بپیوندند چه؟ اخیراً ، مسئله سازگاری با مهد کودک به یکی از سخت ترین و اگر نه عجیب و غریب بحث برانگیز تبدیل شده است.
چگونه "عشق بابا" روابط با مردان را از بین می برد؟
بسیاری از زنان رویای یک مرد قوی ، مراقب و دلسوز را در سر می پرورانند. برخی آشکارا می گویند "شبیه پدرم باش" ، دیگران - "فقط شبیه پدرم نیست" و البته ، مشابهی را پیدا می کنند. رابطه بین دختر و پدر می تواند متفاوت باشد - دشوار و سمی ، گرم و باز.
بابا که دیگه به من احتیاج نداره
بابا من دیگه لازم ندارم و چگونه کودکان رها شده را در بزرگسالی تهدید می کند. پس این چیست؟ احساس رها شدن ، بی فایده بودن یا خیانت؟ و مهم نیست…. نکته مهم این است که این کودک بزرگسال همیشه کمبود چیزی را احساس خواهد کرد. شاید عشق ، یا شاید او همیشه احساس گناه کند که این من هستم که مقصر همه چیز هستم.