آیین ها و خلاقیت. معانی و نتایج

فهرست مطالب:

تصویری: آیین ها و خلاقیت. معانی و نتایج

تصویری: آیین ها و خلاقیت. معانی و نتایج
تصویری: Тандем Игоря Крутого и Димаша Кудайбергена - это чудо, вдохновение и творческий взлет! (SUB. 25 LGS) 2024, آوریل
آیین ها و خلاقیت. معانی و نتایج
آیین ها و خلاقیت. معانی و نتایج
Anonim

همه ما در زندگی زمینه هایی داریم که در آن می خواهیم چیزی را حفظ و تقویت کنیم.

و زمینه هایی وجود دارد که ما می خواهیم چیزی را تغییر دهیم ، شاید حتی خود زمینه ها نیز بخواهند تغییر کنند.

و در اینجا ابزارهای روانشناسی فوق العاده ای به کمک ما می آیند.

اغلب ما به طور شهودی از آنها استفاده می کنیم ، بدون این که به این فکر کنیم که چرا این یکی است و نه دیگری.

یکی از م waysثرترین روش ها برای حفظ و تقویت چیزی در زندگی ، انجام مناسک است

با کمک مراسم ، افراد روابط را تقویت می کنند ، اعتماد به نفس خود را در مورد چیزی کاهش می دهند ، اضطراب را از بین می برند.

به عنوان مثال ، گردهمایی های خانوادگی یکشنبه برای شام ، تماس تلفنی با والدین در همان زمان ، رفتن به کلیسا (برای م believersمنان) در روزهای شنبه یا یکشنبه و غیره.

اما هنگامی که ما نیاز به تغییر در زندگی ، تغییرات ، دسترسی به سطوح دیگر داریم ، در این صورت مناسک یاور ما نیستند.

در چنین مواردی ، خلاقیت ضروری است

ما در مورد اعمال و اعمالی صحبت می کنیم که شبیه معمول نیستند.

"متفاوت" صحیح ترین کلمه برای شروع تغییر واقعی است. این ، در نوع خود ، خلاقیت است. حتی اگر شامل ایجاد یک آیین جدید باشد.

یکی از مشتریان من سالهاست که مراسم خاصی دارد.

هر دوشنبه ساعت 8 صبح ، او با دوستان خود در یک کافه کوچک صبحانه ملاقات می کرد.. چنین جلسه هفتگی قبل از شروع هفته کاری تضمینی بود که این هفته موفق و سودآور خواهد بود.

کار کرد. علاوه بر این ، جوانان حتی متوجه شدند که یکی از آنها که به دلایلی هفته "شتاب دوشنبه" را از دست داده است ، خوب پیش نمی رود.

به طور کلی ، این مراسم رعایت و قدردانی شد.

یک روز دوشنبه ، ایلیا (بگذار نامش چنین باشد) با روحیه ای بد بیدار شد. من چیزی نمی خواستم. همه شادی نبود در محل کار ، تغییرات ناخوشایندی برنامه ریزی شده بود. بسیاری از مسائل فوری و گفتگوهای مهم وجود داشت.

ایلیا بلند شد ، آماده شد ، قهوه نوشید ، به حیاط رفت و قصد داشت به ماشین برود تا به جلسه دوشنبه برود ، که ناگهان فکر کرد: "نفیگ!"

او ناگهان چرخید ، به زمین بازی رفت ، یک توپ بچه پاره شده را از روی زمین برداشت و شروع به تمرین پرتاب آن به داخل رینگ کرد.

بنابراین او برای مدت طولانی پرید ، تا اینکه دختر جوانی را دید که بچه ای داشت گریه می کرد.

کودک خواب آلود به او اجازه نمی دهد توری پاره شده ببندد و با صدای جیغی دلسوز کننده فریاد می زند. ایلیا به سمت آنها رفت و شروع کرد به پسر نشان داد که چگونه توپ را روی زمین بیندازد و تند تند شدن را تماشا کند.

معلوم شد که این دختر همراه فرزند خواهرش که صبح هیچکس نمی توانست با او برود ، در حالی که مشغول کار بود ، قدم می زد.

آنها یک سال بعد ازدواج کردند. متاهل و خوشبخت 6 سال ازدواج کرده است.

و از آن زمان ، قبل از یک روز مهم یا مسئول ، ایلیا باید زود از خانه خارج شود تا توپ را در زمین بازی به مدت 10 دقیقه به داخل رینگ بیندازد.

و آن هفته ، وقتی "شتاب دوشنبه" را در محل کار از دست داد ، واقعاً دشوار و از نظر مالی چندان موفق نبود …

اما ایلیا از او به عنوان یکی از مهمترین و شادترین افراد یاد می کند.

توصیه شده: