2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما در یک بعد زمانی و فرهنگی یکسان هستیم ، اما هر یک از ما در دنیایی جداگانه زندگی می کنیم. بدیهی است که دنیای دیگران ارزش تشخیص و احترام را دارد ، به شرطی که محتوای آن برای دیگران ایمن باشد. این مقاله در مورد چگونگی وابستگی محتوای درونی به سلامت روان ، نحوه همگرایی و برخورد جهانها و همچنین تحریف واقعیت با استفاده از مثال یکی از جالب ترین آسیب شناسی های روان است.
یک بار عاشق مردی شدم و زیباترین دنیای درونی ام را به او نشان دادم. خیلی سریع ، فرافکنی شکسته شد و من با بهانه ها شروع به دوختن آن کردم ، اما ذهن منتقد به موقع متوقف شد. و سپس ، با به دست آوردن شجاعت ، نگاه دقیق تری کردم.
سپس من به دنبال یک س bigال بزرگ از جلوه های بیرونی ، شیوه زندگی ، قضاوت ها ، عادات او بودم - آنها در زمینه بیوگرافی آسیب زا منطقی بودند ، اما چیزی من را گیج کرد.
با دور شدن از شوک دیگری بودن ، متعهد شدم که مشاهده کنم ، تجزیه و تحلیل کنم و مقایسه کنم ، دوباره آن را توجیه کردم ، و دوباره افکار خود را در امتداد ریلهای فرسوده پیچاندم ، نتوانستم تصویر را ، چه آسیب زا یا عصبی ، بچسبانم ، و این را به همکارانم منتقل کردم. ، جایی که بلافاصله به عنوان یک پزشک روان پارانوئید تبدیل شد.
من کتابها و معیارهای DSM را بازبینی کردم ، اشک در مورد مسائل شخصی ریختم و برای من یکی از درسهایی شد که موضوعاتی در کنار من در یک زمینه زمانی و فرهنگی مشابه زندگی می کنند ، اما در عین حال محتوای متفاوتی دارند. از واقعیت
البته دیگر محتوای واقعیت روان پریش برای دیگران بسیار ناراحت کننده است ، اما در مقایسه با تحریف آسیب شناختی واقعیت اسکیزوفرنی پارانوئید کاملاً قابل تحمل است.
محکومیت یک پارانوئید در هذیان خود معمولاً کسی را اذیت نمی کند تا زمانی که معلوم شود او در بیمارستان نیست ، بلکه ، به عنوان مثال ، در موقعیتی است و از قدرت خاصی برخوردار است. سپس پرسش از واقعیت روانی دیگری برای کسانی که تحت تأثیر آن قرار می گیرند اهمیت می یابد.
غم انگیزترین چیز این است که خود این س inال در عمل مطرح نمی شود. وقتی ایده های هذیانی ، قضاوت ها ، استدلال ها و خواسته های او که باعث سردرگمی یا حداکثر خشم می شود در دسته بندی های اخلاق ، نیت خیر ، ارزشهای جهانی یا ملی قرار گیرد ، چه کسی سلامت روانی یک فرد برتر را زیر سوال می برد.
اعتقاد بر این است که بیماری روانی باید فوراً و با صدای بلند خود را نشان دهد ، به طور شبانه روزی از بالکن فریاد می زند. اما هیچ کس ساکت تر و متفکرتر از یک اسکیزوفرنی پارانوئید نیست ، او مانند یک افسر سابق KGB با دقت ، سیستماتیک و زیرکانه کار می کند.
من اغلب وقایع جنایی را مرور می کنم و کمی به نظم و روش ای که می توان با آن یک جسد را از طریق چرخ گوشت به مدت یک هفته عبور داد ، حسادت می کنم ، دقیقاً ساعت 09:00 روشن می شود و دقیقاً ساعت 19:00 خاموش می شود. تا در همسایگان شک ایجاد نکند.
به خاطر دارم ، یک مورد نادر و ارزشمند از بستری شدن چند روز (یا شاید چند ساعت) قبل از قتل وجود دارد. در دهمین سال ازدواج ، زن به انزوا و سردی همسرش اشاره کرد و آن را به یک بحران سنی نسبت داد و پس از مدتی شب هنگام از چراغ قوه بیدار شد - او بدنبال چیزی روی بدنش بود و بلافاصله آن را خاموش می کرد. (روانپزشک پاسخ داد که آثار عاشقان زیادی وجود دارد). در مورد تظاهرات بیشتر ، همسر بلافاصله همه چیز را درک کرد ، گفت که او فوراً به مادرش می رود و با معجزه ای او را متقاعد کرد که "دو پایش را شفا دهد" تا دو هفته بازگشت. برای من یک راز باقی می ماند که چگونه وی رضایت داوطلبانه ای را برای بستری شدن در بیمارستان امضا کرد ، اما اگر آنچه را که امضا می کرد بخواند ، معلوم نیست این زن چقدر عمر می کرد.
این داستان یک امر تصادفی است ، زیرا پارانوئید نه تنها در بیمارستان بستری است ، بلکه حتی تشخیص آن نیز دشوار است: او هوشیار است و منتظر صید است ، می تواند بسیار باهوش و مبتکر باشد (در میان آنها دانشمندان مشهوری وسواس زیادی بر ایده کشف او) ، او آبها را کاوش می کند و مسیرهای خود را می پوشاند ، او همه کارها را انجام می دهد تا هیچکس شک نکند.
جالب ترین چیز این است که شکست ها به طور ناگهانی اتفاق می افتند ، زمانی که همه چیز محاسبه می شود ، به جز موارد بارز. یک منبع پارانوئید ، منبع را به خاطر نمی آورم ، هنگامی که در مورد خودکشی همسرش مورد بازجویی قرار گرفت ، خود را به طور طبیعی رها کرد: "شاید وجدان او به این دلیل شکنجه شده بود که او با همه مردان شهر به من خیانت کرد."
به دلیل پیش بینی های خود ، شانس یک شخص غیر عادی برای تشخیص مخفی ترین تحریفات ذهنی تقریباً صفر است ، بنابراین برخورد جهان های انسانی می تواند شبیه این باشد: "او فقط بسیار حسود است" ، "او فقط نمی فهمد" ، " او چنین شخصیتی دارد "، و آسیب شناسی خود را پس از وقوع در بخش منطقه ای نشان می دهد.
همانطور که دو فرد از نظر جسمی یکسان وجود ندارد ، بنابراین دو جهان روانی با محتوای یکسان وجود ندارد. ما دائماً محتوای خود را مجدداً بررسی می کنیم ، با دیگران مقایسه می کنیم ، تأمل می کنیم ، از خود سوال می پرسیم و شک داریم ، وقتی نمی دانیم نگران هستیم ، و این نشان دهنده سلامت است.
افرادی که تأکید و روان پریشی دارند بسیار عاقل هستند ، فقط غیرت جهان بینی آنها کاملاً مشهود است. روان پریشان می توانند تحت روان درمانی قرار بگیرند و می توانند محتوای خود را تحت تأثیر خارجی تغییر دهند: اگر با آنها صحبت کنید ، توضیح دهید ، حقایق قابل اعتماد را نشان دهید ، آنها می توانند دیدگاه خود را نسبت به واقعیت تغییر دهند ، و این مهمترین چیز است.
اما همچنین گروهی با بیشترین مشکل در برخورد با محتوای داخلی وجود دارد. تحریف واقعیت ناشی از اسکیزوفرنی در داخل آنقدر سازگار است و غالباً از نفوذ بیرونی غیرقابل دسترسی است که ابتدا به توجه پزشک ، از جمله در زمینه امنیت اجتماعی نیاز دارد. و سپس یک روان درمانگر نیز می تواند کار کند.
پذیرش تنوع جهان انسان ها و وجود برخی از آنها در آسیب شناسی احتمالی برگشت ناپذیر است اولین نتیجه.
تغییر در محتوا و تحریف برگشت پذیر واقعیت می تواند نتیجه اطلاعات نادرست ، فقدان اطلاعات یا پیشنهاد عمدی باشد ، بنابراین مهم است که منابع اطلاعات را به درستی انتخاب کنید ، بتوانید آنها را جستجو کرده و آنها را بررسی کنید ، و با درایت به جای دیگران از دیگران بخواهید. حدس و گمان ، گوش دادن و تأمل ، و این دومین.
درباره شکاف بین جهان ها. آنها می توانند خود را در سوء تفاهم ، درگیری و س questionsالات مربوط به رفتار دیگران نشان دهند. اگر شکافی ایجاد نشود ، می تواند عواقبی داشته باشد ، بنابراین برای کاهش آن ، مقایسه ، مقایسه دیدگاه ها ، پرسش و گفتگو با یکدیگر ، ترتیب بحث های خانوادگی و جهانی به منظور جستجو در میان افراد مهم است. چیزهای متفاوت و متضاد مشترک و متحد کننده و این سوم.
و چهارم ، آخرین چیز. به دنیایی دیگر اعتماد کنید. دوست یابی ، یافتن معلمان ، روانشناسان یا سرپرستان ، پیوستن به جوامع براساس اصل ارزشها ، معانی ، باورها ، دیدگاهها و چشم انداز واقعیت نیز ارزشمند است زیرا در صورت لزوم می توان به آنها اعتماد کرد تا وضوح تصویر شخصی خود را به ارمغان بیاورد.
تصاویر: الکسی کونداکوف ، هنرمند اوکراینی
میلا گربنیوک ، روانشناس
+380 063 603 22 20
توصیه شده:
جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید
نویسنده: ایرینا دیبوا منبع: از سالن کمک بگیرید. افرادی که شما را احاطه کرده اند ، و داستانهای مرتبط با آنها ، به شما کمک می کنند تا بفهمید که چه اتفاقی برای شما می افتد ، در جهان خودتان ، در روح شما. *** یک معلم جدید به کلاس دخترش آمد.
توهمات یک جهان فقط در یک جهان بدون عادت
بزرگترین دختر من ، مارینا ، در مورد همکلاسی خود گفت که "دوباره بیمار شد. و مادرش نیز بیمار است ". او دوباره بیمار شد - این عود سرطان خون است. یک همکلاسی فقط یک هفته قبل از تعطیلات تابستانی در کلاس خود ظاهر شد ، قبل از آن - بیمارستان ها ، شیمی درمانی … "
روانشناسی انسان ، جهان بینی ، تاریخ. یا چه چیزی یک فرد را به یک شخص تبدیل می کند؟
روانشناسی انسان. چندین س thatال وجود دارد که اغلب از من می پرسند. از جمله: "چه چیزی یک فرد را به یک شخص تبدیل می کند؟" و "چه زمانی احساس کردید به روانشناسی علاقه دارید؟" از آنجا که آنها برای من مرتبط هستند ، در یک مقاله به آنها پاسخ خواهم داد.
انسان به انسان نیاز دارد. کمک روانشناسی برای چیست؟
هر یک از ما در مرحله خاصی از زندگی به کمک و حمایت نیاز داریم. در راه ما ، استرس ، از دست دادن و از دست دادن ، مشکلات سلامتی ، مشکلات در روابط با عزیزان اجتناب ناپذیر است. اغلب ما با موقعیت های مشکلی روبرو می شویم ، راه حلی که برای ما مشخص نیست.
انسان به انسان نیاز دارد
سوبژکتیویته ما (خود) خانه داخلی است که در آن قرار است زندگی خود را زندگی کنیم. اگر در مرحله ساخت و ساز همه چیز خوب پیش رفت ، فضایی در داخل ایجاد می شود که در آن راحت و ایمن خواهیم بود ، جایی که می توانیم لباس هایمان را کنار بگذاریم و شما را همانطور که هستید بپذیریم ، جایی که همیشه مال خودتان هستید.