جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید

فهرست مطالب:

تصویری: جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید

تصویری: جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید
تصویری: True Iran: The Global Jihad 2024, آوریل
جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید
جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید
Anonim

نویسنده: ایرینا دیبوا منبع:

از سالن کمک بگیرید.

افرادی که شما را احاطه کرده اند ، و داستانهای مرتبط با آنها ، به شما کمک می کنند تا بفهمید که چه اتفاقی برای شما می افتد ، در جهان خودتان ، در روح شما.

یک معلم جدید به کلاس دخترش آمد. بلندپرواز ، مقتدر ، سرسخت ، همه چیز را در یک زمان می خواهید - سریع در کوتاه ترین زمان ممکن برای نظم دادن به امور با "کودکان نادیده گرفته شده". او همه "گولکی" را کنار گذاشت ، هرگونه وفاداری ، تغییرات را لغو کرد. و همه اینها "به خاطر بچه ها!" او در تلاش است تا ساختاری را به شیوه ای اعلامی تحمیل کند ، کودکان را درگیر خود کند و در کوتاه ترین زمان ممکن به نتایج عالی برسد. جوان ، ترسیده ، جنگ طلب ، ترس از دست دادن کنترل بر فرزندان و والدین. "این به من بستگی دارد که تصمیم بگیرم اینجا چگونه خواهد بود." "در هر صورت یا به هیچ وجه". معلم جنگجو!

واقعا به من ضربه زد. بالاخره یک معلم خوب یک معلم خوب است! و به نظر می رسد که به خاطر کودکان و عملکرد و ساختار تحصیلی. اما در اینجا چیزی اشتباه است.. این درک که "جهان به سیاه و سفید تقسیم نشده است" ، خرد کجا ، انعطاف پذیری ، عمق کجا ، رویکرد و درک فردی از نیازهای کودکان کجاست؟ همه اینها به خاطر شرایط و به خاطر از دست دادن قدرت حذف شد. کودکان بین سنگ های آسیاب سازه قرار گرفته اند. و جدا از تعهدات ، آنها چیزی ندارند. تعهد و بدهی.

وقت آن است که نگاهی به خودتان بیندازید. در حال حاضر از فرزندانم چه می خواهم؟ ترسها و خواسته های من اینجا کجاست؟ نگرانی های من در مورد تحصیل ، قدرت والدین و کنترل چگونه است؟ آیا من چیزی مهم ، عمیق ، با ارزش را از دست داده ام؟ من خودم چیکار میکنم؟

این برای من چیست؟ - این س isال ارزش آن را دارد که وقتی چیزی بسیار نگران کننده را مشاهده می کنید ، تصادف می کند و مانع عبور شما می شود

کارمند سابق سکسی ، با اعتماد به نفس ، گستاخ و بی ادب دوباره درخواست کمک می کند. رژ لب روشن ، مانیکور عالی. ظاهراً او مدتها مشغول موهای خود بود - او می تواند از عهده آن برآید. از افراد به راحتی استفاده می کند. و قطعاً قادر به نه گفتن است. نه مثل من. چه چیزی در مورد او وجود دارد که من نمی توانم از عهده آن بربیایم؟ من به شدت می خواهم ، می ترسم از اعتراف به خودم ، اما نمی توانم؟

عزیزم ، خوب ، یک عضو بسیار احمق و به طور نمایشی ناتوان از تیم تجاری عمومی ، دائماً مرا مجبور می کند که ناتوانی او در استفاده از برنامه های رایانه ای ، تغییرات خلقی ، احساسات و نوعی "بدبختی قانونی" را حساب کنم. او طوری رفتار می کند که انگار احمق و درمانده نیست. لازم نیست کاری در مورد آن انجام دهید. و اجازه دهید دیگران خود را تنظیم کنند.

با "بدبختی" و "ناتوانی" خودم مبارزه می کنم؟ به چه چیزی حق وجود نمی دهم؟ چه چیزی را در خودم نابود می کنم؟

در این مقاله ، من نمونه هایی از داستانهای مختلف مشتریان را ارائه کرده ام.

همانطور که در یک آینه کج ، صد برابر تقویت شده ، شیشه را با کف تا استخوان ها پاره می کنیم ، صدای خودمان را از جهان می شنویم. چیزی که ما به آن شک داریم ، با چه چیزی مبارزه می کنیم ، و آنچه ما نمی توانیم از عهده آن برآییم. ما "موضوع ما" را می شنویم. همانطور که یک درمانگر گفتار از صدای جنجالی صدا در حمل و نقل عمومی "r" گلو "می شنود ، هم شخص می شنود که در چه چیزی تنظیم شده است ، چه چیزی توسط روان هضم می شود ، آنچه مغز تصمیم می گیرد ، چه چیزی روح را وزن می کند مقیاس عدالت - موضوع خاص خود.

دنیای اطراف قابل مشاهده اغلب عرصه درگیری های داخلی خود می شود

"قابل مشاهده" - زیرا جهان متفاوت است.

فردی 15 سال است که به عنوان گفتاردرمانگر کار نمی کند ، به جای "p حلق" ، در بین مردم صحبت انگلیسی را می شنود و سر خود را با علاقه در جستجوی خارجی های عجیب و غریب برمی گرداند. یک موضوع کاملاً متفاوت پاسخ می دهد و به نظر می رسد.

مردم یکسان هستند ، کلمات یکسان هستند و حتی ممکن است محیط تغییر نکند ، اما نت هایی که از قبل می شنویم متفاوت است. در حال حاضر دیگری مهم است ، دیگری به اعماق روح تکان می خورد.

توصیه شده: