چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو

تصویری: چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو

تصویری: چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو
تصویری: ماجراهای پینوکیو (کتاب صوتی کامل) 2024, آوریل
چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو
چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو
Anonim

شناخته شده است که حتی در دوران کودکی ، با گوش دادن به افسانه ها ، یکی را انتخاب می کنیم ، جذاب ترین برای ما ، که شخصیت اصلی آن تا حدودی شبیه ما است. در عین حال ، بدون درک این شباهت ، خوشحالیم که بارها و بارها به یک داستان پری گوش می دهیم. و وقتی بزرگ می شویم ، شگفت زده می شویم که می بینیم زندگی ما به طور معجزه آسایی سرنوشت شخصیت محبوب افسانه ای ما را تکرار می کند.

در اینجا یک تصویر روانشناختی از یکی از قهرمانان محبوب افسانه ای است.

او یک رهبر ، شجاع ، باهوش و قاطع ، سخاوتمند ، فداکار برای عزیزان خود است ، دارای مشاهده ، حیله گری ، تدبیر ، مهارت ، زیرکی است ، او همه چیز مورد نیاز خود را دارد ، او استاد زندگی خود است. رویای بسیاری از زنان چیست؟ بگو اسمش چیه؟

و نام او - پینوکیو!

در ابتدای داستان ، پینوکیو مانند همه بچه ها اعتماد می کند. و این تعجب آور نیست ، او یک کودک است! او اخیراً توسط پدر کارلو از چوب بریده شد.

Image
Image

در کودکی یکی از مشتریان من ، موردی پیش آمد که پسران همسایه او را مسخره کردند و پیشنهاد کردند چند سکه در حیاط دفن کنند (تغییر خرید نان). آنها وعده افزایش "سرمایه" روز بعد را دادند. وقتی پسر پول دفن شده را پیدا نکرد ، و آمد تا غم خود را با پدرش در میان بگذارد ، در پاسخ شنید: "بوراتینو!" ، با لحنی تحقیر آمیز گفت. این نام مستعار تا پایان عمر به او چسبیده بود و بر تنها ویژگی - اعتبار ، که گاهی اوقات تا حد زیادی در زندگی او دخالت می کرد ، تمرکز کرده بود. متأسفانه بسیاری از ویژگی های مثبت او در پشت صحنه باقی ماند.

در مورد پینوکیو افسانه ای ، با تجزیه و تحلیل رفتار او به راحتی می توان به ویژگی های مثبت او پی برد. به عنوان مثال ، اجازه دهید وضعیتی را به یاد بیاوریم که قهرمانان: بوراتینو ، مالوینا ، پیرو و آرتمون با ظاهر شدن کاراباس باراباس با سگ های پلیس تهدید می شوند.

بوراتینو به تنهایی غافلگیر نشد. او آرتمون را با دو دسته به همراه ضروری ترین چیزها بارگذاری کرد. مالوینا را که لباس مسافرتی زیبایی پوشیده بود روی گره ها گذاشتم. او به پیررو گفت که دم سگ را نگه دارد. جلوی خودش ایستاد: - وحشت نکن! بریم بدویم!

وقتی ملاقات قهرمانان با کاراباس باراباس و سگ های پلیس واقع شد ، بوراتینو کارهای زیر را انجام داد.

- پیررو ، - فریاد کشید ، - دختر را بگیرید ، دست به دریاچه بزنید ، جایی که قوها هستند!.. آرتمون ، قوطی ها را دور بیندازید ، ساعت خود را بردارید - شما می جنگید!.

و این یک تصمیم منطقی بود ، زیرا خود پینوکیو ، مانند دیگر عروسک ها ، قادر به مبارزه با بولداگ های پلیس نبود. این کار را فقط سگ آرتمون می تواند انجام دهد. با این حال ، پینوکیو هر کاری را که به او وابسته بود انجام داد.

Image
Image

کاراباس باراباس حتی نشست

و در آنجا ساکنان جنگل به موقع به کمک آمدند.

پینوکیو با استفاده از ویژگیهای مشخصه خود - مشاهده ، حیله گری ، زیرکی و شجاعت ، به طور فعال در نبرد شرکت کرد.

هنوز در بالای درخت ، پینوکیو توجه کرد که انتهای ریش کاراباس باراباس به تنه رزینی چسبیده است. او روی زمین پرید و شروع به دویدن در اطراف درختان کاج کرد و تعقیب کننده خود را اذیت کرد ، که بلافاصله برای رسیدن به پینوکیو شتافت …

بنابراین ، در نتیجه نبرد

در میدان دو سگ پلیس حضور داشتند ، ظاهراً برای مگس خشک مرده امکان پذیر نبود ، و یک پزشک گیج شده علوم عروسکی ، Signor Carabas Barabas ، با ریش خود محکم به کاج ایتالیایی چسبیده بود.

Image
Image

- همچنین - آنها می خواستند با من دعوا کنند! - بوراتینو گفت ، توجهی به شادی مالوینا و پیررو نداشت. - برای من گربه ، برای من روباه ، برای من سگ های پلیس ، خود کاراباس باراباس برای من - اوه! دختر ، روی سگ بالا برو ، پسر ، دم را نگه دار. رفت…

من فکر می کنم که ما می توانیم پینوکیو را به خاطر ضعف کوچکش در برابر یک پیروزی قاطع در یک نبرد جدی ببخشیم.

در آینده می بینیم که پینوکیو چگونه نشان می دهد مراقبت ، استقلال و صرفه جویی.

خودش آب آورد ، شاخه ها و مخروط های کاج را جمع کرد ، خودش در ورودی غار آتش روشن کرد ، آنقدر پر سر و صدا که شاخه های درخت کاج بلند تکان خورد … خودش روی آب کاکائو درست کرد. - زنده! صبحانه بنشین …

Image
Image
Image
Image

بگذارید مالوینا مشغول آموزش باشد ، بگذارید پیررو هزار بار پشت سر هم قافیه بخواند ، - بوراتینو حتی برای دیدن دوباره دوستان از کلید طلایی دست می کشد

پاپا کارلو به کمک قهرمانان آمد ، آنها را نجات داد و آنها را به "کمد" خود آورد. پینوکیو ، که از قبل راز کلید طلایی را می دانست ، با اطمینان گفت:

- بابا کارلو ، چکش بردار ، بوم نشتی را از دیوار بردار

و پدر کارلو به پسرش گوش داد. پشت بوم یک دری کوچک از بلوط تیره ساخته شده بود ، و پشت در جاده ای به سمت تئاتر بود.

Image
Image

در این تئاتر ما یک کمدی روی صحنه می بریم - آیا می دانید کدام یک است؟ - "کلید طلایی ، یا ماجراهای فوق العاده پینوکیو و دوستانش". کاراباس باراباس با ناراحتی می ترکد. - خوب ، و شما ، خوب ، و شما ، بوراتینو؟ - همه پرسیدند. - می خواهید در تئاتر چه کسی باشید؟ - Freaks ، در یک کمدی من خودم را بازی خواهم کرد و در سراسر جهان مشهور خواهم شد!

ویلیام شکسپیر نوشت:

همه دنیا تئاتر است. زنان ، مردان - همه بازیگران وجود دارند. آنها خروجی ها ، خروجی های خود را دارند و هر کدام بیش از یک نقش را ایفا می کنند. دختران اغلب خواب شوالیه ها و شاهزادگان را می بینند. شاید ارزش آن را داشته باشد که از نزدیک نگاهی بیندازید ، و مرد همسایه که به قهرمان افسانه نزدیک است - پینوکیو مناسب ترین شریک زندگی خانوادگی خواهد بود. پینوکیو می خواست نقش اصلی را در نمایشی درباره خودش بازی کند. بدون شک ، او موفق شد! اگر می خواهید برنده ای در کنار شما باشد ، پینوکیو را انتخاب کنید.

Image
Image

در جاده ای سخت به شهر زمرد می رویم.

من عاشق! و من دیگر نیستم. نگاهی دیگر به تاریخچه دختر برفی.

پری دریایی کوچک و یک زندگی عاشقانه.

دیدگاه کودک نسبت به افسانه کودکان نیست. ملکه برفی.

افسانه های وحشتناک برای کودکان.

توصیه شده: