2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شناخته شده است که حتی در دوران کودکی ، با گوش دادن به افسانه ها ، یکی را انتخاب می کنیم ، جذاب ترین برای ما ، که شخصیت اصلی آن تا حدودی شبیه ما است. در عین حال ، بدون درک این شباهت ، خوشحالیم که بارها و بارها به یک داستان پری گوش می دهیم. و وقتی بزرگ می شویم ، شگفت زده می شویم که می بینیم زندگی ما به طور معجزه آسایی سرنوشت شخصیت محبوب افسانه ای ما را تکرار می کند.
در اینجا یک تصویر روانشناختی از یکی از قهرمانان محبوب افسانه ای است.
او یک رهبر ، شجاع ، باهوش و قاطع ، سخاوتمند ، فداکار برای عزیزان خود است ، دارای مشاهده ، حیله گری ، تدبیر ، مهارت ، زیرکی است ، او همه چیز مورد نیاز خود را دارد ، او استاد زندگی خود است. رویای بسیاری از زنان چیست؟ بگو اسمش چیه؟
و نام او - پینوکیو!
در ابتدای داستان ، پینوکیو مانند همه بچه ها اعتماد می کند. و این تعجب آور نیست ، او یک کودک است! او اخیراً توسط پدر کارلو از چوب بریده شد.
در کودکی یکی از مشتریان من ، موردی پیش آمد که پسران همسایه او را مسخره کردند و پیشنهاد کردند چند سکه در حیاط دفن کنند (تغییر خرید نان). آنها وعده افزایش "سرمایه" روز بعد را دادند. وقتی پسر پول دفن شده را پیدا نکرد ، و آمد تا غم خود را با پدرش در میان بگذارد ، در پاسخ شنید: "بوراتینو!" ، با لحنی تحقیر آمیز گفت. این نام مستعار تا پایان عمر به او چسبیده بود و بر تنها ویژگی - اعتبار ، که گاهی اوقات تا حد زیادی در زندگی او دخالت می کرد ، تمرکز کرده بود. متأسفانه بسیاری از ویژگی های مثبت او در پشت صحنه باقی ماند.
در مورد پینوکیو افسانه ای ، با تجزیه و تحلیل رفتار او به راحتی می توان به ویژگی های مثبت او پی برد. به عنوان مثال ، اجازه دهید وضعیتی را به یاد بیاوریم که قهرمانان: بوراتینو ، مالوینا ، پیرو و آرتمون با ظاهر شدن کاراباس باراباس با سگ های پلیس تهدید می شوند.
بوراتینو به تنهایی غافلگیر نشد. او آرتمون را با دو دسته به همراه ضروری ترین چیزها بارگذاری کرد. مالوینا را که لباس مسافرتی زیبایی پوشیده بود روی گره ها گذاشتم. او به پیررو گفت که دم سگ را نگه دارد. جلوی خودش ایستاد: - وحشت نکن! بریم بدویم!
وقتی ملاقات قهرمانان با کاراباس باراباس و سگ های پلیس واقع شد ، بوراتینو کارهای زیر را انجام داد.
- پیررو ، - فریاد کشید ، - دختر را بگیرید ، دست به دریاچه بزنید ، جایی که قوها هستند!.. آرتمون ، قوطی ها را دور بیندازید ، ساعت خود را بردارید - شما می جنگید!.
و این یک تصمیم منطقی بود ، زیرا خود پینوکیو ، مانند دیگر عروسک ها ، قادر به مبارزه با بولداگ های پلیس نبود. این کار را فقط سگ آرتمون می تواند انجام دهد. با این حال ، پینوکیو هر کاری را که به او وابسته بود انجام داد.
کاراباس باراباس حتی نشست
و در آنجا ساکنان جنگل به موقع به کمک آمدند.
پینوکیو با استفاده از ویژگیهای مشخصه خود - مشاهده ، حیله گری ، زیرکی و شجاعت ، به طور فعال در نبرد شرکت کرد.
هنوز در بالای درخت ، پینوکیو توجه کرد که انتهای ریش کاراباس باراباس به تنه رزینی چسبیده است. او روی زمین پرید و شروع به دویدن در اطراف درختان کاج کرد و تعقیب کننده خود را اذیت کرد ، که بلافاصله برای رسیدن به پینوکیو شتافت …
بنابراین ، در نتیجه نبرد
در میدان دو سگ پلیس حضور داشتند ، ظاهراً برای مگس خشک مرده امکان پذیر نبود ، و یک پزشک گیج شده علوم عروسکی ، Signor Carabas Barabas ، با ریش خود محکم به کاج ایتالیایی چسبیده بود.
- همچنین - آنها می خواستند با من دعوا کنند! - بوراتینو گفت ، توجهی به شادی مالوینا و پیررو نداشت. - برای من گربه ، برای من روباه ، برای من سگ های پلیس ، خود کاراباس باراباس برای من - اوه! دختر ، روی سگ بالا برو ، پسر ، دم را نگه دار. رفت…
من فکر می کنم که ما می توانیم پینوکیو را به خاطر ضعف کوچکش در برابر یک پیروزی قاطع در یک نبرد جدی ببخشیم.
در آینده می بینیم که پینوکیو چگونه نشان می دهد مراقبت ، استقلال و صرفه جویی.
خودش آب آورد ، شاخه ها و مخروط های کاج را جمع کرد ، خودش در ورودی غار آتش روشن کرد ، آنقدر پر سر و صدا که شاخه های درخت کاج بلند تکان خورد … خودش روی آب کاکائو درست کرد. - زنده! صبحانه بنشین …
بگذارید مالوینا مشغول آموزش باشد ، بگذارید پیررو هزار بار پشت سر هم قافیه بخواند ، - بوراتینو حتی برای دیدن دوباره دوستان از کلید طلایی دست می کشد
پاپا کارلو به کمک قهرمانان آمد ، آنها را نجات داد و آنها را به "کمد" خود آورد. پینوکیو ، که از قبل راز کلید طلایی را می دانست ، با اطمینان گفت:
- بابا کارلو ، چکش بردار ، بوم نشتی را از دیوار بردار
و پدر کارلو به پسرش گوش داد. پشت بوم یک دری کوچک از بلوط تیره ساخته شده بود ، و پشت در جاده ای به سمت تئاتر بود.
در این تئاتر ما یک کمدی روی صحنه می بریم - آیا می دانید کدام یک است؟ - "کلید طلایی ، یا ماجراهای فوق العاده پینوکیو و دوستانش". کاراباس باراباس با ناراحتی می ترکد. - خوب ، و شما ، خوب ، و شما ، بوراتینو؟ - همه پرسیدند. - می خواهید در تئاتر چه کسی باشید؟ - Freaks ، در یک کمدی من خودم را بازی خواهم کرد و در سراسر جهان مشهور خواهم شد!
ویلیام شکسپیر نوشت:
همه دنیا تئاتر است. زنان ، مردان - همه بازیگران وجود دارند. آنها خروجی ها ، خروجی های خود را دارند و هر کدام بیش از یک نقش را ایفا می کنند. دختران اغلب خواب شوالیه ها و شاهزادگان را می بینند. شاید ارزش آن را داشته باشد که از نزدیک نگاهی بیندازید ، و مرد همسایه که به قهرمان افسانه نزدیک است - پینوکیو مناسب ترین شریک زندگی خانوادگی خواهد بود. پینوکیو می خواست نقش اصلی را در نمایشی درباره خودش بازی کند. بدون شک ، او موفق شد! اگر می خواهید برنده ای در کنار شما باشد ، پینوکیو را انتخاب کنید.
در جاده ای سخت به شهر زمرد می رویم.
من عاشق! و من دیگر نیستم. نگاهی دیگر به تاریخچه دختر برفی.
پری دریایی کوچک و یک زندگی عاشقانه.
دیدگاه کودک نسبت به افسانه کودکان نیست. ملکه برفی.
افسانه های وحشتناک برای کودکان.
توصیه شده:
تجزیه و تحلیل شخصیت SWOT: دستورالعمل های گام به گام برای تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف شما
تجزیه و تحلیل SWOT روشی است که معمولاً توسط مشاغل و شرکتها برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها و عوامل خارجی که ممکن است بر توسعه تأثیر بگذارند ، استفاده می شود. در واقع ، از این ویژگیها است که مخفف عبارت است از: نقاط قوت (نقاط قوت) ، نقاط ضعف (ضعف) ، فرصتها (فرصتها) و تهدیدها (تهدیدها).
به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید
ممکن است ساعت های زیادی را در همکاری نزدیک با یک شخص بگذرانید. هر دوی آنها از کمک و پاسخ به سوالات یک هدف دارند. ما به راه حل می رسیم ، تقریباً آن را لمس می کنیم ، اما به آن نمی رسیم. در چنین لحظاتی ، افسانه ها ، مثل ها ، مقالات متولد می شوند که ماهیت افسانه ای دارند.
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید در جامعه نظری وجود دارد: "یک زن معمولی در 40 سالگی ازدواج کرده است". بیایید 2 گزینه را در نظر بگیریم: وقتی نظر خود را در مورد این موضوع دارید و وقتی ندارید. بیایید تصور کنیم که شما 40 ساله هستید و ازدواج نکرده اید.
چگونه در زندگی خود حضور داشته باشید؟
اغلب اوقات شرایطی پیش می آید که ما از نظر فیزیکی در یک مکان حضور داریم و زندگی ما در مکان دیگری است. زندگی ما در این لحظه ممکن است در نوعی توهم ، رویا یا نگرانی در مورد آنچه امروز انجام نداده ایم ، در تأمل در مشکلاتی که دیروز بود یا مشکلاتی که باید حل شوند ، باشد.
چگونه می توانید خود را در استراحت ترک کرده و تغییر زندگی خود را متوقف کنید؟
چگونه می توان زندگی خود را بدون انجام کاری در این زمینه تغییر داد؟ ما در عصر شلوغی زندگی می کنیم. این چیزی شبیه به موارد زیر است - اگر می خواهید شاد باشید ، باید کاری انجام دهید. و اگر می خواهید موفق شوید ، همین کار را انجام دهید. حتی تغییر نگرش شما نسبت به چیزی به معنای تغییر شماست ، به این معنی که شما نیز همین کار را برای شما انجام دهیم.