2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اغلب اوقات شرایطی پیش می آید که ما از نظر فیزیکی در یک مکان حضور داریم و زندگی ما در مکان دیگری است. زندگی ما در این لحظه ممکن است در نوعی توهم ، رویا یا نگرانی در مورد آنچه امروز انجام نداده ایم ، در تأمل در مشکلاتی که دیروز بود یا مشکلاتی که باید حل شوند ، باشد.
موقعيتي كه افراد با يكديگر صحبت مي كنند مكرر است و تمام مدت حواسشان پرت مي شود ، گاهي در طول يك گفتگوي 2 ساعته ، يك دقيقه در محل گفتگو حضور ندارند.
تجمل روان درمانی در این واقعیت نهفته است که فضایی ایجاد می شود که در آن دو نفر به سادگی می توانند در تماس با یکدیگر زندگی کنند.
تصور کنید که تنها با اجازه دادن به زندگی خود برای لمس زندگی شخص دیگر ، به تغییرات نامحدود دسترسی پیدا می کنید ، گویی در حال ورود به دنیایی دیگر و واقعیتی دیگر هستید.
در مکانیک کوانتومی ، مفهوم حالات درهم تنیده وجود دارد. این همان حالتی است که با حضور در آنجا به آن دسترسی پیدا می کنیم.
هر ثانیه مغز ما میلیون ها بیت اطلاعات دریافت می کند و قادر است فقط دو هزار مورد را پردازش کند. درک ما آنقدر تنگ شده است که ما قادر به درک تنها بخش کوچکی از جهان هستیم. تا حد زیادی این امر به این دلیل است که ما از مفاهیم برای ارتباط با افراد دیگر استفاده می کنیم. هرچه فرضیه ها و پیش بینی های ما در مورد شخص دیگری بیشتر باشد ، کمتر تغییر می کنیم.
چگونه حضور از نظر فنی انجام می شود؟
فردی را تصور کنید که دوست دارید زمان بیشتری با او در سطح قلب باشید. فرض کنید این یک عزیز است که در خانه منتظر شماست. سعی کنید با او ملاقات کنید ، روبروی یکدیگر بنشینید. به او نگاه کنید و به حرف خود گوش دهید. اکنون زندگی شما مستقیماً با زندگی این شخص در ارتباط است. و در درون شما واکنشهایی وجود دارد که قبلاً هرگز متوجه آن نشده اید ، یا واکنشهایی که قلب شما را پر می کند. حالا سعی کنید در مورد این واکنش ها با فرد طوری صحبت کنید که گویی هیچ کس دیگری در این زمین وجود ندارد.
شخصاً به خودم ، شخصاً به دیگری
سعی کنید به آنچه می خواهید به آن شخص بگویید گوش دهید و آن را بیان کنید. و توجه کنید که وقتی آن را می گویید چه اتفاقی برای شما می افتد. علاوه بر این ، این شخص به خود و واکنش های او که در تماس با شما ظاهر شده است گوش می دهد. و او آن را به شما می گوید. برای خودم شخصاً ، برای شخص شما.
متوجه خواهید شد که اثر انرژی بخش این تمرین چقدر قوی است.
اما هیچ چیز ساده تر از این نیست
هیچ چیز آسان تر و دشوارتر نیست. متوجه خواهید شد که برقراری ارتباط از این طریق برای شما چقدر دشوار خواهد بود ، زیرا بسیار غیر معمول است. متوجه خواهید شد که شما فقط نمی خواهید وضعیت خود را به این شخص بگویید ، بلکه توضیح دهید ، بخندید و کنایه آمیز باشید. این نشان می دهد که بیش از حد برانگیختگی که نمی توانید با آن تماس بگیرید ، شما را مجبور می کند از آن خارج شوید.
متوقف کردن. دوباره به خودتان گوش دهید. شما همچنین می توانید احساس خجالت ، شرم ، بی حوصلگی ، ترس داشته باشید و اگر فرد متوجه نشود یا از تماس فرار کند چه می شود.
باز شدن با شخص دیگر می تواند به ما آسیب برساند
در دنیای عادی ، ما توسط مفاهیم محافظت می شویم ، بنابراین می دویم و متوقف نمی شویم و دسترسی به ما دشوار است.
در لحظه حضور ما ، ما باز هستیم. و آن زمان است که معجزه اتفاق می افتد.
معجزه چیزی است که نباید باشد ، اما هست. این فکر نباید ظاهر می شد ، اما ظاهر شد.
بنابراین در مورد احساساتی که به عنوان مثال نباید با همسر ، دختر در تماس باشید. و ظاهر می شود.
آنقدر تاثیرگذار است که می تواند جهان را تغییر دهد. و این تنها در صورت حضور امکان پذیر است.
توصیه شده:
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید
ممکن است ساعت های زیادی را در همکاری نزدیک با یک شخص بگذرانید. هر دوی آنها از کمک و پاسخ به سوالات یک هدف دارند. ما به راه حل می رسیم ، تقریباً آن را لمس می کنیم ، اما به آن نمی رسیم. در چنین لحظاتی ، افسانه ها ، مثل ها ، مقالات متولد می شوند که ماهیت افسانه ای دارند.
چگونه زندگی خود را بگذرانید ، نه زندگی والدین خود
در سیستم خانواده ، همه اعضای آن به هم متصل هستند. و جایی برای همه وجود دارد. به عنوان مثال ، کودکان جلوی والدین خود هستند تا بتوانند به آنها تکیه کنند. پدربزرگ و مادربزرگ پشت والدین هستند و غیره. اجداد پشت سر ما حمایت می کنند ، احساس پذیرش ، امنیت و قدرت می دهند.
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید در جامعه نظری وجود دارد: "یک زن معمولی در 40 سالگی ازدواج کرده است". بیایید 2 گزینه را در نظر بگیریم: وقتی نظر خود را در مورد این موضوع دارید و وقتی ندارید. بیایید تصور کنیم که شما 40 ساله هستید و ازدواج نکرده اید.
چگونه می توانید نقش عمده ای در زندگی خود داشته باشید یا تجزیه و تحلیل کوتاهی از ماجراهای پینوکیو
شناخته شده است که حتی در دوران کودکی ، با گوش دادن به افسانه ها ، یکی را انتخاب می کنیم ، جذاب ترین برای ما ، که شخصیت اصلی آن تا حدودی شبیه ما است. در عین حال ، بدون درک این شباهت ، خوشحالیم که بارها و بارها به یک داستان پری گوش می دهیم. و وقتی بزرگ می شویم ، شگفت زده می شویم که می بینیم زندگی ما به طور معجزه آسایی سرنوشت شخصیت محبوب افسانه ای ما را تکرار می کند.