چرا مردم دیگر ما را ناراحت می کنند؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا مردم دیگر ما را ناراحت می کنند؟

تصویری: چرا مردم دیگر ما را ناراحت می کنند؟
تصویری: دکتر ویدا فلاح - چرا به من بی احترامی می کنند و مرا تحقیر می کنند. 2024, ممکن است
چرا مردم دیگر ما را ناراحت می کنند؟
چرا مردم دیگر ما را ناراحت می کنند؟
Anonim

چندین توضیح برای اینکه چرا ما در دیگران اینقدر آزرده خاطر هستیم

احتمالاً ، هیچ فردی وجود ندارد که از برخی اقدامات یا حضور ساده افراد دیگر عصبی نباشد. به هر حال ، به ندرت یا اغلب ، اما ما با این واقعیت روبرو هستیم که چیزی در افراد دیگر ما را آزار می دهد و درک این که آن چیست و چرا اغلب مشکل است.

انتخاب 1.

گاهی اوقات در افراد دیگر آزاردهنده است که با خود ما بسیار متفاوت است. وقتی برخی از مفاهیم و ایده های خود را درباره زندگی محکم نگه می داریم و شخصی را می بینیم که از ارزش های دیگر استفاده می کند ، ناگزیر نسبت به این پدیده احساساتی داریم.

اغلب اوقات ، این ترس است. کمتر اغلب نفرت انگیز است. حتی کمتر به حسادت می پردازیم (اگرچه خیلی نادر نیست).

اگر نگاهی دقیق به واژه ای که "خشمگین" می نامیم بیندازیم ، ممکن است دریابیم که ما نیز می خواهیم این کار را انجام دهیم ، اما شکست می خوریم ، یا باعث ترس می شود.

از این گذشته ، اگر افراد دیگر چنین زندگی می کنند ، ارزش های متفاوتی دارند ، و اگر ارزش من شروع به تکان خوردن کند - آن وقت چه اتفاقی می افتد؟

بنابراین به جای احساس ترس ، حسادت یا انزجار ، شروع به احساس هراس می کنیم. این بن بست است. به هر حال ، ما نمی توانیم دقیقاً به آن چیزی که دوست داریم زندگی کنیم ، برسیم.

گزینه 2

برعکس ، افرادی که ما را آزار می دهند می توانند شباهت زیادی به ما داشته باشند. این را می توان فرافکنی نامید - هنگامی که ما چیزی را در خود نمی بینیم ، اما در دیگران متوجه می شویم. و باعث عصبانیت شما می شود.

عصبانی می شویم که خودمان را درک نمی کنیم. این نیز بن بست است.

گزینه 3

چیزی در افراد دیگر فقط به دلیل موقعیت آنها در زندگی ما آزار می دهد. این اغلب در مورد عزیزان اتفاق می افتد. برای این ، لازم نیست که در یک رابطه وابسته باشید ، ما به شخص کنار او تکیه می کنیم ، او نزدیک است و ثبات با او ارتباط دارد. اگر این شخص رفتار خود را طوری شروع کند که با تصویر او منطبق نباشد ، زمین را از زیر پای ما بیرون می آورد.

اگر متوجه شویم که او آنطور که فکر می کردیم شایسته نیست ، یا آنقدر پایدار نیست و دیر شروع کرد ، این باعث ایجاد ترس و عدم اطمینان می شود. بعدش چی میشه؟ این ترس مربوط به چیزی جدید و غیرقابل درک برای ما نیست. این ترس با ثبات در زندگی ما همراه است.

افراد نزدیک ما را آسیب پذیر می کند. بخواهیم یا نخواهیم ، به آنها وابسته هستیم. ما به آنها تکیه می کنیم.

و اگر چیزی را پیدا کنیم که نمی توانیم به آن تکیه کنیم ، می ترسیم. اما برای اینکه نترسیم ، احساس عصبانیت می کنیم.

و مهمترین آن. چرا افراد نزدیک اغلب اینقدر عصبانی می شوند؟ اینها افرادی هستند که بیشتر وقت خود را با آنها می گذرانیم. ما ایده هایی در مورد زندگی داریم که به ما اجازه می دهد ، به طور تصویری ، با هم منطبق شویم و در شیارها بیفتیم.

اما زندگی در حال تغییر است.

و در جایی که شیارهایی وجود داشت ، حفره هایی ایجاد می شود. و ما شروع به تناسب همدیگر نمی کنیم. به طور طبیعی ، این باعث بی ثباتی در روابط می شود. این نگران کننده است ، اما ما آن را نمی پذیریم. ما به جای تغییر با عزیزان ، اغلب می خواهیم همه چیز را همانطور که بود برگردانیم. و ما عصبانی هستیم که فرد دیگر مانند دیروز نیست ، حتی اگر در اعماق وجودمان این تغییرات را دوست داشته باشیم.

تغییرات در عزیزان ما را نمی ترساند نه به این دلیل که آنها به سمت بدتر تغییر می کنند ، بلکه به این دلیل که ما اکنون نمی دانیم چه انتظاری داریم.

توصیه شده: