دست زدن به خلا

تصویری: دست زدن به خلا

تصویری: دست زدن به خلا
تصویری: چالش بنشین روی دست من🔞💦با باسنش نشست رو دستش😂😜چالش نشستن روی دست 2024, آوریل
دست زدن به خلا
دست زدن به خلا
Anonim

من هرگز طرفدار کوهنوردی نبوده ام. من یک چیز را درک می کنم - کوهنوردان نمونه ای از شجاعت و بی پروایی هستند. شاید با اشتیاق من برای اسکی آلپاین و غواصی آزاد ، در قلبم حتی به آنها کمی حسادت می کنم ، و همچنین کمی بی پروایی دارم ، اما احتیاط هنوز بر من حاکم است. اما حالا مربوط به من نیست

روز دیگر ، در اینترنت ، با یک فیلم مستند بر اساس کتاب "لمس کردن خلأ" جو سیمپسون روبرو شدم. جو سیمپسون ، کوهنورد و نویسنده انگلیسی ، در مورد چگونگی فتح خود و دوستش سیمون یتس در سال 1985 سیولا گرانده ، شش هزاره معروف در آند پرو ، صحبت می کند. این صعود به اسطوره کوهنوردی تبدیل شده است. کوهنوردان باتجربه از شیب غربی تقریباً شیب دار بالا رفتند. آنها با خیال راحت خود را به قله رساندند ، اما وقتی به پایین برگشتند ، آزمایش واقعی در انتظار آنها بود. در هنگام فرود ، سیمپسون ، در هنگام سقوط ، استخوان درشت نی را شکست ، که با حرکت ، زانو را خرد کرد. در این ارتفاع ، هرگونه صدمه ای می تواند کشنده باشد. فرود اغلب دشوارتر از صعود است و کوهنوردان برای فرود به شجاعت و اراده نیاز دارند ، بنابراین ، گاهی اوقات ، بحث نجات قربانی وجود ندارد.

ییتس و سیمپسون سالها با هم دوست بودند ، بنابراین علی رغم جدی بودن شرایط ، ییتس تصمیم گرفت که دوست خود را برای مرگ رها نکند. سیمپسون با کمک همراه خود فرود را آغاز کرد ، که با بالاتر رفتن ، او را روی طناب پایین آورد. ناگهان برف در زیر او فرو ریخت و سیمپسون از صخره ای دور افتاده و در هوا روی طناب آویزان شد و در دمای زیر صفر و باد یخ زد.

ییتس قبل از اینکه سخت ترین تصمیم زندگی خود را - بریدن طناب - بگیرد ، زیر وزن طناب کشیده پایین و پایین کشید. ییتس به یاد می آورد: "من نمی توانستم این کار را انجام دهم و از درماندگی خودم عصبانی بودم."

سیمپسون ، حدود پنجاه متر پرواز کرد ، به پل یخی برخورد کرد ، با وزن خود آن را شکست و در عمق شکاف بر روی یک لبه برفی باریک قرار گرفت. خسته ، از شدت درد ، طنابی را که به خودش بسته بود ، جمع کرد و فهمید که ییتس آن را بریده است.

صبح ، ییتس ، هنگام فرود و دیدن شکاف عمیقی ، تصمیم گرفت که دوستش مرده است و به تنهایی به کمپ بازگشت. او خسته شده بود و احساس گناه باورنکردنی می کرد.

در همین حال ، سیمپسون در شکافی عمیق به فرصت های اندک خود فکر کرد. او نتوانست بالا برود و زیر سیاهی عمیق شکاف شکاف افتاد. جو به یاد می آورد: "من مانند یک کودک رفتار می کردم ، گریه می کردم و گریه می کردم ، فکر نمی کردم به این نتیجه برسم …" - اما او 25 ساله بود و نقشه هایی برای تسخیر تمام جهان داشت و مرگ جزء برنامه های او نبود. بسیاری احتمالاً تسلیم می شوند ، در برف جمع می شوند و به آرامی از سرما می میرند. اما سیمپسون غیرقابل تصور کرد! پس از تجزیه و تحلیل قابلیت های خود ، سیمپسون شروع به فرود در تاریکی شکاف کرد. چگونه می توانید عمل او را توضیح دهید؟ در شرایط ناامیدکننده ، تنها راه بقا ، ادامه تصمیم گیری است. "شما باید در مورد چیزی تصمیم بگیرید ، حتی اگر تصمیم اشتباه باشد ، باید تلاش کنید. حتی اگر مرگ بیشتر باشد. اما من خود را با این امید سرگرم می کنم که بتوانم بیرون بروم یا حداقل تلاش کنم - من هنوز زنده ام. " سیمپسون شروع به گره زدن در انتهای طناب نکرد ، زیرا نمی توانست برای مدت طولانی آویزان شود - "اگر طناب به اندازه کافی کافی نباشد ، مرگ سریع خواهد بود."

به طرز باورنکردنی ، جو موفق شد جایی در شکاف پیدا کند که در آن خروجی به سراشیبی به نظر برسد. و به مدت سه روز طولانی ، او تنها ، به شدت مجروح ، به طبقه پایین رفت. "من ، با شکستگی پا ، از درد و کم آبی رنج می برم ، قصد دارم از یخچال طبیعی عبور کنم … این اتفاق نمی افتد. از نظر فیزیکی غیرممکن است ، "جو به یاد می آورد.

"من متوجه شدم که بهتر است اهداف میانی را برای خود تعیین کنید. بنابراین ، بیایید سعی کنیم در عرض 20 دقیقه به آن شکاف خزیم … "- سیمپسون با دنبال کردن آهنگ های ییتس ، متوجه شد که تا زمانی که با شکافی برخورد نکند ، جایی که ردپاها شکسته می شود ، در خطر نیست. فقط برف. بنابراین ، وقتی برف بارید ، جو تصمیم گرفت شبها حرکت کند ، زیرا ترس از دست دادن سیمون را داشت. صبح ، آثار ناپدید شد …

سیمپسون در حال مرگ در اردوگاه در آستانه مرگ ، با هذیان ، و دیگر امیدوار نبود کسی را در آنجا پیدا کند. اما ، غمگین ، ییتس ، همیشه در رفتن تردید داشت - و این یک معجزه بود. فرود باورنکردنی جو سیمپسون از سیولا گرانده یکی از شگفت انگیزترین شاهکارهای تاریخ کوهنوردی محسوب می شود.

و اگرچه نشریه امروز من کاملاً از حوزه روانشناسی نیست ، من می خواهم به شما دوستان بگویم - حتی اگر درد داشته باشد ، دشوار است یا همه چیز ناامید کننده است ، برای خود اهداف متوسط تعیین کنید و تصمیم گیری را متوقف نکنید!

از توجه شما متشکرم.

بهترین ها!

توصیه شده: