تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها

تصویری: تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها

تصویری: تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها
تصویری: اسلاوی ژیژک: چرا هیچ جایگزین سیاسی قابل قبولی برای سرمایه داری لجام گسیخته وجود ندارد | فکر بزرگ 2024, ممکن است
تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها
تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها
Anonim

در مقاله های قبلی خود ، من بارها توجه خواننده را به این واقعیت جلب کرده ام که همه عناصر یک رویا ، خود فرد رویایی است. با این حال ، ما اغلب رویاهای وحشتناکی داریم که مملو از شخصیت های کابوس گونه است. کودکان رویای هیولاها و هیولا را می بینند ، بزرگسالان - تروریست ها و فاشیست ها. آیا واقعاً همه من هستم؟ - شما می پرسید. بله و خیر. حقیقت این است که همه ، حتی وحشتناک ترین هیولاها ، آدم خواران و جلادان بخشی از روح ما هستند. این س arال پیش می آید که رویای ما چه عملکردی دارد ، ناخودآگاه ما می خواهد چه چیزی را به ما بگوید و ما را در چنین نور غیر جذابی نشان دهد؟

بیشتر اوقات ، چنین رویاهایی به عنوان محدود کننده عمل می کنند. همه عناصر رویای ما در چنین رویاهایی گاوصندوق هستند ، جعبه هایی که در آن احساسات خود را در خود جای داده ایم. ابتدا باید به یاد داشته باشید که مهار چیست. اصطلاح "مهار" به مکتب روانکاوی اشاره دارد و توسط روانکاو انگلیسی ویلفرد بیون ابداع شد. او مدل "حاوی ظرف" را پیشنهاد کرد ، که بر اساس آن کودک احساسات غیرقابل کنترل که در او بوجود می آیند را در ظرفی که "سینه مادر خوب" است ، و سپس به لطف مکانیسم تشخیص فرافکنی ، طرح می کند. آنها را به شکل قابل قبول تر و قابل تحمل برای او باز می گرداند.

در مورد یک رویا ، چنین ظروفی تصاویری هستند که در خواب می آیند. اما رویاپرداز شامل چه چیزهایی است ، چه احساساتی را در جعبه ها و گاوصندوق ها قرار می دهد؟ خوب ، البته ، ویژگی های سایه شخصیت او ، چیزی که او حتی نمی تواند به خودش اعتراف کند. به عنوان یک قاعده ، هیولا و هیولا شامل احساسات و عواطفی مانند خشم ، عصبانیت ، خشم ، تمایلات سادیستی هستند. اما مهار فقط یک گام کوچک در جهت حل مشکلات روانی و درگیری های درون فردی است ، که به طور معمول دلایل نارضایتی از خود ، زندگی ، دیگران و کل جهان است. مهمترین مرحله درک این احساسات ، تبدیل آنها و پذیرفتن دوباره آنها به خودتان است. مطابق با نظریه W. Bion ، توسعه روابط با علامت "+" بر تحمل و توانایی پردازش محتویات موجود در اجزای معنی دار استوار است. اگر ظرف دارای این توانایی است ، پس مدل "مادر خوب" است. با این حال ، اغلب اتفاق می افتد که فضای ذهنی مادر قادر به پذیرش اشیایی نیست که دائماً به او حمله می کنند و حتی بیشتر آنها را پردازش می کند. در این مورد ، خطر شکل گیری شخصیت روان پریشی زیاد است.

برگردیم به رویاها. سن "رویاهای بد" یک دوره 5-6 ساله است. در این سن است که کودکان اغلب کابوس می بینند و با فریاد و گریه از خواب بیدار می شوند. وظیفه والدین این است که مواد موجود را جذب کرده و به کودک پردازش شده بازگرداند. برای انجام این کار ، باید با کودک صحبت کنید ، رویاهای او را مورد بحث قرار دهید ، افسانه ها را ارائه دهید. با این حال ، اغلب اتفاق می افتد که والدین ، که بیشتر از همه می خواهند در این لحظه بخوابند ، کودک را با این جمله کنار می زند: - خوب ، تمام ، فریاد کشیدن را متوقف کنید ، از قبل بخوابید!

من چنین ایده ای را از یکی از نویسندگان خواندم که مادران اغلب می توانند به عنوان "ظرف خوب" برای یک دختر عمل کنند و پذیرش آنچه از پسران وجود دارد برای آنها بسیار دشوار است. این تعجب آور نیست ، زیرا دقیقاً 5-6 سالگی "سن ادیپ" است و همه احساسات غیرقابل کنترل معمولاً به سمت مادر هدایت می شود. در این حالت ، پدر می تواند به یک "ظرف خوب" برای پسر تبدیل شود. با این حال ، همدلی زیاد پدر در اینجا مهم است. او باید بفهمد که چه احساسات وحشتناکی پسرش را از درون پاره می کند. برای درک و پذیرش ، در حالی که مرزهای سختی ایجاد می کنید: - بله ، پسر ، من کاملاً درک می کنم که اکنون چه اتفاقی برای شما می افتد. برای همه اتفاق می افتد ، فقط باید کمی صبور باشید.مامان زن من است ، و شما نمی توانید مانند من به او دست بزنید ، اما باور کنید زمان بسیار کمی طول می کشد ، شما بزرگ می شوید و زن خود را خواهید داشت ، بدتر از مادر!

اما چند پدر را می شناسید که قادر به چنین همدلی باشند؟ به همین دلیل است که پسران خود را در موقعیت زخمی تری می بینند ، آنها "ظرف" مناسبی برای پردازش پرخاشگری خود ، از جمله جنسی ندارند. من فکر می کنم این واقعیت است که باعث افزایش سطح پرخاشگری در مردان نسبت به زنان می شود. اما شاید جهان دقیقاً اینگونه تصور شود ، زیرا تجاوز مردانه شرایطی است برای حفظ تعادل گونه های انسانی ، به این معنی که شرایط برای بقای ما است.

روابط در حال توسعه مبتنی بر توانایی تحمل و پردازش محتویات موجود در اجزای معنی دار و زنده است ، که با مدل یک محتوی مثبت مطابقت دارد. اگر فضای ذهنی ظرف به گونه ای باشد که نتواند اجسامی را که دائماً به آن حمله می کنند جذب کند و حتی بیشتر آنها را به شکلی قابل قبول برای محتویات پردازش کند ، در این صورت نتیجه منفی به دست می آید ، نه تنها مانع رشد شخصی می شود ، بلکه به شکل گیری شخصیت روان پریشی نیز کمک می کند … مادری که با گریه کودک با اضطراب واکنش نشان می دهد و نمی فهمد چه اتفاقی برای او می افتد ، بین خود و کودک فاصله عاطفی برقرار می کند. با درک تصویری که او اخراج کرد ، محتوای بدون پردازش را به او باز می گرداند ، در نتیجه به یک شیء بد برای کودک تبدیل می شود و احساسات او را تشدید می کند. این وضعیت با مدل منفی محتوی ظرف مطابقت دارد.

توصیه شده: