2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
از نظر روانشناسی یونگی ، رویاها زبان ناخودآگاه ما هستند. بنابراین ، چه چیزی در رویاهای ما پنهان است و چگونه می توانیم یاد بگیریم که زبان رویاها را درک کنیم؟
در این مقاله ، من می خواهم بر تجزیه و تحلیل رویاهای وحشتناک ، کابوس های مرتبط با مرگ ، مرگ و قتل متمرکز شوم.
اولین چیزی که می خواهم توجه کنم این است که با یک کابوس ، ضمیر ناخودآگاه توجه رویاپرداز را به اطلاعاتی که می خواهد منتقل کند جلب می کند. هر چه رویا بدتر باشد ، بهتر به خاطر سپرده می شود ، اطلاعات منتقل شده مهمتر و مرتبط تر است. در عین حال ، پیامی که ناخودآگاه ما به ما منتقل می کند ، لزوماً دارای شخصیت منفی نیست ، مهم نیست که رویا چقدر برای ما وحشتناک به نظر برسد.
یکی از رایج ترین نقشه هایی که در خواب روی می دهد مربوط به مرگ ، مرگ و قتل است. در این مورد ، قربانیان مرگ اغلب نزدیکترین و عزیزترین افراد هستند: والدین ، همسر ، فرزندان. غالباً در چنین رویاهایی ، رویاپرداز سعی می کند فرد در حال مرگ را نجات دهد ، اما با وجود همه تلاش ها ، چنین تلاش هایی با موفقیت تاج نمی گیرد و رویایی فرد مورد علاقه خود را از دست می دهد. به عنوان یک قاعده ، مردم در "عرق سرد" از خواب بیدار می شوند و سعی می کنند رویای وحشتناکی را از خود دور کنند و دعا می کنند که او هرگز باز نگردد.
با این حال ، چنین رویائی بسیار کهن الگویی است و به سختی باید از آن ترسید. این نشان می دهد که دگرگونی با رویاپرداز اتفاق می افتد و هیچ ربطی به مرگ عزیزان در واقعیت ندارد.
از نقطه نظر تجزیه و تحلیل یونگی ، همه عناصر یک رویا خود رویاپرداز ، انرژی های درونی او هستند. بر این اساس ، مرگ شخصی در خواب به معنای رد هرگونه ویژگی شخصی خود است.
بنابراین ، مرگ کودک در خواب می تواند بیانگر رد موقعیت کودکانه و کودکانه باشد و شهادت بزرگ شدن رویاپرداز را گواهی دهد.
مرگ مادر ممکن است نشان دهد که ما برخی از ویژگی های مادر زمینی خود را کنار گذاشته ایم: محافظت بیش از حد ، کنترل کامل یا چیز دیگری.
مرگ پدر یا شوهر ممکن است نشان دهد که انرژی مردانه ما ، Animus ما ، در خطر مرگ است.
در این مورد ، روش مرگ بسیار مهم است. اگر ما در مورد قتل صحبت می کنیم ، به احتمال زیاد در زندگی واقعی اقدامات فعال ما به منظور از بین بردن این ویژگی شخصیت ما است. اگر مرگ ناشی از بیماری است ، شاید ما در حال خفه کردن برخی از ویژگی های شخصیت خود هستیم.
هرچه شخصی که در خواب از دست می دهیم نزدیکتر و عزیزتر باشد ، رها کردن این ویژگی در زندگی واقعی برای ما دشوارتر است.
در این حالت ، پیام می تواند یک پیام کاملاً مخالف داشته باشد. در یک مورد ، ناخودآگاه ما می گوید: - پشیمان نشوید ، آن را رها کنید! برای یافتن چیز جدیدی ، باید قدیمی و آشنا را رها کنید. تنها با خلاص شدن از شر این می توانید آزادی ، هماهنگی و شادی را بیابید! در موارد دیگر ، پیام ناخودآگاه ممکن است برعکس باشد ، فریاد می زند ، فریاد می زند: - آخرین چیزی را که زنده دارید خراب نکنید. این چیزی است که می تواند شما را از نابودی ، از مرگ شخصیت شما نجات دهد.
این طرح کهن الگویی اغلب در افسانه ها یافت می شود. نمونه ای از چنین داستانهایی: "معشوقه کولاک" ، "واسیلیسا خردمند" ، "سیندرلا" در نسخه های اصلی (غیر اقتباس شده) این داستان ، قهرمان دو مرگ را تجربه می کند. در همان ابتدای داستان ، مادرش می میرد و در پایان ، پس از گذراندن تمام آزمایشات سرنوشت خود ، نامادری و خواهران شرور او می میرند.
این طرح در مورد چه چیزی صحبت می کند ، قهرمان از چه چیزی امتناع می کند و از همه مهمتر ، به نام چه چیزی؟
مرگ یک مادر خوب گواه این واقعیت است که بزرگ شدن تنها زمانی امکان پذیر است که مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید و برای این کار باید از هوشیاری و محافظت بیش از حد دور شوید. در برخی مراحل ، مرغ مادر بیشتر از آنکه فایده داشته باشد آسیب می رساند ، زیرا برای نقش راهنما در زندگی بزرگسالان مناسب نیست.بخشی مهربان و محافظ از روح ما در مرحله ای رشد ما را مختل می کند و بنابراین یک مادر بسیار خوب و دلسوز باید بمیرد. در همان زمان ، در افسانه ها ، مادر به مرگ طبیعی می میرد ، به این معنی که این چرخه طبیعی زندگی ما است ، که در روند بزرگ شدن رخ می دهد. اما مادر مهربان و دلسوز با نامادری شیطانی جایگزین می شود ، و نه یک نفر ، بلکه یک گروه حمایتی در قالب همان خواهران شیطانی و مضر ، زندگی قهرمان را به جهنم تبدیل می کند. نامادری و خواهران طرف سایه روح قهرمان هستند ، که اعتراف به آن حتی برای خود بسیار دشوار است. این عصبانیت ، حسادت ، حرص و آز - اینها ویژگی هایی است که در هر زمان برای هر یک از ما مشخص است. اما برای رهایی از آنها ، باید آنها را بشناسید ، آنها را در خود ببینید و تغییر دهید. و تمام طرح پیچیده تر دقیقاً به تغییر این بخش سایه از روح ما اختصاص دارد. قهرمان باید از طریق لوله های آتش ، آب و مس عبور کند ، ترس و ناامیدی را تجربه کند ، با بابا یاگا و موش / پری مهربان آشنا شود. و همه این آزمایشات فقط به منظور تشخیص و تغییر SHADOW در خود مورد نیاز است.
طرح مشابهی در افسانه های تقریباً همه مردم ، در همه گوشه های سیاره ما وجود دارد. درست مانند رویاهای مشابه ، افراد بدون توجه به تحصیلات ، رنگ پوست و مذهب خود به خواب می پردازند. اینها رویاهای انسانیت هستند. زیرا هر یک از ما باید مسیر بزرگ شدن را طی کنیم و هر یک از ما در این مسیر چیزی بسیار عزیز را از دست بدهیم تا خود را بیابیم.
توصیه شده:
تجزیه و تحلیل شخصیت SWOT: دستورالعمل های گام به گام برای تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف شما
تجزیه و تحلیل SWOT روشی است که معمولاً توسط مشاغل و شرکتها برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها و عوامل خارجی که ممکن است بر توسعه تأثیر بگذارند ، استفاده می شود. در واقع ، از این ویژگیها است که مخفف عبارت است از: نقاط قوت (نقاط قوت) ، نقاط ضعف (ضعف) ، فرصتها (فرصتها) و تهدیدها (تهدیدها).
تجزیه و تحلیل روانی رویاها
یک رویا چیزی را به معنای واقعی کلمه به ما نمی گوید ، اما یک کتاب رویایی با پاسخ آماده یک یاور بد است. و رویاها به انسان داده شد. به یاد دارید که چه تعداد رویای نبوی در کتاب مقدس وجود دارد؟ این نشانه مستقیم برای فرزندان است - آنچه باید توجه شود.
سه رنگ: سفید. تجزیه و تحلیل روانی طرح
راه اندازی کوتاه فیلم. به نقل از ویکی پدیا "سه رنگ" (فرانسوی "Trois Couleurs" ، لهستانی "Trzy kolory") سه گانه ای است که در سالهای 1993-1994 توسط کارگردان لهستانی کریستف کیشلوفسکی فیلمبرداری شده است: "
تجزیه و تحلیل رویاها رویاهای مکرر
"ناتالیا ، شما در مورد کهن الگوها با این جزئیات می نویسید ، افسانه ها را تجزیه و تحلیل می کنید. این البته بسیار جالب است. اما این دانش چه کمک عملی می تواند بکند؟ »این سوالی بود که خواننده امروز از من پرسید. تصمیم گرفتم مقاله امروز را به پاسخ این سوال اختصاص دهم.
تجزیه و تحلیل رویاها هیولا ، تروریست ها ، فاشیست ها
در مقاله های قبلی خود ، من بارها توجه خواننده را به این واقعیت جلب کرده ام که همه عناصر یک رویا ، خود فرد رویایی است. با این حال ، ما اغلب رویاهای وحشتناکی داریم که مملو از شخصیت های کابوس گونه است. کودکان رویای هیولاها و هیولا را می بینند ، بزرگسالان - تروریست ها و فاشیست ها.