مسیر اشتباه موفقیت

تصویری: مسیر اشتباه موفقیت

تصویری: مسیر اشتباه موفقیت
تصویری: 5 باور اشتباه در مسیر موفقیت 2024, ممکن است
مسیر اشتباه موفقیت
مسیر اشتباه موفقیت
Anonim

در مقالات روانشناسی پاپ ، انگیزه گران اغلب می نویسند که اگر بخواهید ، همه چیز ممکن است ، با وجود … سعی کنید و نمونه هایی از "میلیونرهای زاغه نشین" ، "هاکی" را ذکر کنید … برای شبیه شدن به آنها ، شما فقط باید کمی تلاش کنید ، بنابراین آنها موفق شدند - و همه چیز درست شد. این تلاش اغلب مبهم ، نامشخص و گاهی برعکس ، بسیار واضح است - مانند تبلیغاتی در آیفون مبنی بر این واقعیت که موفق ترین "کسی" اینقدر در روز می خواند.

در این مقاله ، من کمی با چنین جملات قاطعی بحث خواهم کرد.

- بله ، همه چیز ممکن است ، اما همه چیز بعید است. ممکن است رکورد زدن در 100 متر رکورد بزند ، اما محتمل نیست. و بعید است اگر او واقعاً می خواهد از صندلی بلند شود یا کسی با تهدید به او می گوید "برخیز و برو". گروهی از مردم در تلاش برای قهرمان شدن هستند ، اما ما فقط کسانی را می بینیم که قهرمان شده اند - این پدیده ابتکاری در دسترس بودن نامیده می شود. اما "سخنران انگیزشی" در سر ما (یا منتقد درونی؟) می گوید: می بینید ، همه چیز ممکن است. که البته درست است ، اما همه چیز به یک اندازه محتمل نیست. هر چقدر هم که کودک مبتلا به فلج مغزی تمرین نکند ، چند دور با یک قهرمان بزرگ و قوی در آینده زنده نمی ماند.

- ولی مردم دوست دارند داستانی درباره خود (روایت) بسازند که در آن همه چیز را برای خود توضیح دهد - "من اینطور شدم چون خیلی تلاش کردم" ، "من بهبود یافتم زیرا همیشه به درمان اعتقاد داشتم." اما در واقعیت ممکن است فقط توضیحی باشد ، زیرا مردم به توضیح نیاز دارند. یا شاید شما فقط خوش شانس بوده اید؟ و با استفاده از روش دستیابی به موفقیت یا شفا ، ما فقط "سرمان را به دیوار می کوبیم".

- داستانهای موفقیت به دلیل اشتباه بازمانده کاربرد چندانی ندارند. هنگامی که هواپیماهای بازمانده از بمباران می آیند ، ما به محل برخورد گلوله ها نگاه می کنیم و سعی می کنیم این جزئیات را تقویت کنیم. اما ما هیچ اطلاعاتی در مورد کشته شدگان نداریم - آنها برنگشتند. اما اطلاعات در مورد آنها بسیار مهم است - بهتر است جزئیاتی را که آنها ضربه می زنند افزایش دهید تا سقوط نکنند. به همین ترتیب ، ما در مورد کسانی که به موفقیت دست یافته اند می دانیم ، اما اطلاعات اشتباه در مورد اشتباهات کسانی که به آن دست نیافته اند - آنچه آنها اشتباه کرده اند ، اهمیت چندانی ندارد. از آنجا که "تعداد زیادی" صفحه در روز توسط افراد "ناموفق" قابل خواندن است ، اما آنها کار دیگری را انجام می دهند که احتمالاً آنها را از دستیابی به موفقیت باز می دارد.

- مقالات انگیزشی اغلب به ما آموزش می دهند "تلاش تلف شده" به عنوان مثال ، کودکان خردسال گریه می کنند. افرادی که خیلی باهوش نیستند یک بار گفتند که برای رشد ریه هایشان باید فریاد کشید. و اینکه آنها خودشان باید یاد بگیرند که چگونه آرام شوند. اما آنها نمی توانند آرام شوند ، لوب های جلویی آنها توسعه نیافته است. و مهم نیست که چقدر آنها تهدید می کنند که نمی گویند "آرام باش" ، آنها بیشتر فریاد خواهند زد. بنابراین برای اینکه کودک آرام شود ، این یک "تلاش خالی" است - انجام کاری که نمی فهمد و نمی داند چگونه انجام دهد. اما ما اغلب این تلاش های پوچ را برای خود ایجاد می کنیم و خود را مجبور به انجام کاری می کنیم و آنچه دقیقاً مشخص نیست. به عنوان مثال ، مثبت اندیشیدن ، اما نتیجه نمی دهد - تمام مدت نوعی حماقت به ذهن من می رسد. و اغلب این منجر به مشکلاتی در حوزه احساسی ما می شود. زیرا ما نه افکار خود و نه احساسات خود را در اختیار نداریم ، اما سعی می کنیم آنها را کنترل کنیم.

"و دوستانم از من خواهند پرسید که این آهنگ درباره چیست ، و من به طور اسرارآمیزی پاسخ خواهم داد" (ج) - در مورد پذیرش - در مورد این واقعیت که با تلاش اراده نمی توان به چیزی در زندگی دست یافت. اینکه همه چیز ممکن است ، اما همه چیز به یک اندازه محتمل نیست ، و نیازی به اثبات خود نیست که شما بیل گیتس نشده اید - شما امروز نمی توانید هنرمند شوید ، اما امروز می توانید یک تصویر بکشید. اینکه نیازی به ایجاد تلاش های پوچ نیست ، این که برای تغییر چیزی ، گاهی اوقات باید عدم امکان تغییر آن را در حال حاضر بپذیرید ، و این به طرز معجزه آسایی منجر به تغییر می شود.

اقدام به!

توصیه شده: