یک مرد قوی ترین در این جهان است

تصویری: یک مرد قوی ترین در این جهان است

تصویری: یک مرد قوی ترین در این جهان است
تصویری: چرا پوتین قدرتمندترین مرد جهان است ؟؟ 2024, آوریل
یک مرد قوی ترین در این جهان است
یک مرد قوی ترین در این جهان است
Anonim

وظیفه مرد این است که جهان زنان و کودکان را برای زندگی ایمن کند. ایمنی جسمی ، روانی و مالی برای یک زن مهم است. یک مرد قوی ترین در این جهان است. قوی ها از ضعیف ها مراقبت می کنند. آنها با ایجاد یک جهان امن ، انجام کارهای خوب ، احساس عشق و سپاسگزاری را در زن بیدار می کنند. سپس یک زن می تواند در سطح خودش خلق کند. تنها در امنیت زنان و کودکان می توان پتانسیل های طبیعی را آشکار کرد. هیچ چیز بیشتر از آنکه یک زن را گام به گام و با مراقبت ، دنیایی را ایجاد کند که در آن ایمن باشد ، زن را به سوی مرد جذب نمی کند. وقتی فکر می کند و همه چیز را برای راحتی و فرزندانش بهبود می بخشد ، برای او ارزش زیادی پیدا می کند. در چنین دنیایی ، یک زن می تواند آرامش داشته باشد و برای زن خود فقط یک زن باشد ، عاشق و سپاسگزار. این زنی است که فرزندان شاد تربیت می کند ، یعنی از نظر روحی و جسمی سالم.

اما امروزه مصرف کنندگان کاملاً متداول هستند. و زنان به ایمنی فکر نمی کنند ، او به زندگی در خطر عادت می کند. او همزمان به مردی نیاز دارد و از او می ترسد. اگر جهان اطراف خطرناک باشد و زنده ماندن مهم باشد ، زن نمی تواند در عشق و قدردانی زندگی کند. چنین زنی فرزندی بزرگ می کند و ترس خود را به او منتقل می کند. در چنین خانواده هایی ، کودکان با ترس از زندگی بزرگ می شوند. مردانی در حال بزرگ شدن هستند که از این دنیا می ترسند. و آنچه را که از آن می ترسیم ، می خواهیم آگاهانه یا ناخودآگاه از بین ببریم. در راه خروج ، مردان از زنان و مردان دیگر می ترسند. آیا مردی مملو از ترس از این جهان قادر به ایجاد دنیایی امن خواهد بود؟ نمی شود! او زنده می ماند. او در هر رابطه ای وارد می شود ، زنده می ماند. او با یک زن دعوا می کند و واقعا نمی داند چرا. او همیشه فکر می کند که او می خواهد مشکلاتش را با هزینه او حل کند یا با هزینه او زندگی کند ، یا شاید حتی با پول او زندگی کند و با دیگران تقلب کند ، یعنی از او استفاده کند. و مطمئن باشید که آزادی را از او سلب می کنید ، کنترل همه چیز را در دست بگیرید. هیچ کس واقعاً نمی داند این آزادی چیست و چگونه آن را احساس می کند. اما زن سرسختانه برای این آزادی شکار می کند و سعی می کند آن را از بین ببرد ،

و مرد برای دفاع از او از هر نظر تلاش می کند.

زن نیز پر از ترس است. او از مردان می ترسد ، زیرا او می تواند ترک کند ، می تواند خیانت کند ، می تواند رفتار بدی داشته باشد ، ضرب و شتم کند ، تحقیر کند ، توهین کند ، تجاوز کند ، می تواند به بچه ها توهین کند. او می تواند بی مسئولیتی خود را جایگزین خانواده خود کند و البته اعتماد به او قطعاً خطرناک است. یک زن مردی را باور نمی کند و با داشتن رابطه و ازدواج ، برنامه ای برای نحوه زندگی آنها در صورت وجود دارد. در این "اگر آن" ، هرکس مختص خود را دارد: اگر بمیرد ، اگر برود ، اگر تغییر کند ، در زندان باشد و غیره

تا زمانی که ترس بین دو جنس وجود داشته باشد ، ما نمی توانیم آن را درک کرده و موافق باشیم. اما هرکسی وظیفه خودش را دارد. بنابراین ، ما نمی توانیم بدون یکدیگر زندگی کنیم. اما برای یکدیگر دردناک و ترسناک است. استثنائاتی وجود دارد. بله ، مردان بالغ و زنان بالغ وجود دارند ، و سپس آنها یک اتحاد زیبا و سالم ایجاد می کنند. جایی که مرد بدون ترس زنی را دوست دارد و دنیای امنی را در اطراف او ایجاد می کند. و یک زن بدون ترس به مرد خود اعتماد می کند و در این فضا بسیار قابل اعتماد ، گرم و راحت است.

اما تاکنون روابط افراد نابالغ هنوز رایج است. جایی که یک زن نه به دلیل بلوغ یک مرد مسموم می شود ، بلکه یک زن "استفراغ کننده" در کنار یا حتی بدتر از آن با "اسهال" دیگر جذاب نیست.

چه باید کرد؟ یکدیگر را سرزنش نکنید. و هر کس باید به وظیفه خود فکر کند. ابتدا بذر بلوغ را در درون خود به شکل افکار و پرسش ها بکارید. چرا ما هراس داریم از نشستن ، صحبت کردن و گفتن به دیگری در مورد ترس و دردی که به شکل عصبانیت ، سرزنش ، انتقاد ، تحقیر ، غفلت از دیگران بیرون می آید می ترسیم. همه اینها شبیه یک دور باطل به نظر می رسد. کسی باید آن را بشکند. و من به یقین می دانم که قدرت کافی نخواهد داشت.

چرا از مرد منتخب خودم عصبانی هستم ، چرا می ترسم ، چه چیزی را از دست می دهم ، به نظر من او چه کار می کند یا نمی کند؟ شاید من رفتارهای او را برایم بیزار می دانم. مهم این است که بفهمم دوست نداشتن برای من چیست؟

برای من ، دوست ندارم اگر ببینم مردی که به طور خاص برای من انجام نمی دهد.در نگاه اول ، این ممکن است برای یک مرد و خانواده مفید و منطقی نباشد ، اما او می داند که این کار من را خوشحال می کند و به همین دلیل است که این کار را می کند. این کار را برای من نیز انجام می دهد. و اگر او خواسته های من را بیهوده می داند ، من این را برای خودم ناخوشایند می دانم و غیره. و دوست نداشتن مرد شما چیست؟ آیا ما زبان عشق یکدیگر را می دانیم؟ برای ما بسیار مهم است که زبان عشق خود را بفهمیم ، آن را به یک عزیز منتقل کنیم و زبان عشق او را بیاموزیم تا با او صحبت کنیم و به آنچه برای او ارزشمند است احترام بگذاریم. حتی اگر به نظر شما نوعی مزخرف و بیهوده باشد.

بله ، ممکن است بپرسید ، اگر من مدتهاست به او می گویم که چگونه باید مرا دوست بدارد ، اما او نادیده می گیرد؟ این یک داستان متفاوت است. به زبان عشق به یکدیگر ، آنها یا موافقت می کنند که یکباره صحبت کنند یا نه. و به احتمال زیاد عزیز شما بلافاصله آنطور با شما صحبت نکرده است. اما تمام این مدت شما با او هستید. آن زمان چه چیزی برای شما مهمتر بود؟

به هر حال ، روابط کارساز است. و هنگامی که اولین نتایج را مشاهده می کنید ، می فهمید که این کار لذت بخش است.

یکدیگر را دوست بدارید.

توصیه شده: