چرا سندرم "دختر خوب" خطرناک است؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا سندرم "دختر خوب" خطرناک است؟

تصویری: چرا سندرم
تصویری: سندرم دختر خوب سندرم دختر خوب چگونه از «خوب بودن» دست برداریم 2024, آوریل
چرا سندرم "دختر خوب" خطرناک است؟
چرا سندرم "دختر خوب" خطرناک است؟
Anonim

به نظر می رسد زنانی مهربان و متواضع که به دنبال جلب رضایت همگان هستند ، شرکای سمی و شوهران متجاوز را به سمت خود جذب می کنند. مشکلشون چیه؟ روان درمانگر بورلی آنجل معتقد است دلیل اصلی این است که آنها بیش از حد تلاش می کنند تا خوب باشند و ریشه های این رفتار در دوران کودکی نهفته است

چرا ما اغلب موارد خشونت علیه زنان را می شنویم؟ عمدتاً به این دلیل که جامعه هنوز چشم بر ظلم مردانه می بندد و گاهی آن را بدون مجازات می گذارد. روزهایی که مردان زنان و دختران خود را به عنوان دارایی خود می دانستند و می توانستند با آنها به دلخواه رفتار کنند ، مدت ها گذشته است ، اما ما هنوز مجبوریم با شرایط مشابه برخورد کنیم و به دنبال مجازات عادلانه برای جنایتکاران باشیم.

بدون شک ، کارهای آموزشی نتایج قابل توجهی را به دنبال دارد ، اما آمارها نشان می دهد که هنوز تعداد وحشتناکی از زنان در معرض خشونت روانی و جسمی هستند.

  • طبق گزارش انجمن پزشکی آمریکا ، سالانه بیش از 4 میلیون زن از سوء استفاده از همسر و همسر رنج می برند.
  • هر سومین زن در جهان حداقل یکبار در زندگی خود مورد ضرب و شتم ، مجبور به انجام رابطه جنسی ، یا مورد اذیت و آزار قرار گرفته است.
  • سه چهارم زنان بالای 18 سال (76٪) مورد تجاوز یا ضرب و شتم قرار گرفته اند و گفته اند که این کار توسط شوهر ، هم اتاقی یا دوست پسر سابق یا فعلی آنها انجام شده است.
  • بر اساس نظرسنجی موسسه ملی سلامت روان آمریکا ، 84 درصد قربانیان تجاوز جنایتکاران خود را می شناختند و 66 درصد آنها حتی با آنها روابط عاشقانه داشتند.
  • شوهران یا عاشقان 29 درصد از کل جنایات جنسی ثبت شده در ایالات متحده را مرتکب شده اند و 7 ، 7 درصد از زنان آمریکایی فقط در طول زمان اعتراف کردند که توسط شرکای صمیمی مورد تجاوز قرار گرفته اند.

حقیقت تاسف بار این است که زنان نمی توانند دختر خوبی باشند. این خطرناک است

خشونت اغلب با مردان کنار می رود: بدیهی است که اقدامات کافی برای تغییر آن انجام نمی شود. اما دلیل دیگری وجود دارد که زنان قربانی خشونت می شوند. آنها خیلی تلاش می کنند تا خوب باشند. این امر آنها را به سادگی برای توهین ، قلدری اخلاقی ، ضرب و شتم و سوء استفاده جنسی تبدیل می کند. چنین زنانی نمی دانند چگونه از خود دفاع کنند و روابط ناسالم یا خطرناک را قطع کنند.

رفتار خوب دختران احتمال سوء استفاده را افزایش می دهد. با این حال ، این بدان معنا نیست که یک زن مرد را به کارهای ناپسند تحریک می کند. این به هیچ وجه به این معنا نیست که خودش مقصر است. این فقط بدان معنی است که یک زن بیش از حد درست و مطیع به مردانی که مستعد دستکاری و خشونت هستند سیگنال خاصی می دهد. این چیزی شبیه به این است: "نیاز من به خوب بودن (شیرین ، انعطاف پذیر) بسیار قوی تر از غریزه من برای حفظ خود است."

حقیقت تاسف بار این است که زنان نمی توانند دختر خوبی باشند. این خطرناک است. بله ، ما مسئولیت تعقیب و مجازات مردانی را داریم که از قدرت سوء استفاده می کنند ، اما در این میان ، زنان همچنان رنج می برند. متأسفانه ، بسیاری از افراد در جهان (اعم از زن و مرد) وجود دارند که از ضعف دیگران بازی نمی کنند. از نظر آنها ، مهربانی و سخاوت مضرات است. البته ، همه با شریکی روبرو نمی شوند که او را از نظر روانی مسخره کند ، به او توهین کند یا او را مورد ضرب و شتم قرار دهد ، اما هر چنین زنی در معرض خطر است.

دختران خوب چه کسانی هستند؟

چنین زنی بیشتر به رفتار دیگران نسبت به خود اهمیت می دهد. احساسات دیگران او را بیشتر از احساسات خود نگران می کند. او به دنبال جلب رضایت جهانی است و خواسته های خود را در نظر نمی گیرد.

واژه نامه مترادف زیادی برای کلمه "خوب" ارائه می دهد: دلسوز ، دلپذیر ، همدل ، انعطاف پذیر ، مهربان ، شیرین ، دلسوز ، دوست داشتنی ، جذاب. آنها دقیقاً "دختر خوب" را توصیف می کنند.بسیاری از آنها تمام تلاش خود را می کنند تا اینگونه درک شوند. اما در واقع ، القاب کاملاً متفاوت با این تصویر مطابقت دارد. چنین زنانی:

  • مطیع آنها آنچه را که به آنها گفته می شود انجام می دهند. آنها یاد گرفته اند که انجام آنچه گفته می شود آسان تر از بحث است.
  • منفعل آنها می ترسند از خود دفاع کنند ، بنابراین می توانند به راحتی دستکاری شوند و به اطراف رانده شوند. آنها ترجیح می دهند از ترس آسیب رساندن به احساسات دیگران یا ترس از آسیب رساندن به خود ، سکوت متوسطی داشته باشند.
  • با اراده ضعیف آنها آنقدر از برخورد می ترسند که امروز یک چیز می گویند و فردا چیز دیگری. در تلاش برای جلب رضایت همه ، آنها با یک نفر موافق هستند ، 180 درجه می چرخند و بلافاصله با حریف خود توافق می کنند.
  • منافق آنها از اعتراف به احساس خود می ترسند ، بنابراین تظاهر می کنند. آنها وانمود می کنند که شخصی را دوست دارند که در واقع ناخوشایند است. آنها تمایل به رفتن به جایی را نشان می دهند که واقعاً نمی خواهند.

سرزنش آنها برای این رفتار به اندازه سرزنش قربانیان خشونت برای تحریک حمله غیرقابل قبول است. آنها به دلایل خوبی از جمله فرهنگ ، فرزندپروری و تجربیات دوران کودکی این گونه رفتار می کنند. علاوه بر این ، چهار منبع اصلی سندرم دختر خوب وجود دارد.

1. استعداد بیولوژیکی

زنان به طور کلی صبورتر ، دلسوزتر هستند و دنیای بد را به نزاع خوب ترجیح می دهند. پروفسور هاروارد ، کارول گیلیگان به این نتیجه رسید که آنچه همه عادت دارند تسلیم زنان بدانند اغلب نیاز به یافتن راه حلی است که برای همه مناسب باشد: "این یک عمل مراقبتی است نه پرخاشگری مهار شده."

مطالعه ای در دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که زنان دارای رفتارهای وسیع تری هستند ، برخلاف مردان که تنها به دو گزینه "مبارزه" یا "دویدن" محدود شده اند. واکنش استرس با انتشار اکسی توسین همراه است ، که باعث می شود زن از اقدامات بی پروا جلوگیری کرده و او را در مورد بچه ها فکر کند و همچنین از سایر زنان حمایت بخواهد.

2. کلیشه های اجتماعی تحت تأثیر محیط شکل گرفته است

قرار است دختران مودب ، شایسته ، خوش رفتار و موافق باشند. یعنی به طور پیش فرض "از شیرینی و کیک و انواع شیرینی ها" تهیه می شود. متأسفانه ، در بسیاری از خانواده ها و فرهنگ ها ، زنان هنوز ملزم هستند که همه را راضی کنند ، از خودگذشتگی ، محبت ، فروتنی داشته باشند و عموماً برای دیگران زندگی کنند.

علاوه بر این ، به یک دختر نوجوان آموزش داده می شود که برای دستیابی به این ایده آل ، باید خود را متوقف کنید. به زودی ، او واقعاً سکوت می کند و احساسات خود را پنهان می کند. او یک مأموریت دارد: تلاش برای جلب رضایت دیگران ، به ویژه اعضای جنس مخالف.

3. نگرش های خانوادگی که دختر می آموزد

خویشاوندان دیدگاه های خود را در مورد زندگی ارائه می دهند. در واقع ، ما همه چیز را کپی می کنیم: از مدل رابطه گرفته تا درک نقش زن در خانواده. این باورها تفکر ، رفتار و جهان بینی ما را تشکیل می دهند.

چندین موقعیت خانوادگی معمولی وجود دارد که تحت تأثیر آنها یک "دختر خوب" بزرگ می شود:

  • پدر یا برادر بزرگتر ظالم و ستمگر ،
  • مادر بی ستون ،
  • آموزش در سنت های زن ستیزی ،
  • والدینی که اصرار دارند او باید خویشتن دار ، دلسوز و محبت آمیز باشد.

به عنوان مثال ، قاعده نادرست مبنی بر اینکه منافع دیگران باید بالاتر از منافع شخصی باشد ، معمولاً در خانه آموخته می شود. این به عنوان مثال از یک مادر بدون ستون فقرات یا وابسته شکل می گیرد که خود را به خاطر خانواده یا همسرش فدا می کند و هرگز نیازهای خود را در نظر نمی گیرد. با نگاه کردن به او ، دختر به سرعت می فهمد که یک زن ، همسر و مادر شایسته باید خود را فراموش کنند و به نفع دیگران زندگی کنند.

این نیز به گونه ای دیگر اتفاق می افتد: یک زن همان نگرش را از والدین خودخواه یا خودشیفته دریافت می کند که برای لذت خود زندگی می کنند و نیازهای کودک را نادیده می گیرند. دختری که در چنین شرایطی بزرگ می شود ، فکر می کند که رفاه او بستگی به این دارد که آیا بتواند هوس های دیگران را برآورده کند.

4. تجربیات شخصی بر اساس تجربیات اولیه خودشان

در دوران کودکی یا نوجوانی ، آنها اغلب مورد سوء استفاده عاطفی ، جسمی یا جنسی قرار می گیرند. بی رحمی و بی توجهی والدین یک جهان بینی مخدوش و تمایلات ناسالم را شکل می دهد که زن را مجبور می کند "دختر خوبی" باشد. در نهایت ، کسانی که به این سندرم مبتلا می شوند:

  • خود را به خاطر هر چیزی که اشتباه می کند سرزنش می کنند
  • به خود ، دانش ، احساسات و تصورات خود شک دارند ،
  • کورکورانه به سخنان دیگران اعتقاد داشته باشید ، حتی اگر شخص بیش از یک بار آنها را نادیده گرفته باشد ،
  • توجیه ساده لوحانه انگیزه های واقعی اقدامات کسی ،
  • معتقدند که آنها موظفند خواسته های دیگران را برآورده کنند ، حتی به ضرر خودشان.

اما عامل اصلی مسئول ایجاد سندرم "دختر خوب" ترس است.

زنان از چه می ترسند؟

دلایل زیادی برای ترس وجود دارد ، اما اغلب آنها به این دلیل است که زنان جنس ضعیف تری دارند ، حداقل از نظر جسمی. اکثر مردان در واقع قوی تر هستند ، بنابراین تعجب آور نیست که آنها بتوانند زنان را بترسانند. شاید ما از این موضوع آگاه نباشیم ، اما ترس وجود دارد.

بازدارنده دیگر آلت تناسلی ، سلاح طبیعی مرد است. اکثر مردان مانند اکثر زنان به این موضوع فکر نمی کنند. با این حال ، از آلت تناسلی راست برای نفوذ ، ایجاد درد و نمایش قدرت استفاده می شود. باز هم ، زنان متوجه نمی شوند که این ترس کهن در آنها زندگی می کند. دو عامل کاملاً فیزیولوژیکی بر سطح تفکر و احساسات زنان در سطح ناخودآگاه تأثیر می گذارد. ما "می دانیم" که ایمنی ما در دست مردان است. اگر ما جرات مخالفت با آنها را داشته باشیم ، آنها عصبانی می شوند و می توانند ما را مجازات کنند. اگرچه اکثر مردان از برتری جسمانی خود نسبت به زنان سوء استفاده نمی کنند ، اما احتمال تهدید همیشه باقی می ماند.

دلیل دوم ترس های عمیق زنان در تسلط تاریخی مردان نهفته است. در طول تاریخ بشر ، از نیروی فیزیکی برای تسلیم کردن سرکش و نشان دادن قدرت استفاده شده است. مردان همیشه قوی تر از اکثر زنان بوده و به استثنای موارد نادر ، موقعیت غالب در جامعه را اشغال کرده اند. بنابراین ، زنان قرن ها مورد حمله و تهدید مردان قرار گرفته اند و بر همین اساس مجبور شده اند از آنها بترسند.

اگر شما همان زنی هستید که از "دختر خوب" بودن خسته شده اید ، با ترس خود روبرو شوید.

تا همین اواخر ، خشونت خانگی غیر عادی در نظر گرفته نمی شد. بقایای گذشته هنوز در برخی از کشورها حفظ می شود ، به عنوان مثال ، در هند و تا حدی در آفریقا ، یک زن یک فرد تمام عیار محسوب نمی شود: او توسط پدرش ، و سپس شوهرش کنترل می شود.

سرانجام ، دلیل سوم ترس های زنانه و دخترانه بر اساس این واقعیت است که مردان همچنان به حق "ارباب" به آنها آسیب می رسانند. علیرغم کارهای فوق العاده ای که برای جلوگیری از خشونت خانگی و سوء استفاده جنسی از کودکان انجام شده است ، این دو جنایت هنوز در سراسر جهان رایج است. مانند گذشته ، همسران مورد آزار و اذیت شوهران قرار می گیرند و سوءاستفاده جنسی از کودکان بطور غیرقابل تحملی در حال رشد است.

دختری یا زنی که با بدرفتاری روبرو می شود - چه جسمی ، چه احساسی و چه جنسی - با شرم و وحشت روبرو می شود. بسیاری از آنها از ترس اینکه دوباره در موقعیت مشابهی قرار بگیرند در تمام طول زندگی خود تسخیر شده اند. اگرچه او همچنین در سطح ناخودآگاه عمل می کند ، اما با تهدید به صدمه زدن به راحتی می توان او را مهار کرد.

این ترس ها ریشه بسیاری از باورهای غلط ، اگر نه همه ، در ایجاد سندرم دختر خوب است. به عنوان مثال ، بسیاری از زنان در پایان دادن به یک رابطه دردناک تردید دارند ، حتی اگر بدانند که باید این کار را انجام دهند. این بدان معنا نیست که آنها ضعیف ، احمق یا مازوخیست هستند و از رنج لذت می برند. آنها از همه چیزهایی که در بالا ذکر شد می ترسند. اما اگر زنی موفق شود بفهمد چه چیزی او را می ترساند ، احساس شرمندگی برای رفتار "بد" او به تدریج آزاد می شود.

اگر شما زنی هستید که از "دختر خوب" بودن خسته شده اید ، با ترس خود روبرو شوید. این به شما کمک می کند خودتان را بفهمید ، خودتان را ببخشید ، امید پیدا کنید و بخواهید تغییر کنید.

درباره نویسنده: بورلی آنجل روان درمانگر ، متخصص اعتیاد ، نویسنده کتاب حق برائت است ، این تقصیر تو نیست: خود را از شرمساری سوء استفاده در دوران کودکی رها کنید و بسیاری دیگر.

توصیه شده: