درک بدون قضاوت: چه چیزی خوب است و چرا بسیار دشوار است

تصویری: درک بدون قضاوت: چه چیزی خوب است و چرا بسیار دشوار است

تصویری: درک بدون قضاوت: چه چیزی خوب است و چرا بسیار دشوار است
تصویری: Может и Сундету Байгожину нужно приехать в Америку как Димаш? 2024, آوریل
درک بدون قضاوت: چه چیزی خوب است و چرا بسیار دشوار است
درک بدون قضاوت: چه چیزی خوب است و چرا بسیار دشوار است
Anonim

چرا درک بدون قضاوت اینقدر خوب است و چرا مردم هنوز عجله ای برای کنار گذاشتن ارزیابی (و درک ارزشیابی) ندارند؟

به طور کلی درک بدون قضاوت چیست؟

این رد ارزیابی ها و مقایسه هایی است که شخص در جهان پیرامون خود می بیند. در زندگی عادی ، یک فرد به سرعت همه اشیایی را که می بیند به دسته های "خوب" / "بد" / "foo be so" / "اوه ، چقدر دوست داشتنی" / "استالین روی تو نیست" - و غیره ترجمه می کند.

هر چیزی که می بینید فوراً "در جعبه ها گذاشته شده است". و در هر "جعبه ادراک" یک ارزیابی نامحسوس وجود دارد. و فوراً به هر شیئی که می بیند می چسبد و شروع به تأثیرگذاری بر تعامل با او می کند. این برداشت ارزیابی معمول است.

و این چطوری کار می کند؟

در اینجا دختری در خیابان راه می رود ، او زیباست ، و این "خوب" است. و در اینجا دختر دیگری می آید ، او 15 کیلوگرم بیشتر از دختر اول دارد - بلیین ، چاق ، مانند این ، چگونه شرمنده نیست که با چنین بدنهایی به خیابان برود ، و حتی با شلوار چسبان؟

(اگرچه ، به نظر می رسد ، شما برای دختری ناآشنا غریبه ، کیلوگرم و شلوار او چه اهمیتی دارید؟ اما یک فرد می تواند لب هایش را جمع کند ، زبانش را بکوبد و با صدای بلند نظر بسیار ارزشمند خود را در مورد شلوارهای چسبان بی مزه و چربی هایی که در آنها لباس پوشیده است بیان کند.. مسئله).

و حتی این هم اشکالی ندارد. خوب ، کسی چیزهای ناخوشایندی به غریبه ها می گوید ، به این معنی که او یک فرد ناخوشایند است و بسیاری با او ارتباط برقرار نمی کنند.

بدترین چیز: با کنار گذاشتن ادراک بدون قضاوت و پیوستن ارزیابی های فوری به همه چیز ، فرد فوراً فرصت دیدن مجموعه ای از ویژگی ها و فرصت ها را در جهان پیرامون خود از دست می دهد.

در اینجا شما یک زن چاق را تحقیر می کنید ، و او ، به هر حال ، یک فرد جذاب ، یک دوست عالی ، یک حرفه ای و معشوقه فوق العاده است. خوب ، به عنوان مثال.

و چرا مردم عجله ای برای کنار گذاشتن ادراک ارزشیابی ندارند؟ اگر همه چیز را اینطور تحریف کند.

واقعیت این است که ادراک ارزشیابی به شما امکان می دهد شیء مواجه شده را به سرعت ارزیابی کنید و برچسبی روی آن بگذارید: مفید (خوشایند ، شاد ، احساسات مثبت را به همراه دارد) یا بی فایده (ناخوشایند ، خطرناک ، دردناک و غیره). و این ، اولاً (و مهمتر از همه) ، نحوه تعامل با جهان را بسیار ساده می کند. تلاش و انرژی زیادی صرفه جویی می شود که فرد می تواند برای تشخیص خواص اجسام و بررسی تفاوت های ظریف آنها صرف کند. اما زندگی در حال حاضر یک چیز بسیار دشوار است ، صدها تصمیم باید در روز گرفته شود:

  • خامه ترش 20 درصد چربی یا 25 درصد بخرید
  • گوه آبی یا سگک زرشکی بپوشید
  • به ورزشگاه یا او بروید ، امروز خیلی خسته هستید
  • کتاب بخوانید یا سریال تلویزیونی تماشا کنید (یا به یوتیوب بپیوندید)
  • با دوستان خود مشروب بروید یا هنوز به قولی که به خودتان داده اید عمل کنید و یک شیوه زندگی سالم را حفظ کنید
  • یک قرص نان تازه بخورید یا نان دیروز بخورید ، ما مدیریت می کنیم
  • دامن جدید بخرید یا هزینه اینترنت را پرداخت کنید

و غیره.

تاثیر تصمیمات بر مغز ما را دست کم نگیرید. روانشناسان سازمانی حتی اصطلاح خستگی تصمیم گیری را به معنای واقعی کلمه "خستگی تصمیم گیری" دارند. این یک بیماری شغلی از مدیرانی است که فقط آنچه را که می پذیرند انجام می دهند ، انجام می دهند و در مورد کار خود تصمیم می گیرند. هر تصمیمی باید سنجیده شود ، چشم اندازها باید محاسبه شوند ، عواقب آن باید محاسبه شود ، مسئولیت باید بر عهده خود شخص باشد - و نه فقط با اشاره انگشت: "همینطور باشد". و در نقطه ای ، بدن تخلیه می شود و مدیر از تصمیمات بیش از حد خسته می شود.

بنابراین ، درک ارزشیابی اغلب خیلی بد نیست بلکه خوب است. او انرژی زیادی را ذخیره می کند ، فقط مقدار زیادی.

با این حال ، این یک جنبه منفی نیز دارد: شما نمی توانید با روشهای معمول ارزیابی ، چشم اندازهای جدیدی بدست آورید. وقتی شخصی بر روی هر شیئی که با آن روبرو می شود برچسبی از طیف آشنا می زند ، می تواند در چارچوب معمول کاملاً عمل کند ، یعنی خیلی سریع در مسیر ضرب و شتم بدود. اما او تجربه جدیدی ، احساسات جدید در زندگی نخواهد داشت.

ارزیابی سریع مانند "کالری خالی" است: سریع سیر می شود ، اما تأثیر چندانی بر بدن ندارد.درک ارزشیابی عموماً سلسله مراتبی است: با کمک ارزیابی ، فرد به سرعت تصور می کند که در حال حاضر در رابطه با اشیاء جهان اطراف و مردم کجاست. و او ارزیابی صریح می کند: من از آنها (کسانی که من آنها را ارزیابی می کنم) بالاتر یا پایین تر هستم. و بر این اساس ، من خوب هستم یا خوب نیستم. و اگر همه چیز در مورد من عادی است ، شخص می فهمد ، پس او به سرعت آرام می شود (و اگر نه خیلی عادی ، پس از آن یک کاهش ارزش نجات می تواند به نجات برسد).

به عنوان مثال: اینجا واسیا است - او خوب است ، او مدیر ارشد است (من می خواهم مانند واسیا باشم ، از او تقلید می کنم). یا در اینجا لنا - او زیبایی است و دختر والدین ثروتمند است (من به لنا حسادت می کنم و کمی تحقیر می شوم: اگر من همان پدر را داشتم ، آن را نیز در یک چرخ دستی گران قیمت می بریدم!). یا اینجا پتیا است - او یک هیپی است ، یک مالک نیست ، شلوار جین پاره شده ، کفش های شسته نشده ، یک گیتار و یک جعبه علف در جیب من است (من از پتیا دور هستم ، از او می ترسم ، اما من نیز بسیار کنجکاو: این چه نوع حیوانی است؟). به طور کلی ، شما می توانید دسته ای از برچسب ها را روی هر شخصی بچسبانید ، با این حال ، آنها برای افراد مختلف و گروه های اجتماعی کمی متفاوت خواهند بود: فردی به هیپی ها احترام می گذارد ، و کسی از سرمایه داران و فرزندان آنها متنفر است ، بنابراین ارزیابی افراد مختلف تا حدودی متفاوت خواهد بود. …

اما واقعیت باقی می ماند: برچسب درک را ساده می کند ، طیف وسیعی از ویژگی های "غیر ضروری" یک شخص یا شی را قطع می کند و آن را مانند یک نور سیاه و سفید نشان می دهد. گاهی ساده سازی اهمیت بیشتری دارد ، زیرا نگاه کردن به یک شیء به طور کامل دشوار و انرژی بر است.

و گاهی اوقات مهم است که در آشنا چیزی جدید ، تازه را مشاهده کنید ، چیزی که به تغییر زندگی شما کمک می کند. خود را از سرگردانی معمول خود خارج کنید. چیز جدیدی را امتحان کن.

و برای این منظور از ابزاری مانند ادراک بدون قضاوت استفاده می شود.

همانطور که می دانید ، انرژی زیادی صرف ادراک بدون قضاوت می شود. به منظور سازگاری با درک بدون قضاوت ، به شیوه های خاصی نیاز است.

(به عنوان مثال ، درمانگران گشتالت به مدت طولانی به طور خاص این کار را آموزش می دهند. به طوری که با دیدن یک شخص ، او نه "او با یک کت آبی زیبا مد روز" ، بلکه "روی کت آبی مشتری با چهار دکمه براق" واکنش نشان می دهد. یا نه "او زود شروع به طاس شدن کرد" و "روی سر مشتری تکه های طاس بزرگی در پیشانی و پهلوها وجود دارد." بله ، تصور بدون قضاوت گاهی اوقات شبیه یک پروتکل پلیس به نظر می رسد).

مدیتیشن همچنین به هماهنگ سازی ادراک بدون قضاوت کمک می کند ، یا فقط در شرایطی است که فرد در یک منبع ، قوی ، تازه و سرشار از قدرت است. و مطمئناً ثبات احساسی و هماهنگی حالت درونی در آن کمک می کند.

روشن است که نقاط ضعف درک بدون قضاوت چیست: این حالت بسیار انرژی بر است ، زیرا برای تمرین آن به مهارت خاصی نیاز دارید (کاملاً مسلط ، اما نه به طور مستقیم). یعنی سخت و طاقت فرسا است.

نقاط قوت ادراک بدون قضاوت چیست؟

ادراک بدون قضاوت به شما امکان می دهد از عادت های قدیمی فرار کنید. یک مهارت آموزش دیده از درک غیر قضاوتی کمک می کند تا به ارزیابی خارجی وابسته نباشید و ارزیابی های خود را بر روی افراد و اشیا متوقف نکنید. گاهی اوقات من می توانم احساس خودم را شکل دهم (یعنی نه یک واکنش خودکار "این یک تاجیک است ، من از تاجیک ها متنفرم" - اما ، وقتی سعی می کنم احساساتم را از شخصی که مقابل من ایستاده است بفهمم ، ممکن است از فهمیدن آن شگفت زده شوید. اینکه او ترسناک است. یا شگفتی می کند. یا ناخودآگاه مانند - اگرچه همیشه به نظر می رسد ، چنین افرادی برای من ناخوشایند بودند ؛ اما این یکی - من آن را دوست دارم!). و بر اساس این ادراک مستقیم و زنده با یک فرد رابطه برقرار کنید.

درک بدون قضاوت این امکان را ایجاد می کند که روابط آگاهانه ، زنده و مستقیم با جهان و افرادی که باید با آنها ارتباط برقرار کنید ، ایجاد کنید.

ادراک بدون قضاوت به شما امکان می دهد جهان را به طور کامل ببینید ، درک کنید که چقدر زیبا ، غنی و غنی است. این درک بدون قضاوت است که اجازه می دهد تغییر رخ دهد.

این تکیه بر ادراک بدون قضاوت است که به فرد اجازه می دهد یک انتخاب واقعی و عمیق انجام دهد و بر تصمیمات آشنا ، اثبات شده اما محروم (مانند مورد ادراک ارزشیابی) تکیه نکند.

انتخاب قدرتمند استو گاهی اوقات باید هزینه زیادی برای آن پرداخت کنید.

بهتر است این کار را با چشمان باز انجام دهید.

توصیه شده: