2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آیا اعتماد به دیگران خطرناک است؟
احتمالاً همه افراد در زندگی با موقعیت هایی مواجه شده اند که افرادی که برای شما مهم هستند شما را ناامید می کنند. این می تواند چیزی باشد ، مانند درخواست خرید آن کوکی یا یک چیز بزرگ ، مانند سازماندهی یک پروژه مهم با هم ، یک سفر مشترک ، یا کمک در شرایط دشوار. از کوچک تا بزرگ ، این را می توان با شخص "شما" ، که در نهایت با او صمیمیت ، اعتماد ، دوستی واقعی ، عشق است ، به اشتراک گذاشت. و این اتفاق می افتد که ما به آنچه می خواهیم نمی رسیم ، حتی در جایی که همه چیز ساده و قابل درک به نظر می رسید. مهلت ها تعیین می شوند ، شرایط تغییر می کند ، تجهیزات ، برنامه ها و سرنوشت ها خراب می شوند. احساس درد ، ناامیدی ، نارضایتی ، سوء تفاهم به وجود می آید. اعتماد در حال خرد شدن به قطعات کوچک است ، هنوز کاملاً شکسته نشده است ، اما اکنون آماده فروپاشی است. قابل فهم در حال از دست دادن شکل خود است ، آیا واقعاً به من خیانت شده است؟ من به یاد افسانه در مورد دلال و پسرش ، هراکلیوس می افتم. داستان قبل از ایجاد بال برای پرواز آغاز شد. آیا خواهرزاده خود را به مرگ کشاند و می خواست بدون مجازات بماند. اما جنایت او حل شد ، او و پسرش زندانی شدند. نه زمینی ، نه زیرزمینی و نه آبی نمی تواند از آنجا خارج شود. سپس ددالوس برنامه ای برای ایجاد بال و پرواز با کمک آنها با پسرش داشت. همانطور که به یاد داریم ، پسر خیلی نزدیک به خورشید پرواز کرد ، موم از گرما ذوب شد. هراکلیوس بی اختیار افتاد و دریا او را بلعید.
برای من ، این داستان چند لایه است.
مورد اول در مورد این واقعیت است که اعضای خانواده و طایفه اغلب هزینه ای را که فرزندان یا والدین آنها انجام داده اند پرداخت می کنند. مرگ افراطی ترین گزینه است ، شما می توانید خود را با بیماری و "سرنوشت ناخوشایند" پاداش دهید ، به طور کلی می توانید این صلیب را با مقدار زیادی بر عهده بگیرید. اما من به موضوعی مرتبط تر خواهم پرداخت که چگونه خود را با روابط خاص "مجازات" می کنیم. چگونه آنها سناریوها و داستانهای متفاوتی را بازی می کنند که می خواهند به پایان برسند ، که از طریق ما سعی می کنند صدای خود را پیدا کنند. در هر داستان ، آنها به صورت تمثیلی درباره موارد مختلف به ما می گویند.
و لایه دوم همان خورشید است که اغلب نزدیکترین افراد به ما هستند. کسانی که ما به آنها علاقه زیادی داریم ، و می خواهیم به آنها نزدیکتر شویم ، ما می خواهیم خود را در پرتوهای آنها گرم کنیم. ما آنها را بزرگ ، معنی دار می بینیم و گاهی اوقات خیره کننده است. در اینجا و نگرش ما نسبت به آنها ، بیش از حد است. آنها کمی بیشتر از ارزش خود ، فضای خود ، انتظارات خود را واگذار کردند و شاید حتی زندگی خود را نیز به آنها واگذار کردند. اما معلوم می شود که خورشید به همین سادگی فانی بود ، نه قادر مطلق ، نه قادر مطلق ، و بیایید صادق باشیم ، مسئول احساس خوشبختی خود نیستیم. ما در دریای احساسات خود غرق شده ایم. موج احساسات سر را غرق می کند ، با قدرت آنها خفه می شود و توسط عناصر غیرقابل کنترل می شود. مرگ درونی کوچک
چرا این اتفاق می افتد؟ داستان ما با وعده ها و امیدهایی که برای مهمترین افراد زندگی ، برای والدین خود داشتیم چیست؟ آیا ما یک تریلر از انتظارات از آنها بیرون می آوریم ، سعی می کنیم از دیگران دیدن کنیم. یا ما موارد اشتباه را انتخاب می کنیم و سپس؟ سپس در مورد مسئولیت است. و آیا الهام گرفتن از دیگران بسیار بد است ، چقدر ایمن است؟
هر یک از این سوالات مستلزم این است که هر یک از ما در داخل کار کنیم و با خود و با خود صادق باشیم. بیایید بیشتر مراقب خود باشیم و قبل از اتصال بال از دست دیگران ، به یاد داشته باشید که انسان آنها را ایجاد کرده است.
توصیه شده:
سناریوی زندگی "لطفاً دیگران": وقتی دیگران را راضی می کنید ، سیاه هستید
روانشناس ، سرپرست ، تحلیلگر اسکریپت TA چگونه سناریوی زندگی امدادگر یا "دیگران را شاد کنید" شکل می گیرد. یا رفتار راننده "وقتی خوب هستی که دیگران را راضی کنی ، به دیگران اهمیت می دهی". وقتی برای دیگران مفید باشم ، سیاه نمایی می کنم یا خط سیندرلا یک مورد عملی است.
از طریق اعتماد برای خوشبختی زندگی. نحوه یادگیری اعتماد
"اعتماد کنید اما تأیید کنید" - بسیاری از ما در دوران کودکی آموختیم. امروزه اکثر مردم جهان با چنین نگرش هایی - نگرش بی اعتمادی - بزرگ شده اند. با این ایده که به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد. بی اعتمادی در دوران کودکی در ما ایجاد شده است.
حفاظت قابل اعتماد در برابر کلمات توهین آمیز: هشت راه برای حفظ اعتماد به نفس
کلمات توهین آمیز هر روز در کمین ما هستند - اغلب زمانی که ما کمترین آمادگی را برای آن داریم: در جاده در ساعات شلوغی ، زمانی که بدترین ویژگی ها در افراد ظاهر می شود. در صف هایی که صبر ما تمام می شود ؛ در محل کار و میز جشن ، جایی که مردم بی ادبی را تقریباً مجاز می دانند.
آیا شما نیاز به "درک" دستکاری کننده دارید؟ و آیا این کافی است؟
دستکاری ها در محل نیازهای برآورده نشده بوجود می آیند. دستکاری یک راه حلقه ای است ، برای برآوردن برخی نیازها یا خواسته های داخلی. روش مصرف انرژی ، طاقت فرسا است. اغلب یک فرد باید سهم شیر انرژی خود را صرف دستکاری کند. برای چی؟ - و سپس ، این که برای او (چه به طور کلی و چه در حال حاضر) غیر ممکن است.
چگونه ما دیگران را و دیگران خود را آینه می کنیم
ما در نقص خود کامل هستیم. شاید این تنها کمال موجود در ما باشد. ما اغلب نقص خود را در دیگران می بینیم. آنها می گویند مردم آیینه ما هستند. ما دقیقاً آنچه را در خود داریم به یکدیگر انعکاس می دهیم. در درون پاسخ می دهد و به جای تجزیه و تحلیل خودمان ، به دیگری نگاه می کنیم.