چگونه با یک خودشیفته زندگی کنیم

تصویری: چگونه با یک خودشیفته زندگی کنیم

تصویری: چگونه با یک خودشیفته زندگی کنیم
تصویری: اختلال خودشیفتگی 2(چگونه بر رنج جدایی از فردخود شیفته غلبه کنیم) 2024, ممکن است
چگونه با یک خودشیفته زندگی کنیم
چگونه با یک خودشیفته زندگی کنیم
Anonim

داماد شگفت انگیز من به تدریج شروع به درک این کرد که خودش به چه چیزهایی رسیده است. این س "ال "چگونه با شما زندگی کنیم" از چرخه #vmirenarcissists است. خوب ، همه چیز با شوهر سابق من روشن است - دسته گلی مخصوص به خود وجود دارد که خودشیفتگی من شبیه یک سرپوش پلاستیکی در ساحل برهنگی به نظر می رسد. اما فرانسوی از هر شانس برای ازدواج با یک فرد معمولی برخوردار بود. س “ال "من تسلیم او شدم" به دو دلیل من را آزار نمی دهد: اولاً ، من به ویژگی منحصر به فرد خودم شک ندارم ، و ثانیا ، من به خوبی می دانم که مردم به جراحات چسبیده اند. بنابراین ما به دلایل اخلاقی این سال را حذف می کنیم ، اما اگر با یک خودشیفته در ارتباط هستید ، باید در مورد آن فکر کنید.

به طور کلی ، من به شما می گویم که برای زنده ماندن باید با چه چیزی روبرو شوید و چه کار کنید. علاوه بر این ، هر دوی شما مجبورید "انجام دهید" - این در صورتی است که شریک زندگی شما ، مانند من ، خودشیفته ای آگاه باشد و هدف او این است که واقعاً با شما رابطه برقرار کند ، و نه فقط یک میان وعده در بین زمان ها.

1) قوانین روشن من با یک نظم وحشتناک می گویم: "اگر محدودیتی تعیین نکنید ، من همه جا را پشت سر می گذارم." اکثر افراد با چنین محدودیتی متوجه درد دیگران نمی شوند و از فضای شخصی آنها چشم پوشی می کنند. یعنی ما می توانیم آموزش ببینیم که واکنش های شما را "ببینیم" و بر این اساس واکنش نشان دهیم ، اما با همدلی ، خودشیفته ها مشکلات بزرگی دارند. اگر چیزی را دوست ندارید - به من بگویید. اگر نمی توانید جایی بروید - به من بگویید. اگر چیزی می خواهید - همچنین بگویید. مانند رابطه جنسی است: اگر چیزی می خواهید ، آن را نشان دهید. حدس زدن نقطه قوت ما نیست.

2) ارتباطات باز همه چیز را می توان و باید گفت. اگر فکر می کنید چیزی مسلم است ، پس بسیار بیهوده است. پاسخ به این س:ال: "آیا واضح نیست؟" ، بیشتر اوقات. بسته به میزان تأکید (یا حتی مزاحمت بیشتر) در سر خودشیفته ، در واقع ممکن است اینگونه به نظر برسد: "خوب ، او صحبت را متوقف کرد و فکر کرد ، گوشه لب هایش پایین افتاد ، او به من عجیب نگاه می کند ، چشم هایش می درخشد - احتمالاً ناراحت است. - به خاطر آنچه که من گفتم. اما شاید او فقط پرخوری کرده است:):) و سپس پردازش عوامل خارجی و مقایسه آنها با احساسات احتمالی و دلایل مناسب وجود دارد. این بسیار انرژی بر است ، بنابراین اگر فقط دهان خود را باز کرده و وضعیت خود را بیان کنید ، در شریک خودشیفته چند سلول عصبی و زمان صرفه جویی می کنید. اتفاقاً همین امر در مورد ASD (اختلالات طیف اوتیسم) و سایر اختلالات شخصیتی نیز صادق است.

3) وضوح بالای کلمات. در مورد ما "صحبت از طریق دهان" کافی نیست. همچنین خوب است توضیح دهید که منظور شما در این یا آن مفهوم چیست. به عنوان مثال ، اصطلاحات مبهم مانند "من احساس خوبی دارم" و "من احساس بدی دارم" ما را دچار حیرت می کند ، زیرا جهان افراد خودشیفته حول او می چرخد. شما پیش از این در این معادله نیستید. و در تصویری که ما از جهان داریم ، "خوب" آن چیزی است که مناسب ماست و بد چیزی است که ما را ناراحت می کند. اگر می خواهید متوجه شوید ، منظور شما را توضیح دهید و دقیقاً چه چیزی باید تغییر کند.

4) ما با عصبانیت های شما همدل هستیم ، زیرا برای ما واقعاً سخت است. اما ، اگر می خواهید عکس العملی سازنده داشته باشید ، به نقطه 3 مراجعه کنید. زیرا در اینجا شما علامت زده اید. ما دوست نداریم. چون نمی دانیم برای شما چه معنایی دارد. و از آنجا که اساساً ما فقط بازتاب خود را در شما دوست داریم. به عنوان مثال ، من به طور کلی از چنین اعترافاتی اجتناب می کنم ، سعی می کنم احساسات خود را در این لحظه خاص تا حد ممکن توصیف کنم: "من آن را دوست دارم ، سپاسگزارم ، این عالی است ، چقدر خوشحالم ، مرا روشن می کند و غیره. " مانیفست های جهانی مانند "همیشه" ، "هرگز" و "برای همیشه" نیز برای ما نیستند. ما آنقدر دور نمی بینیم. البته ، مانند همه موجودات اجتماعی ، ما آمادگی های اساسی مانند "بله ، عزیز" داریم ، که در اصل به معنی "پیاده شدن" است.

5) اکثر خودشیفته ها کودک هستند. با وجود موفقیت ، اعتماد به نفس و استحکام پیش بینی شده در خارج ، ما در روح خود کودکانی از دست رفته هستیم که باید با دستان خود بازی کنند و هوس باز باشند.خودشیفته ها نقش های بزرگسالان را بازی می کنند ، تصمیمات مهمی می گیرند ، پول زیادی به دست می آورند و اغلب کاملاً اجتماعی هستند ، اما آنها همیشه به یک اهدا کننده نیاز دارند - کسی که به دنبال او باشد ، کسی که آرام می شود و ثباتی را ایجاد می کند که خود آنها ندارند. ما ممکن است سیاستمدار ، وکیل ، بازیگر محبوب و تاجر موفق باشیم ، اما همیشه یک دستیار با چشم تکان دهنده پشت سر ما خواهد بود. اگر ما برای دستیار دستمزد نگرفته ایم ، ممکن است شریک زندگی ما برای خود دچار یک روان رنجوری شود.

6) خودشیفته ها سرشار از انرژی هستند و زندگی با آنها یک اسراف ابدی است - یک افسانه دیگر. بله ، رابطه با یک خودشیفته ، و به ویژه رابطه جنسی با او ، می تواند لذت بخش باشد - شما در گرداب احساسات می چرخید و به اوج سعادت می روید. ترفند این است که شما به عنوان سوخت برای این کارناوال استفاده خواهید شد. خودشیفته منابع بسیار کمی از خود دارد و مجبور است از اطرافیانش تغذیه کند. در واقع ، آنچه را که روی میز می آورید مورد استفاده قرار می گیرد. نوش جان.

7) مشارکت برابر را فراموش کنید. خودشیفته ها نمی دانند چگونه بدهند (و گاهی اوقات فقط چیزی ندارند). اما آنها در گرفتن خوب هستند و برای دست یافتن به آنچه می خواهند آماده دستکاری هستند. اگر با یک فرد خودشیفته به هر شکلی زندگی می کنید ، باید سخت تلاش کنید تا پاسخی دریافت کنید. و حتی در آن صورت ، به احتمال زیاد "مصنوعی" خواهد بود. به عنوان مثال ، من تلاش می کنم از شرکایم درباره نحوه گذراندن روز آنها بپرسم ، زیرا در کل من به هیچ وجه اهمیتی نمی دهم. شریک نیست. برای مناسک. آنچه شما آن را دستکاری می نامید ، اغلب تلاشی صادقانه برای برآوردن انتظارات شما است - خوب ، تا آنجا که می توانیم.

چرا 10 امتیاز وجود ندارد؟ برای اینکه همه کارت ها فاش نشوند. حالا عذاب بده:)

توصیه شده: