پژوهش. اعتراض

تصویری: پژوهش. اعتراض

تصویری: پژوهش. اعتراض
تصویری: تظاهرات گسترده در بروکسل، پلیس بلژیک از آب و گاز اشک آور برای معترضان پاسپورت واکسن استفاده کرد 2024, ممکن است
پژوهش. اعتراض
پژوهش. اعتراض
Anonim

اعتراض به عدم امکان اعتراض به عنوان نوعی از تجاوز به فرد در جریان خودکفایی روزمره. اگر نه چگونه؟ تمایل به بیرون ریختن بذر عصبانیت در لحظه بالاترین نقطه اوج باعث می شود که شما با احتیاط بی پروا عمل کنید ، در مسیر زندگی زندگی با شتابهای کوچک از درگیری به درگیری حرکت کنید و البته دائماً به صحنه جنایت اخلاقی بازگردید.. انگور خشم به وفور در باغ عدن آویزان است و کلاغ ها و مارها را به وعده غذایی خود جذب می کند و شما ، مانند آن زمان ، تنها به تسخیر بدنام خشم بسنده می کنید و با نگاهی خیره کننده به ضیافت فریاد شکارچیان نگاه می کنید. شما نمی توانید آنقدر شجاع باشید که بتوانید عصبانی شوید ، و بنابراین در ترسو بودن خود ، مشابه عصبانیت خود را در قالب نسخه ای از آن نشان می دهید و صفرا را به ظرفی مناسب برای شما هدایت می کند. تمام تلاشهای شما فقط شبیه سازی عصبانیت کلیوی به آن دسته از افراد کلیوی است که روز به روز با لبخندهای تند پینه های شما را جلوی چشمان شما می مالند ، و شما ، با احساس گناه خود ، متوجه تمام فاجعه نیستید ، اما ارزان قیمت در حمله شر مصنوعی

خشم ، خشم را به وجود می آورد. خشم تولید شده باعث ایجاد احساس گناه در ایجاد خشم می شود. احساس گناه باعث ایجاد شخصیت کاذب می شود. شخصیت دروغین عصبانی شدن از شخصیت واقعی را متوقف نمی کند و آن را پر از انرژی می کند تا در برابر ظلم و اقتدار ثابت کننده قوی احساس گناه قیام کند. شما از همسرتان عصبانی هستید ، نه به این دلیل که او همانطور که تصور می کردید عصبانی است ، شاید به این دلیل که قدرت عصبانی شدن با شخص دیگری را ندارید که در عصبانیت شما اهمیت بیشتری دارد. این فرد متخلف از منیت متورم شده از نوازش اضطرابی کیست ، چه کسی می تواند آنقدر به شما نزدیک شود که سم خود را درست در دهان شما ریخت در حالی که شما در انتظار زندگی روزمره خمیازه می کشید. آیا می دانید چه کسی ممکن است باشد؟ شما عصبانی هستید زیرا نمی توانید عصبانی شوید. شما درست می ترسید که افراد بی گناه از خشم شما رنج ببرند و با این کار با احساس گناه به شما پاداش می دهند ، که با آن به همه درمانگاه ها می شتابید و به همه پزشکان نشان می دهید ، و آنها با گیجی به شما نگاه می کنند و به شما رحم نمی کنند. کمی ، و تو دوباره عصبانی شدی دایره به روی شما بسته شده است.

و همه اینها در قلب شما ، و در نفس شما ، و در چشمان شما است. گاهی اوقات با تحقیر نگاه می کنید ، گاهی با علاقه ، اما آنها همیشه طعم کمی از ادویه گرم شما دارند ، که هرگز آن را در غذای اصلی نریخته اید. عصبانیت از عدم توانایی در نشان دادن خشم. شما به دنبال راه های آسان نیستید ، زیرا هیچ مشکلی وجود ندارد که ده ها سال عصبانی باشید بدون اینکه متوجه عصبانیت خود شوید ، بدون آنکه به طور کامل و کامل آن را زندگی کنید. هنوز زمان زیادی وجود دارد ، هیچ حسی وجود ندارد ، میل در صفر است ، تعداد افراد کمتری در اطراف وجود دارد. مسأله عصبانیت در یک مکان تاریک و خشک ذخیره می شود ، شما نمی توانید به تنهایی به آنجا برسید ، گناه در جاده شما را همراهی می کند و حق انتخاب ظرف بعدی صفرا را حفظ می کند. شما خودتان را سرزنش می کنید ، کسی سر خود را با تأیید تکان می دهد ، زنگ های نقره ای در یک شب بدون باد به صدا در می آیند ، عصبانیت واقعی با لباس گناه شما را عصر امروز برای سالهای آینده سرگرم می کند.

یک شخصیت کاذب شما را برای مدت طولانی از قدرت درمانی مخرب عصبانیت واقعی محافظت می کند ، او به طرز ماهرانه ای از تکنیکی استفاده می کند که ذهن شما را در کما مصنوعی نگه می دارد ، این شخص همه کارها را انجام می دهد تا پرتره شما با لبخند کم حجابش در ورودی جلوی معتبرترین تئاتر روح شماست. هنگامی که ارباب واقعی عصبانیت شما از درب ورودی عبور می کند ، درها پشت سر او بسته می شوند نه با یک غرش غوغایی ، بلکه با آه ای از عصبانیت که به سختی قابل شنیدن است و با یک لبخند علامت تجاری ثابت روی صورت شما.

"شما نمی توانید عصبانی شوید ، فقط می توانید عصبانیت را در شبیه سازی خشم شبیه سازی کنید."

لبخند!

توصیه شده: