چگونه قبل از زن مادر شدم

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه قبل از زن مادر شدم

تصویری: چگونه قبل از زن مادر شدم
تصویری: علائم بارداری و نشانه های که می گویند شما صددرصد باردار هستید 2024, ممکن است
چگونه قبل از زن مادر شدم
چگونه قبل از زن مادر شدم
Anonim

چگونه قبل از زن مادر شدم

ابتدا در مورد خودم به شما می گویم:

در 10 سال اول زندگی ، من تنها فرزند خانواده بودم. و سپس یک برادر متولد شد. در این زمان ، مادرم وارد بخش عصر موسسه شد. دوران کودکی برادرم را به یاد دارم. مامان شیر را در یک بطری ریخت و به محل کار یا دانشگاه رفت. من با یک بچه کوچک تنها ماندم. گاهی مادربزرگم می آمد. من در 10 ، 5 سالگی "مادر" شدم.

سرگرمی ها ، فعالیت های مورد علاقه ، سفر به اردوهای پیشگامان مورد علاقه به پایان رسیده است.

با این حال ، در آن دوره مراقبت از یک کودک کوچک ، ویژگی های زیر شکل گرفت:

-مسئولیت سلامتی و زندگی شخص دیگر ،

-صبر،

-توانایی دادن ،

-توانایی واگذاری خود به شخص دیگر ،

-توجه ،

-حساسیت ،

-مراقبت ،

-توانایی مراقبت از کودک و در نهایت آموزش.

انرژی مادر در دختر جوان شکل ملموسی به خود گرفت.

دهه ها گذشت. برادر بزرگ شد ، مرد قوی و با اعتماد به نفس شد. او هنوز مرا به عنوان "مادر" دوم درک می کند. برادر خوش شانس بود - او دو "مادر" مهربان و دلسوز در زندگی خود دارد.

این داستان بر شکل گیری شخصیت و ارزش های من تأثیر گذاشت ، که من در کار خود بیان می کنم: من همدل و دلسوز هستم. برای من مهم است که چه اتفاقی برای شما می افتد و چگونه.

حالا بیایید از من فاصله بگیریم و اوضاع را تحلیل کنیم.

به عنوان مثال ، خانواده دارای فرزند بزرگتر 8-12 ساله هستند و کوچکترین آنها متولد می شود.

اگر شما جوانتر را به طور جدی به بزرگتر آویزان کنید ، پس کودکی را برای کودک قطع می کنید - کودک آن را در دوران کودکی به دست نمی آورد. کودک همیشه زمانی برای بزرگسال شدن خواهد داشت. مثل این است که شما دوره بی دغدغه و شادی زندگی را که از طرف خدا اختصاص داده شده از کودک می دزدید.

البته ، نیازی به رفتن به طرف دیگر نیست - من از بزرگتر کمک نمی خواهم ، از ترس احساسات دشوار او. یک کودک بزرگتر می تواند و باید درگیر شود. این به شکل گیری ویژگی های شخصیتی خوب کمک می کند. اما این باید در حد اعتدال و بدون تعصب انجام شود.

به یاد داشته باشید که کوچکترین فرزند شما است ، نه بزرگترین. بزرگتر جلو بچه دارد. بزرگتر از شما نخواست که برادر یا خواهرش را به دنیا بیاورید. و اگر چنین کردید ، شما ، به عنوان یک بزرگسال ، هنوز مسئول ظاهر جوانتر هستید. بنابراین ، بزرگتر را مجبور نکنید که مسئول اعمال شما باشد.

اگر در مورد بحران های سنی صحبت کنیم ، کودک بزرگتر دچار بحران شایستگی ، از جمله شایستگی اجتماعی می شود. او دارای مرحله ای از تسلط بر هزاران مهارت پیچیده است. کودک با تعداد زیادی از وظایف و چالش ها وارد دوران نوجوانی می شود. بنابراین ، بزرگتر و بدون کوچکتر سرشار از مسائل مربوط به رشد و توسعه فردی هستند. انرژی بزرگتر را از کارهای سخت دوران نوجوانی نگیرید. زیرا اگر این وظایف به موقع حل نشوند ، باز هم بعداً خود را اعلام خواهند کرد. شاید در کهنسالی. به موقع بهتره

بین فرزندان من 7 ، 5 سال تفاوت وجود دارد. و به طوری که بزرگتر احساس کوچکی نمی کرد ، با تمام وجود سعی کرد به هر دو توجه مساوی داشته باشد. اگرچه بچه ای در آغوش دارد ، اما این امر به سختی امکان پذیر است. پسر هنوز به طور فعال خود را یادآوری می کرد. این داستان را می گویم:

خلع سلاح کودک بزرگتر

پسر اولین فرزند است: اولین فرزند ، نوه و برادرزاده. البته خانواده اش دور او می چرخیدند. او احساس می کرد که شاهزاده ای است که به درستی "تخت" عشق ، توجه و گرما را در خانواده اشغال می کند.

وقتی خواهرم ظاهر شد ، با تعجب مشاهده کردم که چگونه مادرم به هر ویاک کوچک می شتابد.

من درک کردم که چقدر مهم است که کودک بزرگتر از ظاهر کوچکتر آسیب نبیند. بنابراین ، با تمام قدرت خود ، او در 2 جبهه کشید.

در کودکان بزرگتر ، حسادت یا قهقرا اغلب در چنین شرایطی گنجانده می شود. آنها به طور ناگهانی مهارت های آموخته شده طولانی را "از دست می دهند".

به نظر می رسد که پسرم ناخودآگاه می ترسید که بدن را فراموش کنند ، نادیده بگیرند و "به آن متصل شوند". وقتی دخترم 3 هفته ای داشت ، با یک نوع شدید آبله مرغان مریض شد.

تبدیل به یک شخصیت چشمگیر شد که بر سایر موارد سایه انداخت.عملا هیچ نقطه درخشان روی آن وجود نداشت. قلبم خونریزی می کرد. بدنش شبیه بود: "من هستم!"

شاید ، او اینگونه بود که "سقوط" را گذراند ، از وضعیت تنها فرزند خداحافظی کرد.

چگونه بزرگتر شما با خلع سلاح کنار آمد؟

توصیه شده: