نیازهای بیش از حد

فهرست مطالب:

تصویری: نیازهای بیش از حد

تصویری: نیازهای بیش از حد
تصویری: نیاز جنسی پویان مختاری | نیاز جنسی بیش از حد پویان مختاری | پویان مختاری و بیلی آیلش🤣😅😂 2024, ممکن است
نیازهای بیش از حد
نیازهای بیش از حد
Anonim

منبع:

امروزه توجه زیادی به کودکان بیش از حد تغذیه می شود. و به درستی: طی دو دهه گذشته ، چاقی کودکان در جهان 5-10 درصد و گاهی 20-25 درصد افزایش یافته است. برای سلامتی خطرناک است

اشباع بیش از حد نیازها به دلایلی نه چندان خطرناک ، هرچند چندان واضح ، به هیچ وجه باعث ایجاد علاقه نمی شود. به نظر می رسد بسیاری از مردم حتی فکر نمی کنند که ممکن است به طور مداوم نه تنها به معده غذا دهید. در واقع ، نیازها اهمیتی ندارند که آنها چه چیزی را تقاضا می کنند. از این گذشته ، آنها موجودات زنده نیستند - آنها فقط فعالیت حیاتی ارگانیسم را تأمین می کنند. آنها کمبود چیزی را نشان می دهند ، می توانند زود تفسیر شوند یا ارضا شوند ، حتی قبل از ظهور ، می توانند با چیز دیگری اشتباه گرفته شوند. هنگامی که بیش از حد اشباع می شود ، هر گونه نیاز به یک اندازه رشد می کند و درخواست بیشتری می کند. والدینی که هر نوع گرسنگی را تجربه کرده اند یا به سادگی مضطرب هستند ، می توانند به طور پیشگیرانه از فرزند خود در برابر این گرسنگی محافظت کنند ، به ویژه اگر افکار عمومی موافق باشند.

پدربزرگ و مادربزرگهای فعلی و نسلهای قدیمی تر والدین به شدت وحشتناک بودند. "بیش از حد تحسین نکنید ، تا مغرور نشوید" ، "کودک نباید با والدین مداخله کند" ، "مستقل بزرگ شود" و "او باید بفهمد" - این روند دهه 60 و 80 بود. قبل از آن ، نسل پس از جنگ در حال رشد بود و هیچ راهی برای توجه ویژه به آن وجود نداشت. پس از آن - دهه 90 فرا رسید ، که در آن یا فرصتی دوباره وجود نداشت ، یا فرصتی وجود داشت ، اما پرستاران پرستاری: برخی از والدین تا آنجا که می توانستند زنده ماندند ، برخی دیگر - لوله های فرصت های ناگهانی را اندازه گیری کردند. البته نه همه ، اما بیشتر. تنهایی دوران کودکی برای مدت طولانی ، بیش از نیم قرن طول کشید.

و اکنون اوضاع بطور اساسی تغییر کرده است. صحبت درباره نیازهای کودک به عنوان یک فرد ممکن و حتی منطقی شده است. و والدین نادان ، با دانستن اینکه چقدر بد و جبران ناپذیر است که برای یک روح رها شده بزرگ شوند ، والدین شتاب زدند تا وضعیت را صادقانه و مسئولانه اصلاح کنند ، اما بر روی فرزندان خود. گاهی اوقات افرادی که از مزایایی محروم هستند شروع به ارائه مداوم آن به اطرافیان خود می کنند. این را می توان در مثال همه مردان و زنان چاق که برای هماهنگی با رژیم غذایی مبارزه می کنند ، به راحتی مشاهده کرد: برخی از آنها با مهربانی و تا حدودی آزاردهنده به هر کسی که می توانند برسند تغذیه می کنند ، بدون این که اصلا علاقه مند باشند که آیا افراد تغذیه کننده هستند یا خیر. گرسنه چنین اتفاقی برای بسیاری از والدین افتاده است.

با مزایای مادی ، همه چیز به راحتی حل شد ، در اینجا والدین عالی هستند ، شما نمی توانید چیزی بگویید. نسلی که در کریستال های سواروسکی ، در میان خانه های اسباب بازی سه متری و اسباب بازی گیج کننده رشد کرد ، تقریباً بالغ شده و نقش عروسک های زنده را کنار گذاشته است ، و سپس این خارش آرام شد. لباس ها دموکراتیک تر شده اند ، غذا سالم تر است و به طور کلی همه چیز کمتر ظاهری است. پونتی تقریبا - تقریبا! - طاقچه خاص آنها را اشغال کرد ، و در آن - چرا که نه؟ هرکسی سرگرمی های خودش را دارد ، درست است؟ به ویژه در حضور یک جایگزین سالم.

با نیاز به عشق و توجه ، همه چیز خیلی ساده نبود. کسانی که می دانستند چگونه به آنها بدهند ، به دلیل کهولت سن فوت کردند. سنت شکسته شد. اما گرسنگی باقی ماند. و از آنجا که به نظر می رسید رضایت او در خود بسیار دشوار است ، در بزرگسالی ، والدین یک کمپین شخصی و عمومی را برای جلب توجه کودکان آغاز کردند. برای شروع ، آنها توجه را با کنترل اشتباه گرفتند. از آنجا که ناتوانی اضطراب را افزایش می دهد و اضطراب با تفکر تداخل دارد ، این کار دشواری نبود. او پنجاه بار پرسید که اوضاع در مدرسه چگونه است ، پانزده بازی رشد ارائه داد ، به کودکان تمیز و خوش لباس اجازه داد تا هفته ای یک بار در اتاق نشیمن بی سر و صدا بازی کنند ، میزان قابل قبولی از سرکشی را در مدرسه تشویق کرد - و نظم. معلوم نشد. بچه ها با ادب و احترام رفتار می کردند. از میان خواسته ها ، بسیاری از والدین دو مورد را مشخص می کنند: دراز کشیدن و بازی با رایانه. حتی جالب است که کودکانی که از نظارت مداوم خسته شده اند ، خواسته های دیگرشان را می توانند بیان کنند ، نیازهای آنها پیش از ظهور پیش بینی شده است ، حتی اگر هرگز خود به خود ظاهر نشده باشند.

خوب ، دوره اصلاح شد توجه کنترل نیست.توجه نیاز به توجه دارد. و شروع شد - در حال حاضر - توجه. کودک مورد بازجویی قرار می گیرد. به کودک گوش داده می شود. اگر کودک دروغ می گوید یا گیج می شود ، باز هم با حوصله و مهربانی مورد بازجویی قرار می گیرد. با کودک موافقت کنید. گزینه هایی برای فرصت های جدید در اختیار کودک قرار می گیرد ، بسیار بهتر از آنچه خود او با ذهن نابالغ خود حدس می زد. از کودک رضایت کاملاً داوطلبانه انتظار می رود. خواسته های منطقی و خوب کودک قبل از اینکه او آنها را به وضوح توصیف کند برآورده می شود. غیرمنطقی و نامهربان به خوب و معقول تبدیل می شوند. به هر حال ، مادر و پدر قبلاً مخروط های تلخ خود را پر کرده اند. اکنون آنها یک لانه گرم و دنج می سازند و کودک را از ضربه های سرنوشت و کینه های تلخ محافظت می کنند. نابینایی والدین گاهی اوقات قابل توجه است ، زیرا کودک ، که همه این دستکاری های مراقبتی با او انجام می شود ، ساکت نمی ماند. او دمدمی مزاج است و گریه می کند ، روحش سعی می کند از آغوش خفه کننده بیرون بیاید و سرانجام حق درد وجودی خود ، بخشی از تنهایی و پیشرفت را با همه اشتباهات و پیروزی هایش به دست آورد. و این احتمالاً تنها نیازی است که والدین متوجه آن نمی شوند و خیلی آزاد تفسیر نمی کنند و نوید ظرافت های جدید ، سرگرمی و مکالمات صادقانه را می دهند. با گذشت زمان ، او در تعویض غرق می شود همانطور که بدن سالم در لایه های گرم و نرم چربی اضافی گرفتار می شود.

نمی دانم چه بر سر چنین کودکانی خواهد آمد. به نظر می رسد هیچ گاه آزمایشی در چنین مقیاسی انجام نشده بود. آنچه برای واحدها اتفاق افتاد مشخص است. آنها اغلب بزرگ می شوند و با عدم درک جهان خارج ، عدم تمایل به اطاعت ، دادن زمان لازم و گوش دادن صبورانه و همکاری مواجه می شوند. که زندگی عادلانه نیست روشن فکران از درمانگران کمک گرفتند و سرانجام راه خود را پیدا کردند. درست است ، به آنها سخت تر و دردناکتر از دوران کودکی داده شد ، زمانی که بدن برای رشد و ادغام باز است. افراد کمتر شجاع روح خود را در یک توپ چرخانده و در گوشه ای پنهان کردند. هیچ چیز واقعاً وحشتناکی برای اکثریت اتفاق نیفتاد - فقط سودای بی حد و حصر و ناتوانی در تشکیل خانواده و ایجاد شغل ، و تصاحب آنچه حق آنهاست به حق.

آنچه اکنون اتفاق می افتد کاملاً مشخص نیست. به نظر می رسد بحث چاقی چندان مثر نیست. بیشتر و بیشتر کودکانی که بدون هیچ مشکل و محدودیتی چربی های در دسترس و کربوهیدرات های خوش طعم دریافت می کنند ، تحرک خود را از دست می دهند و با کمپلکس ها بزرگ می شوند. آیا روحهایی که به راحتی با شادی تغذیه می شوند انعطاف پذیرتر خواهند بود؟ آیا آنها می توانند مقاومت کنند؟..

توصیه شده: