در مورد اعتماد به نفس

فهرست مطالب:

تصویری: در مورد اعتماد به نفس

تصویری: در مورد اعتماد به نفس
تصویری: ۳۰ عبارت تاکیدی برای افزایش اعتماد به نفس 2024, ممکن است
در مورد اعتماد به نفس
در مورد اعتماد به نفس
Anonim

انتخاب ابزار اصلی فرد برای بیان خود و تحقق آزادی و پتانسیل خود است. آنجا که چاره ای نیست ، تقدیر و کشنده است.

در مورد انتخابات

در شرایط دشوار و نامفهوم ، معمولاً می خواهید "انتخاب درست" را انجام دهید ، که از آن پشیمان نخواهید شد. اما آیا این انتخاب بسیار "درست" وجود دارد؟ همه چیز بستگی به نحوه اندازه گیری میزان صحت دارد. شما می توانید بر هنجارها و استانداردهای "پذیرفته شده" تمرکز کنید ، می توانید - بر اصول اخلاقی ، و می توانید کفایت انتخاب را با میزان خوشحالی شما بسنجید.

معمولاً افرادی که به روانشناسان مراجعه می کنند یا به روانشناسی علاقه مند هستند ، انتخاب آنها ، اول از همه ، راه رسیدن به خوشبختی احتمالی است.

بنابراین آیا می توان انتخاب کرد تا بعداً پشیمان نشویم؟

با اعتماد به خود انتخاب کنید

او یک ایده شگفت انگیز را از کتاب K. Pinkola Estes برای خود جدا کرد - "دویدن با گرگ ها". به گفته نویسنده ، اکثر افرادی که با طبیعت خود در تماس سطحی هستند ، یعنی با خودشان هماهنگ نیستند ، معمولاً به روش زیر انتخاب می کنند. آنها آنچه را که در پیش روی آنهاست می بینند ، آنچه را که قوی تر می درخشد انتخاب می کنند تا زمانی که "گرسنگی اولیه" خود را برطرف کنند.

اما این روش انتخاب معمولاً به شما اجازه نمی دهد "به اندازه کافی" ، راضی باشید. زیرا:

1. اگر "آنچه آنها می دهند" را مصرف کنید ، و نه آنچه را که می خواستید ، آنچه کمبود داشت ، پس از مدت بسیار کوتاهی احساس مبهم نیاز برمی گردد.

دو روش مختلف برای تغذیه نوزادان وجود دارد. شما می توانید آنچه را که فکر می کنید ضروری است و اصرار دارید به آنها بدهید ، حتی اگر آنها آن را نمی خواهند. یعنی اعتماد به خواسته های طبیعی-عدم تمایل کودک. و برعکس می توانید بپرسید - "برای شام چه می خواهید"؟ من مادرانی را می شناسم که چندین فرزند دارند و آنها کاملاً مایلند در صورت لزوم به هر کودک غذای متفاوتی بدهند (یکی از بچه ها ماهی نمی خواهد).

اگر کودکی صرف نظر از ترجیحاتش (و نه تنها) تغذیه شود ، در تجربه او به تعویق می افتد که نیازی به گوش دادن به خواسته های خود ندارد. با این وجود ، همه چیز همانطور که خواهد بود خواهد بود. چنین کشنده ای از سرنوشت. به هر حال ، کلاسیک های روسی تقریباً همه در مورد برگشت ناپذیر سرنوشت هستند (یوجین اونگین ، پاسخ ماشا به دوبروفسکی و غیره)

می توانید یک آزمایش نسبتاً ساده را روی خود انجام دهید. ببینید در کدام حالت سریعتر گرسنه می شوید - اگر در اتاق ناهار خوری با چیزی تغذیه می کنید که خود انتخاب نکرده اید. یا اگر به جایی رسیدید که می توانید دقیقاً همان چیزی را که در حال حاضر می خواهید برای خودتان سفارش دهید. معمولاً در حالت اول ، گرسنگی سریعتر برمی گردد ، لذت غذا خوردن کمتر می شود و سنگینی معده بیشتر احساس می شود.

2. تصور کنید که برای کار با یک کامپیوتر جدید و راحت تر نیاز دارید. اما در عوض ، شما برای خرید یک رایانه جدید به فروشگاه نمی روید ، بلکه نزدیکترین وسایلی را که به دست شما می رسد روی میز خود می گذارید - اجاق مایکروویو ، آهن ، کتری ، کتاب … اما بسیاری با زندگی خود اینگونه رفتار می کنند. هرکسی که می خواهد بچه دار شود سعی می کند حیوان داشته باشد. چه کسی می خواهد خانواده تشکیل دهد ، شغل ایجاد کند و غیره

تا زمانی که فرد فعالیت جایگزینی را انجام می دهد ، به جای برآوردن نیاز واقعی خود ، احساس کمبود و نارضایتی می کند. بهترین راه برای "تصمیم گیری صحیح" این است که نیازها و نیازهای شخصی خود را بشناسید. یک روش جایگزین برای انتخاب بر اساس خود شما ، بر اساس احساسات شما است.

آنچه را که تازه به دست شما رسیده است ، در دست نگیرید ، به سمت داخل بچرخید و ببینید که واقعاً به چه چیزی نیاز دارید و در صورت لزوم ، به دنبال این مورد مورد نیاز بروید.

انتخاب در دنیای امروز می تواند بسیار ناراحت کننده باشد

هرکسی که نمی داند چگونه نیازهایش را احساس کند و انتخاب های مناسب را انجام دهد ، محکوم به عجله های بی پایان است و این احساس را دارد که تنها در آنچه هنوز در دسترس نیست / به دست نیامده است می توانید همه چیز را برای یک زندگی شاد و پربار پیدا کنید..

کسی دانسته یا ندانسته بسته به نیاز به انتخاب بسته می شود و فقط آنچه را که در کنار آن قرار دارد می گیرد.من اغلب با این واقعیت روبرو می شوم که مردم ، برای مثال ، تحصیل یا کار را برای "ملاحظات سرزمینی" انتخاب می کنند.

فراوانی انتخاب

بازاریابان تحقیق کرده اند که افراد تنها در صورتی می توانند انتخاب منطقی داشته باشند که بیش از چهار گزینه ارائه نشده باشد. و در مورد هر محصول در هر سوپرمارکت چه می بینیم؟! بنابراین ، تبلیغات از اهمیت بالایی برخوردار است. با اطلاعات فراوان ، فرد شروع به انتخاب بر اساس اصل تداعی می کند (زمانی که چیزی مبهم شنیده شد … چرا که نه).

در رابطه با زندگی ، آسان تر نیست. در حال حاضر هیچ کس به اجبار با کسی ازدواج نمی کند ، هیچکس را پس از فارغ التحصیلی مانند دوران اتحاد جماهیر شوروی توزیع نمی کند. هنجارهای خارج از سیستم آموزشی نیز در هیچ جا بیان نشده است. حقوق معمولی چقدر است ، چگونه زندگی خود را سازماندهی کنید ، عشق چه احساسی دارد ، خانواده چه نوع رابطه ای است و رسمی چیست؟

دو دختر در مورد کار بحث می کردند. هر دو توافق کردند که حقوق کم است و شرایط کار وحشتناک است. ناگهان نفر اول به جزئیات روی آورد و چیزی شبیه به این گفت: "30 هزار ، اما برای چنین کار ماهری". دومی به سرعت "قطع" شد: "نه ، خوب ، من اصلا قصد ندارم با کمتر از 100 هزار خانه را ترک کنم."

سلطنت عدم قطعیت

توصیف کارل مارکس را دوست داشتم. این در اینجا نه به صورت لفظی ، بلکه به معنای دقیق به نظر من آمده است.

قوانین اقتصاد بازار به این معنا عینی هستند که از خواست انسان اطاعت نمی کنند. مردم به دنبال شناخت آنها از علایق شخصی و ملاحظات نظری هستند. اما هر کس تصویر محدود خود را از عملکرد بازار می بیند.

از نظر مالی ، هر فرد با یک جنبه از بازار مواجه است. ما می توانیم قوانین اقتصاد را مطالعه کنیم ، اما هرگز فردی نخواهد بود که بتواند کل تصویر را به صورت کلی مشاهده کند.

سرمایه گذاران می گویند خوش شانس ترین کسی خواهد بود که به دلایلی یک لحظه زودتر از دیگران - قبل از اینکه قطعیت برای همه به دست آید - ببیند و اقدامات مناسب را انجام دهد.

من فکر می کنم این یک استعاره بزرگ برای زندگی است. همه قطعه کوچک خود را از یک دنیای عظیم عظیم می بینند. و با انتخاب ، فقط می تواند به آنچه قبلاً شناخته است و آنچه در حال حاضر برای آگاهی او در دسترس است تکیه کند.

اگر شما چنین فکر می کنید ، پس انتخاب چیزی است که پشیمان شدن فایده ای ندارد. زیرا هنگام انتخاب ، ما سعی می کنیم بر اساس آنچه از قبل می دانیم بهترین کار را انجام دهیم. جای تعجب نیست که با نگاه به گذشته ، ما خیلی بیشتر می فهمیم و اقدامات قبلی ما ممکن است ساده لوحانه به نظر برسند. اما در آن زمان همه چیز "جدی" بود ، به ندرت کسی بدون تلاش برای انجام بهترین تصمیمات حیاتی را می گیرد.

و سپس بهترین کاری که می توانیم قبل از یک انتخاب معنی دار انجام دهیم این است که درک خود را از موقعیت گسترش دهیم و برای "بلوغ" یک تصمیم مهم وقت بگذاریم. مورد دوم دقیقاً به منظور پذیرفتن انتخاب شما و عدم سرزنش خود در آینده به دلیل عجولانه یا ناموفق بودن اهمیت دارد.

سلطنت شانس

به سختی می توان میزان تصادفی بودن سرنوشت یک فرد را دست کم گرفت. اولین انتخابهای مهم برای ما توسط والدین ما انجام می شود - آنها مطابق دیدگاه ها و ایده های خود تربیت می کنند ، مدرسه ما را تعیین می کنند (برای کسی که به خانه نزدیکتر است ، کسی برای تحصیل "برای آینده" ، شخصی رایگان ، شخصی خصوصی ، کسی سپس با رویکردی خلاقانه به کودکان ، شخصی با نظم و انضباط سخت). ما با افراد کاملاً تصادفی روابط برقرار می کنیم - یعنی کسانی که دوباره ، توسط تصادفی به طور اتفاقی ، ما در همان زمان و در همان مکان با ما به پایان رسیدیم.

انتخاب شخصی قدرت اصلی فرد در مدیریت تصادفی است ، به او این امکان را می دهد که زندگی خود را تعیین و هدایت کند ، نظم و ساختار را در جایی که هرج و مرج وجود دارد سازماندهی کند. و برای استفاده کامل از این قدرت ، از یک سو ، دانش و علاقه به خود لازم است ، و از سوی دیگر ، شجاعت اعتماد به احساسات ، دیدگاه ها و شهود شما.

توصیه شده: