در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟

تصویری: در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟

تصویری: در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟
تصویری: چگونه انرژی منفی‌ را از خانه خود دور کنیم؟ 💚 2024, آوریل
در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟
در دوراهی چگونه می توان انتخاب کرد و راه خود را پیدا کرد؟
Anonim

هر یک از ما دیر یا زود خود را در دوراهی زندگی می بینیم و س difficultالات سختی را مطرح می کنیم: "کجا می روم؟" ، "برای چه؟" و "بعدش چی میشه؟"

جستجوی معنا و هدف ، البته ، یک مشکل وجودی پیچیده است. و واقعاً خوشحال هستند کسانی که موفق شدند آن را برای خود حل کنند ، زیرا شناخته شده است که اگر "چرا" را بدانید ، می توانید هر "چگونه" را تحمل کنید.

اگر در توپ های کهن الگویی ضمیر ناخودآگاه ما کاوش کنید ، می توانید نمونه های باورنکردنی از حل این شرایط دشوار را پیدا کنید ، که ما ، به عنوان حامل ناخودآگاه جمعی ، از قبل در آن کار کرده ایم.

و ما می توانیم در داستانهای عامیانه استعاره های بسیار ارزشمندی از وضعیت "چهارراه" در زندگی پیدا کنیم.

همه ما این جمله معروف را از داستان ایوان تسارویچ به یاد داریم: "اگر مستقیم بروید ، اسب را از دست خواهید داد ، اگر به چپ بروید ، خود را از دست خواهید داد ، اگر به راست بروید ، خود را از دست خواهید داد. و اسب شما"

در نگاه اول ، این یک وضعیت "انتخاب بدون انتخاب" است. اما فقط به نظر می رسد ، زیرا اگر به خاطر بیاوریم که چگونه این داستان برای ایوان (ابتدا احمق ، و سپس تسارویچ) به طور غیر منتظره ای شکل گرفت ، می فهمیم که هیچ موقعیت ناامیدی وجود ندارد. و به نظر می رسد گزینه های "انتخاب بدون انتخاب" آنقدر پیچیده هستند که شخص راه خود را "با قلب" ، شهود یا (مانند مورد ایوان) با روش محرومیت انتخاب می کند ، زیرا راههای دیگر قبلاً اشغال شده بود..

بنابراین ، ایوان به راست می چرخد ، زیرا وقتی برادران انتخاب خود را کردند ، فقط این جاده برای او باقی ماند. و چنین عدم ابتکار در شرایط ، عدم تفکر انتقادی مشخصه نام مستعار او "احمق" است. اما ، از سوی دیگر ، این یک تصویر بسیار خوب از این واقعیت است که تنها با کنارگذاشتن غرور ، آسیب های غیر ضروری ، می توانیم انگیزه های واقعی روح را احساس کنیم ، به موقعیت و جهان اعتماد کنیم ، وارد یک جریان انرژی شویم که منجر به ما را در مسیر خود قرار دهید و ما را به سوی خودمان هدایت کنید ، یعنی به ما در زمان حال.

و در نتیجه ، ایوان صاحب معجزه های شگفت انگیز می شود: گرگی که صحبت می کند ، اسب جادویی ، پرنده آتش زا ، شاهزاده ای معجزه گر.

به طور خاص ، یک شخصیت بسیار جالب در این داستان گرگ است. اگرچه او اسب ایوان را می خورد ، اما به نظر می رسد ، او اصلاً ترسناک نیست و آنچه قابل توجه است ، بدون او ایوان با وظایف محوله کنار نمی آمد و نمی توانست به سرنوشت خود برسد.

بنابراین ، گرگ شخصیت سایه ایوان را نشان می دهد.

سایه ، طبق تعریف K.-G. یونگ ، شامل تمام آن دسته از نگرش های جمعی از شخصیت است که با قوانین اجتماعی و قوانین اخلاق در تعارض است و بنابراین قابل اعتراض تعریف می شود ، بنابراین جایگزین می شوند. اما آنها ناپدید نمی شوند ، اما ناخودآگاه رفتار ما را کنترل و تعیین می کنند. بنابراین ، وقتی می توانید Shadow خود را بشناسید و با آن دوست شوید ، معلوم می شود که می توانید آن را به نفع خود تغییر دهید ، زیرا یک انبار کامل از منابع مفید وجود دارد.

تبدیل ایوان از "احمق" به "تسارویچ" استعاره بسیار خوبی برای تغییرات شخصی فردی است که موفق شد راه درست را در چهارراه زندگی انتخاب کند.

یعنی ، او هنوز خودش را خراب کرد ، اما فقط به این دلیل که فرصت پیدا کردن خود را پیدا کند ، تجدید شده و دگرگون شده است.

و به منظور تسهیل شرایط دشوار انتخاب هنگامی که در یک دوراهی قرار می گیریم ، و همچنان انتخاب "قلب" را با استدلال های منطقی تأیید می کنم ، پیشنهاد می کنم از تکنیکی به نام "مربع دکارت" استفاده کنم.

تصویر
تصویر

اصل آن این است که هر انتخاب را از منشور چهار س passال عبور دهید: "اگر این اتفاق بیفتد چه اتفاقی می افتد؟" ، "اگر این اتفاق نیفتد چه اتفاقی می افتد؟" ، "اگر این اتفاق بیفتد چه اتفاقی نمی افتد؟" اگر این اتفاق بیفتد اتفاق نمی افتد؟"

با استفاده از این سوالات ، می توانید مهمترین معیارهای انتخاب را برای خود تعیین کرده و پیامدهای هر گزینه تصمیم گیری را پیش بینی و ارزیابی کنید.

در نهایت ، می توانید یک سکه را برگردانید. از این گذشته ، مشخص است که حتی قبل از لحظه ای که سکه روی زمین می افتد ، شخص قبلاً به خوبی می داند که می خواهد کدام طرف را ببیند.

توصیه شده: